همسرتان را از والدینتان جدا کنید
همسرتان را از والدینتان جدا کنید
به احتمال زیاد این تجربه را داشته اید که برای اولین بار کسی را ملاقات کنید و بی جهت جذب او شوید یا از او بدتان بیاید. ممکن است او طوری لبخند بزند که شما را به یاد کسی در گذشته تان بیندازد. یا لهجه اش یادآور کسی برای شما باشد. شاید به شیوه ای چشم هایش را حرکت دهد یا موهایش را شانه بزند، یا حالتی که به طور دقیق نمی توانید به آن اشاره کنید، که احساس می کنید به شدت برای شما آشنا است. اگر چه شباهت واقعی ممکن است جزیی باشد، چه بسا احساسات شما آن قدر شدید باشد که متوجه شوید طوری به این شخص جدید واکنش نشان می دهید که انگار یکی ار آشنایان قدیم است. شما درباره ی او فرضیه سازی هایی می کنید که ممکن است هیچ اساسی در واقعیت نداشته باشد. شما استنباط هایی می کنید که ممکن است به هیچ وجه ارتباطی با او نداشته باشد.
تاریخچه
هری استاک سالیوان (1953) برای توصیف فرایند واکنش نشان دادن به فردی جدید به گونه ای که انگار فردی از گذشته ی خودتان است، از اصطلاح تحریف جابه جایی استفاده کرد.به عبارت دیگر، شما مجموعه ای از مفروضات و استنباط ها را به شخصی تحمیل می کنید که در واقع متعلق به فردی دیگر است. هرچه احساسات و واکنش هایتان شدیدترباشد، احتمال بیشتری وجود دارد شخصی که در واقع به او پاسخ می دهید، پدر یا مادرتان باشد.
پیشینه ی نظریه
تحریف جابه جایی را می توان در ارتباطات صمیمانه و هم در مورد غریبه ها به کار برد. شما می توانید طوری با همسرتان رفتار کنید که انگار والد شما یا فردی دیگر از گذشته تان است. به عنوان مثال، به خودتان می گویید: ( پیشنهاد کمک نمی دهد؛ لابد اهمیتی به من نمی دهد.) یا ( به من بی محلی می کند، بی شک از من دلسرد شده)، ( قیافه ی آدم های پرتوقع را به خودش گرفته. چرا هیچ وقت احساس رضایت نمی کند؟ ) یا می گویید: ( جوابم را نمی دهد. چرا می خواهد به من بی احترامی کند؟ ) وقتی فرضیه هایی که درباره ی همسرتان دارید براساس تجربه هایی از ارتباط شما با والدینتان باشد، ممکن است پیامدهای فاجعه باری به دنبال داشته باشد.
درک تداعی بین همسرتان و والدینتان برای نقض تأثیراین ارتباط کافی نیست. تنها زمانی می توانید در ذهنتان دو نفر را از هم جدا کنید که از واکنش نشان دادن به همسرتان به گونه ای که انگار یکی از والدینتان است، دست بردارید.
مقاله « مشاوره ازدواج » هم شاید برای شما جذاب باشد!!
شرایطی که تحریف جابه جایی را تحریک می کند
ارتباط ها یا موقعیت های پراسترس و اضطراب آور، احتمال تحریف جابه جایی را افزایش می دهند. وقتی سطح استرس افزایش یابد، احساس آسیب پذیری شما نیز شدت می یابد. انگار تمام آسیبی که در کودکی دیده اید آماده است تا با جزیی ترین تحریک برانگیخته شود. در نتیجه، درک مسایل به شکل عینی خیلی دشوارتر می شود. هر رفتاری حتی به شکل جزیی که شما را به یاد فردی بیندازد که مسؤول آزار شما بوده است، می تواند مجموعه ای کامل از واکنش های همراه آن را دوباره تحریک کند. موقعیت هایی که شامل اختلاف و تعارض نیازها است، احتمال تحریف جابه جایی را افزایش می دهد. وقتی می ترسید نیازهایتان برطرف نشوند یا وقتی نیازهایتان بی اهمیت جلوه داده می شوند، اضطراب شما افزایش می یابد. جون و همسرش فرانک دو سال بود برسر این موضوع که چقدر زمان صرف با هم بودن کنند، کشمکش داشتند. جون در قیاس با فرانک همیشه به نحوی می خواست زمان بیشتری با هم باشند و فرانک همیشه از اینکه کارش خیلی جذاب و وقت گیر است، کمی احساس گناه می کرد. برای فرانک مشخص بود که جون و پدر سلطه جویش دو فرد به کل مجزا هستند، اما به تازگی که فرانک به شدت مشغول انجام طرحی بزرگ در محل کارش بود و خیلی در کنار جون نبود، جون احساس یاس و ناراحتی می کرد. وقتی جون اظهار داشت که خیلی فرانک را نمی بیند و اینکه دلش برای او تنگ می شود، اضطراب فرانک درباره ی کار، مورد تحریف جابه جایی را تحریک کرد و او با همان احساس ترس، گناه و کناره گیری به جون واکنش نشان داد که در تعاملش با پدرش داشت.
برگرفته از کتاب مهارت های زندگی زناشویی
مرکز مشاوره گروه همراه سعادت آباد