روش های تربیتی کودک در انواع خانواده
روش های تربیتی کودک در انواع خانواده ها
برای شناخت کودک و بررسی مشکلات کودک باید ایم نکته را در نظر داشته باشیم که در چه نوع خانواده و با چه والدین و چه نوع روش تربیتی رشد یافته است. ما در کلاس های مشاوره کودک و نوجوان به بررسی و شناخت کافی از کوکان شما خواهیم پرداخت؛ جهت مشاوره برای رفتار کودکان با ما در تماس باشید.
والدین سهل گیر
والدین سهل گیر یا آسان گیر در برخورد با کودکان خود همه چیز را توجیه کرده و آسان می گیرند و جمله ی “ما هم در بچگی همین طور بودیم” را به تکرار بیان می کنند.نسبت به درس خواندن،خوردن و خوابیدن/فبیرون رفتن کودک و دیگر رفتار های او ایرادگیر نیستند و می گویند نباید به کودک سخت گرفت یا این که “بزرگ بشه،خودش همه چیز یاد می گیره”.
به طور معمول والدین سهل گیر در زمان نوجوانی فرزند خود به چالش کشیده می شوند و با مشکل روبرو می شوند زیرا رابطه ی آن ها به نوعی فرزند سالاری شده است و فرزند است که به جای خود آن ها تصمیم می گیرد و والدین فرمانبردار و مطیع کودک خود هستند.چه بسا والدین سهل گیری که در زمان نوجوانی یا جوانی فرزند خود توان مقابله و مقاومت با خواسته های نا به جای او را ندارند.
والدین کمال گرا و وسواسی
والدین کمال گرا،حتی کوچک ترین کم و کاستی و نقص کودک خود را نمی پذیرند و این کمال گرایی بیش از حد،آنان را به سمت رفتارهای وسواس گونه می کشاند.کودکان در کنار این گونه والدین و چنین خانواده ای،استرس شدید و بالایی را تجربه خواهند کرد و این اضطراب و استرس موجب ایجاد مشکلات جدی در امور آموزشی کودکان می شود.این افراد حتی در اطرافبان هم به دلیل هر نوع نقصی را بزرگ می کنند،به مشکل برمی خورند.به عنوان مثال،با معلم کودکشان وارد بحث و گفتگو می شوند،با مشاور مدرسه یا مربی مهد فرزندشان،به دلیل رفتارهای کمال گرایانه و وسواس گونه ای که دارند،ارتباط خوبی نخواهند داشت و بیشتر آن ها در آینده کودکانی مضطرب،دچار استرس و عدم اعتماد به نفس تحویل جامعه خواهند داد.
والدین گناهکار
این والدین،همیشه درگیر حسی آزاردهنده هستند و فکر می کنند که به خاطر اعمال اشتباه آن ها در زندگی،فرزندشان دچار مشکل شده است.همیشه در حال بررسی مشکل هستند و باغ خود زمزمه می کنند که “اگر من این کار را نکرده بودم،امروز کودکم در این وضعیت قرار نمی گرفت”،”اگر من در زمان بارداری استرس نداشتن،کودکم پرخاشگر و عصبی نبود”،”اگر با این مکرد ازدواج نمیکردم،موقعیتمبهتر بود”و… .آنها،این حس گناه را به کودکان خود تلقین می کنند.
این گونه وادین ،در طول زندگی خود همیشه احساس گناه و عذاب وجدان دارند و این احساس گناه موجب می شود که از زمان حال زندگی خود نبرند.زیرا همواره در گذشته به سر می برند و رفتارهای خود را عامل و مسبب به وجود آمدن مشکلات امروز و آینده خود و فرزندشان می دانند.
والدین حسود
والدینی هستند که نسبت به ارتباط نزدیک همسر خود با فرزندشان حس خوبی ندارند.مثلا زنی که می بیند همسرش به فرزند دخترشان توجه بیشتری نشان می دهد و زمان طولانی تری را به بازی و صحبت کردن با دخترشان می گذراند،حسادت کرده و شکایت می کند،که “تو اونو بیشتر از من دوست داری”و یا جمله هایی مثل “منم هستم”یا “یه خرده هم به من توجه کن و منو ببین”،”تو اصلا منو نمی بینی”را بیان می کنند و این حسادت برعکس هم می تواند باشد مثل اینکه مرد نسبت به رابطه ی همسر خود با فرزندان،حسادت می کند و می گوید که :”تو هیچ توجهی به من نداری و فقط میگی بچه هام”، یا این که”همه ی وقت و زمان خودتو برای بچه ها می زاری و انگار نه انگار که شوهرداری”.این والدین،تا حدودی از فرزند خود فاصله گرفته و درصدد ایرادگیری و بهانه جویی برمی آیند.
والدین ناامید یا بله اماگو
والدین ناامید یا بله اماگو معمولا بسیار پرحرف و نا امید هستند.این والدین سعی می کنند با حرف زدن بسیار،خود را خوب جلوه داده و توجیه کنند و بسیار حق به جانب و منطقی،با طرف مقابل خود وارد صحبت می شوند.ولی در پایان صحبت هایشان مثلا با معلم،مشاور،معلم زبان آموزشگاه و معلم کامثیوتر فرزند خود شروع به ایرادگیری می کنند.تمامی صحبت های طرف مقابل را تایید می کنند اما در آخر،با کلمه ی بله/اما..تمامی رشته ها را پنبه کرده و فرد مقابل را خواه معلم فرزندشان باشد یا دکتر،مشاور و یا…زیذ سوال برده و سعی دارند آن ها را به چالش بکشند.این والدین از زندگی خود ناامید هستند و سعی در توجیه این ناامیدی را دارند و با سلاح”بله/اما”وارد میدان جنگ می شوند.
برگرفته از کتاب صفرتاصد تربیت بی فریاد
مرکز مشاوره گروه همراه