چطور بهانه ها را رها کنیم و تغییر کنیم ؟
آیا می توانم تغییرات هیجان انگیزی در زندگی ام به وجود بیاورم؟ آیا ممکن است بتوانم افکار و رفتارهای توام با خود-ویرانی را که از وقتی که به یاد دارم با من همراه بوده اند عوض کنم؟ در شرایطی که راه و روش دیگری را نمی شناسم تا به آن فکر یا عمل کنم، آیا می توانم با یک چرخش عمده و اساسی عقایدم را تغییر دهم؟ این مقاله برای پاسخ به چنین سوالاتی نوشته شده است. بله راهی در دسترس شما قرار دارد . شما می توانید افکار ناخواسته اما دیرپای تان را که خود را با آنها می شناسید به کنار بگذارید.
فهرست بهانه های شما
مهم ترین بهانه هایی که شما را از رسیدن به اهدافتان باز می دارد:
1-مشکل خواهد بود
در حالی که ممکن است این دلیل قابل قبول به نظر بیاید، اما کاملا روشن استکه بهانه ای است که به قصد دلسرد کردن شما طراحی شده است. اگر درباره مشکلی که آن را تجربه می کنید با خود صداقت داشته باشید، مثلا اعتیاد، چاقی مفرط، افسردگی، خجالت، اعتماد به نفس پایین، تنهایی و یا هر موضوع دیگر، درمی یابید که ادامه آن رنج بیهوده است. اگر قرار است در هر صورت تحمل چیزی دشوار باشد، چرا رنج مفید را انتخاب نمی کنید؟ علاوه بر آن، شما شاهد بی چون و چرایی در اختیار ندارید که نشان دهد آنچه می خواهید تغییر دهید قرار است در عمل چالش انگیز باشد. احتمال دارد تغییر طرز فکر برایتان سهل و ساده باشد و نه دشوار .
2-ممکن است خطرناک باشد
باز ممکن است این یکی هم دلیل خوبی به نظر برسد، اما اگر شما باور دارید که این کار خطرناک تر از آن است که آن را بپذیرید و یا توانایی مقابله با آن را داشته باشید، این بهانه برای اقدام نکردن بهانه ضعیفی است. آنچه که چون و چرا ندارد این است که شما می توانید با انتخاب باوری نو به نقطه ضعف چنین عملکردی پی ببرید. شما هرگز نمی توانید مطمئن باشید چیزی 100 درصد عاری از خطر است. سکوت و فرو خوردن احساسات از ترس کیفر یا انتقاد در واقع می تواند به مراتب مخاطره آمیزتر باشد. ترس از قبول خطر، به سادگی شما را از هر نوع جنبش و فعالیتی محروم می سازد. وقتی خود را قانع می کنید که این وظیفه شماست که خود را از خطر دور نگه دارید، می توانید به راحتی به عادت های آشنای خود ادامه دهید.
3-خیلی طول می کشد
اگر واقعا خیال بهبود زندگی تان را دارید پس اهمیتی ندارد که این هدف چه مدت به درازا می کشد.
4-باعث کشمکش خانوادگی می شود
شما متعلق به اقوام درجه یک خود نیستید. شما عضوی از خانواده بشری هستید. شما مالک فرزندان خود نیستید، همان گونه که جزو مایملک والدین خود نیستید. شما ناچار نیستید آرزوهای آنها یا سرنوشتی را که از جانب اعضای خانواده به شما دیکته می شود دنبال کنید . بسیار مهم است که آگاهانه بدانید شما به دنیا آمده اید تا نوای خود را خلق کنید و نباید تا زمانی که این نوا در درون شما جاری است بمیرید. این موضوع می تواند منجر به بروز هیجانات خانوادگی و فامیلی شود اما این فقط نوعی بهانه است تا مسیری را که باید دنبال نکنید.
5-لیاقتش را ندارم
نداشتن خودباوری عامل عمده و اصلی بهانه “لیاقتش را ندارم است. جملاتی از قبیل “انگار هیچ چیز به نفع من نیست”، “سعی ام را می کنم اما هیچ چیز عایدم نمی شود … حتما لیاقتش را ندار.” یا اینکه ” دیگران می توانند پیشرفت کنند ولی فکر می کنم من آنقدرها خوب نیستم که موفق شوم.” این بهانه ها از باور شما مبنی بر صحت بی ارزش دانستن خودتان ناشی می شود .شما استحقاق همه آن چیزهایی را که این دنیای باشکوه به شما تقدیم می کند دارید، درست به قدر دیگران .
6-طبیعت من این طور نیست
این جمله شبیه این مفهوم را در خود دارد: “من همیشه این طور بوده ام … چاره ندارم.” ، “این جزو خصوصیات فردی من است. هیچ وقت نتوانستم طور دیگری فکر کنم .و “بله، این طبیعت من است و باید آن را قبول کنم.” تحقیقات نشان داده است که همه ی خصوصیات فرد قابلیت تغییر را دارند. اگر تصمیم بگیرید آگاهانه باورهایی را که به گفته خودتان پشتیبان طبیعت شماست کنار بگذارید، طولی نمی کشد که متوجه می شوید این بهانه به کناری رفته است .
7-از عهده اش برنمی آیم
“دانشگاه نمی روم چون شهریه اش گران است “، ” هیچ وقت نتوانستم به مسافرت بروم چون پول نداشتم” و… . اگر شما تصمیم بگیرید به جای این فکر ذهن خود را سرشار از آگاهی نمایید، در آن صورت افکار خود را از مسیر “از عهده اش بر نمی آیم” دور کرده و به سوی ” هرآنچه که لازم دارم تا مرا در زندگی کمک کند نه فقط فراهم، بلکه در دسترس است” سوق خواهید داد. به خود دلگرمی بدهید که ظرفیت این را دارید تا در درون خود فضایی سرشار از آرامش و شادمانی خلق کنید؛ جزیره ای درونی مملو از رضایت خاطر که هیچ ارتباطی با پول ندارد.
اصول رهایی از بهانه ها
موارد زیر به شما کمک می کند تا از بهانه ها رها یابید:
آگاهی
زیربنای فکری که یک عمر در ذهن شما جای سازی شده است معمولا شما را گرفتار می سازد، بدون آنکه خود متوجه این گرفتاری بشوید. آنجا که این نوع فعالیت ذهنی نمی تواند شما را به سمت و سوی دیگری راهنمایی کند، آگاهی تنها وسیله رهایی شما از چنگ آن بهانه هاست. افزایش آگاهی در حقیقت تلاش مقدماتی برای “روشن بینی” و آشنایی با “خوشتن واقعی” شماست. زندگی کردن بدون توجه به افکار و باورهایتان ، آن هم برای روزها و سالین متمادی، عادتی است که نفس یا خویشتن دروغین شما آن را تشویق می کند و به وجد می آورد. اگرچه خویشتن واقعی و دروغین شما هردو منحصر به فرداند، اما آگاهی به هر دوی آنها با ارزش است.
اگر خیال دارید زندگی پس از رها کردن بهانه را تجربه کنید باید ارتباط اولیه خود را به طور 100 درصد با خویشتن واقعی تان برقرار کنید. با آگاهی و شناخت علت بهانه آوردن ها، شما گستره وسیعی از امکانات جدید را به روی خود می گشایید. شما می توانید این فرآیند را با توجه به خویشتن دروغین خود که محدودیت ها را باور دارد آغاز کنید . کافی است به افکار ذهنی خود و احساسات جسمی تان توجه کنید و ببینید چه زمان با خویشتن واقعی هماهنگ نیستند . وقتی آگاه شوید که دیگر قربانی ویروس های ذهنی بی پایانی که هدف شان جلوگیری از محقق شدن آرزوهای شماست نخواهید شد، دیگر برایتان دشوار نیست که آن الگوهای فکری آشنا را که مانع از زندگی در بالاترین سطح موفقیت، شادکامی و تندرستی تان می شوند کنار بگذارید.
پیشنهاداتی برای به کارگیری روش توجه به آگاهی
*ساختار فکری خود را به گونه ای گسترش دهید که همه احتمالات را بپذیرد.
*زیر بار اینکه شما توانایی آن را ندارید که ازآگاهی خود به عنوان ابزار اولیه برای نبرد علیه عادات فکری دیرپا استفاده کنید نروید . با پذیرا بودن این نکته، شما آگاهی متعالی را به درون خویش فرا می خوانید .شما به روش جدیدی دست می یابید و آن این که : “همه چیز ممکن است و هیچ چیز را نباید کنار گذاشت.”
*شما می توانید به روش خود و مطابق شرایط زندگی روزمره تان از آگاهی خود استفاده کنید. بخشندگی را تمرین کنید و نه درخواست برای بیشتر گرفتن را. از قضاوت خودداری کنید و در مواردی که قبلا انتقاد می کردید پیشنهاد کمک بدهید. بیش از آنچه که برای خود می خواهید برای دیگران بخواهید.
*در کودکی، تکرار کردن روشی بود که شما برای مسلط شدن به چیزی که می خواستید از آن استفاده می کردید. حالا با همان شور و شوق این اقرارنامه ارا آنقدر بخوانید و بخوانید تا در ذهنتان جایگیر شود : “من روش های قدیمی تفکرم را کنار می گذارم و به آگاهی دست می یابم.”
*هر وقت احساس کردید می خواهید به بهانه ای متوسل شوید آگاه باشید که دیگر به آن نیازی ندارید و از این طریق متوجه آگاهی جدید خود شوید .
اکنون
شما بارها این را شنیده اید، در واقع آنقدر که دیگر تکرا مکررات شده است: در زمان حال زندگی کن . این تنها چیزی است که در اختیار داری. اما حقیقت این است که زندگی در زمان حال برای همه به نوعی گنگ و مبهم است . ممکن است بیان آن ساده باشد ولی انجام هر روزه آن کار دشواری است .به گذشته فکر کردن یعنی در زمان حال زندگی نکردن… اما اکنون تنها زمان قابل دسترسی برای فکر کردن به گذشته است. چشم به راه آینده داشتن یعنی سرزنش شدن به خاطر زندگی نکردن در لحظه فعلی، اما حالا همه آن چیزی است که برای ساختن آن آینده دلپذیر در اختیار دارید.زمان حاضر پادزهری برای همه دردها و دشواری هایی که حس می کنیم و برحسب عادت می خواهیم با انواع توجیهات و بهانه ها آنها را تسکین بخشیم . وقتی خود را صد درصد در زمان حال غرق و تنها آن دلحظه را تجربه می کنیم،در واقع مسیر رها کردن بهانه ها را در پیش می گیریم، بدون اینکه نیازی به استفاده از آن عادات فکری قدیمی داشته باشیم.
پیشنهاداتی برای به کارگیری روش آگاهی در حال حاضر
سعی کنید به واکنش های خود، زمانی که کسی نوعی اختلال فکری در زندگی تان پدید می آورد، آگاهی یابید. افکارتان شما را به کجا می کشانند؟ در آن لحظه به چه چیزی فکر می کنید؟ احتمالا متوجه می شوید که افکارتان معطوف به گذشته یا آینده شده اند. تلاش کنید خود را به اکنون برگردانید. بجای اینکه از خود بپرسید بعدها چه حسی خواهم داشت؟ یا قبلا چه حسی داشتم ؟ از خود سوال کنید در حال حاضر چه حسی دارم؟ با یادآوری تدریجی لحظه ناراحتی تان شما خود را به آنچه که اکنون تجربه می کنید برمی گردانید. ببینید وقتی به زمان حال برمی گردید چگونه نارحتی شما زایل می شود.با استفاده از دو تمرین مراقبه و یوگا خود را از نعمت زندگی کردن در حال حاضر بهره مند نمایید.
تفکر و تامل
کشف هر چیز تازه ای مستلزم تفکری بسیارعمیق و اساسی است . این بسیار مهم است که بدانید شما می توانید با تمرکز بر چیزی که بر آن تمایل دارید و یا شما را به سوی خود جلب می کند، آن زندگی که آرزویش را دارید برای خود فراهم بسازید.
پیشنهاداتی برای به کارگیری روش تفکر و تامل
ذهن شما همواره در حال فکر کردن راجع به چیزی است. بارها و بارها چیزی را سبک و سنگین می کند. بیایید یک بار در روز یا حتی چند نوبت در روز وقتی را به تفکر درباره قدرت روح اختصاص دهید. به جای پرداختن به آن گفتگوهای درونی که معمولا به بهانه ها منجر می شوند به چیزهایی از این بیل فکر کنید: قدرت خلاقانه و آگاه به خوبیخود در قالب کائنات نشان می دهد. من ناشی از چنین قدرتی هستم ، حس می کنم با آن ارتباط دارم و می دانم برای تحقق زندگی دلخواهم با من همراهی خواهد کرد. ذهن خود را به عنوان نیروی قدرتمند ببینید که با آن قدرتی که پشت همه مخلوقات وجود دارد هماهنگ است . فقط به همین موضوع فکر کنید، در آن صورت است که خواهید توانست نیروی ماورای طبیعی رها کردن بهانه ها را به نفع خود فعال کنید . روزی چند نوبت تفکر و تامل درباره آنچه که مایلید در زندگی تان روی دهد تاثیر زیادی را بر میانگین ابراز وجود شما خواهد داشت .لازم است ذهن خود را برای فکر کردن به آنچه که آرزویش را دارید تربیت کنید.
سخن پایانی
رها کردن بهانه ها، روش های ساده و قدرتمندی برای کنار گذاشتن افکاری که در عمق ذهن تان ریشه دارند و باعث می شوند بدل به موجودی شوید که می خواهید باشید. این را بدانید که رهایی از بهانه ها گاهی دشوار است و در دستیابی بهه اهدافنتان مشکلات جدی ایجاد می کند. در چنین شرایطی توصیه می شود از یک مشاور باتجربه کمک بگیرید.