روانشناسی

خودتان را نترسانید

خودتان را نترسانید

قدرت بر دونوع است:

یکی بر اثر ترس از مجازات به دست می آید و دیگری از طریق رفتارهای مهرآمیز

قدرت مبتنی بر عشق هزار بار مؤثرترازقدرتی است که به واسطه ی ترس از مجازات حاصل می شود.

وقتی به دیدار با پرنده ای که معلم من شد فکر می کنم، تعجب می کنم که چگونه بسیاری از انسانها بر سر پرندگان فریاد می کشند و سعی می کنند آنها را از خانه ی خود بترسانند. این کاری است که اغلب، بسیاری از ما با خود می کنیم. تلاش می کنیم خود را از الگوها و ناامنی هایمان بترسانیم. تلاش می کنیم عشق همراه خشونت، حکمت و جرأت خود را نشان دهد. این کار نتیجه ای ندارد. تنها عشق، شفقت و محبت به من اجازه داد تا به آن پرنده کمک کنم طوری که دیگر نترسید و به سمت شیشه یا دیوار پرواز نکرد و خودش را به این سو و آن سو نزد و نمرد.

شما نمی توانید عمیقاً از طریق چیزی به جز عشق تغییر کنید. نمی توانید خود را به خاطر انجام کار درستی که انجام داده اید بترسانید. برای انجام کار درست باید به خودتان عشق بورزید. گاهی اوقات، اگر انگیزه پیدا نکنیم یا با عشق رشد یابنده محیطی امن به وجود نیاوریم، احتمالاً فکر می کنیم که سخت گرفتن به خود تنها راهی است که از طریق آن می توانیم خود را رشد دهیم و پیشرفت کنیم و توانمندسازی ما به این معنی است که بتوانیم اهداف خود را به این طریق به پیش ببریم. شاید والدین یا معلمانی داشته اید که به شما این چیزها را آموخته اند، اما من با این روش موافق نیستم. تهدید و ترس، شیوه های بی رحمانه ی نفس اند. این روشها ارتعاش های پایینی دارند. ما معمولا آموخته ایم که از این شیوه ها استفاده کنیم چون اینها تنها چیزهایی است که ما مشاهده کرده ایم یا با آنها روبه رو شده ایم.

 

عشق همیشه در زندگی محرک بزرگی است. وقتی خودتان را به اندازه ی کافی دوست داشته باشید، رشد خواهید کرد و شفا خواهید یافت. شما نباید خودتان را از چیزی بترسانید. شما باید به خودتان عشق بورزید.

مانند بقیه ی انسان ها، باید همیشه از طریق دوست داشته شدن رشد کنیم. وقتی کودک بودید و داشتید راه رفتن را یاد می گرفتید، نخستین قدم های نااستوارتان را برمی داشتید و بعد زمین می خوردید. مادرتان به طور غریزی می دانست که به شما چه بگوید: ( دختر خوب! عزیزم، پاشو ببینم! من به تو افتخار می کنم! تو فوق العاده ای! ) اگر چه زمین خورده بودید و اگر چه این زمین خوردن، آسیب مختصری هم به شما وارد کرده بود، اما وقتی به چهره ی مادرتان نگاه می کردید و می دیدید که با عشق فراوان به شما خیره شده است، اعتماد به نفس پیدا می کردید تا بلند شوید و دوباره تلاش کنید.

آیا می توانی تصور کنید که چه می شد اگر، وقتی نخستین قدم را بر می داشتید و می افتادید، مادرتان به شما می گفت: ( چقدر دست و پا چلفتی هستی دختر! یک قدم هم نمی توانی برداری؟ تو این کار ساده را هم نمی توانی انجام دهی؟ سه بار توی اتاق عقب و جلو برو. ببینم چه کار می کنی

همیشه به دانشجویانم می گویم که اگر در دوران کودکی با چنین رفتاری روبه رو می شدیم، هیچ کدام مان هرگز راه رفتن را یاد نمی گرفتیم و همچنان روی کالسکه ی بچه نشسته بودیم!

اگر خود را بترسانید این ترس باعث خواهد شد که هیچ گاه نتوانید کاری را به درستی انجام دهید

ترس شاید بتواند موقتا به شما انگیزه بدهد، اما در نهایت، شما را دچار آسیب و جراحت می کند

ترس محدودیت ایجاد می کند و محدودیت جایی برای جریان یافتن نیروی حیات باقی نمی گذارد

 

برگرفته از کتاب انتخاب عشق

مرکز مشاوره گروه همراه سعادت آباد

0/5 (0 Reviews)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
تماس جهت دریافت نوبت