اختلال شخصیت وابسته
اختلالات شخصیتی از رایج ترین بیماری های روان شناختی است که شناخت آن اهمیت زیادی دارد. یکی از این اختلالات شخصیت که در مقاله امروز به آن پرداخته می شود وابسته است. شخصیت وابسته در برخی افراد دیده میشود و میتواند زندگی آنها را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار دهد و مشکلات زیادی را برای روابط بین فردی،کاری و تحصیلی آنها ایجاد کند. برای آشنایی بیشتر با این شخصیت با ما همراه باشید.
اختلال شخصیت وابسته چیست؟
شخصیت وابسته که به آن شخصیت سمج هم می گویند در روابطش نیاز به پشتیبانی دارد. این افراد نیاز به حمایت دیگران دارند و به خودشان اطمینان ندارند. افراد وابسته آنقدر برای جلب توجه دیگران تلاش می کنند که به راحتی می توان آن ها را به دست آورد. در واقع شخصیت وابسته انسان های کمک کننده مهربان و با توجه توصیف میشوند اما آنقدر نیازمند تضمین و ارتباط هستند که روی دوش هرکسی باری خواهند بود مگر فردی که خودش هم مانند آنها وابسته باشد.
از آنجایی که این افراد از تنهایی و نداشتن کسی که به آنها کمک کند می ترسند نقش پیروی صرف را در برابر اطرافیان برای ماندن در کنار شان به عهده می گیرند. آنها برای استقلال توانایی ندارد و دچار حس ناامیدی هستند. هنگامی که فردی برای هدایت زندگی در کنار شان قرار ندارد دچار ترس و یاس می شود. برای به دست آوردن صمیمیت و مراقبت احساسی که نیاز دارند معمولا زمان زیادی را صرف حفظ هماهنگی در رابطه شان می کنند.
ناپختگی و عدم بلوغ در وابسته ها
کسی که در ابتدای رابطه ممکن است جذاب به نظر برسد به فردی تبدیل میشود که از لحاظ احساسی چسبنده و سنج محسوب می شود. هر چند فرد وابسته واقعا تغییری نمیکند بلکه شما از میزان نیازمندیش آگاه می شوید. می توان گفت که فرد وابسته در روانشناسی دقیقا مانند یک بچه است.هرچه آنها به فرد دیگر بیشتر نیاز داشته باشند اعتمادشان به خودشان هم کمتر میشود و در نتیجه عملکردشان کاهش می یابد و نهایتاً برای حفظ کارآمدی به دیگران وابسته می گردند. این چرخه منفی منجر به این میشود که فرد وابسته افسرده تر شود و گاهی شدت افسردگی اش بیشتر شود. هنگامی کرد افراد وابسته می خواهند خودشان را توصیف کنند به سختی می توانند کلماتی برای وصف خودشان پیدا کنند.
هنگامی که فرد برای تایید و پذیرش روی خودش حساب نمی کند به سختی می تواند خودش را مستقل از دیگران بداند. شخصیت وابسته توسط ارتباطش با دیگران تعریف می شود. به سختی میتوان با انتظارات و امیال دیگران زندگی کرد با این وجود آنها برای حمایت و پذیرش تضمین شده دائمی تلاش می کنند. در یک رابطه عاشقانه که به طور ایده آل بیشتر مانند مشارکت است تا نقش والدین، دیگران نمیتوانند اطمینان ثابت و مراقبت بی وقفه بدهند. تلاش برای تشویق استقلال بیشتر ممکن است باعث ناراحتی و رنجش فرد وابسته شود. ناراحتی و اضطراب جزو احساسات اولیه به شمار میروند که فرد وابسته را تهدید می کنند.
ملاک های تشخیصی اختلال شخصیت وابسته از نظر انجمن روانپزشکی آمریکا
نیاز فراگیر و بیش از حد به مراقبت شدن که به رفتار سلطه پذیری و متکی بودن و ترس از جدایی منجر می شود. در اوایل بزرگسالی شروع می شود و در زمینه های مختلفی وجود دارد به طوری که با ۵ تا تعداد بیشتری از موارد زیر آشکار می گردد:
۱. بدون مقدار زیادی مشورت با دیگران و اطمینان آفرینی آنها در تصمیم گیری های روزمره دچار مشکلاتی است.
۲. نیاز دارد دیگران مسئولیت اغلب زمینه های مهم در زندگی او را به عهده بگیرند.
۳. در ابراز مخالفت با دیگران مشکل دارد چرا که می ترسد کمک یا تایید آنها را از دست بدهد.
۴. در آغاز کردن پروژه های انجام دادن کارها به صورت مستقل مشکل دارد که به علت فقدان اعتماد به نفس در قضاوت کردن یا توانایی ها و نه فقدان انگیزه و انرژی است.
۵. برای کسب محبت و حمایت دیگران از هیچ کوششی فروگذار نمی کند تا حدی که داوطلب انجام دادن کارهایی می شود که نامطلوب هستند.
۶. وقتی که تنهاست به علت ترس مبالغهآمیز از اینکه نتواند از خودش مراقبت کند احساس ناراحتی یا درماندگی دارد.
۷. وقتی رابطه صمیمی و نزدیک به پایان می رسد بلافاصله رابطه دیگری را به عنوان منبع حمایت و مراقبت جستجو می کند.
۸. به صورت غیر عقلانی دلمشغول ترس رها شدن به حال خودش برای مراقبت کردن از خویش است.
عوامل شکل گیری شخصیت وابسته
حتما برای شما هم این سوال پیش آمده که چگونه یک فرد می تواند در بزرگسالی شخصیت وابسته پیدا کند. رویدادهایی برای ایجاد این سبک شخصیتی دخیل هستند که فراتر از ویژگیهای شخصیتی پیچیده معین، فرد وابسته را پی می ریزند. ممکن است این گونه افراد در خانواده های بزرگ شده باشند که نظارت بیش از حد والدین و حمایت افراطی در آنها وجود داشته است.
شاید یک یا هر دو والد تمام نیازهای کودک را برآورده کرده و نه تنها خودمختاری و استقلال را تشویق نکردند بلکه در هر موقع هم مورد سرزنش قرار دادند. از این رو کودک نمی آموزد که تصمیم بگیرد و نیازهایش را رفع کند. همچنین کودک احتمال دارد مورد اذیت و ریشخند همسالانش به عنوان یک فرد سوسول یا نازک نارنجی قرار بگیرد. تمام این تجارب به همراه آسیب پذیری اش نسبت به ترس از تنهایی حالت وابستگی را شکل می دهد و شما آن را در دیگران می بینید و ممکن است در رابطه ای باشید که نامزد یا همسرتان آن ویژگی را دارد.
زنان بیشتر در معرض وابستگی اند
معمولاً بیشتر کسانی که دچار شخصیت وابسته هستند زن ها می باشند. دلایل مختلفی برای این امر وجود دارد اول اینکه احتمال است که دختران برای نشان دادن اشکال وابستگی در اوایل زندگی مشترک تقویت شوند. اطرافیان دختر او را برای پرستاری، حمایت از دیگران و در اولویت قرار دادن نیازهای مردان تشویق می کنند. دوم اینکه بعضی فرهنگ ها رفتار وابسته را در زنها تقویت می کند. تحت سلطه بودن، تبعیت و ارائه خدمات و نادیده گرفتن نیازهای خود در بحث فرهنگ ها برای زنان ارزش و ویژگی خوب به حساب میآید. نهایتاً این که در موقعیت استرس مردان و زنان ممکن است واکنش متفاوتی نشان دهند. مردان احتمال دارد به خشونت یا دیگر رفتار های غیر انفعالی دست بزند در حالی که زنان به حالت حمایتی و نقش پرستاری روی میآورند که همه آنها معنای خاصی دارد اما فراموش نکنید که وابستگی در مردان هم رخ میدهد.
زندگی با فرد وابسته
اگر شما با یک فرد وابسته باید رابطه شده اید بدانيد که آسیب های زیادی را تحمل خواهید کرد. رابطه ای که به نظر شیرین و جذاب است در نهایت همراه با آزار و اذیت خواهد بود. اگر فرد مقابل به شما وابسته است نیاز های ارتباطی به تدریج تحلیل می رود و عمرتان در این رابطه به هدر میرود. از این رو پیدا کردن زمانی برای تنهایی و لذت بردن از استقلال خودتان پس از نیازهای اساسی همسرتان قرار میگیرد. تلاش بیشتر برای دادن استقلال به فرد مقابل و خواهش از او که این مرحله را طی کند باعث احساس ناامنی بیشتری در او می گردد.
فرد وابسته قدرت احساسی برای اینکه به شما اجازه دهد مکان و زمان مخصوص خودتان را داشته باشید ندارد. این امر باعث میشود که احساس ناراحتی کنيد و در عذاب به سر ببرید. قرار دادن حد و مرز در رابطه باعث میشود که فرد مقابل بیشتر نیازمند شما شود. چنین چرخه منفی بسیار آزاردهنده می شود. چرا که او مهارت و احساسی نسبت به خودش برای اینکه همسر متقابل در رابطه باشد ندارد.
نارضایتی فرجام رابطه با وابسته هاست
شما باید با خودتان فکر کنید که آیا می توانید درخواستهای این رابطه را در طول زمان هم تحمل کنید. این رابطه اي است که از لحاظ احساسی تعادل ندارد. نقش شما در این رابطه از لحاظ احساسی نقش یک والد یا سرپرست است. عجیب نیست که شخصیت وابسته به شما بیشتر نیازمند شود. هر چه بیشتر وابسته می شوند عزت نفس وعملکردش آسیب بیشتری میبیند. ضرر دیدن از چنین رابطه اي بسیار رایج است. در نهایت هر دو طرف با بحران روبرو می شوند. بنابراین به نظر میرسد که شما و همسرتان رابطه رضایت نداريد. شخصیت وابسته نیاز های احساسی پایان ناپذیری دارد و خواسته های زیادی از رابطه و همسرش خواهد داشت. این شخص بسیار به دنبال توجه و حمایت است که برای هر فردی خسته کننده است. هر دو طرف در نهایت احساس میکنند که اگر نیاز هایشان برطرف نشود دچار تنش می شوند.
بی مسئولیتی و خیانت وابسته ها
کسانی که چنین مسائلی دارند نسبت به مشکلاتشان درک و بینش محدودی دارند و زمانی که کارها خوب پیش نمیرود دیگران را مورد نقد قرار میدهد. نامزد يا همسر شما احتمال دارد مسئولیت کمي را برای عواقب کارهایش قبول کند. افراد دچار این بیماری شخصیتی در این مورد نگرانند که همسرش آنها را تایید نکند و از طرد شدن می ترسند. هنگام که همسرتان متوجه می شود شما ناراحت هستید بدترین ترس او تاييد میشود که شما نمی توانید به تضمين بی قید و شرط رابطه با ادامه دهید یا اینکه در در فکر به رها کردن او هستید. اين عامل باعث میشود دچار بحران شود و یا ترجیح دهد رابطه دیگری را شروع کند قبل از اینکه اين رابطه را از دست بدهد.
روش های رفتاری مناسب با فرد وابسته
همانطور که می دانید رابطه با یک فرد وابسته چالشهای زیادی دارد است و بهتر است بدانید که با این اشخاص چه نوع سبک رفتاری لازم است در پیش بگیرید تا رابطه تان کمتر دچار چالش شود. برخی از نکاتی که بايد رعایت کنید شامل موارد زیر هستند:
در اين رابطه محتاط باشید
تغییر کردن امري زمانبر است و یک باره اتفاق نمی افتد و مستلزم تلاش و پشتکار زیادی است. مطمئناً فردی که وابستگی دارد و سالها به این رفتارها عادت کرده است نمی تواند به راحتی عادت های رفتاری اش را کنار بگذارد و شخص دیگری شود. بر اساس تجربه ثابت شده که وقتی یکی از افراد در رابطه شخصیت وابسته دارد و برای درمان مراجعه میکند دچار استرس و سردرگمی زیادی می شود.
فرد وابسته به علت حس رها شدن در رابطه اضطراب زیادی دارد و دچار احساس ناامیدی و نیازمندی است. احتمال اینکه این فرد از لحاظ روحي و رواني کم کم افسرده شود تعجب آور نیست. مسئله این است که استرس قبل از تغییرات می آید. به طور کلی وقتی کارها خوب پیش میرود افزایش تغییرات هم به ندرت اتفاق میافتد.شاید این افراد فقط برای ماندن در رابطه و ترس از ترک شدن به سراغ درمان مي روند که به ندرت فایده و نتجه اي دارد.
تشویق کنید تا او از موفقیتهای حتی کوچک لذت ببرد
مدت زمان زیادی برای شروع کارها و تصمیم گیری هایش به دیگران متکی بوده است. بنابراین کمکش کنید تا بتواند تنهایی تصمیم بگیرد و در دام وابستگي های همیشگی فرد مقابل نیفتيد. گاهی اوقات از او نظر بخواهید و تصمیم های کوچک و حق انتخاب و اختیار او را تشویق کنید. این امر به تدریج کارآمدی و عزت نفس را در او تقویت می کند. وقتی همسرتان از شما می پرسد چه رنگی را برای لباس انتخاب کند شما از او بپرسید که تو کدام را مي خواهي انتخاب کنی؟
همسرتان را تشویق کنید تا مهارت های بیشتری کسب کند
وقتی شما در یک رابطه هستید و متوجه می شوید که نامزد یا همسرتان وابستگی دارد بدانيد که عزت نفس او هم پایین است. در نتیجه این که او را تشویق کنید تا در کارگاه ها و کلاس های آموزشی شرکت کنند. هر چقدر که او بتواند در هر زمینه ای توانمندی اش را تقویت کند و کارایی اش هم بالا برود اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکند و راحتتر میتواند تنهایی خیلی از کارها را انجام دهد بدون اینکه از دیگران کمک بخواهد.
روان درمانی
اگر شما می خواهید با یک فرد وابسته در رابطه بلند مدتی باشید مسئله زندگی و ازدواجتان را جدی بگیرید. افراد وابسته معمولاً انگیزه بیشتری برای تغییر دارند تا فردی که با یک یا چند بیماری شخصیتی روبرو است. بنابراین به راحتی می توانید آنها را به درمان تشویق کنید. هرچند پیش بینی برای تغییر درصد وابسته بسیار خوب است اما درمان تلاش بلندمدتی را می طلبد. اگر شما هم با یک فرد وابسته در رابطه هستید یا حتی خودتان احساس می کنید در هر رابطه ای که وارد می شوید سریع وابسته فرد مقابل می شوید توصیه می شود که از روانشناسان و مشاوران با تجربه در کلینیک روانشناسی همراه کمک بگیرید.