غلبه بر مشکلات بین فردی
غلبه بر مشکلات بین فردی
ایا در مهمانی های خانوادگی ،احساس تنهایی وبیگانگی میکنید؟ایا مدت هاست سراغی از دوستان قدیمی خود نگرفته اید؟ ایا در حفظ رابطه عاشقانه جدی دچار مشکل هستید ؟ایا زندگی شغلیتان سرشار از اختلاف و تعارض با روساء و سایر کارمندان است ؟در صورتی که پاسختان به چنین پرسش هایی غالبآ مثبت است ، شایداز مشکلات بین فردی رنج میبرید.
مشکلات بین فردی رابه سادگی می توان اینگونه تعریف کرد:مشکلات تکراری در حوزه بین فردی.این مشکلات برای مدت زمان طولانی ادامه پیدا کرده اند،تکرار می شنود و به نظر می رسد الگویی تکراری و آشنا بر این روابط حاکم است.
مشکلات بین فردی به دلیل به کارگیری راهکارهای مقابله ای ناکارامد به وجود می آیند.
حمله یکی از این راهکارهاست که منجر به مشکلات بین فردی میشود. برخی افراد در برخورد با همین انتقاد ،ممکن است شیوه اجتناب یا کناره گیری را در پیش گیرند .این گروه از افراد به سادگی با نادیده گرفتن انتقاد ،صحبت نکردن درباره مشکل وتغییر موضوع یا ترک اتاق ،از موقعیت و رابطه فرار می کنند.
وابستگی و چسبیدگی یکی دیگر از راه کار هایی است که برخی افراد در مقابله با تنش های بین فردی به کار می گیرند.راهکار های مقابله ای این افراد به گونه ای است که به نزدیکان خود بسیار وابسته میشوند و زندگی بدون انها را نا ممکن می دانند.این رفتار تهدیدی عاطفی است و برای طرف مقابل تهدیدی در بر دارد :اگرمن را تنها بگذاری زندگیم نابود می شود.
یکی دیگر از روش های مقابله ای ناکارامد ،سرزنش گری و مقصر پنداری دیگران است .فردممکن است همسرش را به خاطر فاصله گیری عاطفی مقصر بداند و وی را متهم به بی تفاوتی کندو حتی ممکن است در برخورد با شکایت های همسرش از شیوه تسلیم استفاده کند .در شیوه تسلیم به محض شنیدن شکایتی ،میگوید :راست می گویی متاسفم .قول می دهم تغییر کنم .در حالی که هیچگاه قصد تغییر ندارد و فقط می خواهد موقعیت ناراحت ساز را هر چه سریعتر تمام کند.
به نظر شما این راهکارهای مقابله ای ناکارامد از کجا سرچشمه میگیرند؟ بسیاری ازاین راهکارها در دوران کودکی اموخته می شوند.این راهکارها در دوران کودکی به افراد کمک میکنند تا در زندگی خانوادگی خود،امکان ادامه حیات بیابند .به عنوان یک کودک خردسال،ممکن است در مقابل والدین مستبد وفقط برای احساس امنیت از روش تسلیم استفاده کنید وهمچنین ممکن است در مقابل پدری نامهربان وسردمهر از روش اجتناب استفاده کنید یا حتی ممکن است برای جلوگیری از طرد شدن به روش هایی مانند وابستگی شدید روی اورید.گاهی نیز کودکان روش مقابله با تنش را با الگوگیری از راهکارهای والدینشان یاد میگیرند.
در کوتاه مدت این روش ها در مقابل گروه خاصی از شما محافظت میکنند ودر نتیجه شما مدام از انها استفاده میکنید اما در طی زمان این روش ها انعطاف پذیری خود را از دست می دهند و تبدیل به الگوهای رفتاری ثابت و مستحکم شما میشوند.شما در تمام موقعیت های اجتماعی به همان شیوه قبلی رفتار می کنید .به تدریج دامنه راهکارهای مقابله ای ناکارامد،تعمیم میابد.در واقع ،روش برخوردشما در سال های دبستان با والدین و همسالان تبدیل به شیوه برخورد شما با دوستان ،همسر یا رییستان در سنین بزرگسالی می شود.با این تفاوت که انچه در ان زمان به شکلی محدود پاسخگوبود ،متاسفانه در ایندوران نتایجی ناخوشایند به بار می اورد .راهکار کوتاه مدت شما تبدیل به مشکلی بلند مدت و دیرپا می شود.بنابر این نتیجه میگیریم که شما باید راهکارهای مقابله ای خود را تغییر دهید ،مگر نه؟
برای غلبه بر این مشکلات،باید چهار هدف اصلی برای خودتان مشخص کنید و به انهادست یابید .نخست باید رفتارهای مشکل ساز از قبیل فخر فروشی ،عیب جویی افراطی یا حمله به مردم از روی خشم و عصبانیت را تغییر دهید.دوم باید توانایی ارتباط برقرار کردن با انسانهای مختلف و با انواع خلق و خوها را به دست اورید و همچنین نیازمند افزایش انعطاف پذیری در رفتارهای خود هستید .سوم شما نیاز دارید خودتان را از برخی باورهای منفی و خود اسیب رسان درباره خویشتن و دیگران ،جدا سازید.چهارم اینکه باید چگونگی روبرو شدن با موقعیت های اجتماعی ناراحت بر انگیز را بیاموزید.
برگرفته از کتاب غلبه بر مشکلات بین فردی
مرکز مشاوره گروه همراه سعادت آباد
