جدایی از مادر بدون گریه
حتما تاکنون در اطرافیان خود کودکانی را دیده اید که با دور شدن مراقب یا مادر بسیار مضطرب شده و شروع به جیغ و داد می کنند. اما سوال این است که نحوه برخورد مادر با این کودک چگونه باید باشد و آیا راهی برای آن وجود دارد یا خیر؟ در ادامه مقاله به پاسخ این سوال می پردازیم.
علت اضطراب جدایی چیست؟
ماهیت و ذات آدمی به گونه ای است که در برابر ترس های واقعی و یا خیالی به طور خودکار متوسل به واکنش گریز یا ستیز می شود بدین معنی که یک فرد بالغ در مواجهه با یک موقعیت خطرناک یا با عامل ترس برانگیز می جنگد تا با غلبه بر آن به آرامش روانی برسد و یا اینکه جهت حفظ جان و موجودیت خود از موقعیت خطرناک می گریزد . به طور طبیعی یک کودک نیز در برابر این موقعیت باید چنین رفتاری را از خود به نمایش بگذارد بدین معنی که یا کودک باید از تیررس ترس بگریزد و یا این که با عامل ترس بجنگد اما چون به علت ناتوانی، کودک از پس انجام این کار برنمی آید بدین علت دست نیازش را به سوی مراقبش دراز می کند چون از زاویه دید کودک، مادرش (والدینش) یک ابر قهرمان بوده و از او در برابر هر تهدیدی دفاع می کنند و هر چقدر دامنه این تهدیدات و فشارها بیشتر باشد اضطراب جدایی تشدید می شود.
به هر شکل، از آنجا که اضطراب جدایی شباهت آشکاری با واکنش گریز و ستیز یک بزرگسال دارد و چون این واکنش در بزرگسالان طبیعی تلقی می شود بدین علت این رفتار کودک نیز کاملا طبیعی بوده و باید در اثر گذشت زمان و بتدریج کمرنگ شود و این مهم نیز از طریق جدایی های مکرر شادمانه و ایمن و بازپیوند خوشدلانه مادر و کودک حاصل می شود تا بتدریج با افزایش خودباوری، کودک فاصله اش را با مادرش بیشتر کند.
منظور از اصطلاح ترس از غریبه ها چیست؟
ذات و ماهیت آدمی به گونه ای است که به طور ذاتی از تغییر و تحول می ترسد و علت این ترس نیز این است که یک آدم بالغ به اندازه کافی موقعیت های تازه را نمی شناسد و این موقعیت در مورد کودک نیز صدق می کند . به زبان ساده تر، ترس کودک از غریبه ها ترسی کاملا طبیعی است چون کودک در این حالت مشغول پرسش هایی از نوع زیر است :
این شخص غریبه با من چه برخوردی داشته و به من چه خواهد گفت؟
آیا غریبه مرا برای همیشه از پدر و مادرم و نزدیکانم دور می کند؟
آیا این غریبه توانایی و شایستگی مراقبت از من را مثل والدینم دارد؟
آیا این غریبه موجودیتم را به خطر نمی اندازد؟
همانطور که ملاحضه می شود ذهن کودک در مواجهه با یک غریبه مشغول مسائلی از نوع فوق بوده و چون این مسائل ایمنی محور است باید گفت که این ترس نیز کاملا طبیعی است. این ترس نوع ترس در مقطع زمانی 12 تا 18 ماهگی به اوجش رسیده و سپس به تدریج از این نقطه در کودک بیرنگ می شود.
نکته قابل ذکر در این رابطه این است که رهایی از این مسئله یک شبه صورت نگرفته بلکه این امر در گرو یک فرایند زمانبر است که لازمه آن نیز تقویت احساس ایمنی در کودک است . نکته قابل توجه دیگر این است که اگرچه ترس از غریبه ها و ترس از جدایی جزو لازمه های نرمال فرایند رشد کودک است ، با این همه این مسئله نباید مادر و یا هر مسئولی را به این پندار برساند که نمود بیمار گونه این ترس در کودک طبیعی است. این ذهنیت به هیچ وجه درست نبوده و فرد نه تنها باید اضطراب بیمارگونه فرزندش را هرچه سریع تر درمان کند بلکه ترس های نرمال را نیز با مداخلات درست و به موقع پشت سر بگذارد چون طولانی شدن این ترس کودک را از کسب مهارت های ارتباطی و سازگاری با اشخاص پیرامونش محروم کرده و پیامد آن ، کودک را از خودابرازگری و خودشکوفایی محروم می کند.
راه های مختلف مهار گریه بچه ها و نوپایان
از آنجا که کودک نوپا موجودی ناتوان و وابسته بوده و جهت تداوم حیاتش در این دنیا نیاز به یک مراقب دارد ،بنابراین هرگونه فقدان و هرگونه عدم دسترسی کودک به مادرش در وی تولید هراس می کند چون کودک به درستی می داند که از پس نیازهای زیستی اش برنمی آید بعلاوه کودک می داند که نمی تواند از خود در برابر خطرات بیرونی محافظت کند. لذا بدین علت است که جهت نگه داشتن مراقبش در نزدش از دو ابزار گریستن و چسبیدن به مادرش(مراقبش) استفاده می کند. برای کنترل این موضوع می توانید از روش های زیر استفاده کنید :
با وسایل مختلف بازی دالی موشه را انجام دهید.
از آنجا که پایه و مایه اضطراب جدایی را ناپدید شدن مادر و یا هر وسیله مهم و مهرانگیز تشکیل می دهد بدین علت اگر مادر بتواند به هر طریقی مفهوم ثابت بودن و عدم فنای هر چیزی را اعم از وسیله یا انسان را به کود باوراند در آن صورت کودک با این نگرانی ها بهتر سازگار می شود. بدین منظور فرد باید در جلوی چشم کودک بازی دالی موشه را با وسایل مختلف و یا اسباب بازی های محبوب کودک انجام دهد . بدین شکل که مادر باید برای مثال توپ کوچکی را در زیر پتو پنهان کرده و سپس پس از گذشت لحظاتی با خوشحالی ایت توپ را آشکار کرده و آن را به کودک نشان دهد. هدف از این بازی همانطور که گفته شد القای این باور به کودک است که اگرچه یک وسیله می تواند برای مدتی از چشم رس او خارج شود اما این ناپدید شدن هرگز همیشگی نبوده و این واقعیت در مورد مادرش نیز صدق می کند. بدین معنی که مادرش نیز پس از ترک موقتش، دوباره به نزدش بازمی گردد.
بازی بای بای
همانطور که گفته شد هرچقدر بیشتر کودک متوجه مفهوم پایداری و ماندگاری اشخاص و اشیا شود به همان نسبت نیز از ابعاد ترسش نسبت به ناپدید شدن دائمی اشخاص و اشیا کاسته می شود. برای این بازی مادر باید در هنگام خداحافظی و پنهان شدن از چشم رس کودک الفاظ و عبارات متعارف را بر زبان آورد و پس از گذشت لحظاتی دوباره از پشت کاناپه و یا گوشه دیوار پدیدار شده و کلمه سلام را بر زبان آورد تا بدین وسیله هم دو مفهوم سلام و خداحافظی را به کودک یاد دهد و هم اینکه قدرت ظاهر و نهان شدنش را به کودک نشان دهد. لازم به ذکر است که جهت افزایش تاثیر این راهکار اضطراب زدایانه، اولا باید به تدریج بر مدت زمان پنهان شدن مادر افزوده شود و در ثانی خود کودک با الگو گرفتن از رفتار مادرش این بازی را تمرین کند.
از انتقال آغوش به آغوش کودک به شدت پرهیز کنید.
یکی از بزرگترین اشتباهات در رابطه با این مشکل این است که برخی مادران و مراقبین، کودک آرام و خوشحالشان را مستقیما از آغوش خود جدا کرده و او را جهت نگهداری در آغوش یک پرستار قرار می دهند. این در حالی است که این حرکت یکی از قوی ترین محرک ترس و بی تابی در کودک است . با این حرکت (انتقال آغوش به آغوش) ناخواسته و به زور آرامش کودک از وی سلب می شود . لذا هرگز به طور مستقیم جهت ترک کردن کودک او را در آغوش پرستار قرار ندهید.
راه غلبه بر این مشکل این است که کودک از نقطه خنثایی چون تاب، صندلی بلند ایمن و یا در حالت نشسته بر روی کف اتاق توسط پرستارش بغل گرفته شود. روشن است که در این فاصله مادر کودک باید با استفاده از این فرصت ، شادمانه و خوشدلانه از کودک و پرستارش خداحافطی کرده و پس از رفتن مادر، پرستار به کودک نزدیک شده و با جلب کردن توجه اش بدین ترتیب او را به آغوش بکشد.
هرگز نگران لوس شدن بچه تان نباشید.
بخشی از مادران بدین علت نگران جدایی فرزندشان هستند که بر این پندارند که پاسخ دادن به همه خواسته ها و نیازهای ریز و درشت کودک ، سبب می شود که بچه شان تبدیل به موجودی وابسته و ناخودکفا شود. همینطور این دسته از مادران بر این پندارند که لیلی با لالای کودک گذاشتن به لحاظ بیولوژگی و کارکرد دستگاه ذهنی کار درستی نیست. لذا بر اساس این پندارها این مادران متوسل به اقدامات و راهکارهایی می شوند تا بدین وسیله به فرایند استقلال یابی کودک سرعت بخشند. و این در حالی است که این ویژگی (وابستگی عاطفی کودک به مادر) از لازمه های طبیعی و گریزناپذیر فرایند رشد کودک بوده و هرگونه عدم بردباری و خویشتنداری مادر در این رابطه سبب می شود که حساسیت کودک افزایش یافته و این مشکل ریشه دارتر شود .
وابستگی و هم کناری پیوسته کودک با مادر نه تنها یک ویژگی منفی شخصیتی نیست بلکه ریشه دارتر شدن پیوند عاطفی در شخصیت کودک سبب می شود که کودک هر چه بیشتر از موهبت عشق و محبت در دوره خردسالی برخوردار شده و بهره مندی از این موهبت نیز خوشبینی را در ضمیر ناخودآگاه کودک جایگیر ساخته و خوشبینی ریشه دار نیز نه تنها لوازم خودشکوفایی کودک را در بزرگسالی تامین می کند بلکه غوطه ور شدن در عشق و محبت والدین سبب می شود که کودک در بزرگسالی از تعرض اختلالاتی چون افسردگی و اضطراب زندگی سوز در امان باشد . پس به هیچ وجه نگران لوس کردن فرزندتان نباشید. برای کسب اطلاعات بیشتر مقاله تربیت عاطفی کودکان را مطالعه کنید.
فرصت تنها ماندن را در اختیار کودک قرار دهید.
برخی از مادران به محض اینکه فرزندشان از خواب صبح و بعد از ظهر بیدار می شوند خودشان را به اتاق کودک رسانده تا بدین وسیله به نیازهای کودک پس از بیدار شدن پاسخ دهند. این در حالی است که در بسیاری از موارد سر و صدای کودک تنها یک واکنش عادتی است و کودک با این سر و صدا خود را با محیط اطرافش وفق می دهد. اما اکثر مادران این سر و صداهای طبیعی را به معنی طلبیده شدن توسط کودک تلقی می کنند. بنابراین زمانی که کودک پس از بیدار شدن از خواب در اتاقش مشغول بازی با یک وسیله و یا خیالپردازی است تا سر حد امکان خلوتش را بهم نزده و به وی اجازه دهید که مدتی را به تنهایی بگذراند . چون تمرین تنها ماندن ، سبب می شود که کودک بهتر با جدایی ضروری سازگار شود و آن را تحمل کند .
از ترک تند و کند نیز به شدت پرهیز کنید.
از آنجا که ترک سریع و شتابزده کودک، بیش از پیش به تلاطمات و آشفتگی های روحی کودک دامن می زند بدین علت در این موقعیت نه تنها مادر باید از عجله و شتابزدگی پرهیز کند بلکه باید با اختصاص 10 تا 15 دقیقه به این فرایند ، این مسئله را هرچه بیشتر برای کودک لذت بخش و دلپذیر سازد. روشن دوباره داخل خانه نشوید چون این برگشت به ترس کودک دامن میزند .
کلام آخر
گریه و استرس کودک بعد جدایی از مادر طبیعی است اما باید توجه کرد که رفع این اضطراب زمانبر است و نیاز به آگاهی و آموزش والدین دارد. گاهی برخورد اشتباه با کودک می تواند مشکلات رفتاری او را چند برابر کند. در این زمینه توصیه می شود از مشاور کودک کمک بگیرید.