روانشناسی

خودمان را از پس غبار فراموشی در خانواده کشف کنیم

خودمان را از پس غبار فراموشی در خانواده کشف کنیم 

برایتان پیش آمده است که از کسی بدتان بیاید؟ تا به حال احساس کرده اید که با یک یا چند تن مشکل دارید و از آن ها خوشتان نمی آید؟ تا به حال شده است خصلت و رفتاری را در دیگری ببینید که باعث آزارتان شود؟ شاید شما هم پاسختان مثبت باشد، چون بیشتر آدم ها دچار این مشکل هستند.

پیرو جوان و زن و مرد هم ندارد. به اعتقاد من کودک و خردسال هم ندارد. این خصلت در بیشتر ما آدم ها دست کم یک یا چند بار خود را نشان می دهد؛ بگذریم از اینکه در بعضی از آدم ها بیشتر روزها یا حتی چندبار در روز خودش را نشان میدهد. حتماً برایتان پیش آمده است که به خود بگویید چقدر از فلانی بدم می اید یا اینکه چقدر فلانی گوشت تلخی دارد و دوست داشتنی نیست؛ فلان شخص چقدر بد است و در شرایط حادتر که البته ممکن است بارها آن را به زبان آورده باشیم، بگوییم چقدر از او متنفرم!

نفرت از دیگری شاید برای بسیاری از ما عادی شده باشد، اما اصلاً چیز کمی نیست. می دانید چرا؟ چون مفهومی در پس این نفرت وجود دارد که برخاسته از درون ماست.

حال اگر فکر می کنید دست کم به یک فرد احساس نفرت دارید یا داشته اید، این نوشته را بخوانید. با خواندن این مطلب لطف بزرگی در حق خود می کنید، چون حتماً وقتش رسیده است که کمی هم به درون خود فکر کنید.

 

کشف انباشته های ذهنمان

واقعیت این است که دنیا آینه ماست این جمله برگرفته از حرف بزرگانی است که به این مفهوم رسیده اند. نمی دانم نام کدامشان را بگویم! چون بزرگانی که به عالم معنا دست پیدا کرده اند، این نکته را به خوبی دریافته اند. خود من وقتی این جمله و نظایرش را می شنیدم لحظاتی با مفهومش درگیر می شدم و بعد فراموشش می کردم تا اینکه بنا به تجربه باورش کردم و مفهوم عمیقش را دریافتم.

اگر سراغ کتاب ها و منابع مختلفی رفته باشید که مردم را به مثبت اندیشی تشویق می کنند، به مفاهیمی نظیر جمله بالا هم برخورد کرده اید. این جملات را دم دستی نبینید و جدی بگیرید، چون خیلی ها را می شناسم که از وقتی این مفاهیم را جدی گرفته اند، نگاه بهتری هم به دنیا پیدا کرده اند.

شاید مهم ترین دستاوردی که این مفاهیم دارند، پیدا کردن آرامش درون باشد. مگر نه اینکه وقتی از کسی بدمان می آید. احساس بدی پیدا می کنیم؟ خب، این احساس یک جور ناآرامی و بی قراری را درون خود ما به وجود آورده است. وقتی بتوانیم این احساس را درون خود به احساسی خوب و خوشایند تغییر بدهیم، مسلماً در این باره به آرامش هم می رسیم.

در دنیای امروز که همه مردم دنیا به آرامش بیشتر نیاز دارند، آموختن هر راهی برای رسیدن به آرامش درست و واقعی ضروری است.

پس برای اینکه به این آرامش برسیم، باید به خودمان فرصت بدهیم. خواندن این نوشته تا انتها و فکر کردن به آن بی فایده نیست. اگر الان بی قراری هایی داریم و چندان آدم آرامی نیستیم، پس معلوم است یک جای زندگی یا چند جا اشتباهاتی از ما سر زده است. اگر قرار است هم اکنون این اشتباهات را پیدا کنیم که بعضی وقت ها به شکل نفرت از دیگران خود را به ما نشان می دهند، معنی اش این نیست که به یک باره اشتباهاتمان را ترک می کنیم یا به یک باره آن قدر درون ما جلا پیدا می کند که از تمام مردم خوشمان می آید و به هیچ کس هم احساس انزجار نداریم، اما حداقل به درکی از خودمان می رسیم که برایمان راه گشاست. با آگاهی ای که پیدا می کنیم راه برایمان روشن می شود. در تاریکی چه چیزی بهترو ارزشمندتر از نور است؛ حتی اگر باریکه ای بیش نباشد؟

وقتی کسی درگیر احساس ناخوشایندی مثل نفرت است، به قول عرفا یعنی در تاریکی ندانستن به سر می برد؛ ندانستن دلیل نفرتش. ما حالا می خواهیم چراغ آگاهی از خودمان را روشن کنیم. پس بهتر است صبور باشیم و به دقت عمل کنیم.

برگرفته از کتاب رازهایی که هر آدمی باید بداند.

مرکز مشاوره گروه همراه سعادت آباد

0/5 (0 Reviews)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
تماس جهت دریافت نوبت