سبک زندگی و موفقیت

ویژگی های شخصیت سالم

شخصیت سالم مجموعه خصوصیات رفتاری دارد که می توانند بر محیط اطراف و دیگران تاثیرگذار باشند. برای آشنایی با خصوصیات انسان سالم ادامه مقاله را از دست ندهید.

ویژگی های شخصیت سالم

شخصیت سالم می تواند با دیگران ارتباط داشته باشد و همدلی کند. برخی از خصوصیات یک فرد سالم شامل موارد زیر هستند:

1-انضباط شخصی یا کنترل خود

یکی از ویژگی های شخصیت سالم این است که فرد نه به دلیل فشار بیرونی بلکه به دلیل متعهد بودن به انتخاب خود حاضر باشد محدودیتی را بپذیرد. انسان توانایی این را دارد که قوی ترین کشش ها و تمایلات غریزی خود را آگاهانه کنترل کند، یا به تعویق بیاندازد و یا در چارچوب خاصی محدود کند . اگر این محدودسازی از بیرون صورت بگیرد ، یعنی جامعه ، قانون،یا عرف آن را به فرد تحمیل کند و فرد چاره ای جز تبعیت از این محدودیت نداشته باشد ،نمی توان این محدودیت را انضباط شخصی یا خود کنترلی نامید .اما اگر فرد ، آگاهانه و به دلیل هدفی بزرگ تر ، خواسته و میلی کوچک تر را مهار کند ،انضباط شخصی گفته می شود. اینکه فرد نه به دلیل فشار بیرونی بلکه به دلیل متعهد بودن به انتخاب خود حاضر باشد محدودیتی را بپذیرد ، یکی از ویژگی های شخصیت سالم است . سحرخیزی، پشتکار، وقت شناسی، مقید بودن،ورزش منظم نمونه هایی از انضباط شخصی هستند.

2-از خودگذشتگی

یکی از ویژگی های شخصیت سالم این است که در حیطه هایی از زندگی ، انتخاب های او ، نه بر مبنای نفع خود که بر مبنای نفع دیگران صورت گیرد . طبعا کسی که چنین انتخابی در زندگی دارد، از نفع دیگران و از خودگذشتگی خود لذت می برد و آرامش پیدا می کند. رسیدن به چنین قابلیت و استعدادی که از منافع دیگران رضایت خاطر و لذت کسب کنیم ، یکی از ویژگی های شخصیت سالم است.

3-خودشکوفایی یا خلاقیت

خلاقیت یعنی آفریدن چیزی که قبلا و توسط فرد دیگری ساخته نشده باشد. انسان می تواند طرح هایی در ذهن خود بسازد که تاکنون مشابهی برای آن را ندیده و نشنیده باشند. آن ها می توانند با جا به جا کردن اجزای پدیده ها، ادغام پدیده های مختلف، بزرگ و کوچک کردن اجزای آن ها و معکوس کردن روند معمول انجام کار ، طرح جدید و محصول تازه ای خلق کنند. از آنجا که خلاقیت یک ویژگی انسانی است، شکوفا کردن این استعداد درونی یکی از ویژگی های ضروری ، شخصیت سالم است. لازم نیست این خلاقیت حتما به صورت تولید یک کالای جدید یا خلق یک اثر هنری خود را نشان بدهد . ابداع یک غذای جدید،چیدن دکوراسیون متفاوت و طراحی خلاق برنامه روزانه زندگی نمونه های ساده ای از خلاقیت هستند.گرچه استعداد خلاقیت در برخی افراد بیشتر از افراد دیگر می باشد اما هیچ کس فاقد این استعداد نیست .

هر کس به قدر استعدادی که در آفرینندگی دارد ، لازم است این استعداد را به کار گیرد. کارهای روزانه خود را در طی هفته مرور کنید. ببینید در چه کارهایی صاحب سبک هستید و چه کارهایی را از دیگران آموخته اید و کاملا آن ها را تقلید می کنید. سعی کنید هر هفته در یکی از کارهایتان بازنگری کنید و آن را به سبک جدیدی انجام دهید . ممکن است شیوه قبلی انجام آن کار ساده تر و مقرون به صرفه تر باشد . لازم نیست حتما سبک جدید شما بهتر از سبک های معمول باشد ، مهم این است که شما آفرینندگی خود را تمرین بدهید. زمانی فرا خواهد رسید که در زمینه ای سبک شما بهتر از سبک دیگران باشد .

4-یادگیری مداوم

برخی از مردم، تنها به عنوان یک وظیفه اجتماعی ، یا برای به دست آوردن شغل ، مدتی را صرف یادگیری ئانش یا مهارتی خاص می کنند و پس از آن ، دست از یادگیری فعال برمی دارند. البته ما هر روز در زندگی چیزهایی می آموزیم ، اما وقتی از یادگیری فعال صحبت می کنیم ، منظورمان این است که خودمان ، به طور عمدی و انتخاب شده ، یک مسیر آموزشی را طی کنیم . یک شخصیت سالم همیشه در حال یادگیری فعال است . شرکت فعال در سخنرانی های فلسفی یا اجتماعی، شرکت در کلاس ها و دوره های آموزشی ، داشتن یک سیر مطالعاتی منظم و هدف دار و حضور در سمینارها و کنفرانس های علمی نمونه هایی از برنامه های آموزشی فعال و مداوم هستند . برنامه هفتگی خود را مرور کنید و ببینید آیا در طول هفته ، به طور منظم ، برنامه ی فعالی را برای ارتقا دانش و یادگیری خود دارید.

یکی از راه های یادگیری مداوم طرح سوال است . سوال در ذهن فضای خالی ایجاد می کند که اطلاعات را از محیط به سمت خود می کشد . ذهنی که سوالی در خود ندارد نسبت به اطلاعات بی تفاوت است . ممکن است کتابی را بخواند ، فیلمی را تماشا کند یا به سخنرانی ای گوش کند ولی در آن چیز تکان دهنده ای نیابد . در حالی که برای کسی که جستجوگرانه به همان کتاب، فیلم، سخنرانی توجه نشان می دهد ، انبوهی از اطلاعات عمیق و تاثیرگذار وجود دارد. می توانید در ابتدای هر هفته سوالی برای خود طرح کنید و در طول هفته همچون یک کاراگاه یا مکتشف در جستجوی پاسخ سوال خود باشید .

شیوه تفکر در کسی که شخصیت سالمی دارد چگونه است ؟

ما در تمام ساعات بیداری در حال فکر کردن هستیم . فکر کردن در واقع یک گفت و گوی درونی است.گرچه ما خاموشیم اما در درون خود در حال مذاکره و گفتگو هستیم . ما چنان در افکارمان غرق هستیم که کمتر به چگونگی فکر کردنمان ، فکر می کنیم . شیوه فکر کردن ما بر احساسات و رفتارهای مان موثر است . برخی از شیوه های فکر کردن ، حال ما را بد می کند ، این شیوه ها مغایر با برخورداری از شخصیت سالم هستند . ما به این شیوه های تفکر ، افکار ناکارامد می گوییم. در زیر به برخی از افکار ناکارامد اشاره می کنیم :

تعمیم دادن مفرط

استفاده افراطی از عبارت های تعمیمی مثل همیشه، همه، همه جا، هیچ وقت ، هیچ کس ، هیچ جا باعث می شود که احساسات ما نسبت به موقعیتی که در آن قرار داریم اغراق آمیز و غیرقابل کنترل شوند.
عبارت های زیر نمونه هایی از تعمیم دادن مفرط هستند:
*هیچ کس مرا دوست ندارد.
*همه ی مردم فقط به فکر منافع خود هستند.
*همه به دنبال فرصتی هستندکه از آدم سوءاسفاده کنند.
*هیچ وقت سعی نکردی مرا بفهمی ، تو همیشه به خودت فکر می کنی .

چنین عبارت هایی نشان دهنده تحریف واقعیت هستند و واقع بینی از ویژگی های بارز شخصیت های سالم هستند. برای مطالعه بیشتر در مورد تله های فکری کلیک کنید.

برچسب زدن

وقتی فردی را با یک صفت مثلا سوءاستفاده گر یا چاپلوس توصیف می کنیم ، تنها با یک بخش از این فرد ارتباط برقرار کرده ایم و طبیعی ترین واکنش ما در برابر این بخش خشم یا تنفر است . وقتی یک واقعه را بدبیاری، بدبختی یا کم شانسی نام می گذاریم ، در مقابل آن تنها می توانیم احساس ناامیدی و یاس داشته باشیم . ما در واقع با برچسب زنی خودمان را در تله می اندازیم و ابتکار عمل و توانمندی خودمان را محدود می کنیم . برای مدتی افکارتان را بنویسید . بعد از چند روز ، برگردید و دفتر خاطرات خود را بخوانید . افکارتان را مرور کنید و ببینید چقدر به برچسب زنی پرداخته اید . در هنگام نوشتن خودسانسوری نکنید . یعنی سعی نکنید اول افکارتان را اصلاح کنید و بعد آن ها را روی کاغذ بیاورید . ما برای اصلاح عمیق خود نیاز داریم ابتدا خودمان را به دقت مشاهده کنیم . قبل از اینکه به تغییر دادن افکار اقدام کنیم ، لازم است افکار را به وضوح ببینیم و تاثیرشان را بر روحیه و احساساتمان درک کنیم .

ذهن خوانی

تصور اینکه من به دلیل هوش، فراست ، زیرکی و تجربه زیادی که دارم ، می توان ذهن مردم را بخوانم و از مقاصد و نیات آن ها آگاه شوم یکی از باورهای ناکارامد است . کسانی که تصور می کنند متوجه منظورهای پنهانی و ناگفته های دیگران می شوند اغلب به آن ها احساس بدی پیدا می کنند .

کیفیت روابط بین فردی در کسی که شخصیت سالمی دارد چگونه است؟

هفت عادت سازنده در روابط بین فردی افراد با شخصیت سالم حاکم است :
*حمایت کردن
*تشویق کردن
*گوش کردن
*پذیرش
*اعتماد کردن
*احترام گذاشتن
*در مورد اختلاف نظرها مذاکره کردن

همچنین هفت عادت مخرب وجود دارد که روابط را خصومت آمیز می سازد و افراد دارای شخصیت سالم آن ها را در روابط خود کاهش می دهند.

انتقاد کردن، سرزنش کردن، گله و شکایت کردن، نق زدن، تهدید کردن، تنبیه کردن رشوه یا پاداش دادن برای کنترل دیگران.
برای آنکه بدانیم چقدر شخصیتمان به شخصیت سالم نزدیک است می توانیم فهرست عادات را در دو کارت همراه مان داشته باشیم و در طول روز ، در روابط ، گفت و گو ها و ملاقات هایمان ، رفتارمان را بازبینی کنیم و جلوی هر یک از رفتارهایی که انجام می دهیم ، علامت بگذاریم .

برخی افراد در روابط، مبهم و دو پهلو رفتار می کنند. مثلا کلمات بسیار مودبانه ای را به کار می برند و در محتوای کلامشان هرگونه خشم و دلخوری را انکار می کنند ، ولی تن و صدا و لحن صحبتشان دقیقا نشان دهنده ی خشم ، رنجش و دلخوری است . دوگانگی آن ها مخاطبشان را در وضعیت سردرگمی نگه می دارد . شخصیت سالم ، ارزش ها و اولویت های مشخصی دارد. روشن بودن ارزش ها و اولویت ها کمک می کند که او در انتخاب ها دچار سردرگمی و دودلی نباشد . در نتیجه ، در مقابل وقایع ، واکنش چنین فردی روشن و واضح است و افرادی که با او سر و کار دارند نیز سردرگم نیستند
و تکلیفشان روشن است .

در طول هفته مواردی را که در روابطتان سوءتفاهم بروز کرده است را یادداشت کنید. منظور از
سوءتفاهم این است که دیگران منظور شما را درست دریافت نکرده اند. شما منظور دیگری داشته اید و آن ها چیز دیگری فهمیده اند و شما با تعجب گفته اید : من اصلا چنین منظوری نداشته ام. مثل یک پژوهشگر کنجکاو ، اجزاء این ارتباط را تحلیل کنید . کلماتتان، لحن کلامتان و ژست و حالت چهره یا بدنتان را . از خودتان بپرسید : هدف من از این حرف چه بوده است؟ پیش از این که این حرف را بزنم چه افکاری در ذهنم داشتم ؟ ارزیابی خود، تمرین هایی هستند که ما را به سمت سلامتی شخصیت پیش می برند.

شخصیت سالم چگونه شغل خود را انتخاب می کند؟

 

در کشور ما اصطلاح رایجی وجود دارد که مردم در مورد فعالیت شغلی خود به کار می برند :
برای یک لقمه نان جان می کنم .شخصیت سالم برای یک لقمه نان جان نمی کند. او شغلی را انتخاب می کند که آن را با شور و شوق انجام دهد و از آن رضایت روانی پیدا کند . کسب و کار ما تنها، راه معاش و پول درآوردن نیست ،بلکه کسب و کار مسیری است برای ارتباط با دیگران ، روشی اسا برای کسب هویت ، قالبی است برای خلاقیت و آفرینندگی و جایگاهی است برای خدمت . افراد زیادی در جستجو ثروت کار می کنند ، آن ها امیدوارند کار و شغلشان منجر به ثروتمند شدنشان بشود و آنگاه دست از کار بکشند. افرادی که از کارشان لذت میبرند، نیاز بسیار کمتری به تشریفات و تجمل دارند آنها با مخارج کمتری از زندگی لذت میبرند .

کلام پایانی

در مقاله امروز با ویژگی های یک شخصیت سالم آشنا شدید. حقیقت این است که خیلی از ما در دوران کودکی تجربه های ناخوشایندی داشته ایم که در روان ما تاثیر گذاشته و سبب رفتارهای ناسازگار شده است. بنابراین داشتن شخصیت سالم نیاز به آموزش و مشاوره دارد.

0/5 (0 Reviews)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
تماس جهت دریافت نوبت