افسردگی پس از ازدواج دوره ای است که برخی زوج ها آن را تجربه می کنند. گاهی افسردگی می تواند زودگذر باشد و بعد از چند هفته عادت کردن به زندگی مشترک از بین برود اما برخی مواقع دلایلی همچون پذیرفتن مسئولیت، وابستگی به والدین، ازدواج اجباری یا تغییر افراد پس از ازدواج سبب طولانی شدن دوره افسردگی می گردد. در چنین شرایطی افسردگی مسئله‌ای جدی تلقی میشود و نیازمند روان درمانی است.
افسردگی چیست؟
افسردگی به علت کمبود سروتونین در مغز انسان میباشد. پروتئین نوعی ناقل شیمیایی است که مسئول احساسات خوشی و نشاط در فرد می باشد. مغز علاوه بر این دارای چه چیزی به اسم هیپوکامپ هست که حافظه ما توسط آن اداره میشود و این قسمت مرکز احساسات هم میباشد. طبق مطالعات و تحقیقات کسانی که افسردگی دارند هیپوکامپ آنها کوچکتر است و این مسئله کاملا غیر قابل کنترل است و برخی افراد تحت تاثیر ژنتیک اینگونه اند. نکته مهم دیگر این است که احتمال علائم هم وجود دارد. یکی از بزرگترین عوامل خود او عدم درمان یا رها کردن جلسات درمانی است. علاوه بر این احتمال دارد هر آنچه سبب ابتلا به افسردگی شود دوباره تحریک شود. برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله بازگشت به افسردگی مراجعه کنید.
افسردگی بعد از ازدواج
زمانی که دو نفر تصمیم می گیرند که زیر یک سقف بروند ممکن است مسائل مختلفی برایشان به وجود بیاید. هرچقدر که افراد آمادگی بیشتری برای ازدواج داشته باشند راحت تر می توانند با چالش های بعد از آن آن کنار بیایند. ازدواج برای افراد مختلف است برای برخی ها می تواند برکات زیادی را برایشان به ارمغان بیاورد یا ناامیدی، افسردگی و درگیری را ایجاد کند. از این رو درک چگونگی رفع مسائل برای سلامت یک رابطه امنیت زیادی دارد. در غیر این صورت ناامیدی و نارضایتی میتواند ایجاد شود. هنگامی که زن و مرد یاد می گیرند که چگونه حل مسئله داشته باشند و در عین تفاوت ها برای سازگاری با یکدیگر تلاش کنند می توانند رابطه شان را بهبود دهند. اگر در اطراف خود زوجین موفقی میبینید کافی است از آنها بپرسید راز موفقیت زندگی آنها چیست و پاسخ شان این است که رابطه نیاز به تلاش دارد یعنی ازدواج مانند گیاهی است که در باغچه خانه تان کاشته اید و هر روز به آبیاری نیاز دارد و اگر روزی از آن غفلت کنید خشک می شود. افسردگی در ازدواج مانند افسردگی عمده در روانشناسی است و روند درمان آن نیازمند دخالت زن و مرد و همکاری آنها با یکدیگر است.
نشانه های افسردگی بعد از ازدواج
کاهش علاقه به شاغل بودن یا استعفا از کار
کاهش ارتباط با افراد یا دیگر اطرافیان
تغییر در اشتها
بی توجهی نسبت به افراد خانواده
کاهش علاقه نسبت به انجام کار های محبوب گذشته
کم شدن میل جنسی
گوشه گیری و دوری از اجتماع
ناتوانی در هماهنگی کارها
بی انرژی شدن
تغییر در برنامه خواب و بیداری
عدم تمرکز در انجام کارها
تغییر در امور مراقبتی شخصی همچون ورزش و مراجعه به پزشک
احساس بی کفایتی و گناه در زندگی
حس بدبینی نسبت به همسر
احساس غم، اندوه، اضطراب و پوچی
شایع ترین دلایل افسردگی بعد از ازدواج
اینکه افسردگی و تنهایی پس از ازدواج چه زمانی سراغ انسان می آید که معلوم نیست. به هر حال هر فردی آرزوهایی برای زندگی مشترکش داشته است و تصور میکند که با یک رویداد فوق العاده مواجه می شود یعنی زندگی بدون چالش و هرروز پر از عشق. در حالی که واقعیت اینگونه نیست است شما هرچقدر هم که همسرتان را دوست داشته باشید باز هم ممکن است مسائلی برایتان پیش بیاید که باید بتوانید از پس آنها بر بیاید. اما چه عواملی سبب میشود که شما پس از ازدواج دچار افسردگی شوید؟
از بین رفتن مرکز توجه
خیلی از تازه عروس داماد ها زمان زیادی را قبل از عروسی صرف برگزاری مراسم می‌کنند و معمولاً در این شرایط مورد توجه آشنایان و دوستان خود قرار می گیرند. آنها ممکن است زمانی که وارد هر جمعی می شوند دوستان و آشنایان از ازدواج آنها و رابطه شان سوالاتی بپرسند و یا اینکه با تبریک ها و هدایای متنوعی از سوی اطرافیان مواجه شوند. همه برایشان آرزوی خوشبختی کنند و از ازدواج آنها تعریف کنند اما تمام این اتفاقات تا مدتی برای آنها تازه است. پس از برگزاری مراسم عروسی دیگر مثل گذشته توجه دیگران را ندارند و همین عامل می تواند به افسردگی و تنهایی پس از ازدواج منجر شود.
فکر کردن به هزینه های مالی عروسی
بدون شک مراسم عروسی گران و هزینه بر است و حتی میتواند سبب مشکلات مالی پس ازدواج شود. برخی اوقات افراد ممکن است حتی طلایی یا چیز با ارزشی را بابت خرج کردن مراسم عروسی فروخته باشند و همین عامل می تواند سبب افسردگی شود. همچنین اگر پس از مراسم انتقاداتی هم بابت برگزاری آن شود رنج و اندوه زن و مرد را بیشتر میکند.
برآورده نشدن انتظارات
برخی از تازه عروس و داماد ها ممکن است پس از ازدواج به این برسند که انتظارات و توقعات آنها برآورده نشده است. از سوی دیگر داشتن انتظارات غیر واقع بینانه می تواند سبب افسردگی پس از ازدواج شود. برخی‌ها تصور می‌کنند که باید همیشه یک زندگی رویایی و بدون دعوا و بحث داشته باشند و همیشه هر چیزی طبق خواسته آنها پیش برود. در حالی که نمیدانند زندگی هرچقدر هم که عالی باشد باز هم فراز و نشیب دارد و آنها باید مقاومت خود را بالا ببرند.
تکرار شدن روند زندگی
بعد از عروسی احتمالاً خستگی سراغ زن و مرد می آید و از طرفی هم فعالیت های روزانه و زندگی آنها پس از مدتی شور و هیجان اولیه خود را از دست میدهد و یکنواخت می شود. این که تصور میکنید دیگر همه چیز مثل روز اول برای تان جذاب و جالب نیست و آن تصوراتی که داشته اید نقش بر آب شده است. همین عامل می تواند سبب افسردگی پس از ازدواج شود.
انزوا و گوشه گیری بعد از ازدواج
اگر شما بعد از ازدواج مخصوصاً به شهر دیگری مهاجرت کرده باشید و یا از منزل پدری و مادری خود بسیار دور شده‌اید یا به دلیل اینکه دغدغه های زندگی تان بیشتر شده است فرصت سر زدن به آن ها و دیگر اقوام خود را نداشته باشید، ممکن است کمی گوشه‌گیر شوید. این احساس خلا پس از ازدواج در تازه عروس و داماد ها می تواند سبب افسردگی شود.
عدم سازگاری با زندگی متاهلی
متاهل شدن و وارد شدن به یک زندگی جدید می تواند استرس زیادی را بر دختر و پسر وارد کنند و زندگی آنها را از جهات زیادی تحت تاثیر قرار دهد. از طرفی آنها ممکن است تصور کنند که آزادی‌های دوران مجردی شان را دیگر ندارند و باید برای رفت و آمد ها یا ملاقات های دوستان و اقوام خود خواسته های همسرشان را هم در نظر بگیرند. متاهل بودن گاهی اوقات می تواند با رمان های تفریح و دوران تنهایی فرد تداخل کند و شاید دیگر افراد فرصت پرداختن به کارهای مورد علاقه گذشته خود را نداشته باشند. همین عامل می تواند پس از ازدواج ناامیدی و غم ایجاد کند.
پشیمانی های بعد از عروسی
یکی دیگر از دلایل اصلی افسردگی پس از ازدواج خوشحال نبودن از برگزاری مراسم عروسی مانند موسیقی، نوع سرو غذا، دعوت نامه ها، گل ها یا آرایشگاه و لباس باشد. شاید با خودتان آرزو کنید که ای کاش بهترین مجلس را داشتید یا دائماً مراسم عروسی خود را با دیگر دوستان و فامیل های خود مقایسه کنید. طبیعتا این کار حال شما را بدتر میکند. بهتر است کمی با خود بیندیشید توجه کنید به اینکه خوشبختی شما میتواند در ازای چیزهای دیگری به دست بیاید.
راههای غلبه بر افسردگی بعد از ازدواج و عروسی
در صورت داشتن افسردگی پس از ازدواج با انجام راهکارهای می توانید بر آنها غلبه کنید. مهمترین آنها شامل موارد زیر هستند:
پذیرش احساسات
گام اول این است که احساسات خود را بپذیرید و بدانید که در حال حاضر غم و افسردگی را تجربه می کنید. پذیرش احساسات باعث میشود که راه های بهتری برای غلبه بر این شرایط پیدا کنید. بنابراین هرگز احساسات خود را سرکوب نکنید یا اینکه دائماً به خود امیدواری ندهید که با نادیده گرفتن آن حالتان بهتر می شود. سعی کنید قبول کنید که در حال حاضر ناراحتی و غم سراغ تان آمده است و بعد در اولین فرصت از یک درمانگر بالینی کمک بگیرید.
یک چشم انداز جدید کشف کنید
گاهی با خود تنها باشید و فکر کنید به اینکه چه کارهای لذت بخشی می توانید برای حال خوب خودتان انجام دهید. با همسرتان فعالیتهای مشترک انجام دهید و از او برای برخی از کارها کمک بگیرید. به جای اینکه دائما افکار منفی را در ذهنتان مرور کنید ساکت نشینید و قدمی بردارید.
دیدگاه خود را از افسردگی به رابطه تغییر دهید
پس از ازدواج هدف های جدیدی برای خودتان تعیین کنید یا برای یک سفر خوب و با نشاط با همسرتان برنامه‌ریزی کنید. برای کارهایی که احساس لذت بخشی در شما ایجاد میکند وقت گذاشته تا به تدریج دیدگاه شما هم تغییر کند.
برای کسانی که برایتان مهم هستند وقت بگذارید
ازدواج به این معنا نیست که شما دیگر با دوستان و و اقوام خود رفت آمد نکنید و تمام وقت را برای همسرتان بگذارید. یادتان باشد که همچنان می توانید ارتباط تان را با دوستان قدیمی حفظ کنید و یا در محل کارتان با همکاران تان برخی اوقات بیرون بروید. مهم این است که بدانید چگونه وقتتان را هماهنگ کنید.
مشورت با یک روانشناس
به عنوان آخرین و موثرترین راهکار بهتر است که به یک روانشناس یا درمانگر بالینی مراجعه کنید. این را بدانید که اگر نشانه های افسردگی شما برطرف نشود ممکن است خودش را به شکل های دیگری همچون منازعه و پرخاشگری نشان دهد. بنابراین بهترین راه این است که حتماً از یک درمانگر با تجربه کمک بگیرید. هر چند راه حل های ارائه شده در این مقاله و دیگر مقالات تا حدی مطلوب هستند اما لازم است که افسردگی شما با کمک حرفه ای درمان شود. تیم مشاوران و روانشناسان ما در کلینیک همراه آماده ارائه خدمات به شما هستند.
