درمان ترس

درمان ترس

امروز فرد شادی را در تلویزیون دیدم که سرشار از هیجان بود او ادعا می کرد مهم ترین شغل دنیا را دارد او مامر آتش نشانی بود و با شور و شوق می گفت:ما کاری را که انجام می دهیم دوست داریم زمانی که همه از آتش فرار می کنند ما خودمان را گرفتار آتش می کنیم.بله اگر تصمیم داریم واقعا شادمان باشیم این سیاست استعارهکامل و بی نصقی است که همگی نیازمندیم این گونه باشیم حتی وقتی غرایز بقایمان فریاد می زنند دور شوید دور شوید دور شوید ما باید با اراده به جهنمی از ترس های هولناک و وحشتناک مان حمله برده چشم هایمان را باز کنیم در این لحظه همچنین باید عقل و روان مان را به حال آماده باش درآوریم.این کار به انسان شجاعت می دهد و به همین دلیل است که شجاعت یکی از شرایط لازم برای شادمانی است.شجاعت فقدان ترس نیست بلکه توانایی برای اقدام کردن است اما این توانایی از کجا ناشی می شود؟تنها یک نیروی قدرتمند وجوددارد و آن عشق است.

انسان ها دو احساس مهم و ضروری دارند:ترس و عشق.ترس ما را به طرف بقا می کشاند و عشق به ما کمک می کند تا پیشرفت کنیم.ترس محصول مغز خزندگان و عشق محصول قشر جدید مخ است پس نمایش روح و خزنده تغییر توازن قشر جدید مخ و مغز خزنده نمایش عشق و ترس است و برای شادمان بودن عشق باید از نمایش را رهبری کند.

عشق از دیدگاه افراد مختلف معانی متعددی دارد اما برای شاد بودن یک ویژگی خاص از عشق است که از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد و آن ستایش است ستایش خالص تر از عشق بوده و نوعی از عشق است که می تواند رشد کند و شکوفا شود ستایش از شما چیزی نمی خواهد اما همه چیز به شما می بخشد.وقتی شما وارد موقعیت ستایش فعال می شوید (خواه یک موقعیت معمولی مثل غروب آفتاب و خواه پیچیده تر مثل وابستگی به چشمان فرزندتان) دنیای معمولی تان متوقف می شود و یک وضعیت زیبا شروع می شود.زمان می تواند متوقف شود یا خیلی سریع بگذرد ابتکار و خلاقیت جریان پیدا می کند ضربان قلب آرام می شودامواج مغزی ملایم می شود و آرامش بی نظیری بر تمام وجودتان حکم فرما می شود.طی ستایش فعال قلب و مغز و سیستم درون ریزتان به صورت همزمان کار کرده و به طور هماهنگ بهبود پیدا می کنند مهم تر از همه جلوی پیام های تهدیدآمیز از سوی بادامه مغز و غرایز مضطرب ساقه مغز گرفته شده و مانع رسیدن آنها به قشر جدید مخ می شود.

این یک اصل عصب شناسی است که مغز نمی تواند در یک لحظه هم در موقعیت ستایش و هم در موقعیت ترس باشداین دو موقعیت ممکن است متناوب و به دنبال هم باشند اما به طور مشترک جمع نشدنی هستند . وقتی شما حالتی از ستایش را خلق می کنید در آن مدت از هرگونه ترسی رها هستید پس ستایش علاج ترس است بزرگ ترین دشمن شادمانی و ستایش مهم ترین ابراز شادمانی است.به طور حتم ستایش سرچشمه شجاعتی است که به آتش نشان قدرت می دهد تا به طرف ساختمان های در حال آتش بدود چه چیزی غیر از این باعث می شود که آنها بارها این کار را انجام دهند؟نه شهرت نه پول و نه وظیفه.تنها یک چیز می تواند علت انجام این کار باشد یقینا در وجودشان ستایش عمیقی نسبت به زندگی و افراد دیگر وجود دارد و این عشق باعث می شود تا آنها را به عنوان قهرمان بدانیم.

برخی از مردم به مرگ توجه می کنند و عمرشان را به سرعت می گذرانند اما آتش نشان این طور نبود.شهمانت همیشه الهام بخش است اما شهامت آتش نشان که در ویرانه های مرکز تجارت جهانی ایستاده بود به خاطر غم و اندوه وصف نشدنی که او را احاطه کرده بیشتر شده بود. این مرد شجاع به ما می گوید که در شدیدترین حالات غم و غصه عشق بیشتر از ترس وجود دارد.

برگرفته از کتاب مردم شاد چگونه می اندیشند

مرکز مشاوره روانشناسی گروه همراه سعادت آباد

0/5 (0 Reviews)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
تماس جهت دریافت نوبت