سبک زندگی و موفقیت

تربیت جنسی کودک

مسئله تمایلات جنسی در بین مردم، به عنوان موضوعی ستیزه جویانه، زشت و زننده مطرح است. برخی از والدین ترجیح می دهند فرزندشان را از هر بحث مربوط به مسائل جنسی کاملا دور نگه دارند. این که کودک نباید هیچگاه با این مسئله روبه رو گردد، امیدی باطل و واهی است؛ چون از هر کودکی ممکن است سوءاستفاده جنسی شود. این طور نیست که میل جنسی افراد در سنین ۱۴ یا ۱۵ سالگی یکباره به وجود بیاید. کودک از همان ابتدای تولد موجودی با ویژگی های جنسیتی است. پس این مسئله مطرح است که چگونه می توان او را در تکامل جنسی اش همراهی و همزمان او را نسبت به خطرات سوءاستفاده های جنسی آگاه کرد.

آشنایی کودک با مسائل جنسی

وقتی سخن بر سر سوءاستفاده باشد، بدترین چیز همان ترس و وحشت است .شما با هشدارهای خیرخواهانه والدین آشنایی دارید: «با غریبه ها جایی نرو!» یا «از غریبه ها آبنبات نگیر!». مفهوم دقیق و روشن این هشدارها فقط برای کودک یک پیام دارد و آن هم «ترس» است. کودکان را با هشدارهای مرموز و ترس آور بیش از این کوچک و خوار نکنیم، بلکه آنان را در برقراری ارتباطی سرشار از اعتماد تقویت نماییم. هدف آن است که کودکان بیاموزند تا بدن خود را بشناسند و به آن عشق بورزند، بیاموزند و متوجه باشند که میل جنسی متعلق به آنهاست و کاملا بجاست، بیاموزند که به خود و احساساتشان اعتماد کنند و بتوانند به موقع کمک بگیرند. بنابراین، موضوع این مقاله کمک به تقویت خودآگاهی و اعتماد به نفس کودکان در چارچوب یک تربیت جنسی شفاف و صادقانه است.

کودکانی که قوی و سرسخت هستند ، و با مسائل جنسی به درستی آشنا شده اند، بهتر از دیگران در برابر خطرات از خود محافظت می کنند. با این حال، باید گفت که ابدأ مراقبت صد در صدی وجود ندارد.
ما بزرگترها (والدین، مربیان و معلمان) میزان خطر این گونه موارد را می توانیم کاهش دهیم اما نمیتوانیم امکان وقوع آن را از میان برداریم.

چگونه می توانیم کودکی را در مسیر رشدش یاری کنیم؟

برخی از راهکارهای توصیه شده در این زمینه شامل:

تربیت کودک از روز نخست

پیشگیری از سوءاستفاده های جنسی زمانی ارزشمند است که با روش تربیتی مورد تأییدی مرتبط باشد؛ البته باید دانست که این کار نباید از سنین ۴ یا ۵ سالگی شروع شود. کودک از همان نخستین روز تولدش موجودی با غرایز جنسی است. از این رو، او آمادگی پذیرش اطلاعات زیادی که برای ساخت شخصیتش نیاز است، را دارد. پس باید، همراه با تربیت کودک، تربیت جنسی پیشگیرانه را از نخستین روز تولد آغاز نمود.

به فرزندمان اعتماد کنیم

تربیت ما در نخستین سالهای زندگی کودک، کمتر از راه کلامی و بیشتر از راه ارتباط و تماس مستقیم با اوست. به عنوان مثال، سخن گفتن در خصوص تفهیم و روشن نمودن مسائل جنسی و پرسش های مربوط به آن زمانی از ارزش و اهمیت برخوردار می شود که کودک در تکلم به پیشرفت و تکامل رسیده باشد. تا رسیدن به آن مرحله کمتر لازم می شود که به عنوان یک مشاور، مسائل مهم زندگی کودک را از راه کلام به او منتقل کنیم. ما برای کودک بیشتر نقش یک همراه را داریم تا با شیوه رفتار و کردار خود، مسائل مهم زندگی را به او انتقال دهیم. ما در خلال زندگی روزمره به کودک نشان می دهیم که تا چه اندازه به استقلال او احترام می گذاریم و به احساسات، نیازها و مرزهایش توجه می کنیم.همچنین به او نشان می دهیم که تا چه اندازه آماده ایم به او اعتماد کنیم. در واقع منظور ما از این کار همان تربیت پیشگیرانه اولیه است. رفتار ما، خواسته یا ناخواسته، در نحوه برخورد با موارد زیر معنا می یابد:

  • تماس بدنی و ناز و نوازش
  • نیازهای غذایی کودک
  • کنجکاوی کودک درباره ی بدنش
  • دکتربازی
  • نوع نگرش ما در تعیین نقش های جنسیتی برای دختر یا پسر
  • پرسش ها و ترس های کودکان در ارتباط با مسائل جنسی و جسمی

شناسایی نیازها و حمایت از آنها

کودک مراحل مختلفی از رشد و تکامل را طی سال ها پشت سر می گذارد. او بدن خود و محیط پیرامونش را در این تجربه بیش از پیش می شناسد و درک می کند. از این رو، اگر بتوانیم مراحل رشد را بشناسیم، می توانیم نیازهایش را درک، در سختی های احتمالی اش یاری و از رشد و تکاملش حمایت کنیم؛
وقتی ما با رفتار روشن و بی پرده خویش به نیازها و مرزهای کودک پاسخ مثبت می دهیم، این امکان را برای او مهیا می کنیم که او نیز خودش را تأیید کند: «همین طور که هستم، مرا دوست دارند. یکی از ملزومات تربیت جنسی، وجود اعتماد به نفس است تا بچه ها جسارت لازم را برای پرسیدن داشته باشند و بتوانند پاسخهای ما را نقد و پرسش بعدی را طرح کنند. به محض آن که کودک این توانایی را در خود ایجاد کند، از ما می خواهد تا با زبانی که برای سن او قابل فهم باشد، پاسخ های مناسبی به او بدهیم.

اعتماد به نفس و عزت نفس از راه تماس پوستی

عشق از لایه های پوست عبور می کند. می توان گفت پوست اولین اندام جنسی کودک است. شهوت کاملا از راه حس لامسه منتقل می شود؛همان حسی که کودک محیط پیرامونش را به وسیله آن درک می کند. پوست ، حساس، زودرنج، جنسی و شهوانی است. از این رو برقراری ارتباط پوستی مثبت با کودک اولین و مهمترین سهم را در تربیت جنسی او دارد. چسباندن کودک به خود و نوازش او، در آغوش کشیدن و دلداری دادن او، تکان دادن کودک در خواب یا مراقبت های دلسوزانه و پرستاری از او؛ همه این ها محبت هایی هستند که کودک به اندازه خوردن غذا به آنها نیاز دارد. در سال های بعدی زندگی، چیزهای دیگر نیاز به تماس را تکمیل می کنند، اما هرگز جایگزین آن نمی شوند. ما در تمام عمر خود به دنبال محبت و امنیت هستیم. هر چه تجربه این تماس ها در روزهای اول تولد و روزهای بعد از آن مثبت تر باشند، احساس عزت نفس و اعتماد کودک به دنیا بیشتر و پایدارتر خواهد بود. برای کسب آگاهی بیشتر مقاله روش کاربردی برای بهبود عزت نفس کودکان در خانواده را مطالعه کنید.

عدم ابراز افراطی عشق و محبت

هر کودکی به محبت و نوازش والدینش نیاز دارد. شما می دانید که نوازش کودک برای ایجاد و پرورش اعتماد به نفس و عزت نفس تا چه اندازه مهم هستند. البته باید توجه داشت که عشق و محبت را نمی توان تحمیل کرد؛ تلاش برای این کار به شکست می انجامد. چون کودک نسبت به دنیای خارج حساسیت بی اندازه بالایی دارد و به محبت و نوازش زیاد، درست مثل یک ضدمحرک، عکس العمل نشان می دهد. او معمولا چیزی مانند این جمله را در عکس العمل خود خواهد گفت: «آه،دیگه بسه!» این پیامها در بلند مدت می توانند برای رشد و تکامل کودک مضر باشند؛ چون زمینه های لازم برای ایجاد اعتماد و تشخیص موقعیت را از او می گیرند.

کمبود محبت نکته ای منفی برای رشد و پرورش کودک و توانایی عشق ورزی اوست. اما آیا محبت افراطی هم وجود دارد؟ آیا به اندازه کفایت نمی شود محبت کرد؟ آیا میزان و اندازه ای وجود ندارد؟ کودک به محبت و نوازش نیاز دارد، اما نه فقط به همین یک چیز و نه هر لحظه. کودک گاهی گرسنه است، زمانی می خواهد با خودش تنها باشد و با پاهایش بازی کند، انعکاس نور آینه را روی دیوار دنبال گاهی هم تماشای برنامه کودک برای او جالب تر از آن است که خاله با عمه او را محکم به خود بچسبانند و بوسش کنند.

راهنمایی: از ناز و نوازش کودک در کنار او لذت ببرید. با این حال، دقت کنید که کودک چه وقت مایل نیست به او دست بزنید و او را نوازش کنید. شما باید کوچکترین علائم مقاومت کودک را در این ارتباط به جان بخرید و بپذیرید.

توجه به مرزبندی های کودک

بچه ها خیلی سریع حس می کنند که چه وقت چیزی از حد میگذرد یا این که میخواهند با چه کسی ارتباطی همراه با نوازش و محبت داشته باشند. پس خود بچه ها معیار دقیق اندازه گیری برای تشخیص افراط و تفریط در هر چیزی هستند. این وظیفه ماست که وقتی آنها به ما می گویند: «دیگه بسه» این را نشانه کافی بودن بدانیم. این رفتار توجه و احترامی است که ما بزرگترها به عنوان موجودی مستقل به کودک می کنیم. کودکان به مرزبندی هایی نیاز دارند تا مانع از آن شوند که بزرگترها با سوء استفاده از نیازهای کودکانه آسیب های جسمی و روحی به آنان برسانند.

درک نخستین نیازهای کودک

یا نوزاد برای آن که گرسنه است، شیر میمکد؟ آیا او شیر می مکد چون به دنبال ارتباط و تماس با مادر است؛ مادری که او را از آن حفره گرم و امن به دنیا آورده است؟ یا او شیر میمکد تا نیازهای دهانی و خوراکی اش را به شیوه ای لذت بخش تأمین کند؟ یا آن که لذت مکیدن در درجه اول و نیاز به غذا در درجه دوم اهمیت قرار دارد؟ و یا برعکس: ابتدا نیاز غذایی و بعد لذت حاصل از مکیدن مطرح می شود؟

این دهان کوچک نه تنها اندامی برای شهوت و تغذیه بلکه به طور آگاهانه اندامی برای شناخت و کشف اشیاء نیز می باشد. کودک با گذشت زمان و از راه طول مدت و دفعات شیر دادن مادر متوجه می شود که وضعیت دنیای اطرافش نسبت به او چگونه است:  تا چه حد می توانم مطمئن باشم که نیازهای مرا تشخیص می دهند؟  تا چه حد اجازه دارم برای خود زمان و فضا داشته باشم؟  چه باید بکنم تا چیزی را که می خواهم به دست آورم (جیغ بزنم، جيغ زدنم را طولانی کنم، یا…)؟  آیا مهم و عزیز هستم؟ آیا می توانم اعتماد کنم که دوستم دارند؟ به این ترتیب، کودک ارزیابی و رابطه خود را نسبت به دنیا از راه مکیدن به دست می آورد. ار اول به نتیجه نمیرسد. اما اگر فرزند شما توسط شیرخوردن از پستان مادر به حس اعتماد و اطمینان برسد و بداند که سهم و حقوق خود را دارد، موفق میشود که با آرامش بیشتری، دلسردیهای گاه به گاه و موقتی را تحمل کند.

وقتی کودک بدن خود را وارسی می کند

این تمایل که کودک بدن خود را وارسی کند در همان نخستین  سال زندگی در او  بیدار میشود. این کشف خیلی زود اتفاق می افتد ولی آیا در مراحل آغازین شناخت بدن، باید مانع از کار کودک شد؟

بگذارید فرزندتان تجربه کند اولین بازی ها و ور رفتن های کودک با بدنش که به صورت غیرعمد و ناگهانی اتفاق می افتند . با خودارضایی ارتباطی ندارند. توانایی انجام هدفمند این رفتار در کودکان، از سنین ۲ تا ۴ سالگی پیش می آید. ضمنا این را هم می دانیم که واقعا نمیتوانیم تشخیص دهیم آیا کودک استمناء کرده است یا نه. در واقع ما تنها می توانیم یکی از این دو راه را انتخاب کنیم:
۱. ضمن این که قابل اعتماد فرزندمان هستیم، برایش همراه و همصحبتی مطمئن باشیم.
٢. او را با اعمال تحریم و ممنوعیت، به سوی مخفی کاری سوق دهیم.
ما با روش دوم، او را در معرض اعمال نفوذ غیرقابل کنترل دیگران قرار خواهیم داد. بنابراین، حتی المقدور فضایی فراهم سازید تا فرزندتان فکر نکند کار خلافی انجام میدهد.

قانون گذاری برای فرزند

راهنمایی و اطلاع رسانی به کودک، اقدامی عاقلانه و منطقی برای کمک به زندگی اوست. مثلا به او بگویید: «رفتاری که در خانه بدون ایراد است، در رستوران درست نیست.» ا: «وقتی دستت را سر میز غذا تو شورتت میکنی، من ناراحت میشوم.» اگر بچه ها مطمئن باشند که این موارد به محبوبیت و مقبولیت آنها نزد والدین هیچ لطمه ای نمی زند و از ارزش آنان نمی کاهد، رعایت قوانین مشخص و معین برایشان دشوار نخواهد بود. آنها از همان ابتدا می آموزند که هر چیزی زمان و مکان خاص خود را دارد.

بچه ها از هم می آموزند

بخش مهمی از یادگیری اکتسابی کودکان از یکدیگر میباشد همان طور که نسلهای پیش سعی میکردند کودکانی را برای بازی با کودک خود انتخاب کنند که از نظر آنها مؤدب و موجه .باشد. امروزه کودکان ، خود به اکتشاف و دوست یابی مبادرت می ورزند بنابراین وظيفه والدین در کنترل غیر مستقیم کودکان سنگین تر شده است. اگر کودکان ترجیح میدهند در گوشه ای تنها و بدون تردد والدین بازی کنند همواره والدین باید بهانه ای برای کنترل داشته باشند مثلاً ورود به محوطه بازی کودکان به منظور باز کردن پنجره برای تعویض هوا یا آوردن یک کتاب از کتابخانه اتاق کودک و … در این صورت کودکان علاوه بر این که خود را آزاد میبینند مزاحمتی هم از طرف والدین احساس نمی.کنند بچه ها برای داشتن رابطه ای نزدیک و صمیمی با دیگران دارای حق و حقوقی هستند. آنها در صورتی می آموزند چگونه باید به مرزبندی های دیگران احترام بگذارند که به مرزبندی هایشان احترام لازم گذاشته شود.

دکتر بازی هم قوانینی دارد

استقلال برای هر فردی میتواند بسیار مفید باشد اما آیا بچه ها واقعاً میتوانند با آن کنار بیایند؟ آیا استقلال فردی حد و مرزی ندارد؟

بیایید همراه بچه ها قوانینی برای بازی طراحی کنیم. نکته دیگر بازی تا زمانی بازی باقی میماند که بچه ها تقریباً در یک رده سنی باشند اکثر بچه ها هم این موضوع را میدانند و به دنبال هم بازیهای هم سن و سال خود هستند. وجود تفاوتهای زیاد سنی یا رشدی این احتمال را در پی دارد که کودک قویتر یا بزرگتر از قوانین بازی تخطی و از قدرت بدنی خود سوءاستفاده کند موقعیت را ارزیابی کنید و در صورت لزوم به بچه ها توضیح دهید که چرا خودِ بازی و یا وجود درهای بسته را جایز نمیدانید.

قوانینی برای دکتر بازی :

اگر یکی بگوید ایست بازی دیگر تمام است.

انجام کاری که نفر دیگر دردش بیاید ،ممنوع،فرو کردن اشیا در بدن به خصوص نقاط حساس آن ممنوع است .

اگر یکی از طرفین بازی حوصله ندارد ،بازی تمام است .

اگر یکی از طرفین قوانین بازی را رعایت نکند ، بازی تمام است .

اگر یکی از بچه ها هنگام بازی احساس عجیبی بکند یا حس حماقت به او دست دهد، باید این احساس را برای یک بزرگتر توضیح بدهد. این کار خیانت نیست بلکه به معنی یاری خواستن است.

کلام آخر

با توجه به افزایش محرّک های جنسی و رشد روز افزون فناوری های روز، تربیت جنسی یکی از موضوعات مهم می باشد که والدین با آگاهی از مسائل و نحوه برخورد مناسب می توانند از ظریف ترین مداخله های تربیتی استفاده کنند. مقاله حاضر به والدین کمک می‌کند تا بتوانند با آگاهی بیشتر مراقب فرزند خود باشند تا آسیبی به آن‌ها نرسد. با توجه به این که والدین هیچ‌گاه نمی‌توانند کودک خود را از همه‌ی مشکلات و خطرات دور کنند اما می‌توانند کودک خود را به شکلی تربیت کنند که آن‌ها بتوانند در مقابل خطرات و تهدیدات به بهترین شکل از خود دفاع کنند. در همین زمینه توصیه می شود از مشاور کودک هم کمک بگیرند.

0/5 (0 Reviews)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
Call Now Buttonتماس جهت دریافت نوبت