مقابله با احساس تنهایی
جهان ما در حال کوچک شدن است. یک کلیک ساده روی یکی از دکمه های کامپیوتر به ما این امکان را می دهد تا ارتباطات جدیدی را با افراد غریبه از سراسر جهان که علایق و احساساتشان با ما مشترک است، ایجاد کنیم. با این حال، با وجود این دوره از ارتباط انسانی بی سابقه در جهان ، مردم بیشتری از هر زمان دیگر از تنهایی شدید رنج می برند. بسیاری از ما علی رقم زندگی با همسر یا بودن در رابطه ای که به شخص مقابلمان متعهد هستیم ، از احساس تنهایی رنج می بریم. در حقیقت، زندگی مشترک با کسی که با او نزدیکی داریم اما سایر اشتراکات بینمان کمتر است، اغلب فاصله عاطفی را برجسته تر می کنند و منجر به احساس انزوای شدید می شود. آنچه تنها بودن یا نبودن ما را تعیین می کند، کمیت روابط ما نیست بلکه برداشت ذهنی ما از کیفیت آن هاست ، آن حدی که خودمان را از نظر اجتماعی یا عاطفی منزوی می یابیم.
آسیب های تنهایی
داشتن روابط معنادار برای ایجاد یک زندگی شاد و خودساخته ضروری است، اما تنهایی مزمن می تواند از راه هایی به ما ضربه بزند که آسیب وارده بسیار فراتر از کاهش احساس خوشحالی های ما باشد . علاوه بر درد عاطفی و دلتنگی که تنهایی باعث آن می شود، تنهایی همچنین با افسردگی، افکار و اقدام به خودکشی ، خشونت و اختلالات خواب همراه است . مهم تر از آن ، تنهایی تاثیر نگران کننده ای بر سلامت عمومی ما دارد. عملکرد دستگاه قلبی عروقی ما (منجر به فشار خون بالا، افزایش شاخص توده بدنی و کلسترول بالاتر می شود)، دستگاه غدد درون ریز ما (افزایش هورمون های استرس ) و حتی سیستم ایمنی بدن را تغییر می دهد. یکی دیگر از عواملی که درمان آسیب های روحی-روانی ناشی از تنهایی را ضروری می سازد ، این است که تنهایی مسری است . هنگامی که افراد غیر تنها در تماس نزدیک با افراد تنها قرار می گیرند ، انها نیز تحت تاثیر قرار می گیرند .
زخم های روانشناختی که تنهایی به ما وارد می کند
با توجه به شدت خطری که در اثر تنهایی به سلامت جسمی و روحی ما وارد می شود، باید تمام تلاش خود را بکنیم تا هرچه سریع تر از تاثیر آن فرار کنیم . با این حال، دو عامل به احتمال زیاد باعث می شود که این کار برای ما دشوار باشد . عامل اول ، تنهایی باعث می شود که نسبت به خود و اطرافیان مان بیش از حد انتقادگر باشیم و این باعث می شود که درباره روابط موجود خود قضاوت منفی داشته باشیم که همه این ها بر تعامل ما با دیگران تاثیر می گذارد. عامل دوم، یکی از موذیانه ترین تاثیرات تنهایی این است که ما را به سمت رفتارهایی خودآزارارانه سوق می دهد که از کیفیت و کمیت روابط اجتماعی ما نیز می کاهد. در نتیجه مهارت های ارتباطی و اجتماعی ما ، توانایی ما برای دیدن مسائل مختلف از منظر اشخاص دیگر و توانایی ما در درک احساسات دیگران ضعیف می شود و احتمال دارد در شرایطی که بیشترین نیاز را به آنها داریم ، عملکرد ضعیفی داشته باشند.
چگونه به درمان آسیب های روانی ناشی از تنهایی بپردازیم ؟
راههای زیر برای مقابله با تنهایی توصیه می شود:
1-عینک منفی بینی خود را بردارید .
تنهایی باعث می شود که ما دائما در حال آماده باش باشیم، آماده برای ناامیدی و طرد شدنی که مطمئن هستیم پیش خواهد آمد. در نتیجه ، ما فرصت های ایجاد ارتباطات اجتماعی را از دست می دهیم و به گونه ای رفتار می کنیم که دیگران را از ما دور می کند. برای اینکه این برداشت های تحریف شده را به چالش بکشیم و از عمل کردن به روش های خودتخریب گرانه خودداری کنیم ، باید سه کار انجام دهیم :
برای کسب اطلاعات بیشتر مقاله تله های فکری را مطالعه کنید.
*با بدبینی مبارزه کنید !
تنهایی باعث می شود ذهن ما به محض اینکه درگیر تعاملات اجتماعی می شویم ،دفورا افکار منفی تولید کند . ما به یک مهمانی دعوت می شویم و کاملا ناخواسته صحنه های واضح شرایط خجالت آور ، طرد شدن و ناامیدی به سرمان می افتد . متقاعد می شویم که کسی را در آنجا نخواهیم شناخت . خودمان را تصور می کنیم که تنها کناری ایستاده ایم. و ما پیش بینی می کنیم که هرگونه تلاش برای برقراری ارتباط به طرز فاجعه آمیزی خاتمه خواهد یافت .بهترین راه برای مقابله با ترس ها و بدبینی هایمان ، تجسم هدفمند سناریوهای موفقیتی است که منطقی و واقع بینانه باشند. با تصور کردن نتایج موفقیت آمیز در ذهنمان ، احتمالا در هنگام بروز، چنین فرصت هایی را تشخیص می دهیم و از آنها بهره می گیریم .
*نسبت به دیگران خوش بین باشید!
یکی دیگر از احساسات نادرستی که تنهایی به ما تحمیل می کند این است که ما تمایل داریم بدترین شرایط را در مورد احساسی که دیگران در مورد ما دارند در نظر بگیریم . تنهایی ممکن است این سوال را در ذهن ما ایجاد کند که دوستانمان نسبت به ما چه احساسی دارند، اما ما همیشه باید تردیدهای خود را با یادآوری پیشینه ارتباطی و تجربیات مشترکی که دوستی مان را با گذشت زمان ایجاد کرده و پایدار ساخته است ، متعادل سازیم. انجام این کار به ما اطمینان می دهد که دوستی های ما بسیار پایدارتر از چیزی است که ترس های ناشی از تنهایی مان ممکن است ما را به سوی اعتقاد به آن سوق دهند.
*اقدام کنید !
تنهایی مزمن باعث می شود که خودمان را به عنوان قربانیان منفعل شرایط سخت اطراف خود فرض کنیم و دربرابر تغییر وضعیت انزوای خود در زمینه های اجتماعی ، عاطفی یا صمیمانه احساس ناتوانی کنیم . چنین احساساتی ، هرچقدر هم که قدرتمند باشند ، براساس برداشت هایی بنا شده اند که بیش از حد منفی و بدبینانه هستند . همیشه گام هایی وجود دارند که می توانیم برای بهبود وضعیت خود برداریم . انجام این امر بسیار مهم است زیرا اقدام کردن به هر نوع ، باعث می شود احساس بهتری نسبت به خودمان و همچنین در مورد چشم اندازهایمان پیدا کنیم .
2-رفتارهای خودتخریب گرانه خود را شناسایی کنید .
تنهایی باعث می شود که ما با احتیاط و بدگمانی به مردم نزدیک شویم و مردد بودن ما معمولا برای دیگران واضح و مشخص بوده و باعث می شود آنها از امواج منفی ساطعه از سمت ما دوری کنند. سپس ما احساس خرد شدن می کنیم و نتیجه می گیریم که حق داشتیم از همان ابتدا مشکوک و محتاط باشیم . این واقعیت که اقدامات خود ما یک پیش گویی خود محقق شونده ایجاد کرده اند ، اغلب کاملا از چسم ما دور می مانند. .همان طور که اغلب در زندگی صادق است ، هنگامی که از روی ترس رفتار می کنیم ، خطرهایی را که می خواهیم از آنها جلوگیری کنیم ، به سمت خود جذب می کنیم.
برای تامل بر روی این موضوع که شما ممکن است در نظر دوستان ، همکاران، عزیزانتان ، یا زمانی که در یک ملاقات حاضر می شوید ، یا هر نوع تعامل اجتماعی دیگر چگونه به نظر برسید، زمان بگذارید. سعی کنید حداقل سه رفتار را شناسایی کنید که مردم را از شما دور می کند . حتی اگر آن رفتارها به نظرتان کاملا موجه بیایند ، یا حتی اگر نسبتا جزئی به نظر برسند .
3-دیدگاه فرد مقابل را در نظر بگیرید .
روابط از هر نوع همواره در مورد دادن و گرفتن است؛ اما برای موفقیت آمیز بودن این دادن ، ما باید بتوانیم دیدگاه فرد مقابل را در نظر بگیریم . درک دقیق دیدگاه فرد مقابل که به عنوان پذیرش دیدگاه شناخته می شود، یک عضله ارتباطی مهم است ؛ که این امکان را به ما می دهد تا اولویت ها و انگیزه های آنها را بفهمیم ، رفتارشان را پیش بینی کنیم . این کار توانایی ما را در مذاکره و همکاری موفقیت آمیز ، برنامه ریزی و حل مشکلات ، برقراری ارتباط موثر و دسترسی به شفقت ، نوع دوستی و همدلی مان افزایش می دهد.
4-پیوند عاطفی خود را تقویت کنید .
همدلی شامل خود را جای شخص دیگری قرار دادن است تا بتوانیم به درکی از تجربه عاطفی آنها برسیم و سپس بینشمان را به طور قانع کننده ای به آنها منتقل کنیم . تنها راه برای درک این مسئله که دیگران چه احساسی دارند این است که خودمان را در وضعیت آنها تصور کنیم ، نه فقط برای یک یا دو ثانیه ، بلکه تا زمانی که بتوانیم از قطب نمای عاطفی مان برای اشاره به چگونگی احساس آنها استفاده کنیم . برای انجام دقیق این کار ما باید درک خوبی از چشم انداز عاطفی آنها داشته باشیم .
5-فرصت هایی را برای ارتباط اجتماعی ایجاد کنید .
تنهایی ما را در ایجاد فرصت های جدید برای تعامل اجتماعی و یا بهره گیری از موارد موجود ، بسیار مردد می کند . ما از حضور در رویدادهای اجتماعی (بخصوص آنهایی که چهره های ناآشنای زیادی دارند) احساس ناراحتی می کنیم، از تنها مسافرت کردن متنفر هستیم و تمایلی به ثبت نام در فعالیت ها یا گروه های اجتماعی جدید نداریم زیرا از تنها ظاهر شدن در آنجا می ترسیم . بهترین راه برای غلبه بر احساس آسیب پذیری ، کاهش مردد بودن و جلوگیری از برچسب تنهایی خوردن ، این است که با داشتن هدف بزرگ تری در ذهن در موقعیت ها ظاهر شویم .با داشتن یک برنامه کار اضافی ، ما نه به عنوان فردی که تنهاست، بلکه به عنوان کسی که به سرگرمی اش علاقه مند است ، به اهدافش متعهد است ، یا در مورد کارهای خلاقانه اش جدی است ، شناخته خواهیم شد . داشتن یک هدف بزرگ تر همچنین به کاهش حس ناامنی و کمرویی کمک می کند ، زیرا توجه ما بر روی انجام وظیفه مورد نظر متمرکز است .
برای کمک به دیگران داوطلب شوید .
گزینه دیگر برای ایجاد ارتباطات اجتماعی جدید انجام اقدامات داوطلبانه است .کمک به دیگران احساس تنهایی را کاهش می دهد ، احساس ارزشمندی را افزایش می دهد و باعث می شود احساس کنیم از نظر اجتماعی برای دیگران خواستنی تر هستیم. کمک به دیگران به شادی و رضایت بیشتر از زندگی کمک می کند و همچنین می تواند ترس و تردیدمان را در مورد برقراری ارتباط با افراد جدید کاهش دهد.
چه موقع باید با یک متخصص سلامت روان مشورت کنیم؟
درمان تنهایی با تکنیک هایی که در این مقاله بیان شد می تواند به تسکین رنج عاطفی ناشی از تنهایی کمک کند ، تصورات و رفتارهایی را که تلاش های ما برای تعمیق و گسترش ارتباطات عاطفی و اجتماعی مان را تخریب می کند اصلاح کند و فرصت های جدیدی را برای تعاملات اجتماعی فراهم کند . با این حال ، اگر درد عاطفی شما آنقدر زیاد است که افکاری در مورد آسیب زدن به خودتان یا دیگران دارید، یا اگر خود را در حال فکر کردن به اینکه چه اتفاقی می افتاد اگر شما دیگر نبودید یافتید، باید فورا به دنبال کمک گرفتن از یک متخصص سلامت روان باشید . همین طور اگر تا به حال افکاری درباره آسیب زدن به خودتان نداشته اید ، اما با این وجود برای استفاده از روش های درمانی اولیه بیش از حد احساس ناامیدی یا دلسردی می کنید، یا اگر سعی در انجام این کار کرده اید اما موفق نبوده اید ، یک درمانگر باتجربه مطمئنا در ارزیابی عواملی که ممکن است شما را دچار مشکل کرده باشند ، به شما کمک میکند.