ازدواج بدون فرزند

در این مقاله بحث ما بررسی زندگی بدون فرزند است و اینکه چرا برخی از زوجین ترجیح می دهند فرزندی نداشته باشند. بهتر است بدانید که در ایران و بعضی از کشورهای اروپایی رشد جمعیت سیر نزولی داشته است. اینکه چه عواملی باعث میشود زن و شوهر از داشتن فرزند مصرف شوند و یا اینکه چه عواقبی می تواند برای آنها داشته باشد موضوع مهمی است که در ادامه به آن پرداخته می شود.

دلایل ازدواج بدون فرزند

متاسفانه برخی از زن و شوهر ها به دلیل مسائلی همچون بیماری‌های روحی روانی مانند افسردگی یا اضطراب و یا مشکلات مالی و بیماری‌های جسمانی حاضر نمی شوند فرزندی داشته باشند اما گاهی اوقات دلایل نداشتن فرزند مسائل دیگری است که شامل موارد زیر می شود:

رهایی از قید مسئولیت بزرگ کردن فرزندان

بعضی از زوجین هنگامی که اطرافیان خود را مشاهده میکنند که برای بزرگ کردن فرزندان زحمت زیادی می‌کشند و حتی برخی اوقات از لحاظ مالی کم می آورند ممکن است که از داشتن فرزند منصرف شوند. لازم نیست آنها تجربه فرزندپروری داشته باشند هم اینکه دیگران را دیده باشند انگیزه شان برای فرزندآوری کم می شود. شب بیدار شدن با صدای کودک، عوض کردن دائم پوشک، رسیدگی به او در وقت مریضی و در آینده خرج مدرسه و دانشگاه مشکلات دیگری است که خیلی ها حاضر نمی‌شوند زیر بار آن بروند. آنها ترجیح می‌دهند زندگیشان را برای خودشان صرف کنند مثلاً مسافرت بروند، به پیشرفت کار ایشان فکر کنند یا اینکه هزینه هایشان را برای آینده خودشان سرمایه گذاری کنند. این دسته از زوج ها اصطلاح بی فرزند را به کار می برند چرا که با این روش کمتر از جانب بقیه قضاوت می‌شوند و ترجیح شان این است که اینگونه زندگی کنند.

نگرانی از معضلات اجتماعی

کسانی هستند که به مشکلاتی همچون در روز افزون جمعیت در کره زمین اشاره می کنند یا تعداد زیاد کودکان کار و فقیر که نمی توانند زندگی راحتی داشته باشند. در واقع این گروه از زن و شوهر ها دیدگاه شان این است که با آوردن فرزند در این شرایط او را درگیر مشکلات بیشتری در آینده خواهند کرد و ترس از آن دارند که نکند فرزندشان نتواند در این جامعه به حد مطلوبی از ثروت و موفقیت برسد. نکته مهم این است که آنها گمان می‌کنند با این شرایطی که در جامعه وجود دارد امکان رشد ممکن است برای فرزندشان وجود نداشته باشد.

تغییر نقش و جایگاه زن در جوامع امروزی

زن ها در گذشته محدودیت های متعددی در برابر مردها داشته اند و نقش زن معمولاً به گونه ای تعریف شده که در خانه بشیند و فرزندی داشته باشد. در حالیکه امروزه این نقش ها عوض شده و زن ها امکاناتی همچون رفتن به دانشگاه و داشتن شغل را پیدا کرده‌اند و خیلی از آنها ترجیح می دهند زمانشان را برای کارشان صرف کنند تا بزرگ کردن فرزند. این روزها زن ها و شوهر ها هر دو به استقلال مالی رسیدند و لازم است درخانه وظایف را بین یکدیگر تقسیم کنند و پا به پای هم پیش بروند. بنابراین آنها در مورد اینکه فرزندی داشته باشند یا نه موارد زیادی را در نظر می گیرند و از انتظارات جامعه فاصله میگیرند.

مشاهده گرفتاری های خانواده و مشکلات با فرزندان

برخی‌ها ذهنیت شان در مورد فرزندپروری تغییر کرده است و ممکن خانواده هایی در اطراف شان دیده باشند که فرزندان دردسر زیادی برای والدین ایجاد کردند و لذت و خوشی معمولی زندگی را از آنها گرفتند. آنان از دیدن این همه فشار و استرس پدر و مادرها برای داشتن فرزند بی انگیزه میشوند و ترجیح می دهند در مورد فرزند آوری بیشتر فکر کنند.

رسیدگی بیشتر به زندگی با همسرشان

برخی از زن و شوهر ها تصور می کنند با داشتن فرزند ممکن است وقت و انرژی شان تقسیم شود و دیگر نتوانند مانند گذشته عشق عمیق به همسرشان را تجربه کنند. در واقع آنها فکر میکنند فرزند برای آنان سدی می شود که باعث می شود از همسرشان از لحاظ عاطفی فاصله بگیرند. به همین علت لذت پدر و مادر بودن را از خودشان می گیرند و با این باور ها یک عمر زندگی می کنند آن هم بدون آنکه خلا فرزند را احساس کنند.

عواقب زندگی بدون فرزند

زندگی بدون فرزند تکراری و یکنواخت برای زن و شوهر می شود و پیامد هایی را به همراه دارد که برخی از آنها شامل موارد زیر می‌شود:

بیماری های روحی و روانی

اولین پیامد زندگی بدون فرزند ایجاد مشکلات روحی و روانی مخصوصاً در آینده است. زوج‌هایی که فرزندی ندارند احساس ناامیدی و بی انگیزگی می کنند. تصور کنید زن و شوهری که فرزندشان به دنیا آمده است زندگی آنها رنگ و بوی خاصی در کنار چالش ها پیدا میکند. به هر حال پدر مادر شدن هرچند مسئولیت دارد اما شیرینی غیر قابل وصفی هم دارد. همینکه انگیزه می گیرند برای فرزندشان خریدی داشته باشدن و یا با راه رفتن و به زبان آمدن او شور و اشتیاق می گیرند لذت خاصی است که با هیچ چیز دیگری جایگزین می شود. پدر و مادر در آینده وقتی فرزندشان به مدرسه میرود و یا پیشرفت های گوناگونی می کند خودشان هم اوج می گیرند. اما متاسفانه زوج هایی که بدون فرزند هستند اگر در میانسالی و پیری همسرشان را از دست بدهند تنها می‌شوند و مخصوصاً در دوران سالمندی این مشکلات روحی و روانی بیشتر خودش را را نشان می دهد مخصوصاً زمانی که وضعیت شان را با همسالانشان مقایسه می‌کنند و می‌بینند که آنها چندین نوه دارند اما خودشان حتی فرزندی هم ندارند.

ترس از جدایی و تنهایی

یکی از مشکلات دیگری که می تواند برای زوج های بدون فرزند ایجاد شود ترس از جدایی و تنهایی است. تنهایی احساسات ناخوشایندی ایجاد می کند و هیچ کس نمی تواند از آن لذت ببرد. علاوه بر این اگر همسر شما نتواند این وضعیت را تحمل کند و بخواهد فرزندی داشته باشد احتمال اینکه به زندگی مشترک پایان دهد زیاد است. بنابراین زوجین لازم است قبل از ازدواج در مورد بچه دار شدن یا نشدن تصمیم قاطعانه ای با یکدیگر بگیرند و به توافق برسند. مخصوصاً اگر این بچه دار نشدن ناخواسته و به دلیل ناباروری یکی از از زوجین باشد مشکلات بیشتری را هم برای زندگی ایجاد میکند.

اختلافات زناشویی

در صورتی که مرد یا زنی مشکل فرزند دار شدن داشته باشد و نتوانند با این قضیه کنار بیایند روزبه‌روز موج اختلافات و مسائل در زندگی مشترک شان بیشتر می شود. علاوه بر این زن و مردی که فرزندی ندارند و سالها از زندگی مشترکشان گذشته است چون دغدغه و انگیزه دیگری ندارند ممکن است دائماً با یکدیگر جر و بحث کنند و سر کوچک ترین و جزئی ترین مسائل دعوا راه بیندازند. در این میان نداشتن فرزند گاهی سبب می شود خانواده های دو طرف و اطرافیان دخالت بیشتری در زندگی شان کنند و از سر کنجکاوی مدام سوالاتی از آنها بپرسند و همین می‌تواند اختلافات در زندگی را چند برابر کند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد درمان مشکلات زناشویی کلیک کنید.

تاثیر فرزند بر زندگی زناشویی

طبق تحقیقات زوج هایی که فرزند دارند نشاط و و آرامش بیشتری در زندگی خواهند داشت. برخی از تاثیرات فرزند در زندگی شامل موارد زیر می شود:

بالا رفتن توانمندی های والدین

بررسی ها نشان داده که والد شدن تاثیرات عمده‌ای در شخصیت و بلوغ انسان دارد. فرزند داشتن سبب کمال روحی و روانی انسان در مسئولیت پذیری بیشتر خلاقیت آرامش میشود. به این دلیل که پدر و مادر تمام تلاششان را می کنند تا در کنار زندگی شغلی و حرفه‌ای خود و مسئولیت های خانه فرزندان را هم به بهترین نحو تربیت کنند. گاهی پدر و مادرها کلاس‌های آموزشی مختلفی شرکت می‌کنند و حتی همپای فرزندانشان در کنار آنها خیلی مهارت ها را یاد میگیرند و این از شخصیت آنها فرد دیگری می سازد. مسلم است رشد و بلوغی که سراغ اینگونه افراد می آید با دوران مجردی بسیار متفاوت است.

برکت خانواده و توسعه اقتصادی

همین که فردی بچه دار می شود مخصوصاً مردها ایده های اقتصادی بیشتری سعی میکنند داشته باشند و راه های درامد شان را در زندگی بالا ببرند. تصور کنید فردی که ساعت کاری کوتاه مدتی داشته و با همان درآمد برای زندگی دونفره کافی بوده است حالا با آمدن فرزند و اضافه شدن نیازهای او تلاش می کند تا کار دیگری هم برای خودش جور کند و این باعث می شود که از لحاظ اقتصادی رشد بیشتری هم کند. همچنین طبق آموزه های دینی و اسلام پدر و مادر شدن باعث می شود تا برکت زندگی چند برابر شود و این افزایش برکت را خداوند در قرآن هم تضمین کرده است.

ایجاد عزت نفس و ارزشمندی والدین

معمولاً بعد از مدتی که از زندگی مشترک می دهد زن و شوهر انتظار آمدن فرزند را خواهند داشت و اگر در این زمینه مشکلاتی ایجاد شود یا اینکه آنها نتوانند باردار شود تصویر منفی از خود پیدا می‌کنند و ممکن است اعتماد به نفس آنها هم تحت تاثیر قرار بگیرد. متاسفانه زوج هایی که نمی توانند باردار شوند در دنیا رو به افزایش است و همین باعث احساس غم و ناامیدی می شود. اما کسانی که فرزند دارند احساس مفید بودن می کنند. آنها تمام تلاششان را برای رسیدن به سعادت و خوشبختی فرزندشان می کنند. این را بدانید که اگر فردی فرزند سالم و صالحی می‌خواهد باید برای آن تلاش کند و در تربیت او کوشا باشد. همین که شما فرزند شایسته ای دارید و همه به آن افتخار می کنند خودتان هم احساس ارزشمندی و عزت نفس بالا پیدا می کنید چرا که می دانید این فرزند تربیت شده شما است. پدر مادر شدن در فرایند اجتماعی شدن تاثیر می گذارد و ارتباط شما را با جامعه چند برابر می کند.

حفظ بنیان خانواده

معمولا کسانی که فرزند دارند دیگر زندگی یکنواخت و تکراری را نخواهند داشت و از رابطه با همسرشان هم لذت بیشتری میبرند. این که میبینید گاهی همسر شما وظایف فرزندتان را به عهده می گیرد یا از خودش و خواسته هایش به خاطر بچه می گذرد حس بهتری هم از قبل به او پیدا میکنید. در این موارد اگر اختلاف جزئی داشته باشید به راحتی چشم پوشی می کنید. زن و شوهر با آمدن فرزند نگرانی و شادی های مشترکی پیدا می کنند و هردو بیشتر از گذشته برای داشتن زندگی بهتر با هم متحد می شوند.

افزایش بهداشت روان

هر انسانی نیاز به جاودانگی دارد و این در بطن وجود او نهفته است. به قول ویلیام گلاسر یکی از نیازهای اساسی انسان همین نیاز به جاودانگی و بقا است. با داشتن فرزند شما این احساس را پیدا می کنید و در دوران سالمندی هم با داشتن نوه زندگی آرام تری خواهید داشت. اگر فردی در دوران پیری فرزندی نداشته باشد قطعاً روان نا آرام تری خواهد داشت و بحران های متعددی را تجربه می کند.

کلام آخر

این روزها سبک زندگی عوض شده و برخی از زوج ها ترجیح می دهند زندگی آرام و بدون فرزند داشته باشند در حالیکه برخی ها تصورات دیگری دارند. شاید آنها احساس کنند با داشتن حیوان خانگی حال بهتری تجربه می کنند. اینکه چه عواملی در این عقاید تاثیر گذار است و آیا شرایط دوران کودکی هم در این باورها نقش دارد جای بحث است. اگر شما هم ترجیح میدهید فرزندی در زندگی مشترک تان نداشته باشید و یا اینکه در این تصمیم خود مردد هستید بهتر است حتما از یک مشاور یا روانشناس با تجربه کمک بگیرید چرا که مسئله سرنوشت سازی است. مشاوران و روانشناسان ما در کلینیک همراه می توانند پاسخگوی نیازهای شما باشند.