روانشناسی

مواجهه با همسر خشمگین

مواجهه با همسر خشمگین

وقتی هسرتان خشمگین است احتمال دارد انتقادهای زیادی از او بشنوید و انتقاد به شما آسیب می زند.احساس طرد شدگی می کنید.حتی کوچک ترین انتقاد وقتی از طرف کسی باشد که به او اهمیت می دهید و نظرش برای شما مهم است می تواند دردناک باشد . چه انتقاد منصفانه و درست باشد و چه به طور کامل نتدرست باشد ممکن است احساس کنید مورد حمله و قضاوت قرار گرفته اید چه بسا عزت نفستان تضعیف شود و شاید احساس کنید که به شدت حالت دفاعی به خود گرفته اید.

مهم است به یاد داشته باشید که آدم های عصبانی اغلب کسانی عستند که نمی توانند به گونه ای موثر ارتباط برقرار کنند.آنها نمی دانند چطور برای حمایت از خودشان محدوده هایی تعیین کنند.آن ها نمی دانند چطور مشوق همکاری باشند یا اختلاف ها را برطرف کنند.آن ها احساس ناکامی و خشم می کنند حمله ور می شوند و تحقیر و انتقاد می کنندخشم شما می تواند واکنشی توجیه پذیر و روشی مفید در حمایت از خودتان در برابر پیامدهای دردناک انتقاد باشد.متاسفانه واکنش خشمگینانه به انتقاد به جای اینکه ارتباطی در مسیر حل مشکل باشد خشم و انتقاد بیشتری را از طرف مقابل تحریک می کند.

خشم می تواند پرخاشگرانه یا نهانی و منفعلانه باشد.هر دو روش صمیمیت و اعتماد را تخریب می کند.

                مقاله « مشاوره فردی » هم شاید برای شما جذاب باشد!!                   

کیسی و مایکل برای حضور در مهمانی اداری مایکل کمی دیرشان شده بود.کیسی به نوعی بابت اولین برخوردش با همکاران مایکل مشوش بود و تمام سعی اش را کرده بود که از هر لحاظ خوب به نظر برسد.وقتی کیسی از اتاق خواب بیرون آمد مایکل رک و پوست کنده به او گفت: آرایش خیلی غلیظی کرده ای و این لباس شرم آور است.کیسی خیلی ناراحت شد و به طعنه گفت:به به از کی تا حالا متخصص مد شده ای؟ مایکل پرخاش کنان گفت:شاید متخصص مد نباشم اما حداقل این قدر فهم دارم که چنین لباس تحریک آمیزی نپوشم. کیسی جواب داد: جدی می گویی؟خوب حداقل من مثل متصدی کفن و دفن شکم گنده نیستم.

سپس به سرعت به اتاق خواب برگشت تا لباسش را عوض کند مایکل در اتاق پذیرایی راه می رفت و می دانست که شبشان خراب شده است.

از طرف دیگر امیلی و جورج به ندرت بر سر یکدیگر فریاد می زدند.

اگرچه امیلی از انتقادهای جورج آزرده می شد احساس می کرد که درست نیست به همین طریق به جورج پاسخ دهد.او سعی می کرد سرش را پایین بیندازد زیر لب چیزی را زمزمه کند و صبورانه منتظر بماند تا وعظ و خطابه ی جورج تمام شودو بدین طریق احساسات آزاردهنده اش را پنهان می کرد.به نظر می رسید این راهبرد کارایی دارد به جز سردردهای او که در طول ماه های اول ارتباط شان کاهش یافته اما به تازگی دوباره شروع شده بود.امیلی استدلال می کرد که علت کم حافظگی اخیرش سردردهایش است او قرار ملاقاتش را اب جورج فراموش می کرد خیلی دیر دنبال جورج می رفت تا او را سوار کند توافق هایی را که با هم می کردند فراموش می کرد.

خواه واکنشتان به انتقاد مثل کیسی پرخاشگرانه باشد یا مثل امیلی منفعلانه ارتباطتان رشد نخواهد یافت.در واقع ممکن است به شدت مخرب باشد.خوشبختانه روش های دیگری برای این گونه واکنش ها وجود دارد.

تاریخچه

مفهوم جسارت و قاطعیت را سال ها قبل در سال 1949 اندرو سالتر عنوان کرد.جوزف وولپ و آرنولد لازاروس با قایل شدن تفاوت بین رفتار قاطعانه و رفتار پرخاشگرانه این مفهوم را بیشتر روشن کردند و اظهار داشنتد که اشخاص در  برخی موقعیت ها جسورانه و قاطعانه عمل می کنند و در موقعیت هایی دیگر بی کفایتی نشان می دهند.متخصصان مهم دیگری که در حیطه ی آموزش جسورانه فعالیت کردند رابرت آلبرتی و مایکل امونز بودند که استدلال می کردند هرکسی باید بتواند احساس خود را صادقانه ابراز کند و برای چنین کاری دچار احساس گناه نشود البته تا وقتی ابراز صادقانه اش در این فرایند به دیگران آسیب نزند.

مانوئل اسمیت درباره ی حق قاطعیت ده مورد را توصیف کرد.آرتورلانگ و پاتریشیا یاکوبوفسکی جسارت و قاطعیت را به عنوان ابراز عقیده باور یا احساسات به روشی صادقانه و صریح تعریف کردند.در هر حال هر یک از تعریف ها به کار برده شود رفتار قاطعانه به شما اجازه می دهد از حقوقتان دفاع کنید علایق و آنچه را دوست ندارید ابراز کنید به راحتی تعریف ها و تحسین ها را بپذیرید و مخالفتتان را با کسی آشکارا بیان کنید و نه بگویید.

رفتار پرخاشگرانه

جوهر اصلی واکنش پرخاشگرانه این است که نیازهایتان همیشه بر حق و همیشه مهم تر از نیازهای دیگران است.شما بر این باورید که حق دارید آنچه را خواهید به دست آورید و اهمیتی نمی دهید که در این فرآیند پای چه کسی را لگد کنید.صدایتان ممکن است بلند و گوشخراش یا آهسته و سرد باشد.ممکن است برای به دست آوردن خواسته تان از تحقیر تهدید احساس گناه و انتقاد استفاده کنید.شما دفاعی برخورد می کنید و اغلب در دعواهایی که در پی آن رخ می دهد برنده هستید.اما همانطور که ضرب المثلی قدیمی می گوید در نقطه ی اوج تنها هستید و اگر همیشه حق با شما باشد نزدیکی و آسیب پذیری لازم برای صمیمیت را نخواهد داشت.

رفتار منفعلانه

جوهر اصلی واکنش منفعلانه این است که نیازها و خواسته هایتان از نیازهای دیگران از اهمیت کمتری برخوردار است.شما بر این باورید که شایسته نیستید آنچه را می خواهید درخواست کنید در عوض باید نیازهایتان را نادیده بگیرید و به دیگران کمک کنید تا نیازهایشان برطرف شود.صدایتان ممکن است نرم و التماس آمیز و کلماتتان همراه با شک و بی میلی باشد.ممکن است تمایل داشته باشید لبخند بزنید از تماس چشمی اجتناب کنید افکار و احساساتتان را به شکلی مبهم و غیر مستقیم ابراز دارید و برای بیشتر حرف هایی که می زنید حق را به طرف مقابل بدهید و بابت آن ها عذرخواهی کنید.بیشتر از اینکه حرف بزنید گوش می کنید و ممکن است به دیگران متکی باشید تا حدس بزنند چه می خواهید بگویید.ممکن است از اینکه کسی خواسته تان را درک نمی کند یا به آن اهمیت نمی دهد خشمگین شوید و حتی شاید متوجه شوید برای رفع نیازهایتان به راهبردهایی فریب آمیز متوسل شده اید.

رفتار قاطعانه

جوهر اساسی واکنش قاطعانهاین است که شما حق دارید نیازهایتان را دنبال کنید و اینکه دیگران نیز حق دارند به دنبال نیازهای خودشان باشند.وقتی قاطعانه و جسورانه صحبت کنید صدایتان محکم و قابل درک است و خواسته هایتان را به طور مستقیم بیان می کنید و همزمان می توانید با توجه کامل به حرف های دیگران گوش بدهید. شما به مذاکره و مصالحه تمایل دارید اما نه به بهای حقوق خودتان و نه اینکه دیگران را وادار کنید حقوق خودشان را نادیده بگیرند.

برگرفته از کتاب مهارت های زندگی زناشویی 

مرکز مشاوره گروه همراه سعادت آباد 

0/5 (0 Reviews)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
تماس جهت دریافت نوبت