خودشیفتگی جمعی
حتماً تاکنون مطالبی در مورد خودشیفتگی خواندهاید و میدانید که یک فرد دارای این ویژگی شخصیتی چه رفتارهایی انجام میدهد. کسانی که خودشیفته هستند به نیازها و خواستههای خودشان اهمیت میدهند و دنبال تحسین و تایید دیگران هستند. اما تصور کنید که این ویژگیها در یک جمع باشد و آن گروه خود را برتر از دیگران بدانند. در مقاله امروز قصد بر این است که باانواع خودشیفتگی و مفهوم خودشیفتگی جمعی آشنا شوید.
خودشیفتگی جمعی
در سال ۲۰۰۵ یکی از روانشناسان به نام زاوالا مفهوم گروههای افراطی را مطرح کرد تا متوجه شود که چه چیزی سبب آن میشود که گروهی از افراد رفتارهای خشونت آمیز و تروریستی انجام دهند. او فهمید این شبیه همان چیزی است که اریک فروم محقق قرن بیستمی آن را خودشیفتگی گروهی نامیده بود. زاوالا معتقد بود که ههایی که چنین ویژگیهایی دارند خودشان را دارای عظمتی خاص و برتر از دیگران میدانند. در ابتدا او تصور میکرد که این امر چندان مهم نیست تا اینکه مقیاس خودشیفتگی جمعی را بیان کرد تا میزان اعتقاد مردم به آن را بسنجد. سوالات اینگونه بودند که مثلاً” گروه من لایق امتیازات خاصی است” یا” من معتقدم که گروهم باید احترام شایسته خودش را دریافت کند”.
از آن زمان سالها گذشته است و حالا زاوالا که استاد دانشگاه شده است همچنان تحقیقاتش را در مورد خودشیفتگی جمعی انجام میدهد. او متوجه شد که این مسئله اصلاً موردی بیاهمیت و حاشیهای نیست. این عقیده و باور میتواند در هر موردی مصداق داشته باشد مثلاً گروههای مذهبی سیاسی نژادی یا قومی و یا حتی تیمهای ورزشی و کانونها. این را بدانید که خودشیفتگی جمعی به معنی زیستن به صورت قبیلهای نیست و اینگونه نیست که در هر قبیلهای این مورد به چشم بخورد. چرا که افراد دوست دارند احساس هویت به گروه داشته باشند و این امری طبیعی است. اما خودشیفتگی جمعی یعنی اینکه افراد به جای آنکه تعهد و وفاداری درونی داشته باشند بیشتر متمرکز بر تبعیضهای برون گروهی هستند.
دلایل خودشیفتگی جمعی
خودشیفتگی جمعی در هر زندگی که باشد باعث میشود که افراد به یکدیگر توجهی نکنند و نیازهای هم را درک نکنند، در نتیجه خودشان را آن طرفی جلوه بدهند و گروههای دیگر را مقابل خود بدانند. بهترین راه پیشگیری از این قضیه این است که افراد یاد بگیرند چطور به گروه خود احترام بگذارند و برایش ارزش قائل شوند بدون آنکه وسواس تاییدات دیگران را داشته باشند. دلایل اینکه چرا برخیها تصور میکنند از دیگران برتر هستند متفاوت باشد مثلاً تصورشان بر این است که استعداد خاصی دارند یا قدرتمندترین هستند و یا اخلاقیترین ویژگیها را دارند. آنها شاید فکر کنند که موهبت ویژهای از سمت خدا دارند یا نظر کرده او هستند. فرقی نمیکند که چه دلیلی داشته باشد در هر حال کسانی که دچار این نوع خودشیفتگی جمعی هستند را فرستادهای خاص از سوی خدا میدانند و باعث میشود که از گروههای دیگر منزجر باشند. از این رو خودشیفتگی جمعی خود میتواند زمینهساز تبعیض باشد. مطالعات در این زمینه نشان داده است که خودشیفتگی جمعی در بین آمریکاییها باعث شده بود که نسبت به مهاجران نگرش نامطلوبی داشته باشند.
کسانی که دارای خودشیفتگی گروهی هستند اعضای گروهی خود را ستایش کرده و حتی خطاهای آنها را ممکن است نادیده بگیرند. به نوعی کسانی را که به نفع خودشان و برای اهداف شخصیشان تلاش میکنند را ستایش میکنند.
انواع دیگر خودشیفتگی
برای فهم بهتر مطلب بهتر است انواع دیگر خودشیفتگی را بشناسید تا راحتتر بتوانید آن را در دیگران تشخیص دهید.
خودشیفتگی آشکار
این نوع خودشیفتگی همان تصویر رایجی است که مردم از یک خودشیفته در ذهنشان دارند. فردی که دچار این خودشیفتگی آشکار یا مجلل است مواردی همچون اغراقگویی در مورد تواناییهای خود، مدعی تسلط بر دیگران و برخورداری از اعتماد به نفس کاذب را دارد که همه اینها میتواند باعث رنجش دیگران شود. این افراد دائماً به دنبال نقاط ضعف دیگران هستند و آن را خصمانه بیان میکنند. آنها تصور میکنند که هوش هیجانی یا استعداد خاصی دارند در حالی که اینگونه نیست و برعکس هوش هیجانی آنها بسیار پایین است.
خودشیفته آسیب پذیر یا پنهان
این نوع خودشیفتگی به عنوان خودشیفتگی کمد یا خودشیفتگی گنجه هم معروف است. برخلاف خودشیفتههای آشکار این افراد خجالتی و متواضع به نظر میرسند. آنها ممکن است در جمعها خود را فردی مؤدب، گوشهگیر، حساس به انتقادات دیگران و مضطرب نشان دهند. این افراد در مقابل هرگونه انتقادی حالت دفاعی نشان میدهند. آنها حتی تصور میکنند که به اندازه کافی خوب نیستند و حتی سعی میکنند برای جلب توجه گریه کنند و اوضاع را بحرانی جلوه دهند.
خودشیفتگی بدخیم
خودشیفتگی بدخیم با نوعی اغفال و بد ذاتی همراه شده و توسط نشانههای پرخاشگری و آزار رساندن به دیگران شدیدترین نوع خودشیفتگی به شمار میرود. علاوه بر این احتمال دارد خیلی از ویژگیهای مشابه خودشیفتگی با اختلال شخصیت ضد اجتماعی هم همایند باشند. افراد دارای خودشیفتگی بدخیم به علت رفتارهای پرخاشگرانه و بدبینانه و سادیستیک با دیگران معمولاً ممکن است با افراد شخصیت سایکوپات و جامعه ستیز اشتباه گرفته شوند. این افراد میتوانند آسیبهای جسمی روانی عاطفی و احساسی به دیگران بزنند بدون آنکه ذره ای پشیمان شوند. این افراد احساس همدلی ندارند و حتی از تماشای عذاب دیگران لذت میبرند. این دسته از خودشیفتهها بیشتر از دیگران احتمال سوء مصرف مواد و الکل دارند.
خودشیفتگی اغوا کننده
افراد دچار این نوع خودشیفتگی تمایل به چاپلوسی دارند و دوست دارند که دائم به آنها توجه مثبت شود. آنها ممکن است افراد مورد نظر خود را غرق در هدایای گرانبها کنند تا بالاخره بتوانند تحسینشان را به دست بیاورند. اگر ببینند ص مورد نظر نمیتوانند حمایت و توجه کافی کسب کنند به راحتی او را کنار میگذارند و سراغ فرد دیگری میروند.
خودشیفتگی ستیزه جو یا متخاصم
همانطور که از نام این خودشیفتگی پیداست این افراد رقابت جو هستند و به هر چیزی به عنوان رقیب مینگرند. آنها نسبت به دیگران و موقعیتها نگاه بدبینانهای دارند و به طور مکرر با اطرافیان خود بحث و جدل راه میاندازند و تعاملات اجتماعی را نه به عنوان دوستی بلکه رقابت میدانند.
خودشیفتگی جنسی
کسانی که دچار این نوع خودشیفتگی هستند تصور میکنند که حق دارند تحت هر شرایطی نیازهای غریزی خود را برآورده کنند. آنها دیدی خودمحور نسبت به روابط دارند و تمایلی به روابط عاطفی پایدار نشان نمیدهند. بنابراین به نیازهای فرد مقابل در رابطه توجهی نخواهند داشت. آنها تواناییهای خود را در رابطه جنسی اغراق آمیز میدانند چرا که چندان آگاه از تمایلات شریک خود نیستند. با این حال انتظار دارند که شریکشان همیشه به نیازهای جنسی آنها پاسخ دهد و در صورتی که دچار طرد جنسی شوند بسیار خصمانه رفتار میکنند. این افراد همچنین به ازای هدیه دادن یا کارهایی که برای فرد مقابل انجام دادند انتظار رابطه جنسی دارند و به همین علت او را تحت فشار قرار میدهند یا با ترفندهایی سعی میکنند اغفالش کنند و هرجور که شده با او رابطه برقرار کنند. اگر فرد مقابل نتواند نیازهای جنسی آنها را پاسخ دهد افراد دارای خودشیفتگی جنسی این حق را به خودشان میدهند که به راحتی به شریک خود خیانت کنند و تمام تقصیرها را به گردن او بیندازند.
خودشیفتگی نمایشی
نیاز به توجه دائمی برای این افراد پایانی ندارد. آنها فکر میکنند که از همه لحاظ چه جسمی یا توانایی از دیگران برتر هستند. این افراد به اطرافیان ، دوستان، آشنایان و حتی خانواده خود نگاه تحقیرآمیزی دارند. علاوه بر این افراد به شدت انسانهایی مادی هستند و متاسفانه تعصب طبقاتی در آنها به چشم میخورد. آنها فکر میکنند بسیار متفاوت از دیگران هستند و به شدت نیازمند توجه همه میباشند.
خودشیفتگی بیش هوشیار
این نوع خودشیفتهها نسبت به حرکات و رفتارهای دیگران مانند طرز صحبت کردن تن صدا و حالت دستها و پاهای آنها بسیار تمرکز دارند و هر نوع حرکتشان را ممکن است جور خاصی برداشت کنند. آنها خواستار این هستند که همه مسائل را به خودشان نسبت دهند برای همین همیشه از دیگران شاکی میباشند. این گروه از خودشیفتهها نسبت به انتقادات بسیار حساس هستند. آنها میتوانند احساس شرم، خود کم بینی یا ضعف عزت نفس داشته باشند. این افراد شاید جالب باشد بدانید که برخلاف دیگر خودشیفتهها ترجیحشان بر این است که در مرکز توجه نباشند به جای آن توجهات را به سمت دیگران میبرند.
خودشیفتگی سالم
شاید کمی متعجب شوید اما بدانید که خودشیفتگی سالم هم وجود دارد. در درون هر انسانی مقداری از این خودشیفتگی وجود دارد یعنی ممکن است فردی واقعاً دستاوردهای مالی یا پیشرفتهای تحصیلی داشته باشد و بابت آن خودش را لایق و سزاوار این جایگاهها بداند و احساس خوبی داشته باشد. خودشیفتگی سالم یعنی شما به این موضوع آگاه هستید که لیاقت چه چیزهای خوبی هستید و به چه چیزهایی تعلق دارید حتی اگر با واقعیت همخوان نباشد. دیدن خودتان و بزرگ جلوه دادن خود گاهی لازم است چرا که میتواند شما را به سمت پیشرفت حرکت دهد.
نکات لازم در مورد خودشیفتگی جمعی
تجربهها و تحقیقات نشان داده است که خودشیفتگی جمعی از خودشیفتگی فردی خطرناکتر است. خودشیفتگی جمعی گاهی حتی در بین دهها خانواده فامیل نزدیک مثل کل خواهران یا برادران وجود دارد و عمدتاً این افراد در کنار هم زندگی میکنند. این دسته از افراد فکر میکنند که باهوشتر، زیباتر، بهتر و با اخلاقترین هستند و در میان کوتولههای جهان گیر افتادهاند. معمولاً آنها چون به غیر از خودشان دیگران را قبول ندارند بین خودشان هم وصلت میکنند و از طرفی این اجازه را به خودشان نمیدهند که در شهرها یا جاهای دیگری به غیر از منطقه همیشگیشان زندگی کنند. چرا که احساس میکنند در آن جاها غریبه هستند و چیزی ندارند که عرضه کنند و توانایی تحمل اینکه دیگران ممکن است بهتر قویتر از آنها باشند را ندارند.
بهتر است بدانید که به غیر از خودشیفتگی جمعی اختلال شخصیت ضد اجتماعی نرم هم در بین آنها به چشم میخورد یعنی ظاهراً انسانهای آرامی هستند اما در درون بسیار کینهای، حساس، انتقام جو ،اهل زد و بند و رانت دولتی و به شدت خرافاتی و سوءاستفادهگر هستند. ویژگیهایی همچون لباسهای مارکدار، زبان، پایبندی به سنتهای والدین و بزرگان خود، تظاهر به مذهبی بودن جایی که شرایط اقتضا میکند، قد، چشم و مدل بینی این افراد را از غیر خودی جدا میکند. این خودشیفتههای جمعی هنگامی که غریبهای را میبینند بسیار ناراحت میشوند از اینکه مانند آنها نیست یعنی همیشه خطی بین خودی و غیر خودی میکشند.
کلام پایانی
در مقاله امروز با انواع خودشیفتگی آشنا شدهاید. ممکن است در اطراف خود چنین افرادی را مشاهده کرده باشید و ندانید که باید با آنها چگونه برخورد کنید. متاسفانه رابطه با چنین افرادی چالشها و مسائل زیادی ایجاد میکند. بنابراین اگر فکر میکنید که شریک یا یکی از اطرافیان شما ویژگیهای خودشیفتگی را دارد نمیدانید که رابطه را با آنها ادامه دهید یا خیر یا حتی خودتان چنین تمایلاتی را در درونتان حس میکنید توصیه میشود از یک روانشناس بالینی کمک بگیرید.