سبک زندگی و موفقیت

شروعی تازه بعد یک جدایی دردناک 

از خصوصیات انسان عشق ورزیدن است. عده زیادی معتقدند زندگی بدون عشق معنا ندارد. در وصف عشق بسیار گفته اند و بسیار شنیده ایم، ولی آنچه کمتر از آن سخن می گویند جدا شدن از عشق است. چیزی که کمتر به آن توجه می شود، زندگی انسان ها بعد از شکست های عاطفی است. درحالی که عشق سازنده است و جدایی می تواند مخرب و نابود کننده باشد. کمتر کسی می تواند از احساسات پنهان و گاه غیرمنطقی افرادی بگوید که از عشقشان جدا شده اند . افرادی که در گذشته دچار این شکست های عاطفی شده اند می دانند که صحبت کردن از غم روزافزونشان، حسادت های پنهانی و حسرت و خشمی که هر روز با آن دست و پنجه نرم می کنند کار آسانی نیست. شاید این پنهان کاری و صحبت نکردن از عواطفشان به بهانه اینکه اطرافیان توانایی درک کردنشان را ندارند عامل اصلی سختی این دوران باشد. 

شروعی تازه بعد یک جدایی دردناک

بحران روحی پس از جدایی هم مثل بیماری روحی یا جسمی دیگری نیازمند شناخت است و باید آن را ریشه یابی کنیم. این مقاله می تواند به هرکسی که به نحوی درگیر جدایی بوده و آن را تجربه کرده است کمک کند تا دوباره به زندگی طبیعی خویش برگردد. رها کردن سخت است، ولی ماندن کنار فرد اشتباه حتی از آن هم سخت تر است . در زیر به برخی از راهکارها اشاره می شود:

خداحافظی با گذشته 

جدایی هیچ وقت کار ساده ای نیست . احساس درماندگی می کنید چون نمی دانید بدون فردی که به او عادت کرده اید چه کار کنید و کارهایی را که تا آن موقع با هم انجام می داده اید حالا باید به تنهایی انجام دهید … . و این موضوع می تواند برای عده ای ترسناک باشد. در حالی که بعضی از ما می توانند روابط گذشته شان را فراموش کنند و به روال عادی زندگیشان برگردند، بقیه نمی توانند فراموش کنند که نامزد سابقشان چطور باعث میشد احساس خوبی داشته باشند. فقط خوشی ها را به یاد می آورند، نه بدی ها را. به همین علت است که رها کردن رابطه شان تا این اندازه برایشان سخت است.

بر آنچه که فرد زمانی بوده است تمرکز می کنند، نه اینکه آن شخص واقعا چه شخصیتی دارد و احتمالا از قبل هم همین شخصیت را داشته است. نقاب آن ها سرانجام می افتد و شخصیت واقعی شان رو می شود. ولی باز هم برای برخی از افراد کافی نیست ، چون آنها نمی توانند واقعیت را بپذیرند و در کتمان به سر می برند. آنها مدام در گذشته زندگی می کنند و همواره به این می اندیشند که چه اتفاقی می افتاد اگر شرایط جور دیگری پیش میرفت. ما به دلایل مختلف به گذشته چنگ می زنیم و در آن می مانیم ؛ این موضوع  باعث می شود نتوانیم با واقعیت کنار بیاییم و نتوانیم به روال عادی زندگی بر گردیم . 

یکی از دلایلی که در گذشته می مانیم این است که احساس می کنیم شاید دیگر نتوانیم به آن شرایط خوب قبل برگردیم. یکی دیگر از دلایلی که باعث می شود نتوانیم به راحتی از گذشته دست بکشیم این است که فکر می کنیم ارزش وجودی ما به این بستگی دارد که چه کسی دوستمان دارد . اگر فکر می کنید چنانچه شخصی شما را ترک کند یا مجرد باشید به معناست که بی ارزش هستید کاملا در اشتباهید. بیشتر افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند فکر می کنند یک رابطه ناموفق در واقع یک شکست است، درحالی که شخصی که اعتماد به نفس بالایی دارد از اینکه رابطه سمی تمام شده احساس رهایی و آرامش می کند. برای کسب اطلاعات بیشتر مقاله مراقبت های بعد از طلاق را مطالعه کنید.

رهایی از احساس گناه و عذاب وجدان

احساس گناه و عذاب وجدان هم باعث می شوند نتوانید آنطور که باید و شاید گذشته را فراموش  کنید .اگر احساس می کنید به او بدی کرده اید و حرفی در دلتان مانده است شاید بهتر باشد از او عذر خواهی و طلب بخشش کنید . در هر حال، نباید خودتان را به خاطر کاری که انجام داده اید سرزنش کنید ، وگرنه همیشه فکر می کنید اگر کارها را جور دیگری انجام داده بودید ، مثل الان اینقدر احساس ناراحتی و عذاب وجدان نمی کردید. اگر اجازه دهید این حس وجودتان را پر کند عذاب وجدان و غمتان بیشتر می شود .

همیشه به خاطر داشته باشید که همه اشتباه می کنند از جمله شما. خودتان را ببخشید و پذیرای فرصت های بیشماری باشید که منتظر شما هستند.  گاهی اوقات از دست دادن افرادی که دوستشان داریم قسمتی از چرخه زندگی است. هرچقدر هم که آنها را بخواهیم باید این واقعیت را قبول کنیم که شاید آنها ما را در زندگیشان نخواهند. قبول کردن این واقعیت شاید سخت ترین کاری باشد که باید آن را انجام دهید. فراموش کردن روابط گذشته کار درستی است که سلامت روحی شما را به دنبال دارد. با رها کردن گذشته و قدم گذاشتن در آینده بهترین هدیه را به خودتان بدهید. 

از عصبانیت دست بردارید 

یکی از اشتباهات رایجی که ما وقتی می خواهیم زندگیمان را از سر بگیریم انجام می دهیم ، این است که همچنان از دست کسی که به ما آسیب زده است عصبانی هستیم و پرخاشگری می کنیم. انتقام جایش را در زندگی ما باز می کند . با این حال ، این واقعیت را فراموش می کنیم که عصبانیت و ناراحتی فقط سد راه ما می شود و اجازه نمی دهد گذشته را فراموش کنیم. اگر شما تمام انرژی و توجهتان را روی این موضوع بگذارید که آنها با شما چه کرده اند و چطور دلتان را شکستند، در واقع دارید بیهوده بسته ای سنگین را روی دوشتان حمل می کنید که باعث می شود نتوانید به روال عادی زندگی برگردید. اینقدر به دلایل اینکه چرا دلتان شکسته است فکر نکنید، به این فکر نکنید که چرا اوضاع آنطور که شما انتظار داشتید پیش نرفت ، در عوض به این فکر کنید که چه کار می توانید انجام دهید تا زندگیتان بهتر شود. 

بیش از حد فکر کردن … بیش از حد آنالیز کردن ممنوع 

 

وقتی کسی ما را ترک می کند روی اینکه چرا این طور شد یا از دست ما چه کاری ساخته بود تا این نتیجه را عوض کنیم حساس  می شویم . اگر این کار یا آن کار را طور دیگری انجام داده بودم ممکن بود همه چیز عوض شود. در مورد مسائلی نگران می شویم که نمی توانیم آن ها را عوض کنیم ، چون فکر می کنیم هرچقدر بیشتر به آن ها بپردازیم یک جوری جواب را پیدا می کنیم . این موضوع استرسی دائمی و بیهوده بر روی مغزمان است که در نهایت هم ما را به هیچ چیزی نمی رساند. اگر عادت کنید که به خودتان فکر کنید و روی این تمرکز کنید که نسخه بهتری از خودتان شوید دیگر وقتتان را روی پیدا کردن پاسخ برای سوال هایی نمی گذارید که شاید هیچ وقت نتوانید به آنها پاسخ بدهید. این کار مثل این است که مشکلی ایجاد کنید که اصلا وجود ندارد و حالا برای پیدا کردن جواب آن ، وسواس به خرج دهید. 

ترک احساس پشیمانی 

قرار نیست هر چیزی را که انتظار دارید اتفاق بیوفتد . گاهی اوقات تمام کردن یک رابطه بد در را باز می کند تا رابطه ای خوب به سراغتان بیاید. تغییر دادن نگاهتان از منفی به مثبت یک راه عالی برای مواجه شدن با پشیمانی هم هست. اگر کمی وقت بگذارید تا موقعیتتان را بررسی کنید و چشمانتان را روی این امکان باز کنید که هر اتفاقی افتاده به خاطر رسیدن شما به یک موقعیت بهتر بوده است ، شاید فراموش کردن گذشته برایتان آسان تر شود . همواره به خودتان یادآوری کنید که هرچیزی در زندگی ما بنا به دلایلی اتفاق می افتد . تنهایی ممکن است احساس پشیمانی را در شما تقویت کند . دلتان برای او تنگ شده است، دلتان برای احساسی که کنار او داشتید تنگ شده است و آرزو می کنید او هنوز کنار شما بود ، ولی همین احساسات ممکن است شما را گول بزنند و باعث شوند بیش از حدی که لازم است در رابطه ای بمانید که قرار نیست به جایی برسد. اگر فهمیدید در چنین موقعیتی هستید پیشنهاد می کنم قبل از اینکه تلفن را بردارید و به نامزد سابقتان زنگ بزنید ، به خوبی فکر کنید. 

به خودتان بی توجه نباشید 

شما زیبا هستید . اینکه او شما را ترک کرده است به این معنا نیست که شما دیگر نباید بدرخشید . موهایتان را بیارایید، آرایش کنید و… . وقت آن رسیده که به خودتان فکر کنید . با وجود اینکه غم زیادی بر وجودتان سایه انداخته است ولی اصلا درست نیست که عادت هایی را که برایشان زحمت کشیده اید به این راحتی از دست بدهید. نباید این طرز فکر را در خودتان پرورش بدهید که دنیای شما فقط بر پایه ی این ساخته شده که با چه کسی در ارتباط هستید ؛ چون چه با آنها باشید و چه نباشید شما فرد مهمی هستید . فراموش کردن خودتان باعث می شود احساس بی ارزش بودن بکنید . رسیدگی به خودتان یکی از راه هایی است که با استفاده از آن می توانید به نسخه ی قدیمی و شاد خودتان برگردید. 

فرآیند التیام یافتن 

دانستن اینکه حالتان خوب نیست و شاید برای مدتی حالتان خوب نباشد استحکام زیادی به شما می دهد. هرچقدر زمان لازم دارید به خودتان بدهید تا التیام پیدا کنید . هیچ عجله ای نیست . عجله کردن همه چیز را بدتر می کند .سوالی که مدام میشود این است که : کی این درد تمام میشود؟ کی قلب شکسته ام خوب می شود؟  درمان شدن یک شبه اتفاق نمی افتد و هروقت شما این واقعیت را قبول کنید متوجه خواهید شد که بازگشت به روال عادی زندگیتان آسان تر خواهد شد. بعضی از افراد بعد از چند سال التیام پیدا می کنند ؛ در حالی که بقیه افرادطی چند هفته تا چند ماه حالشان خوب می شود . اگر برای التیام زخم هایتان به خودتان زمان لازم را ندهید و مدام آنها را با چسب زخم بپوشانید ، هیچ وقت قلب شکسته تان را درمان نخواهید کرد . زخمتان مدام عود می کند و مدت بیشتر و بیشتری برای برگشتن به روال عادی زندگی لازم خواهید داشت. یکی از کارهایی که هیچ وقت نباید انجام دهید این است که به دروغ به خودتان بگویید او دیگر برایتان مهم نیست. تظاهر به فراموش کردن او فقط باعث ناراحتی بیشتر شما می شود ، چون احساس واقعی خودتان را نپذیرفته اید. 

شروعی تازه 

قلبتان تا ابد شکسته نخواهد ماند . روزی خواهد رسید که به خاطر آگاهی از اینکه دیگر به آن شخصی که قلبتان را شکسته است وابسته نیستید احساس رهایی خواهید کرد. تمام آن فکر و خیال ها و دردی که زمانی وجودتان را پر کرده بودند فقط خاطره ای کمرنگ از گذشته خواهند بود. روزی به یاد لحظات خوبی که با هم سپری کردید می افتید ، و غمی را هم که گرفتارش بودید به یاد خواهید آورد و همین شما را وادار می کند تا نسبت به روابط آینده تان قوی تر و عاقل تر باشید . از نو شروع کردن شاید ترسناک به نظر برسد . هیچ وقت آسان نیست که چیزی را از نوشروع کنید و هیچ وقت هم آسان نیست که با گذشته خداحافظی کنید ، ولی باید همیشه به خودتان یاداوری کند که شما حق دارید خوشحال باشید. شما حق دارید دوباره عشق را تجربه کنید . 

کلام پایانی

جدایی تلخ است اما هر اشتباهی که مرتکب شده اید یک درس ارزشمند است. این اشتباهات به شما فرصت رشد می دهد . به شما یاد می دهد که قرار نیست هر چیزی آن طور که تصور کرده اید پیش برود. گاهی اوقات باید اول خودتان را گم کنید تا دوباره خودتان را پیدا کنید. در این مسیر مهم توصیه می شود که حتما از یک مشاور باتجربه یا درمانگر بالینی کمک بگیرید.

4/5 (1 Review)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
تماس جهت دریافت نوبت