یکی از راهکارهای پایان دادن به تعارضات در زندگی زناشویی طلاق می باشد اما بهتر است بدانید که طلاق همیشه باید گزینه آخر باشد نه اولین انتخاب در حل مشکلات. زندگی مشترک هم مانند دیگر مهارت هایی که در طول عمر یاد میگیرید، نیاز به آموزش دارد. متاسفانه خیلی از ما نه در مدرسه و نه در دانشگاه مهارت های زندگی را یاد نگرفته ایم و همین امر سبب می شود که در روابط بین فردی دچار مسائلی شویم. اگر شما هم از زندگی خود رضایت ندارید و تصمیم به جدایی گرفته اید بهتر است که ابتدا از یک مشاور راهنمایی بگیرید.
طلاق چیست؟
طلاق نامی است که سالها در فرهنگ ایران نکوهیده شده و از آن به عنوان فروپاشی نظام خانواده یاد میشود که تأثیرات منفی بر جامعه می‌گذارد. تاثیرات منفی طلاق بر زنان و بچه های طلاق امری انکار نشدنی است. طلاق مسئولیت های هر یک از زن و شوهر را به تنهایی بیشتر میکند و به مسائل روحی و روانی آنها دامن می زند.
طلاق به معنای پایان قانونی ازدواج و جدایی زن و شوهر از یکدیگر است که به دنبال آن حقوق متقابلی که بین آنها در هنگام ازدواج شکل گرفته از میان برداشته میشود. دو نفر که با همدیگر پیمان زندگی بستند با خوانده شدن خطبه ای از هم جدا میشوند و به همدیگر نامحرم می شوند. طلاق به معنای آغاز دگرگونی در زندگی و یا یک لحظه سرنوشت ساز که افراد را در مسیر تصمیم گیری قرار میدهد تصمیمی که برای آینده آنها بسیار اهمیت دارد.
انواع طلاق
طلاق عاطفی
اولین مرحله در فرایند طلاق، طلاق عاطفی است. این نوع طلاق نشان دهنده رابطه زناشویی بی کیفیت است که با احساس عدم صمیمیت و دوری از یکدیگر تداعی می شود. به این معنا که زن و شوهر دیگر مانند سابق برای همدیگر وقت نمی گذارند، درک و همدلی از میان آنها رخت بر بسته است ، به نیازهای همدیگر بی توجه شده اند ، اعتمادی به هم ندارند ، رفتارهای خشونت آمیز علیه همدیگر دارند ، تعادل روحی و روانی شان به هم خورده است و همچنین نارضایتی جنسی دارند.
در این را طلاق هر چند زن و شوهر از همدیگر به طور رسمی و قانونی جدا نشده اند و با هم زندگی می کنند اما هیچ احساس و عاطفه بینشان وجود ندارد. احساس ناکامی و ناامیدی و بی انگیزگی نسبت به ادامه زندگی، چسبیدن به کار و غرق شدن در آن و جدایی فیزیکی و جسمانی از همدیگر از نتایج این نوع طلاق ها است.
طلاق رجعی
در این نوع طلاق تا موقعی که عده زن تمام نشده باشد شوهر نمی تواند بدون جاری شدن صیغه عقد و قرار دادن مهریه جدید به زن مراجعه کند. در طلاق رجعی کلیه حقوق و تکالیف زن و شوهر تا جایی که قوانین را در بر بگیرد پابرجا است. در این طلاق احتمال دارد شوهر برای برگشت به همسر خود صورت فعلی یا ادای لفظ انجام دهد.
طلاق بائن
نوعی از طلاق است که در آن مرد حق رجوع به زنش را ندارد. رجوع دوباره در صورت به پایان رسیدن زمان عده و خواندن صیغه عقد مجاز است. در طلاق بائن به زن نفقه ای نخواهد رسید و حتی در وضعیتی که یکی از از همسران فوت کند نیز دیگری ارثی نخواهد برد. طلاق بائن به طور کامل رابطه زن و شوهر را به اتمام می رساند و آن دو را بر یکدیگر نامحرم می کند.
طلاق واسطه ای
در این نوع طلاق یک نفر که بی طرف است به عنوان واسطه در خارج از دادگاه با زن و شوهری که به قصد طلاق مراجعه میکنند سروکار دارد. ویژگی این طلاق هزینه بودن و زمان بر نبودن آن در مقایسه با دیگر انواع طلاق است امروزه در دادگاه ها کارشناسان خانواده به عنوان مشاور حضور دارند تا کسانی که توانایی رفتن به مراکز مشاوره از نظر مالی ندارند از خدمات مشاوره‌ای کند بهره مند کنند.
طلاق توافقی
در این نوع طلاق هرکدام از زن و شوهر وکیل خاص خود را دارند و سعی میکنند تا خارج از دادگاه برای جدایی از یکدیگر به تفاهم برسند. این نوع طلاق خشونت کمتری دارد و هم هزینه بر نیست. از طرفی رشد و پختگی دو نفر را نشان میدهد به این معنا که آنها با یکدیگر به این تصمیم رسیدند که دیگر قادر به ادامه زندگی نیستند و بهتر است بدون هرگونه درگیری از هم جدا شوند.
عدم تشکیل پرونده در دادگاه ، رجوع دوباره به محل دادگستری، دخالت کمتر در طلاق، کوتاه بودن زمان صدور گواهی برای مجوز طلاق و کاهش تنش در بین خانواده ها و در نهایت امکان رجوع دوباره زن و شوهر به سوی یکدیگر در آینده از فواید این نوع طلاق است. فرآیند این طلاق شامل تصمیم قطعی بر جدایی و توافق بر سر مسائلی همچون مهریه، نفقه و اجرت المثل و نفقه فرزندان، حضانت فرزند، جهیزیه و سایر موارد می باشد.
طلاق قانونی
در این نوع طلاق هرکدام از زن و شوهر وکیل خاص خود را دارند اما جهت پیگیری لازم است به دادگاه مراجعه کنند. این نوع طلاق نبودن تعارض و درگیری زیادی دارد و قاضی برای قضاوت به صحبت های هر دو نفر با دقت گوش می کند. علاوه بر این، این نوع طلاق همراه با بدبینی و تعارضات بیشتر و کینه و نفرت و جنگ بر سر قدرت می باشد. با توجه به اینکه این طلاق هزینه‌بر و زمان‌بر است احتمال مشاجرات لفظی بین خانواده‌ها را بالا میبرد و تبعات زیادی به همراه دارد.
طلاق روانی
طلاق روانی برای رهایی از رابطه مخرب و از هم پاشیده شده و غیرقابل تحمل است که در نتیجه آن عزت نفس و احساسات هر دو نفر خرد شده است. مراحل طلاق روانی شامل فرسودگی رابطه ، جدایی از تعهدات نسبت به همدیگر ، دوری جسمانی و فیزیکی از هم ، سوگ برای نبود همسر و فقدان رابطه عاطفی و احساسی می باشد.
علل طلاق
طلاق پدیده ای اجتماعی است و دلایل زیادی میتواند باعث آن شود. برخی از عوامل مهم در ایجاد طلاق شامل موارد زیر می شود:
عوامل ارتباطی
عدم بلوغ اجتماعی زن و شوهر، انتظارات غیر واقع بینانه از همدیگر و ضعف مهارت های ارتباطی و ندانستن آگاهی از نقش های همدیگر باعث اختلافات زیادی می شود. زوج هایی که به همدیگر اعتماد ندارند و یا مسائل خود را دائما با دیگران در میان می گذارند و آن ها را در زندگی شان دخالت می دهند یا اینکه احساس و عواطف همدیگر را نمی توانند درک کنند بیشتر در معرض خطر فروپاشی زندگی زناشویی هستند. علاوه بر این مواردی همچون عدم آشنایی قبل از ازدواج ، تفاوت های فرهنگی و طبقاتی ، عدم تایید ازدواج توسط خانواده ها و خیانت و خشونت از دیگر عوامل ارتباطی طلاق محسوب می شوند. چرا که زوج هایی که از خانواده های متفاوت هستند و قبل از ازدواج شناخت عمیقی از همدیگر پیدا نکرده اند نمی توانند با یکدیگر ارتباط موثری برقرار کنند و زبان یکدیگر را متوجه شوند.
عوامل اقتصادی
یکی دیگر از دلایل جدایی زن و شوهر که یک دیگر مسائلی همچون بیکاری ، فقر ، نداشتن درآمد کافی ، عدم مسئولیت پذیری مرد در تامین مخارج و هزینه ها و یا ولخرجی های یکی از زوجین می باشد. همچنین ورشکستگی مالی یکباره مرد و یا عدم پرداخت نفقه و نداشتن ثبات شغلی هم از مشکلات اقتصادی هستند که زمینه ساز جدایی زن و شوهر میشوند.
عوامل شخصیتی
برخی از مواردی که زمینه ساز طلاق می شود شامل عدم تناسب ویژگی های شخصیتی زن و مرد ، ضعف اعتماد به نفس و نداشتن مهارت های زندگی ، فقدان خودباوری در یکی از زوجین و پایبندی به اصول اخلاقی، فقدان قدرت تصمیم گیری و تزلزل شخصیت ، افسردگی، نبود صداقت ، اضطراب و وسواس، فقدان مهارت‌های حل مسئله یا اختلاف سنی بسیار زیاد هستند. همچنین برخی از ازدواج هایی که در سنین پایین اتفاق میافتد یا افراد آمادگی فکری و روانی لازم را ندارند می تواند عامل اختلافات بعدی در زندگی آینده باشد. برخی از افراد هم دچار مسائلی همچون شک و بدبینی بیش از حد و وسواس های رفتاری هستند که زندگی را برای همسرشان غیرقابل تحمل میکند. در چنین شرایطی لازم است به روانشناس مراجعه کنند.
رابطه جنسی
رابطه جنسی نقش مهمی در تداوم زندگی زناشویی دارد و هرچند تمام زندگی زناشویی به رابطه جنسی ختم نمیشود اما همین یک عامل می تواند سایه اش را بر کلیه وجوه زندگی بیافکند. رابطه جنسی ابزاری مهم برای صمیمیت عاطفی و احساسی زوجین به یکدیگر است. هرچقدر کیفیت رابطه جنسی بالاتر باشد رضایت و خوشنودی افراد هم از رابطه بیشتر می شود. اگر رابطه جنسی کم و ناخوشایند باشد و یا مورد پذیرش یکی از زوجین نباشد به تدریج مستعد اختلافات دیگری در زندگی می شود که می تواند به فروپاشی بیانجامد. بنابراین اگر دیکی از زوجین در روابطشان احساس نارضایتی دارند بهتر است که به یک سکس درمانگر یا متخصص در این زمینه مراجعه کنند.
نبود فعالیت های مشترک و تفریح
زن و شوهر هایی که با یکدیگر فعالیت های مشترکی دارند چه در خانه یا بیرون از آن مانند شرکت در کلاس یا آشپزی یا تماشای فوتبال و… صمیمیت و رابطه احساسی بیشتری با هم پیدا می کنند و رضایت بیشتری هم خواهند داشت. به گفته خیلی از روانشناسان اگر تفریح و طنز و خنده در زندگی نباشد رابطه زناشویی جان نمی گیرد و زندگی برای هر دو نفر کسل کننده و خسته کننده میشود. این را بدانید که دغدغه های کاری و فشارهای مالی نباید عاملی شود تا برای همیشه تفریح و لذت را از زندگی دور کنید. اگر بتوانید آخر هفته ها با همسر خود برنامه بچینید به بیرون یا مسافرت های یک روزه بروید هم خستگی طول هفته را از خودتان دور کرده اید و هم اینکه عشق و محبت بیشتری را وارد زندگی کرده‌اید.
اهمیت مشاوره طلاق
گاهی اوقات برخی افراد تحت تاثیر حرف های اطرافیان یا احساسات شدید و تکانشی خودشان تصمیم به طلاق می گیرند در حالی که آنچه در ذهن می‌گذرد با واقعیت کاملاً متفاوت است. اولین. نکته ای که لازم است توجه کنید این است که وجود هر مشکل و تعارضی با همسرتان به معنای پایان زندگی مشترک نیست و برای هر اختلاف یا درگیری راه حلی وجود دارد و نیاز است هوشیارانه بررسی شود.
مشاوران طلاق ریشه مسئله را بررسی میکنند و به شما کمک میکند تا بهترین تصمیم را برای زندگی خود بگیرید. گاهی اوقات علت اختلاف عدم آگاهی از مهارت های زندگی و یا مشکلات روحی و روانی یکی از زوجین است. در چنین شرایطی مرد یا زن به مشاوره فردی و درمانگر با تجربه نیاز دارد و جدا شدن قطعا نمی تواند گزینه مناسبی باشد.
برخی اوقاف مسائل حاد و ریشه ای وجود دارد و افراد هر چه سعی کرده‌اند نتوانستند آن را برطرف کنند مثلاً مرد یا زنی که سالهاست به تنوع طلبی عادت کرده و خیانت می کند و از کارش پشیمان نیست یا درگیر اعتیاد شدیدی شده که نتوانسته است آن را کنار بگذارد، طلاق میتواند یک مهارت جراتمندانه برای زندگی باشد. اما با این حال خیلی از مشکلات به راحتی قابل برطرف شدن هستند و گاهی زوجین مسائل جزئی را تبدیل به مشکل بزرگ میکنند که در چنین وضعیتی حضور یک مشاور بسیار ضروری است.
در چه زمانی به مشاوره طلاق نیاز دارید
اگر در شرایط زیر قرار گرفته اید مراجعه به یک مشاوره خانواده بسیار الزامی است:
اگر بیشتر اوقات در زندگی متاهلی خود به خوشی های دوران مجردی فکر میکنید و هیچ نوع لذتی از ازدواج تان نمی‌برید.
اگر دائماً شریک زندگیتان را با بقیه مقایسه می کنید و یا حسرت زندگی بقیه را میخورید. یا اینکه مدام با خودتان فکر میکنید که کاش فلانی همسر من بود.
اگر زندگی در کنار همسرتان برای تان طاقت‌فرسا و غیرقابل تحمل شده است.
اگر در زندگی بی انرژی و بی حوصله شده اید و هیچ هدفی برای آینده خود ندارید و تمام مسئولیت ها را به همسرتان واگذار کرده اید.
اگر فکر میکنید که در زندگی تبدیل به یک شخصیت قربانی شده اید و یا اینکه اعتماد به نفس تان از بین رفته است.
اگر دائم ترس آن را دارید که همسرتان به شما خیانت کند و یا خودتان تحت نظارت او هستید و به شما سوء ظن دارد
در این موقعیت ها زنگ خطری به صدا در آمده است و لازم است که فورا مسئله را با یک مشاور و درمانگر با تجربه در میان بگذارید. تیم روانشناسان ما در کلینیک گروه همراه می‌توانند در این زمینه به شما کمک کنند.
