سبک زندگی و موفقیت

عادت ها و اعتیادات در خانواده

عادت ها و اعتیادات در خانواده

عادت، تفکری است که آن را به عنوان حقیقت پذیرفته اید.

 

در این قسمت از دو کلمه عادت و اعتیاد به عنوان مترادف استفاده می کنم تا رفتارهایی را توصیف کنم که از شما سر می زنند؛ اما اگر قدرت انتخاب داشتید، ترجیح می دادید آن ها را انجام ندهید.

چون همه عادت ها به روش مشابهی شکل می گیرند مهم نیست می خواهید چه عادتی را ترک کنید. چیزی که اهمیت دارد این است که متوجه شوید عادت ها از کجا نشأت می گیرند و مؤثرترین راه برای ترک آن ها که منشأ مشکلات در زندگی هستند چیست.

شادی حس مثبتی است که درون ما وجود دارد و در این متن به بررسی این نکته پرداختیم که چگونه موانع روان شناختی را که بر سر راه شادی هستند از میان برداریم. وقتی در شرایط روحی خوب زندگی می کنید،تعادل و آرامش دارید. وقتی این حس مثبت را از دست می دهید،دانسته  یا ندانسته تلاش می کنید دوباره آن را به دست بیاورید. اصول عملکرد روان شناختی سالم به ما می گویند در صورتی می توانیم دوباره حس مثبت داشته باشیم که افکاری را که ما را از این حس دور می کنند رها کنیم. وقتی با عملکرد ذهن خود آشنا نباشید، از روی سادگی تلاش می کنید حس مثبت را از طریق منابع خارجی به دست بیاورید و این کار می تواند سرچشمه عادت های زشت و نا پسند باشد. برخی از جایگزین های رایج برای حس رضایت سیگار،غذا، ورزش و کار هستند. چند مورد نامحسوس نیز عبارتند از:جروبحث،دعوا،جلب توجه و پافشاری بر این که حق با شماست.

آرامش را در زندگی خود درک کنید.

چه اعتیاد شما مایه جلب توجه باشد چه سیگار کشیدن،نخستین قدم برای ترک آن این است که آرامش را در زندگی خود درک کنید.آرامش یا رضایت بستر ایجاد تغیر مثبت است.نقطه مقابل آرامش،نگرانی است که بستر ایجاد انواع اعتیادهاست. اگر آرامش داشته باشید،ترک عادت های بد، هم امکان پذیر و هم لذت بخش است؛ اما بدون آرامش تغییردشوار و تقریباً غیر ممکن است. از این رو هر گونه تلاش برای ترک عادت های بد و ناپسند بدون داشتن حس رضایت مثل این است که آبی را که وارد قایق سوراخ می شود بیرون بریزید. شما فقط با تلاش فراوان و مستمر می توانید کشتی را روی آب نگه دارید.

نمی توان نیاز ذاتی به جست وجوی حس مثبت را در زندگی دست کم گرفت. من معتقدم این کار مهم ترین بخش زندگی است. بدون شرایط روحی مثبت حس می کنم پوچ و تنها هستم و هیچ چیز ندارم. برای پر کردن این خلأ حاضرم هر کاری که لازم است انجام دهم،حتی کاری که برای خودم یا دیگران ضرر داشته باشد. این خلأ ریشه همه عادت ها و اعتیاد است و چون ریشه همه عادت ها یکی است راه حل آن ها هم یکی است. راه حل من این است که به عملکرد روانشناختی سالم دسترسی داشته باشم. حس زیبای رضایت که به من می گوید چیزی را در زندگی می خواهم همین اکنون نیز دارم.

همیشه می توان ریشه عادت ها را در افکار خود شما یافت. برای مثال اگر در مورد غذا فکر کنید افکارتان حسی به نام نیاز مبرم در درون شما ایجاد خواهند کرد. این حس گریزناپذیر،میل شدیدی برای رفع آن نیاز در شما ایجاد می کند و شما به سمت غذا خوردن می روید.

 

به عادت های خود توجه نکنید

عقل سلیم به ما می گوید هر چه بیشتر در مورد چیزی فکر کنیم،افکارمان بیشتر در ذهن رشد می کنند و واقعی به نظر می رسند. با وجود این،بسیاری از مراکزو متخصصان ترک اعتیاد به شما می گویند غیر از اعتیاد خود به چیز دیگری فکر نکنید. آن ها به شما می گویند مشکل خود را چندین بار در روز به خود و دیگران یادآوری کنید. آن ها توصیه می کنند در مورد اعتیادتان فکر و صحبت کنید.

دلیل این که متخصصان ترک اعتیاد به ما می گویند بر مشکل و عادت خود تمرکز کنیم این است که مانع انکار این که مشکل داریم شوند. اگر چه آن ها در رسیدن به این هدف عمدتاً موفق هستند؛اما تمرکز بر مشکل یا عادت آن را در ذهن ما بزرگ تر می کند،باعث می شود ترسناک تر به نظر برسد و حل آن دشوارتر شود؛بنابراین اگرچه تمرکز مانع انکار می شود؛اما با این کار شدت و پیچیدگی عادت خود را تأیید می کنیم و این امر یعنی غلبه بر آن دشوار خواهد بود. تقریباًهمه کسانی که اضافه وزن دارند یک وجه مشترک دارند:همیشه به غذا فکر می کنند! بیشتر برنامه های کاهش وزن در نهایت بی فایده هستند،چون مردم را به تمرکز بر غذا ترغیب می کنند؛این که چه چیزی بخورند،کی بخورند،چگونه بخورند،کجا بخورند و چقدر بخورند.

برای وزن کم کردن باید به غذا بی توجهی کنید؛ باید کمتر به آن فکر کنید. این امر در مورد همه عادت ها صدق می کند. اگر تمام روز به سیگار فکر کنید سیگار نکشیدن برای شما بسیار سخت می شود. اگر مدام به این فکر کنید که چقدر از همسرتان بدتان می آید،وقتی به خانه می رسید به سختی می توانید به او عشق بورزید.انرژی شما همیشه توجه شما را دنبال می کند. اگر توجه شما بر غذا معطوف باشد،انرژی شما صرف آن خواهد شد.

 به قول معروف به آتش دامن نزنید. اگر عادت ها آتش باشند افکار مانند نفت هستند. هر چه نفت بیشتری روی آتش بریزید شعله ورتر می شود؛ هر چه بیشتر در مورد عادت های خود فکر کنید، بزرگ تر می شوند.

من قصد یا تخصص لازم را برای انتقاد از مراکز بازپروری یا روش های درمانی ندارم. مراکز و برنامه های بسیار خوبی در سراسر جهان وجود دارد که به میلیون ها نفر با انواع مختلف اعتیاد کمک می کنند به قول معروف به آتش دامن نزنید. اگر عادت ها آتش باشند افکار مانند نفت هستند. هر چه نفت بیشتری روی آتش بریزید شعله ورتر می شود؛ هر چه بیشتر در مورد عادت های خود فکر کنید، بزرگ تر می شوند.

من قصد یا تخصص لازم را برای انتقاد از مراکز بازپروری یا روش های درمانی ندارم. مراکز و برنامه های بسیار خوبی در سراسر جهان وجود دارد که به میلیون ها نفر با انواع مختلف اعتیاد کمک می کنند؛اما مایلم چیزی به برنامه این مراکز اضافه کنم. بُعدی از درمان که برای رهایی از عادت های منفی ضروری است،این آموزش در خصوص سلامت روانی،رضایت،احساسات مثبت، همچنین الگوهای اعتیاد می باشد.

می توانید بدون این که عادت های خود را انکار کنید،از آن ها رها شوید. این اتفاق زمانی رخ می دهد که

درک کنید چگونه افکار،خود را تقویت می کنند و در ذهن شما به واقعیت تبدیل می شوند؛به علاوه،باید متوجه شوید چگونه می توانید همیشه به شرایط ذهنی خوب و آرامش بخش دسترسی داشته باشید. مراکز بازپروری و متخصصان ترک اعتیاد در این که تأکید می کنند برای ترک عادت، به ویژه عادت های دیرینه،باید عزم خود را جزم کنید حق دارند؛اما نباید هر لحظه و هر روز به تصمیم خود فکر کنید بلکه برای متوقف کردن نیروی مخرب در زندگی کافی است خود را حقیقتاً متعهد کنید.پذیرفتن این که وقتش رسیده عادت خود را ترک کنید نوعی آگاهی درونی است. وقتی این تصمیم شخصی را بگیرید،دیگر عادت بد خود را انکار نمی کنید بلکه در مسیر آزادی فرار می گیرید؛اما تمرکز وسواس گونه بر عادت شما به جای این که به شما کمک کند، آزارتان می دهد.

 

شادی، اراده و درک

مواد لازم برای ترک هر عادتی شادی،اراده و درک است. شادی بستری است که ترک عادت را امکان پذیر می کند. اراده تعهد درونی است که شما را به سوی هدفتان هدایت می کند و درک وسیله ای است که شما را به آن می رساند.

آشنایی با عملکرد روان شناختی به شما اجازه می دهد در مورد هر چیزی،حتی عادتی که برای شما مشکل ساز شده،فکر کنید اما افکار خود را به اندازه ای جدی نگیرید که آزاردهنده باشند. وقتی شاهد افکار خود باشید و غرق آن ها نشوید می توانید در شرایط روحی بد بیشتر قدر داشته های خود را بدانید و بیشتر مراقب خود باشید. شما همچنین می توانید از احساسات منفی خود بهره ببرید و از آن ها به عنوان علائم هشدار دهنده استفاده کنید.این احساسات به شما اخطار می دهند که افکار شما دچار نقص عملکردی شده اند و ممکن است شما به سمت ناراحتی یا عادت های مخرب کشیده شوید. در این صورت به کمک منطق خود متوجه می شوید که عادت های بد چیزی جز افکار منفی که آن ها را به عنوان واقعیت پذیرفته اید نیستند.

فکر کردن یک موهبت است،یک توانایی بی نظیر که در اختیار شماست، اما نباید این عمل یا محتوای افکار خود را بیش از حد جدی بگیرید. برای این که عادت ها نتوانند آسیبی به شما برسانند باید آن ها را هم صرفاً افکاری محسوب کنید که بی جهت به عنوان واقعیت پذیرفته اید. هرگز نباید از افکار خود بترسید.

حالا که با ماهیت بی خطر و خودسرانه افکار آشنا شده اید و می دانید که خود همیشه عمل فکر کردن را انجام می دهید،نباید قربانی افکار خود شوید. مسئله مهم تعیین نوع رابطه خود با افکارتان است. آیا افکار خود را نوعی توانایی در نظر می گیرید که به زندگی شما معنی می دهند یا آن ها را واقعیتی تلقی می کنید که باید از آن ها بترسید و نسبت به آن ها واکنش نشان دهید؟ پاسخ به این پرسش توانایی شما را در ترک عادت های بد به عنوان نیرویی مخرب در زندگی تعیین خواهد کرد. هر چه درک شما از این مسئله بیشتر باشد،ترک عادت های بد نیز آسان تر خواهد بود.

درک بیشتر این موضوع به شما امکان می دهد موانع روان شناختی را که اجازه نمی دهند از طبیعی ترین حالت روحی – یعنی حس رضایت – لذت ببرید ازسرراه بردارید.

 این مقاله مشاوره ای کاری از :

مرکز مشاوره خانواده گروه همراه سعادت آباد 

0/5 (0 Reviews)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
تماس جهت دریافت نوبت