مهارت نه گفتن
خیلی از افراد نمی توانند در موقعیتهایی که شرایط ایجاب میکند نه بگویند. مهارت نه گفتن جز مهارتهای مهم ارتباطی است که لازم است از دوران کودکی آموزش داده شود. گاهی ممکن است به دلیل ترس از ناراحتی یا از دست دادن فرد مقابل نتوانیم نه بگوییم. این شیوه رفتار به مرور زمان منجر به مشکلاتی در زندگی روزمره و روابط بین فردی میشود و عواقب خاص خودش را دارد. به همین علت یادگیری مهارت نگفتن بسیار اهمیت دارد.
مهارت نه گفتن
هر انسانی طبیعتاً دوست دارد همیشه دیگران را از خود راضی نگه دارد و به همین دلیل رد کردن خواستههای آنها کار آسانی نیست. این مسئله سبب میشود که بدون آنکه نیازهای خود را در نظر بگیرد همیشه خواستههای دیگران را در اولویت قرار دهد. گاهی ممکن است تصور کنید که نه گفتن شما به فرد مقابل نشان از خودخواهی و غرورتان است و یا ممکن است فرد مقابل برای همیشه شما را کنار بگذارد در حالی که نه گفتن خود یک مهارت ارتباطی است. هرچند راضی کردن دیگران از خواستههای غریزی انسان است اما بهتر است بدانید که همه ما انرژی و زمان محدودی داریم و نمیتوانیم آن را صرفاً در اختیار اطرافیانمان قرار دهیم.
گاهی اوقات خواستههای دیگران از وقت و انرژی ما خارج است و برآورده کردن آنها میتواند برای مان عواقب جانی یا مالی داشته باشد. اینجاست که اصطلاح باجگیری عاطفی مطرح میشود یعنی کسانی که حاضرند در برابر دیگران همه جوره احساس مسئولیت کنند و از خواستههایشان به خاطر آنها بگذرند و در این زمینه ممکن است مورد سوء استفاده احساسی یا مالی یا عاطفی واقع شوند. این را بدانید که پاسخ مثبت شما به دیگران یعنی احساس تعهد و وظیفه در برابر آنها که خود اضطراب ایجاد میکند. این اضطراب میتواند فکر و روان شما را درگیر کند و شما را از کارهای مهمتان باز دارد.
چرا نمیتوانم نه بگویم؟
ناتوانی در نه گفتن یعنی اینکه فرد اعتماد به نفس و ارزشمندی پایینی دارد که آن را در رضایت و تایید همیشگی دیگران میبیند. این افراد سعی میکنند کارهای دیگران را هر طور شده انجام دهند تا آنها از او راضی باشند چرا که دیگران را حامی و پشتیبان خود میبینند. گاهی یکی از دلایل ناتوانی در نه گفتن میتواند به دلیل طرحواره ایثار و اطاعت باشد. سبکهای فرزند پروری والدین هم میتواند در نه گفتن تاثیرگذار باشد.
والدین سختگیر
این نوع والدین انتظارات غیر واقع بینانه که متناسب با توان کودک نیست از او دارند. آنها ممکن است فرزندشان را به خاطر کوچکترین اشتباهی تنبیه و مجازات کنند. علاوه بر این قوانین سفت و سختی هم در خانه اعمال میکنند که در صورت عدم رعایت آنها فرزند مورد شماتت و سرزنش قرار میگیرد. این نوع کودکان معمولاً مورد بیاحترامی و بیمهری والدینشان هستند و به خاطر اینکه توجه آنها را به دست بیاورند مجبورند که هر کاری بکنند. اگر آنها طبق نیازهای والدین رفتار میکردند پاداش دریافت میکردند و در غیر این صورت تنبیه میشدند. آنها فهمیدند که توجه والدین را فقط در صورت راضی کردن میتوانند داشته باشند. به نوعی توجه مثبت بی قید و شرط که اساس نظریه راجرز بود در این نوع سبک فرزندپروری وجود ندارد. این کودکان وقتی هم که بزرگ میشوند یاد میگیرند که برای راضی کردن دیگران پا روی خواستههای خود بگذارند.
والدینی که مشکلات زیادی دارند
اگر کودکی متوجه شود که والدینش مشکلات زیادی دارند مثل اقتصادی یا فشارهای مالی و یا حتی دچار بیماریهای سخت جسمانی و روانی هستند همیشه سعی میکنند که خواستههای آنها را برطرف کنند تا باری از دوش مشکلاتشان بردارند. این مسئله باعث میشود تا کودک تصور کند برای اینکه رضایت دیگران را به دست بیاورد باید مشغلهها و دغدغههای آنها را مانند خود بداند و برای رفعشان همه جوره بکوشد. هرچند کمک به دیگران رفتاری پسندیده و اخلاقی است اما نه به ازای زیر پا گذاشتن اولویتها و کارهای مهم خود.
الگوبرداری از والدین
یکی از عواملی که میتواند در عدم مهارت نه گفتن تاثیرگذار باشد تقلید از رفتارهای والدین است. برخی از والدین همیشه کودکانشان را تشویق میکردند که به خاطر دیگران خواستههای خود را نادیده بگیرد و حتی خودشان هم چنین رفتارهایی انجام میدادند. مثلاً اگر برای یک روز تعطیلی خود برنامه تفریحی چیده بودند و فردی میخواست همان روز به مهمانی خانهشان بیاید، برنامه را به خاطر او کنسل میکردند. کودکان در این خانوادهها یاد گرفتند که همیشه دیگران و نیازهایشان بر آنها ارجح است.
والدینی که اعتماد به نفس کم دارند
والدینی که اعتماد به نفس کافی ندارند کودکشان را تحت فشار میگذارند تا مبادا در جمعها و مهمانیها رفتاری ناخواسته از او سر بزند و آبرویی را از آنها ببرد. آنها حتی اجازه کودکی و بازی کردن هم به فرزند خود نمیدهند. والدین در چنین شرایطی برای اینکه ظاهر خودشان را حفظ کنند کودکشان را اجبار میکنند تا حتی رفتارهایی بزرگتر از سن خود انجام دهند. کودک هم یاد میگیرد تا در بزرگسالی همیشه باید مراقب آبرو و ظاهر خود باشد تا مبادا دیگران فکر بدی در مورد او کنند.
آسیبهای ناتوانی در نه گفتن
مهمترین آسیبهایی که عدم مهارت نه گفتن میتواند داشته باشد شامل موارد زیر است:
داشتن رابطه ناسالم و آسیب زا
افرادی که مهارت نه گفتن ندارند ممکن است درگیر رابطههایی شوند که به رغم آسیب زا بودن مجبور به حفظ آن شوند چرا که به فرد مقابل وابستگی پیدا کردند. این افراد در روابط عاطفی با اینکه میدانند فرد مقابل مناسبشان نیست و رفتارهای اشتباه زیادی انجام میدهد و حتی مورد سوء استفاده واقع شدهاند اما باز هم سعی میکنند رضایت او را به دست آورند و نمیتوانند از او جدا شوند. روابط ناسالم میتواند به تدریج روح انسان را تخریب کند و انرژی زیادی از او بگیرد. این نوع روابط هر چقدر که بیشتر ادامه پیدا میکند جدا شدن هم سختتر میشود. برای اینکه شما بتوانید از این روابط سمی فاصله بگیرید لازم است اعتماد به نفس خود را بالا ببرید و با کمک یک روانشناس مهارتهای ارتباطی را بیاموزید.
اختلالات روانی
اضطراب، استرس، حملات پانیک و افسردگی میتواند نتیجه عدم توانایی در مهارت نه گفتن باشد. اگر احساس ارزشمندی و عزت نفس پایینی داشته باشید و همیشه بخواهید رضایت دیگران را به دست بیاورید چنانچه برخی اوقات موفق نشوید حالتان بد میشود و سرخورده و ناراحت میشوید. در این مواقع است که شما خودتان و اهداف و آرزوهایتان را فراموش کردهاید و فقط استرس رضایت دیگران را دارید. برآورده کردن همیشگی خواستههای دیگران میتواند به مرور زمان فرسودگی هم به همراه داشته باشد.
چگونه نه بگوییم؟
مهمترین روشهایی که میتوانید با استفاده از آنها به طور صحیح و با حفظ احترام نه بگویید شامل موارد زیر است:
خجالت نکشید که از کلمه نه استفاده میکنید. سعی کنید آنقدر آن را تکرار کنید تا احساسات منفی بابت آن در شما ایجاد نشود.
حین نه گفتن سعی کنید که از بهانه و توجیه آوردن تا حد امکان خودداری کنید تا فرد مقابل گمان نکند که میخواهید او را سر کار بگذارید بلکه سعی کنید به طور مستقیم و شفاف نه بگویید.
موقع نه گفتن سعی کنید لبخندی به لب داشته باشید تا این بار منفی نه گفتن به مخاطب شما منتقل نشود.
این را بدانید که قرار نیست همیشه همرنگ جماعت باشید شاید دوستان شما بعد از کلاس بخواهند به سینما بروند اما شما کار مهمتری برای انجام دادن داشته باشید.
به پیامدهای عدم نه گفتن خود بیندیشید که میتواند چقدر شما را از اهدافتان دور کند و حتی در مواردی باعث ضرر شود.
یک پیشنهاد جایگزین داشته باشید مثلاً اگر فردی از شما میخواهد برایش کاری انجام دهید اما برای شما مقدور نیست میتوانید راههای دیگری را به او پیشنهاد کنید.
بدانید که همه نمیتوانند از شما راضی باشند پس اعتماد به نفس خود را حفظ کنید و به خواستههای خودتان احترام بگذارید.
کلام پایانی
مهارتهای ارتباطی مختلفی وجود دارند که میتوانند به پیشرفت شما در روابط بین فردی کمک کنند. عدم آگاهی از این مهارتها قطعاً مداخلاتی در زندگی و روابط بین فردی شما ایجاد میکند و به مرور میتواند روح و روانتان را فرسوده کند. در این زمینه توصیه میشود از یک مشاور و روانشناس با تجربه کمک بگیرید.