سبک زندگی و موفقیت

مادر و جنسیت فرزند

روشن است که مادر، فرزندان خود را دوست دارد و تلاش می کند تا به بهترین نحو ممکن از آنها مراقبت کند . این عاطفه مثبت و عملکرد مراقبتی همراه با آن، به طور معمول صرف نظر از جنسیت فرزند اتفاق می افتد. اما این حس که مادر بین فرزندانی که جنسیت آنها متفاوت است تبعیض می گذارد شکایتی نسبتا شایع است، موضوعی که تعداد کمی از مادران با آن موافق هستند. از زبان مادران می شنویم که آنها در عشق و توجه و مراقبت از فرزندان خود هیچ تفاوتی قائل نیستند . همین قصه ی عشق و توجه مادرانه از زاویه دید فرزندان به طور متفاوتی نقل می شود. بسیاری از دختران اینگونه احساس می کنند که مادر آنها توجه ویژه ای به برادرانشان دارد. با این حساب کدام قصه معرف واقعیت روابط مادر با فرزندان دختر و پسر است؟ این مقاله به طور خلاصه به پاسخ همین سوال می پردازد و در مورد احساسات پویایی صحبت می کنیم که به طور آگاهانه در ذهن مادر وجود ندارند ، اما در پس پرده حاضرند و با قدرت هرچه تمام تر صحنه گردان نمایش رابطه مادر با فرزندان می شوند. 

 

عوامل فرهنگی و محیطی 

احساسات مادر در مورد جنسیت فرزند او به عوامل متفاوتی بستگی دارد که برخی از آنها در هشیار و برخی دیگر ناهشیارند ، یعنی مادر نسبت به برخی از این عوامل آگاهی دارد اما در مورد بسیاری از آنها ناآگاه است. این احساسات هشیار و ناهشیار بر چگونگی رابطه مادر و فرزندان دختر و پسر اثر می گذارد. در همین ابتدا و پیش از آن که وارد بحث فرایند های درون روانی مادر شویم ، باید بر نقش عوامل فرهنگی و محیطی تاکیدی داشته باشیم . مسلم است که اگر بافت فرهنگی که مادر در آن رشد کرده و زندگی می کند بر یکی از جنسیت ها برتری قائل باشد ، مادر نیز متمایل به این خواهد شد که داشتن آن جنسیت خاص برای فرزند متولد نشده خود آرزو کند. ، آن را نوعی پیروزی برای خود بداند و چه بسا از حمایت های اجتماعی و خانوادگی بیشتری برای مراقبت از فرزند خود برخوردار شود. این چارچوب های فرهنگی می تواند در مواردی تشدید کننده تعارض های درونی مادر و در موارد دیگر، تعدیل کننده ی آن باشند. 

به نظر می رسد که به طور تاریخی و سنتی، بخش نسبتا بزرگی از جامعه ما داشتن فرزند پسر را که انتقال دهنده ی نام خانوادگی و نسل پدر است- نوعی برتری تلقی می نماید. البته نباید خانواده هایی که فرزند دختر را ترجیح می دهند نیز از نظر دور داشته باشیم . در چنین فضای فرهنگی ، مادر بسیار احساس می کند داشتن فرزند دختر دردسر بیشتری دارد ، زیرا مراقبت از فرزندان دختر مشکل تر و به سامان رساندن آنها پرهزینه تر است. بدیهی است که اگر فضای خانوادگی و فرهنگی پیرامون مادر به هر دلیلی این پیام را منتقل نکرده باشد، چالش مادر با اینگونه افکار کمتر خواهد بود و داشتن فرزند دختر هم ضرورتا حس های منفی را ایجاد نخواهد کرد. 

عوامل درون روانی 

بهتریم مسیر برای درک دنیای پیچیده مادر، در نظر گرفتن گذشته و تجربه های او با والدین و بویژه با مادر خودش است . نباید فراموش کنیم که مادر امروز، در جنبه ی دیگری از زندگی ، دختر والدین خود است. پس علاوه بر نقش مادری، نقش قدیمی تری هم دارد که همان دختر بودن است. به همین دلیل احساسات مختلف هشیار و ناهشیار که نسبت به دختر بودن خود داشته است ، تجربه های او و بویژه فراز و نشیب های رابطه با مادر، امروز بر روابط او با فرزندانش اثر می گذارد و معنایی متفاوت به فرزند پسر و دختر می دهد. در این قسمت روشن کردن یک نکته ضروری است. وقتی در مورد آرزوها ، احساسات، نگرش و افکار متفاوت مادر امروز صحبت می کنیم ، فقط به ذهنیتی که در دوران کودکی در مادر حک شده است و تا امروز ادامه دارد ، اشاره می کنیم .

کودکان از آنچه در محیط آنها وجود دارد برداشت های ذهنی می سازند که مخلوطی از واقعیت و تصورات ذهنی است . بنابرایم مهم است که بین آنچه در ذهن دختر کوچک شکل گرفته و آنچه ممکن است در دنیای واقعی اتفاق افتاده یا نیفتاده باشد ، تمایز قائل شویم . اینکه با دقت به جزئیات این تصویرسازی ها ، آرزوهاف ترس ها ، نگرانی ها و تعارضات می پردازیم تنها به این دلیل است که دختر کوچک با همین مجموعه ی روانی بزرگ می شود ، ازدواج می کند و فرزندی به دنیا می آورد . بنابراین وقتی دختر کوچک دیروز تبدیل به مادر امروز می شود ، همچنان با همان تصاویری که از دوران کودکی خود شکل داده است ، دنیای اطراف خود را معنی کرده و با فرزندانش رابطه برقرار می کند . پس تنها راه برای درک کامل احساسات و واکنش های او، شناخت همین برداشت های ذهنی است. 

دختر دار شدن 

 

دخترانی که در رابطه با مادر خود احساس کرده اند چون پسر نیستند محبوب مادر قرار نمی گیرند، نقص دارند یا باعث درد و آزار مادر شده اند، اگر فرزند دختر داشته باشند به آسانی همین احساسات را در او ایجاد می کنند . کنار آمدن با فرزند دختر برای مادرانی که از دختر بودن خود ناراضی بوده اند بسیار سخت تر است. در واقع هر مرحله از رشد دختر برای مادر، یادآور احساسات دردناک و پیچیده ای استکه زمانی با آن دست و پنجه نرم می کرده است. انگار در چنین شرایطی دشواری های هر مرحله چند برابر می شود. زیرا مادر باید حالات درونی خود و مسائل فرزندش را هم زمان کنترل و حل نماید. درست است که مادر هم با فرزند پسر و هم با فرزند دختر به مسائل حل نشده ی دوران کودکی خود بازمی گردد ، اما مسئله ویژه ی “دختر بودن” و احساسات و عواقبی که در روان مادر به دنبال داشته است با فرزند دختر به طور شدیدی فراخوانده می شود. 

پسردار شدن 

مادری که سابقه ای از احساس نارضایتی از دختر بودن و نگرش منفی به جنسیت خود دارد ، با فرزند پسر چه احساساتی را تجربه خواهد کرد؟ زنان بسیاری به روشنی به خاطر می آورند که وقتی دختر کوچکی بوده اند سالها با تصور اینکه پسر باعث برق نگاه مادرشان می شود، اشتیاق او را برمی انگیزد و محبوب است، دست به گریبان بوده اند و ناگریز حس عمیقی از نقص داشتن و کافی نبودن انان را رنج می داده است . در تمام این مدت به صورت هشیار و ناهشیار ، پسر را جنس برتر می دانسته اند و در دل خود این آرزو را می پرورانده اند که مانند پسران، قوی و کامل ، توجه برانگیز و دوست داشتنی باشند . به این دلیل که در تصویر ذهنی خود، در یکی از مسابقه های مهم زندگی به پسر باخته بودند: مسابقه ربودن دل مادر! معمولا این حس حسادت عمیقی را نیز به همراه دارد.

باید توجه داشته باشید که در برخی خانواده ها که دختر ، برادری ندارد ممکن است دقیقا همین احساسات را از طریق پدر تجربه کند. یعنی بخواهد جنسیت پدر را داشته باشد و یک پسر باشد. حال امروز ، آن دختر کوچکی که آرزو داشته پسر باشد، مادر یک پسر می شود. به طور کلی به علت وجود این احساس قدیمی در مادر و به علت این که فرزند پسر ، عشق و وابستگی نخستین خود به مادر را همیشه در دل دارد ، رابطه ی مادر و پسر در بیشتر مواقع مجموعا آرام تر از ارابطه ی مادر و دختر پیش می رود . اما در هر حال چالش هایی نیز دارد. برای کسب اطلاعات بیشتر مقاله” کلیدهای تربیت پسران” را مطالعه کنید.

 

وقتی مادر می خواهد بیش از پسر مردانگی داشته باشد

اگر در این میان حسادت دوران کودکی زن ، با پسر خودش روی کار بیاید، در این رابطه نسبتا آرام ، اختلال ایجاد خواهد شد. در چنین شرایطی این احساس حسادت که به دلیل ماهیت کودکانه ی خود شدت زیادی دارد ، بدون آگاهی مادر در او میل شدیدی به تخریب ظرفیت های رشدی فرزند ایجاد می کند . منظور از ظرفیت های رشدی ، توانایی های مختلفی است که فرزند پسر می تواند طی دوران رشد خود کسب کند: توانایی یادگیری علم ، حرفه، هنر، ورزش و تمام چیزهای مردانه محسوب می شود. مادر ممکن است به دلیل این احساس حسادت ناهشیار ، به رشد این توانمندی ها کمک نکند. هرچه پسر بزرگتر می شود این احتمال وجود دارد که مادر در لایه های عمیق تری از سیستم روانی ، خود را با او مقایسه کرده و مجددا احساس نقص کند. این مسئله معمولا باعث بروز خشم های شدید و رفتارهای قدرت طلبانه در مادر می شود. جنگ قدرت و قوانین فاقد انعطاف و سخت گیرانه ، از عواقب تسلط این الگو هستند . 

انتقال نسل به نسل الگوهای مادری 

 

مادر هم مانند دختر یک زن است و اولین و اصلی ترین زنی است که می تواند و باید به دختر رموز زنانگی را بیاموزد. دختر در مسیر پر فراز و نشیب رشد زنانگی خود ، از وقتی در کودکی می خواهد که مادر موهایش را ببافد تا وقتی که به بلوغ می رسد و دوران قاعدگی او آغاز میشود و پس از آن هنگام ازدواج و ایجاد رابطه زناشویی، حاملگی، زایمان، فرزندپروری، حتی یائسگی و پیری، مکررا به آنچه از مادر خود در ذهن دارد بازمی گردد تا شیوه ی لودن خود را در هر یک از این مراحل پیدا کند. این الگوبرداری عمیق که در هر مرحله از رشد تجدید می شود، خط ارتباطی محکمی را بین مادر و دختر می سازد. به همین علت ، امروزه صحبت از انتقال الگوهای فرزندپروری از یک نسل به نسل دیگر است. یعنی مادر بودن تجربه ای است که ترس ها و تعارض های حداقل سه نسل را در خود دارد، پس آنچه از مادربزرگ به مادر رسیده، به فرزند دختر انتقال داده خواهد شد. اما برای آنکه به دید کامل تری برسیم باید نکات عمده ای را مد نظر داشته باشیم .  

 

کلام آخر 

تنها عاملی که می تواند مانع آسیب رسیدن به کارکرد مادرانه شود، آگاهی از وجود  پویایی ها و نحوه شکل گیری آنهاست. با شناخت بیشتر، مدیریت صحیح این الگو های روانی برای مادران امکان پذیر می شود. خوشبختانه مهارت های فرزندپروری  با بالا رفتن آگاهی بهبود پیدا می کند . امروزه در عصر انفجار اطلاعات ، با جامعه ای که تعداد زنان تحصیل کرده به طور چشمگیر و روزافزونی در حال رشد است ، مادران زیادی می خواهند مسائلی را که خود با آنها درگیر بوده اند به فرزندانشان منتقل نکنند. بنابراین به این مادران توصیه می شود در کنار هر راهکاری از یک مشاور کودک باتجربه هم کمک بگیرند.

0/5 (0 Reviews)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
تماس جهت دریافت نوبت