افسردگی مهاجرت
مهاجرت در کنار فرصتهای مناسبی که برای افراد ایجاد میکند و راه پیشرفت و آینده خوب را برایشان فراهم مینماید میتواند باعث مسائلی شود که یکی از آنها افسردگی است. این نوع افسردگی میتواند به دلایل گوناگونی ایجاد شود و اگر افراد نتوانند راههای مقابله با آن را بیابند، قطعاً مشکلات جدیتری برایشان به وجود میآید.
افسردگی بعد از مهاجرت چیست؟
افسردگی پس از مهاجرت نوعی از اختلال افسردگی به شمار میرود که در کسانی که مهاجرت کردهاند شایع است به طوری که بیش از نصفی از افراد تجربه آن را دارند. مهاجرت به یک کشور جدید میتواند چالشها و مسائل گوناگونی ایجاد کند و قطعاً یکی از آنها عوامل مرتبط با استرس و جدایی از عزیزان و نزدیکانمان است. مخصوصاً اگر شما به زبان آن کشور یا مسائل عقیدتی و فرهنگی آن کشور مسلط نباشید استرستان بیشتر میشود. شما ممکن است در روزهای اول این احساس را داشته باشید که در یک سرزمین دور افتاده هستید و کسی متوجه حالتان نمیشود. در این وضعیت احساسی از ابهام وجودتان را گرفته است و نمیدانید که در آینده چه اتفاقی میافتد. نشانههای افسردگی مهاجرت میتواند شامل عواملی همچون افزایش تنهایی بیاشتها شدن، افت انگیزه، خطر ابتلا به بیماریهای جسمی روانی، مشکلات خواب و بیداری و افکار منفی و یأس باشد. برای غلبه بر این افسردگی قطعاً باید به دنبال راهکارهای مناسبی باشید تا این عامل نتواند سد راه موفقیت و پیشرفت شما شود.
نشانههای افسردگی مهاجرت
وقتی از خانه دوستان و موقعیتهای شغلی و تحصیلی و موارد دیگر عبور میکنید و وارد یک کشور جدید میشوید آنچه را که قبلاً ساخته بودید تمام شده و حالا باید همه چیز را تازه شروع کنید. رها کردن تمام وابستگیها و قرار گرفتن در یک محیط جدید و از صفر شروع کردن کار راحتی نیست و اینکه شما احساس پوچی و ابهام داشته باشید عجیب نیست. شما در کشور خودتان شبکهای از دوستان اطرافیانتان را داشتید که برای هر موردی قطعاً از سوی آنها حمایت میشدید و هر موقع که میخواستید میتوانستید از آنان کمک بگیرید اما در این شرایط که غریب هستید باید روی پای خودتان بایستید و از تمام انرژیتان مایه بگذارید.
در ابتدای مهاجرت ممکن است معضلاتی به سراغتان بیاید که برای وطنتان هیچ به شمار میرفت. مثلاً ممکن است متوجه شوید که برای خرید مایحتاج روزانه خود و یا پیدا کردن خانه اجارهای مشکلات جدی دارید در حالی که این مسائل در کشورتان اصلاً مهم نبود. علاوه بر این مهاجرت برای هر کسی متفاوت است و به عواملی چون تسلط بر زبان، آشنایی با قومیتهای مختلف و تمکن مالی و قصد مهاجرت بستگی دارد. بنابراین افسردگی بعد از مهاجرت میتواند برای هر فردی رخ دهد باید با نشانههای آن آشنا بود تا در این اختلال غوطه ور نشوید. مهمترین نشانههای افسردگی مهاجرت شامل موارد زیر است:
احساس خستگی و کاهش عملکرد روزانه
احساس ترس نگرانی و اضطراب مداوم به دلیل تغییرات در زندگی
احساس تنهایی و از دست دادن پشتیبانی اطرافیان
کاهش وزن و اشتها
احساس بیاهمیتی و پوچی و ناامیدی
مشکلاتی در خواب و بیداری و یا خواب آلودگی بیش از حد
از دست دادن علاقه به کارهای همیشگی
داشتن افکاری با محتوای منفی
افزایش مشکلات جسمی مانند سردرد دردهای عضلانی و خستگی بیش از حد
احساس گناه بیش از حد و غیر واقع بینانه
کاهش توانایی تمرکز و قدرت تصمیم گیری
داشتن افکار خودکشی یا میل به آسیب زدن به خود
برای تشخیص نهایی بهتر است که سراغ یک درمانگر یا روانشناس بالینی با تجربه بروید.
چرا پس از مهاجرت افسرده میشویم؟
یکی از دلایل ایجاد استرس و حتی افسردگی پس از مهاجرت افکار و باورهایی است که گاهی دست از سر انسان بر نمیدارد و ممکن است که ناخواسته در آنها غرق شود. تغییر محل زندگی، دوری از دوستان و خانواده، تغییر شغل، شرایط اقتصادی و اجتماعی و مالی همه میتواند روزانه فکر شما را درگیر کند. این اضطراب میتواند خود زمینهساز افسردگی و سایر اختلالات روانی شود. مخصوصاً اگر هنگام مهاجرت متوجه شوید که آن شرایط ایده آلی که تصور میکردید، آنگونه نیست و از حقیقت فاصله دارد. به این معنی که گاهی تصورات و خیال پردازیهایی که در مورد مهاجرت داشتید ممکن است واقع بینانه نباشد و شما متوجه شوید که اینجا هم باید کار و تلاش زیادی بکنید تا به اهدافتان برسید هیچ چیزی به راحتی به دست نمیآید.
راههای مقابله با افسردگی مهاجرت
مسیر سختی است که در کنار هر معضلی که دارد اگر افسردگی هم به آن اضافه شود میتواند تاثیر منفی روی شما بگذارد. بنابراین دیگر نمیتوان با دست روی دست گذاشتن و بی اهمیتی به این اختلال، منتظر معجزه ماند بلکه شما باید خودتان دنبال راهکاری برای افسردگی باشید. مهمترین راههایی که میتوانید برای درمان افسردگی مهاجرت انجام دهید شامل موارد زیر میشود:
با خانواده و دوستان خود در ارتباط باشید
با کمک فناوری مدرن در دنیای امروز شما میتوانید در هر. از دنیا که هستید با خانواده و دوستان خود همچنان در ارتباط باشید. شما میتوانید از شبکههای اجتماعی استفاده کنید و تماسهای تصویری با آنها داشته باشید. بنابراین هر چقدر هم که گرفتار هستید باز هم دنبال زمانهایی باشید که با کسانی که دوستشان دارید بتوانید صحبت کنید تا از این دلتنگی بیرون بیایید. روزی یک یا دو ساعت را میتوانید برای این کار اختصاص دهید.
شبکه ای از دوستان و حمایت اجتماعی داشته باشید
شما میتوانید با ورود به مکانهای مختلف تفریحی یا علمی و شرکت در برنامههای متفاوت، حضور در باشگاهها و سایر موقعیتها، دوستان زیادی پیدا کنید و با آنها در رفت و آمد باشید و چه بسا که بتوانید با افراد ایرانی ارتباط برقرار کنید و از شرایط و محیط آنجا بیشتر مطلع شوید. هر چقدر شما بتوانید با افراد بیشتری در ارتباط باشید و دایره دوستان خود را وسیعتر کنید قطعاً حال و روحیهتان عوض میشود و نشاط بیشتری به سراغتان میآید.
اهداف خود را تنظیم کنید
یادتان نرود که به چه قصدی مهاجرت کردهاید و چه هدفهای بلند مدتی برای آیندهتان دارید. وقتی که افسرده هستید شما قطعاً نمیتوانید به یک آینده زیبا امیدوار باشید. تنها خودتان را غرق در مشکل و بدبختی میبینید. اما هر چقدر که بتوانید هدفهایی را برای خودتان تعریف کنید و برای رسیدن به آنها حرکت کنید قطعاً با موفقیت در آن امیدواری بیشتری هم خواهید داشت.
سبک زندگی سالمی داشته باشید
معمولا برخیها پس از مهاجرت برنامه غذاییشان تغییر میکند و ممکن است که دچار کم اشتهایی یا پراشتهایی شوند و غذایی نخورند یا اینکه رو به فست فود و غذاهای ناسالم بیاورند. اگر بتوانید در کنار برنامه غذایی سالم ورزش منظم و روزانه را هم داشته باشید احساسات منفی و افسردگی کمتر سراغتان میآید. چندین بار پیادهروی در طول روز، گوش کردن به موسیقی مورد علاقه، رفتن به مکانهای تفریحی با دوستان، تماشای فیلم یا سریال و انجام مدیتیشن سایر کارهای مفید در روحیه شما تاثیرات بسزایی میگذارد.
قدمهای کوچک بردارید
برای غلبه بر افسردگی لازم است که از کارهای کوچک و جزئی شروع کنید. به این معنا که سطح استانداردهای خود را کمی پایین بیاورید و کمال گرایی را کنار بگذارید. برخیها تصور میکنند که پس از مهاجرت باید بلافاصله شغل پردرآمدی داشته باشند یا از لحاظ مالی عالی باشند، مشکلی در زبان نداشته باشند، با همه افراد بتوانند ارتباط بگیرند در کل یک فرد موفق و همه چیز تمام شوند در حالی که چنین چیزی هرگز امکانپذیر نیست. شما اگر به زندگی خیلی از افرادی که مهاجرت کردند و موفق شدند نگاه کنید متوجه میشوید که آنها هم در سالهای اولیه پس از مهاجرتشان درگیر مسائل زیادی بودند. بنابراین بی عیب و نقص بودن را کنار بگذارید و واقع بین باشید. بدانید که این احساسهای تنهایی و غم کاملاً طبیعی است. شما باید جرات حرکت کردن حتی کوچک را داشته باشید و از اشتباه کردن نترسید.
از روانشناس کمک بگیرید
به این موضوع توجه کنید که مهاجرت راه پرفراز و نشیبی است که انتخاب کردهاید و از آن آرامش همیشگی در وطن خودتان خبری نیست. شما درگیر یک فضای جدید شدهاید و همه چیز در ابتدا برایتان مبهم است. علاوه بر این ترس از آینده و نگرانی از اینکه چه چیزی در انتظارتان هست، به این مشکلات میافزاید. بنابراین اگر به انتخاب خود مطمئن هستید و میخواهید به این افسردگی غلبه کنید، بهتر است از درمانگر بالینی کمک بگیرید.