سبک زندگی و موفقیت

تفاوت همدلی و همدردی

شاید تا به حال برایتان پیش آمده باشه که فکر کنید دیگران متوجه خواسته ها و احساسات شما نیستند و یا زمانی که اتفاق ناخوشایندی برایتان رخ داده کسی شما را نمی فهمد. در چنین مواقعی شما نیاز به همدلی اطرافیان دارید. برخی از افراد فکر می کنند همدردی نوعی همدلی است اما این دو کاملاً با هم متفاوت هستند. در مقاله امروز به این موضوع پرداخته می‌شود که کدام یک برای رابطه موثر لازم هستند.

همدلی چیست؟

همدلی قدرت درک یک فرد نسبت به افکار احساس ها و باور های شخص دیگر است. حتی اگر خودتان تجربه آن را نداشته باشید. همدلی باعث می شود تا از دریچه چشم یک فرد به دنیا او نگاه کنید. همدلی به نوعی نشان دهنده درک عمیق شما از درون یک فرد است. همدلی باعث ارتباط موثر بین شما و دیگران می شود. با همدلی می توانید روابط بهتری با همسر، فرزندان و والدین و هر فرد دیگری داشته باشید.

این نکته مهم را بدانید که بسیاری از تعارضات و مشکلات در روابط بین فردی به علت ضعف در همدلی میباشد. به‌نوعی شما  متوجه احساسات و حالات فردی نشده اید و خودتان را جای اون نگذاشته اید و به این فکر نکردید که اگر شما جای او بودید چه رفتاری میکردید. افرادی که پرخاشگر هستند و در هر رابطه ای واکنش های شدید و لحظه ای نشان می دهند اولین چیزی که در آنها وجود ندارد همین همدلی میباشد. آنها توقعات بی جایی از دیگران دارند و دوست دارند هر کسی مطابق با خواسته های آنها رفتار کند. هرچقدر که همدلی در فضای جامعه ای بیشتر باشد افراد آن جامعه از سلامت روانی بیشتری هم برخوردار خواهند شد. برای اطلاعات بیشتر در مورد همدلی در برابر همدردی کلیک کنید.

همدردی چیست؟

همدردی به معنای احساس دلسوزی یا ترحم و یا ندامت برای شخص دیگری بدون آن که درک عمیقی از احساسات و افکار او داشته باشید. کسانی که همدردی را جایگزین همدلی می کنند هنگامی که متوجه حال نامساعد دیگران می شوند برایشان ترحم می کنند اما ممکن است واقعا متوجه نشوند که فرد مقابل در حال حاضر چه احساسی دارد. افراد هم درد از نگاه خودشان شرایط دیگری را ارزیابی می‌کنند و به همین علت درک ظاهری از احساس واقعی فرد کسب می‌کنند.

اگر خودشان قبلا تجربه این احساسات را داشته باشند کمی بهتر از قبل حال دیگری را می فهمند و در غیر این صورت درک آنان ظاهری است. این افراد به جای گوش دادن فعال به حرف های فرد مقابل می خواهند ارائه راهکار بدهند و فرد را نصیحت کنند. مثلاً موقعی که در مورد جدایی صحبت می کنند میگویند من از اولش هم می دانستم این آدم برای تو مناسب نبوده است. آنها در حرف هایشان دائما قضاوت می کنند و دوست دارند به دیگران بگویند که چه کاری درست یا غلط است.

ویژگیهای همدردی

افرادی که همدردی می کنند در مورد احساسات بقیه اظهار نظر می‌کنند و توجه نمی کنند که آیا دیگری آماده شنیدن نصیحت است یا خیر در هر صورت دوست دارند راه حل ارائه دهند. آنها معمولاً هر اتفاقی را سرسری ارزیابی می‌کنند و به احساسات دیگران اهمیتی نمی دهند. اینگونه افراد ممکن است احساسات خود را سرکوب کنند و یا اینکه هرکسی را فقط از نگاه خودشان درک کنند.

 

تفاوت همدلی و همدردی

همدردی مهارت خاصی نیست و نیاز به هیچ گونه آموزشی ندارد. به این دلیل که انسانها عادت کرده اند که همیشه دیگران را قضاوت کنند و بعد فکر می کنند که بهترین کار این است که نصیحت و سرزنش کنند. همدردی هرگز نمی تواند برای یک ارتباط سالم مناسب باشد به این دلیل که به شما اجازه نمی دهد دیدگاه اطرافیان را بفهمید و احساسات آنها را درک کنید. شما فقط مسئله را می‌بینید و شروع به قضاوت می کنید بدون آنکه فکر کنید اگر جای فرد مقابل بودید آیا چنین رفتاری می کردید یا خیر اما همدلی نوعی مهارت است و قطعاً نیاز به آموزش دارد. افراد همدل شان را جای بقیه میگذارند و احساسات آنها را متوجه می‌شوند و می‌دانند که فرد در حال حاضر به چه چیزی نیاز دارد. آنها قضاوت و نصیحتی نمی‌کنند و کاری به درست یا غلط رفتار کردن دیگران ندارد فقط دوست دارند حال لحظه حاضر آنها را بفهمند.

ناتوانی در همدلی

همانطور که متوجه شدید همدلی مانند هر مهارت دیگری نیاز به تمرین دارد. متاسفانه نداشتن این ویژگی باعث می شود که نه تنها دیگران را درک کنیم بلکه احساسات منفی به آنها منتقل کنیم و در مواردی صدمه بزنیم. بعضی از اشتباهاتی که به علت عدم همدلی هستند شامل موارد زیر می شوند:

نصیحت کردن و ارائه راه حل

در چنین مواردی به جای اینکه به حال نامساعد فرد توجه کنید فقط دنبال مطرح کردن کلی راه حل و راهنمایی هستید. این را بدانید که افراد خودشان می دانند که چگونه مشکلش را حل کنند یا اینکه می خواهند در فرصت مناسبی به آن فکر کنند. پس بهتر است که وقتی کسی احساسات نامطلوب اش را با شما در میان می گذارد در ابتدای امر فورا راه حل ارائه ندهید بلکه بگویید” میفهمم که ناراحت هستی یا شکست عشقی تو قطعاً ناراحت کننده است و من حالت را میفهمم”. با این کار فرد مقابل احساس آرامش می کند و حالش بهتر میشود. اجازه بدهید که دیگری صحبت هایش را بکند. وسط صحبت او نپرید و نخواهید که خیلی زود متوجه شود که دلیل رفتارش چه بوده است. حتی اگر کسی خودش هم اشتباهی کرده نصیحتش نکنید.

سرزنش کردن

بدترین شکلی که در آن همدلی خالی است سرزنش و انتقاد فرد مقابل است. به این نکته توجه کنید که هر کسی در زندگی ممکن است رفتار اشتباهی از او سر بزند و قرار نیست کسی بی عیب و نقص باشد اما با سرزنش کردن فرد نه او را متوجه اشتباه کرده اید و نه اینکه احساسش را درک کرده اید. فقط حال فرد مقابل بدتر می شود. این سرزنش کردن به صمیمیت و محبت رابطه آسیب می زند و باعث می شود که دیگری هرگز نخواهد مسائلش را با شما در میان بگذارد.

مقایسه کردن

یکی از اتفاقات ناخوشایندی که می تواند در روابط بین فردی به وجود بیاید مقایسه کردن است. گاهی ممکن است هدف شما این باشد که امید و قوت قلب به دیگری بدهید اما با چنین کاری صرفا رنجش و ناراحتی ایجاد کرده اید. مقایسه کردن سم رابطه محسوب می شود چرا که شما نمیدانید فرد دیگری هم اگر این اتفاق برایش می‌افتاد چه رفتاری انجام می داد. اگر میخواهید همدلی را در روابطتان بالاتر ببرید مقایسه چه از نوع مثبت و چه از نوع منفی آن را کاملا کنارش بگذارید.

 بی اهمیت و کوچک جلوه دادن مشکل

در برخی از مواقع افراد برای حمایت از اشخاص دیگر و یا با نیت کمک کردن مسائل را کوچک و و غیر مهم جلوه می دهند و فکر می‌کنند که با این کار به آرامش و امید دیگری کمک کردند در حالی که این رفتار فقط ضعف ارتباطی را نشان می دهد. بهتر است بدانید که موضوع شاید برای شما کوچک و بی اهمیت باشد اما برای فردی که آن را تجربه کرده، بسیار درد آور و ناراحت کننده است. پس هرگز سعی نکنید مسائل دیگران را کوچک نشان دهید بلکه به درد و رنج او نگاه کنید و سعی کنید همدلی خود را نشان دهید.

اغراق کردن یا بزرگ کردن مشکل

بعضی مواقع برعکس مورد قبلی هنگامی که فرد مشکلش را بازگو می کند ممکن است که دیگری چنان آن را بزرگ و اغراق‌آمیز جلوه دهد که فرد از بیان کردن پشیمان شود. در چنین مواقعی شما فقط درد فرد مقابل را بدتر کرده‌اید. شاید هم هدفتان این بوده که او را به تفکر وا دارید تا دیگری به فکر یک راه حل باشد اما نمی دانید که روحیه و امید او را گرفته اید. کسی که مشکلش بزرگ جلوه داده شود استرس بیشتری هم به او وارد می شود.

تعریف کردن بی موقع

برخی از مواقع افراد برای کم کردن درد و رنج عزیزشان شروع به تعریف و تمجید از خوبی ها و نکات مثبت می کنند. هرچند تعریف کردن خوب است اما اگر کسی مسئله ای آزارش داده این تعریف های بی موقع هیچ اثری ندارد و فقط باعث می‌شود که دیگری احساس شرمساری و عذاب شان داشته باشد و دیگر نخواهد که مشکلاتش را به اطرافیانش بگوید. هدف شما این است که به دیگری بگویید که قوی تر از مشکلاتش است و می‌تواند از پس آنها بر بیاید اما این صحبت ها کمکی به او نمی کند.

 

راه های بالا بردن سطح همدلی

اکنون که متوجه شده اید همدلی بهتر از همدردی است بهتر است به فکر راه هایی برای بالا بردن سطح همدلی باشید. همدلی مهارتی است که در کودکان هم باید تقویت شود. برخی از راه های افزایش همدلی شامل موارد زیر می شوند:

خواندن داستان های ادبی

جالب است بدانید که مطالعه داستان های ادبی تاثیر زیادی روی احساسات و افکار و همچنین همدلی شما می‌گذارد. هنگامی که شما داستان های مختلفی می خوانید و در آن با شخصیت‌های متفاوتی آشنا میشوید قطعا از لحاظ احساسی تحت تاثیر قرار می گیرید و خودتان را جای شخصیت ها می گذارید. با خواندن عمیق هر رمان یا داستانی می فهمید که اگر آن شخصیت چنین احساسی داشته به دلیل آن رفتار بوده است. این داستان ها همچنین روی شناخت احساسات دیگران هم موثر هستند.

شنونده باشید

از بهترین کارها برای بالا بردن توان همدلی این است که به حرفهای دیگران با دقت و متمرکز گوش دهید. برخی از افراد هنگام گوش دادن به صحبت های دیگران حواسشون پرت می‌شود و یا فکر می‌کنند که جواب دیگری را چه دهند در حالی که اینها مهم نیستند آنچه اهمیت دارد این است که با دقت تمام شنونده باشید. شما با گوش دادن است که احساسات و افکار دیگران را متوجه می شوید و حتی از تن صدای فرد مقابل میفهمید که الان چه احساسی دارد. مهارت گوش کردن علاوه بر افزایش همدلی جز مهارتهای مهم زندگی زناشویی هم محسوب می شود. کسانی که به حرفهای هم گوش میدهند کمتر دچار سوء تفاهم و نا سازگاری میشوند.

احترام گذاشتن به عقاید دیگران

وقتی که شما بفهمید هرکسی ارزش ها و عقاید خاص خودش را دارد و نیازی نیست که همه مانند شما در مورد یک موضوع اشتراک نظر داشته باشند ناخودآگاه همدلی شما هم بالا میرود. بنابراین تفاوت ها را بپذیرید و بدانید که قرار نیست همه سلیقه ها مانند هم باشند. این امر را در رابطه با هر کسی چه والدین و چه همسرتان رعایت کنید.

خودتان را به جای آنها بگذارید

برخی مواقع که دیگران مسائل شان را پیش شما می‌گویند با خودتان فکر کنید که اگر شما هم این شکست مالی یا طلاق را تجربه کرده بودید الان دوست داشتید که دیگران به شما چه بگویند تا به آرامش برسید؟ این کار باعث شود که راحت تر مسائل را از نگاه دیگران مشاهده کنید و همدلی تان بالاتر برود.

 

فواید همدلی کردن

همدلی به نوعی روحیه کمک کردن و حمایت را در شما بالا می برد و باعث می شود که دیگران از بودن در کنار شما احساس آرامش و لذت داشته باشند. علاوه بر این همدلی سبب بهبود تعاملات اجتماعی شما با دیگران می شود چرا که شما ما با درک کردن دنیای دیگران هم به آنها احترام می گذارید و هم برای شان محبوب هستید.

همدلی منجر به کاهش اضطراب می گردد. اینکه شما بتوانید احساسات و افکار دیگران را متوجه شوید سبب میشود که استرس او هم کم شود. علاوه بر این همدلی بیماری های روان تنی و افسردگی را کم می کند.

همدلی می تواند تدبیر شما را در زندگی افزایش دهد. موقعی که به همدلی و فهم احساسات دیگران عادت پیدا کنید بیش از همیشه به مسائل آن ها گوش جان می‌سپارید و باتجربه های مختلفی در زندگی مواجه خواهید شد و در نتیجه این امر باعث می‌شود که در رویارویی با مشکلات از تجربیات دیگران بهره ببرید و بهتر بتوانید مسائل را مدیریت کنید.

هندلی کردن در مواردی باعث نجات جان فرد میگردد. موقعی که کسی ناراحت است و ناراحتی و غم زیادی در وجودش دارد می تواند با همدلی کردن از این فشارها رها شود و راحت تر با آن برخورد کند. این مسئله بدون آنکه خودتان متوجه شوید برای شما اتفاق می افتد و از این رو از لحاظ جسمانی هم مزایای زیادی برای تان دارد.

 

کلام آخر

همانطور که متوجه شدید همدلی اهمیت زیادی در زندگی و روابط بین فردی شما دارد. اگر هم احساس میکنید در این مهارت نیاز به تمرین و آموزش دارید می توانید از مشاوران ما در کلینیک روانشناسی همراه کمک بگیرید.

0/5 (0 Reviews)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
تماس جهت دریافت نوبت