روانشناسی

خود‌باوری چیست؟

باورها واندیشه ها، احساسات و رفتارهای ما را می سازند! چرا بسیاری از انسان ها، با وجود موفقیت های فراوان، هرگز از زندگی خود احساس رضایت نمی کنند واز خوشحالی واقعی بی بهره اند؟ خودباوری هرکسی، براساس تصویر ذهنی که از خود دارد، شکل می گیرد. خودباوری مثبت پیش نیاز اعتماد به نفس است. خودباوری مثبت و سالم، عبارت است از این که خود را شایسته و لایق موفقیت ها، شادابی ها، سلامتی ها، خوبی ها، مفید بودن ها، بخشیدن ها و … بدانیم و غلبه بر موانع ها، چالش هاوناهنجاری ها را از آن خود دانسته و بپذیریم که دست یابی به اهداف و آرمان ها، حق طبیعی ماست.

مفهوم خودباوری چیست؟

قبول کنیم که در درون ما، قدرت نامحدود و بی کرانی قرار دارد که به کمک آن می توانیم به آرمان ها و اهداف مان برسیم و قادریم با تکنیک ها و آگاهی های لازم، تصمیم های درست و شایسته بگیریم و….. خودوتوانمندی های مان را باور کنیم تا بتوانیم مثبت اندیشی و سازندگی را جایگزین منفی اندیشی، بدبینی و منفی پنداری خویش کنیم. راه ها و تکنیک هایی که باعث تقویت مثبت پنداری و مثبت اندیشی و ارزشمندی و شایستگی ما میشوند را تقویت کنیم و بپذیریم که توانمندی های مان بسیار بسیار بیش تر از ضعف ها و مشکلات مان است.

وقتی خودباوری ما بالا باشد، قدرت ارتباط ما با خود و دیگران، سازنده و عالی می شود، قدرت انعطاف پذیری ما بسیار بالا می رود؛ در برابر عوامل منفی و مخرب، مقاومت و شایستگی بهتری از خود نشان می دهیم؛ احساس امنیت بیش تری می کنیم؛ قدرت نفوذ و جذابیت ما بالا می رود؛ ارزشمندی و شایستگی خود را بهتر درک می کنیم؛ موانع را با منطق و شرایط بهتری پشت سر می گذاریم و باورها و اعتقادهای درونی خود را صادقانه بیان  کرده و با دیگران ارتباط سازنده برقرار می کنیم. در واقع خودپنداری مثبت و سالم به انسان انرژی، انگیزه، موفقیت، جاه طلبی و بزرگ اندیشی می بخشد.

به طور کلی، خودباوری مثبت و سالم، در تکامل و تعالی انسان ها بسیار موثر است و خود پنداری منفی، در بدبختی و سیاه روزی افراد، نقش اصلی را بازی می کند. به عبارت دیگر خود باوری مثبت به ما کمک می کند که بهشتی زندگی کنیم، در حالی که خوباوری منفی ما را به گرداب جهنم واقعی فرو می برد.

مفهوم خود باوری چیست؟​

 خود باوری چه زمانی واقعی است؟

خودباوری یک تجربه ی درونی ست و هر کسی که در اندیشه و احساس خود آن را لمس کند، به خودباوری واقعی دست می یابد. در حالی که بسیاری از انسان ها در طول زندگی خویش، ممکن است در زمینه ی ثروت اندوزی، تحصیل، ازدواج، سیاست، تربیت فرزندان، هنر، ورزش و … به موفقیت های جالبی هم رسیده باشند و مورد تحسین دیگران هم قرار گرفته باشند ولی چون در درون خویش، خود را شایسته، لایق و ارزشمند نمی دانند، از خود باوری مثبت بی بهره اند و زندگی برای شان تقریباً بی معنا، بی محتوا و پوچ است و از رضایتمندی واقعی و شادابی اصیل درونی بی بهره می مانند.

 خود باوری چه زمانی واقعی است؟​

شگفت انگیز است که بدانیم تحسین، تاًیید و حتی ستایش میلیون ها انسان نمی تواند در ما خودباوری واقعی و بالایی را ایجاد کند. البته تمجید و تحسین دیگران به طور موقت، در ما شادی، رضایتمندی و حتی سرخوشی و سرمستی ایجاد می کند و احساس بهتری به وجود می آورد ولی هرگز آرامش، شادابی و رضایت درونی و واقعی را بر ما حاکم نمی سازد. ریشه های خودباوری انسان، به دوران کودکی اش برمی گردد. چگونه تصویر ذهنی کودکان پایه ریزی شده و شکل می گیرد؟ مادر و پدر در ساخت تصویر ذهنی کودک شان چه نقشی دارند؟

براساس تصاویر ذهنی و خود ارزیابی است که ارزش ها و اولویت ها شکل می گیرند و اهداف و آرمان های افراد پایه گذاری می شوند؛ حتی باورها، اندیشه ها، احساس ها و عواطف، رفتار و کردار و هرگونه کنش و واکنش فرد در مقابل رویدادها، با توجه به تصاویر ذهنی او شکل می گیرند. به عبارت دیگر تصاویر ذهنی، خودارزیابی، خودباوری در تمام لحظه ها و جنبه های زندگی، بسیار موثر بوده و موقعیت افراد را در هر شرایط و از هر نظر تحت تاًثیرقرار می دهند. (پیشنهاد می کنیم مقاله مشاوره کودک را مطالعه کنید)

6 رکن مهم در خود‌باوری

آگاهانه زیستن: عبارت است از احترام گذاردن به واقعیت ها، بدون طفره رفتن یا انکار کردن آن ها، آمادگی کامل برای انجام کارها، تلاش برای درک مسائلی که بر علایق،ارزش ها و اهداف مان تاًثیر گذارند و آگاهی و شناخت کامل داشتن از دنیای درون و بیرون خود

پذیرفتن خود: به معنای پذیرفتن و آزمودن بدون رد و انکار واقعیت های اندیشه ها، احساسات و عملکردهاست؛ احترام گذاشتن و دلسوزی نسبت به خود، حتی زمانی که بعضی از اعمال یا احساسات مان مورد پسند دیگران نیست و امتناع از قرار گرفتن در ارتباطی متخاصم با خود.

خود مسئولی: درک این واقعیت است که ما خالق گزینش ها و اعمال خود هستیم و باید منبع نهایی کامیابی های خود باشیم و این که هیچ کسی وجود ندارد که به ما خدمت کند و زندگی را برای ما خوب و خوش سازد، برای مان شادمانی به ارمغان آورد و یا به ما خودباوری عطا کند.

خود تاًییدی: احترام گذاشتن به خواسته ها و نیازهای خود و تلاش برای یافتن راه هایی برای بیان آن ها به صورت های مختلف و هم چنین به معنای رفتاری احترام امیز با خود در هنگام برخورد با دیگران است؛ تمایل به این که همان گونه باشیم که هستیم و بگذاریم دیگران هم خود واقعی ما را ببینند و بر عقیده ها، احساسات و ارزش های خود پای بند باشیم.

هدفمند زیستن: به عهده گرفتن مسؤولیت، مشخص کردن اهداف و آرمان های خود و انجام کارهایی است که به ما کمک می کند به آن ها نایل شویم و در این راه، به سوی موفقیت گام برداریم.

با صداقت زیستن: به معنای وفاداری نسبت به اصول رفتاری در عمل، هماهنگی بین آن چه که می دانیم، آن چه که ادعا می کنیم و آن چه که انجام می دهیم؛ عمل کردن به قول ها و تعهدهای مان است.

 انواع خود باوری

1ـ خود باوری انسانی: اولین گام در خودشناسی، دست یافتن به این باور است که هر فردی به لحاظ این که انسان آفریده شده است، فراتر از سایر موجودات از یک سلسله ویژگی های برتر نظیر استعداد و ظرفیت و زمینه رشد فراوانی برخوردار است که اگر او به عنوان انسان از توانمندی هایی که دارد به نحو صحیح استفاده کند، می تواند به هر جایگاهی برسد.

2ـ خودباوری اعتقادی: هر فردی در زندگی با یک سلسله اعتقادات قلبی و ایمانی زندگی می کند که این اعتقادات هویت فکری و فرهنگی او را شکل می دهند.

3ـ خود باوری ملی: هر ملتی دارای فرهنگ و تمدن خاصی است که در طول قرون متمادی در سایه تلاش های بزرگان و نخبگان آن شکل می گیرد.

4ـ خود باوری فردی: نوعی دیگر از خودباوری، خود باوری فردی است که در قلمرو شخصیت افراد مطرح می شود. توضیح آن که هر فردی دارای استعداد و توانایی های خاصی است که اگر آن ها را درست شناسایی کند و در زندگی از آن ها به صورت مناسب بهره برداری نماید، در زندگی شخصی خود به تمام آمال و اهدافی که دارد دست می یابد و در پیشامدهای زندگی نه دچار یأس وناامیدی می شود و نه در برخورد با مشکلات احساس خود کم بینی به او دست می دهد. در نتیجه، به برکت این خود باوری و شکوفایی و تحقق آن فرد است که سست اندیشی و وابستگی بی جهت به دیگران از زندگی او به کلی دور می شود و به یک استقلال فکری و عزت نفس کامل و اعتماد به نفس سازنده که موفقیت همه جانبه او را تضمین می کند دست می یابد.

چطور به خودباوری برسیم؟

هنگامی که بتوانید دلیل کمبود خودباوری را در خودتان درک کنید، می توانید نحوه ی ارتقاء و تقویت آن را نیز درک کنید. در ادامه این مقاله به ۸ روش برای ارتقاء خودباوری اشاره می کنیم.

  • 1. مشخص کنید که می خواهید که چگونه فردی باشید

چطور می شد اگر‌ هیچ وقت دچار کمبود اعتماد به نفس یا حس حقارت نمی شدید؟ اگر هیچ وقت نمی ترسیدید، چه کارهایی می کردید؟ یک پاسخ قاطع برای این گونه سوال ها “ترمیم و ارتقا خودباوری” است. دلیل این که اهداف و آرزوهای شما با گذشت زمان فقط در گورستان خاطرات و حسرت دفن می شود، وجود تردیدها و‌ الگوهای تفکر منفی است. برای به دست آوردن خودباوری، باید برای رسیدن به اهداف خود تلاش کنید و عزت نفس را در خود ارتقا دهید. به خودتان کمی وقت دهید، فکر‌ کنید و لیستی از تمام چیزهایی که دوست دارید به آنها برسید و داشته باشید را تهیه کنید. در طی تهیه ی این لیست اگر احساس حقارت و ناتوانی در کسب چیزی که می خواهید به سراغتان آمد، فورا این حس را نادیده بگیرید و لیست خود را به کامل ترین حالت ممکن تهیه کنید.

رسیدن به خودباوری
  • 2. خودتان را مورد تائید قرار دهید

با تائید کردن و به اصطلاح تصدیق نفس، می توانید خودباوری را تقویت کنید. چرا که تصور شخصی ما از خودمان، بر رفتار ما تاثیر گذار است. به عنوان مثال، اگر تصور کنیم که یکی از زیباترین افراد روی کره زمین هستیم، مسلما مانند چنین فردی رفتار خواهیم کرد. اگر تصور کنیم که قرار است در آینده مدیر یک شرکت شویم، قطعا مانند مدیر یک شرکت رفتار خواهیم کرد. بنابراین، همیشه خود را فردی شایسته و خارق العاده تصور کنید. تائید شدن می تواند به شما در ایجاد این تصویر خاص کمک کند. تائید شدن شامل عبارت های مثبتی است که شک و تردید را از بین می برد، به خصوص اگر این عبارت ها را با صدای بلند برای خود عنوان کنید. به عنوان مثال می توانید بگویید:

  • من لیاقت هر آنچه که می خواهم را دارم.
  • من به قدری باهوش هستم که می توانم به تمام هدف هایم برسم.
  • من لیاقت تمام خوبی های زندگی را دارم.
  • من هر روز بیشتر تلاش می کنم تا بتوانم خواسته ها و اهداف خاص خودم را تجربه کنم.
  • تجربه ی بهترین حس ها در زندگی حق من است.

پس در کنار لیستی از اهداف خود، یک متن با چنین واژه هایی را هم برای خودتان تهیه کنید. هر روز جلوی آینه بیایستید و این جملات را با صدای بلند برای خودتان بگویید. نیازی نیست که متنی طولانی تهیه کنید. گفتن حتی چهار کلمه ی الهام بخش نیز می تواند به شما کمک کند و حس خارق العاده ای به شما بدهد تا برای رسیدن به اهدافتان خودتان را بیشتر باور کنید.

  • 3. با ترس هایتان رو به رو شوید

یکی از موثرترین راه های رشد خودباوری، رو به رو شدن با ترس هایتان است. نیازی نیست که یک دفعه با تمام ترس های خود رو به رو شوید و یا در ابتدا بخواهید که با بزرگ ترین ترس خود رو به رو شوید. می توانید کم کم و آهسته شروع کنید. اول در مورد منبع چیزی که باعث بروز حس حقارت در شما می شود جستجو و تفکر کنید. اگر رفتار والدین شما در کودکی باعث بروز چنین حسی در شما شده است، به آنها نزدیک شوید و در این مورد با آنها صحبت کنید. خودتان و حرف هایتان را سانسور نکنید. باید تمام چیزی که حس می کنید را ابراز کنید و این سنگینی را از سینه ی خود بردارید. سپس، با ترس از شکست و نرسیدن به اهداف خود رو به رو شوید. خودتان را برای میتینگ کاری آماده کنید و بهترین عملکرد خودتان را ارائه دهید.

تمام نوآوری ها و ایده هایی که دارید را به هیئت مدیره نشان دهید. ولی نهایتا اگر دوباره و دوباره مورد پذیرش قرار نگرفتید بهتر است از شرایطی که به طور مداوم به عزت نفس شما ضربه می زند، خارج شوید. هنگامی که با ترس هایتان رو به رو شوید و بر آنها غلبه کنید، حس کمبود اعتماد به نفس ناپدید خواهد شد.

  • 4. منتقد درونی خودتان را خاموش کنید

اگر جامعه دلیل از بین رفتن خودباوری شما باشد، می توان به راحتی آن را مورد خطاب قرار داد و دوباره از نو شروع کرد. اما اگر منتقد اصلی در درون خود شما است و اگر این صدای منتقد را در ذهن خود خاموش نکنید، هرگز به خودباوری نخواهید رسید. در اغلب موارد، حس حقارت و کمبود اعتماد به نفس به دلیل این منتقد درونی است. ممکن است یک ایده ی خارق العاده داشته باشید، ولی ناگهان این مساله به ذهن شما خطور می کند که شاید ایده ی چندان جالبی هم نباشد. حتی سعی می کنید خودتان را قانع کنید که کلا ایده ی خوبی نیست و در نهایت این ایده را برای همیشه مدفون می کنید!

حل و فصل کردن این منتقد درونی مسئله ی بسیار حساسی است، چرا که مادامی که این منتقد درونی را ساکت نکرده اید، همواره در حال تضعیف توانایی های خود هستید و خود را مجبور می کنید تا به کمتر از آنچه که لیاقت دارید راضی شوید. پس هنگامی که صدای منتقد درونی شما شروع به زمزمه افکار منفی می کند، مثلا می گوید که اصلا چرا باید مرا برای آن شغل انتخاب کنند، به خودتان به صورت قاطع بگویید که چرا نکنند؟ چه کسی بهتر از من؟ و تمام صلاحیت هایی که برای داشتن این شغل دارید را برای خود بازگو کنید. انجام مکرر این روش باعث می شود تا نهایتا این منتقد درونی خاموش شود و نهایتا به خودباوری خارق العاده ای از خود برسید.

مرکز مشاوره گروه همراه

0/5 (0 Reviews)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
تماس جهت دریافت نوبت