خود تلقینی منفی را از خود بران

خود تلقینی منفی را از خود بران

 

نسبت به ” خود آینده ” ات چه احساسی داری؟ آیا احتمالات مثبت در آینده ات میبینی،یا آینده ات منفی و دشوار است؟هنگام رو دررویی با چالشی جدید، آیا خود را مملو از عدم اعتماد به نفس می بینی؟می گویی ” عمراً کار من نیست” ، ” واجد شرایط نیستم” ، یا ” نمی توانم” ؟

درباره ی ” خود گذشته ” ات چه احساسی داری؟ وقتی به شیوه ای منفی خود را مورد قضاوت قرار می دهی؟ آیا به خودت می گویی ” چقدر احمق بودم”، ” چه بی عرضه ام” ، یا ” باز هم خراب کردم ” ؟

این گونه خود تلقینی ها تو را به سوی دام های ذهنی سوق می دهد ( زود نتیجه گیری کردن،از کاهی کوه ساختن،تفکر تونلی و غیره) که اعتماد به نفست را به تحلیل می برند و باعث می شوند باور کنی که کارهای خاصی را نمی توانی انجام دهی.خود تلقینی های منفی عزت نفست را نیز کاهش داده و سبب می شوند نسبت به خود برداشت بدی پیدا کنی.

حضور قلب می تواند آگاهی ات را نسبت به این گونه پیش داوری ها افزایش داده، و برایت روشن سازد که این گونه افکار چه ناسودمند بوده و چه احساس بدی به تو می دهند.

دفعه ی بعد که اشتباهی کردی یا احساس می کنی که کار را خراب کردی، رویکردی با حضور قلب اتخاذ کن.به جای بازگشت به آنچه که روی داده و گیر کردن در احساس بد ناشی از آن، بپذیر که کردی یا نکردی را نمی توانی عوض کنی. بدان که می توانی آنچه از این پس رخ می دهد را تحت تأثیر قرار دهی.

1- اشتباهاتت را بپذیر و از آنها درس عبرت بگیر

خود را قبول کردن ،بخش مهمی از عزت نفس است.برخی بر این باورند که اگر خودشان را آن گونه که الان هستند می پذیرفتند،نمی توانستند تغییری مثبت در خود ایجاد کنند.اما داشتن احساس بد نسبت به خود می تواند آدم را ناتوان ساخته و او را از ایجاد تغییر باز دارد.

هرچه از تو سر زد و هرچه که رخ داد- به یاد داشته باش، قبول کردن به این معناست که پذیرفته ای آنچه پیش آمده تغییر ناپذیر است.طبیعی است که پس از اشتباه و شکست به آدم احساس بدی دست دهد؛ممکن است آدم احساس گناه یا حسرت کند و همین می تواند انگیزه ای شود تا نیاز به ایجاد تغییرات را احساس کنی.اما احساس بد پیداکردن- مانند احسا شرمساری و تقصیر- تنها در کوتاه مدت سودمند است.اگر اغلب اوقات احساس بدی نسبت به خود داشته باشی، فقط آن انرژی که می توانستی برای ایجاد تغییراتی مثبت به کارگیری به هدر می رود

وقتی از تفکر منفی نسبت به اوضاع  دست برمی داری، نخستین گام را به سوی جلو برداشته ای . آنچه اتفاق افتاده را نمی توانی عوض کنی، اما می توانی آنچه که بعداً رخ می دهد را تغییر دهی.

به یکی از اشتباهات یا شکست های گذشته که احساس بدی به تو داد فکر کن. اگر چنین چیزی قرار بود بعداً رخ دهد، کجای کار را متفاوت انجام می دادی؟

2- ذهنیت مبتدی

آدم هایی که عزت نفس مطلوبی دارند، شکست ها و اشتباهات را فرصت هایی می بینند برای شناخت پیدا کردن از خودشان . از رویکرد” ذهنیت مبتدی” بهره می گیرند- یعنی قضاوت ها و پیش داوری ها نسبت به اعمال گذشته را به کناری گذاشته و در عوض، به این فکر می کنند که از تجربیات شان چه آموخته اند.بدین ترتیب، فرد به بینش هایی تازه می رسد که می توانند در متفاوت انجام دادن موارد بعدی یاریگر او باشند.

3- بر چیزهایی تمرکز کن که باعث می شوند احساس خوبی نسبت به خود داشته باشی

اعتماد به نفس و عزت نفس بر اموری از زندگی مبتنی هستند که برایت مهم اند؛ بر چیز هایی که از انجامشان لذت میبری  و به طور کلی خوب انجام شان می دهی.. این امور ممکن است به کار،خانواده،دوستان، سرگرمی، ورزش، علایق و غیره مربوط شوند. در واقع، فعالیت هایی هستند که حالت  روان را ایجاد می کنند؛فعالیت هایی که هنگام انجامشان احساس تسلط می کنی، ترسی از شکست نداری یا خود را زیر ذره بین قرار نمی دهی؛ می دانی که داری چه می کنی و به کدام سو می روی.

این گونه فعالیت ها پاداشی درونی به آدم می دهند و به رغم چالش برانگیز بودنشان ، تلاش لازمه خارج از توان آدم به نظر نمی رسد.بازخورد فوری هم می گیری – یعنی می دانی که چه کاری را خوب انجام داده ای و کجای کار را خوب انجام نداده ای و طرز کارت را تطبیق می دهی تا دشواری ها هموار گردند.

از انجام چه کارهایی لذت می بری؟چه چیزی برایت مفرح و لذت بخش است؟فعالیت هایی وجود دارند که به تو احساس رضایت می دهند؟ کمک می کنند متعادل و آرام شده و احساس کنی که با پیرامون پیوند داری؟

چیزهایی را که از انجامشان لذت می بری مشخص کن و بیشتر انجام شان بده!

برگرفته شده از کتاب زندگی درلحظه 

0/5 (0 Reviews)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
تماس جهت دریافت نوبت