چگونه بهترین تصمیم را بگیریم؟
شاید هیچ مهارتی بیشتر از توانایی تصمیم گیری سازنده برای موفقیت در زندگی مهم نباشد. در واقع تصمیم گیری، زندگی ما را شکل می دهد . اینکه در چه رشته ای درس بخوانیم ؟ در کدام دانشگاه؟ چه شغلی را برگزینیم ؟یا با چه کسی ازدواج کنیم ؟ و غیره. اینکه چه کسی هستید و چه کسی خواهید شد، به طور کامل با انتخاب های شما در تصمیمات تعیین می شود. کیفیت تصمیم هایی که شما می گیرید ، یکی از مهم ترین مسائلی است که به طور وسیع زندگی روزانه شما را تحت تاثیر قرار می دهد.
چهار تعصب رایج در تصمیم گیری
احتمالا برای شما هم پیش آمده است که در مواقع تصمیم گیری ، بارها تصمیم های بدی گرفته باشید . علت چنین تصمیماتی این بوده است که دچار نوعی تعصب کورکورانه سر برخی چیزها شده اید . این چهار تعصب رایج ترین تعصباتی است که اکثر مردم در هنگام تصمیم گیری دچار آن می شوند:
برای کسب اطلاعات بیشتر مقاله” دشمن های موفقیت خود را بشناسید” را مطالعه کنید.
1-گزینه های خود را محدود می کنید و در نتیجه انتخاب های بهتر را از دست می دهید.
یعنی فقط به گزینه هایی که فکر می کنید “واقع بینانه” و “موثر” هستند را در نظر می گیرید . مثلا وقتی از خودتان می پرسید “باید ماشین جدیدی بخرم؟”، این فکر را در سر دارید که استفاده کردن از ماشین تنها انتخابی است که دارید؛ بنابراین در این انتخاب فقط باید بودجه تان را در نظر بگیرید ، اوضاع مالی تان را بررسی کنید و بعد با بهترین قیمت ممکن مذاکره کنید . برای وسیع تر کردن انتخاب ها ف در اصل باید از خودتان بپرسید :” بهترین راهی که می توانم پولم را خرج کنم و سودی برای خانواده ام بدست آورم ، کدام است؟” از این دیدگاه، ممکن است راه های بهتری نسبت به عوض کردن ماشینتان برای رسیدن به چیزی که می خواهید انجامش بدهید ، وجود داشته باشد. بیش از حد محدود کردن انتخاب ها هیچ فایده ای ندارد.
2-فقط اطلاعات دلخواه و خوشایند خودتان را جمع می کنید.
در این وضعیت فقط به اطلاعاتی توجه می کنید که عقاید یا اولویت های شما را تایید می کنند و هرچیزی که تایید کننده عقاید یا اولویت هایتان نیست را نادیده می گیرید .تعصب تایید ممکن است تعصبی نامحسوس،زیرکانه و هوشمندانه باشد. مثل این است که شما اطلاعات زیادی جمع می کنید اما واقعیت این است که فقط توجه تان را محدود به چیزهایی می کنید که در راستای اولویت هایتان قرار دارد.
3-احساسات و عواطف خودتان را در ماجرا دخیل می کنید.
اکثر مواقع شاهد این وضعیت هستیم . وقتی قرار است تصمیم بسیار سختی بگیرید ، احتمالا بیش از حد هیجان زده می شوید و در نهایت بارها و بارها به نتایج یکسانی می رسید . در حقیقت هرچه داده های بیشتری جمع آوری می کنید ، ممکن است راه پیش رویتان گنگ تر و مبهم تر به نظر برسد و در نهایت هنگام تصمیم گیری دچار ناتوانی بیشتری شوید .
4-بیش از حد از نتیجه نهایی مطمئن هستید و اعتماد به نفس کاذبی دارید.
راه غلبه بر این تعصبات و انعطاف پذیری بیشتر در تصمیم گیری ها این است که :
1-گزینه های خود را گسترده تر کنید.
2-فرضیات خود را در آزمونی واقعی امتحان کنید.
3-قبل از گرفتن تصمیم قطعی، کمی از تصمیمتان فاصله بگیرید.
4-برای اینکه تصمیم تان اشتباه از آب درآید آماده باشید.
در ادامه مقاله مفصل راجع به این موارد توضیح داده می شود.
این روش از شما می خواهد به جای آنکه انتخاب هایتان را بر اساس چیزهایی قرار دهید که به طور طبیعی توجه تان را جلب می کند، مثل عواطف درونی، اطلاعاتی که فقط به نفع تان است، پیش بینی هایی از سر اعتماد به نفس کاذب و…. عمدا توجه خود را روی مسائل استراتژیک قرار دهید. در این روش شما توجه تان را روی چشم انداز وسیع تری می تابانید و زوایای تاریک و پنهانی که دور از توجهتان قرار گرفته را نشانه می گیرید . هدف ما این است که مهارت تصمیم شما را کمی ارتقا دهیم .
روش هایی برای ارتقای مهارت تصمیم گیری
نکاتی که لازم است برای ارتقای مهارت تصمیم گیری مدنظر قرار دهید شامل موارد زیر است:
گزینه های خود را وسیع تر کنید
بهترین سوالی که می توانید از خود بپرسید این است که : آیا راه بهتری برای رسیدن به اهدافمان وجود دارد یا ندارد؟ یک راه برای تصمیم گیری بهتر این است که ابتدا تلاش خود را به پیدا کردن گزینه های بیشتری معطوف کنید . اکثر مواقع ، گزینه های پیش رویتان آن قدرها هم که در نگاه اول خیال می کردید کافی نیستند . باید این ذهنیت را در خود پرورش دهید که برای انجام دادن هر کاری همیشه بیشتر از یک راه وجود دارد.
بسیاری از آدم ها وقتی در موقعیت تصمیم گیری قرار می گیرند فکر می کنند در شرایط “این” یا “آن” قرار گرفته اند ، یعنی کاری را انجام بدهند یا ندهند. در این جا سعی کنید از روش گزینه های ناپدید شده استفاده کنید . یعنی اینکه از خودتان بپرسید اگر نمی توانید هیچ یک از گزینه های موجود را انتخاب کنید ، چه کار دیگری می توانید اجام دهید؟ مثلا قصد دارید تصمیم بگیرید که مسئول پذیرش را اخراج کنید یا نه . ابتدا به خودتان یادآوری می کنید که پشت سر گذاشتن روند پایان کار رسمی هم زمان بر است و هم کلافه کننده. پس می تواند گزینه بهتر این باشد که مسئول پذیرش فعلی را به بخش پشتیبانی بفرستید و نفرات دیگری را تعیین کنید تا به نوبت پشت میز مسئول پذیرش قرار بگیرند. وقتی تصمیم گیری “این” یا “آن” را کنار می گذارید ، به ذهن خود فضا می دهید تا گزینه های دیگری که زیر گزینه های سطحی و ظاهری موجود پنهان شده بودند را بررسی کند. با این کار شما به سایر گزینه ها هم فرصت کشف شدن می دهید. کافی است خلاقیت به خرج دهید و فکرتان را باز بگذارید تا گزینه های بیشتری را ببینید ، آنها را بررسی کنید و مورد بحث قرار دهید.
فرضیات خود را بسنجید. به جای اینکه منحصرا روی فرضیات خود تمرکز کنید
همه ما تعصب تایید داریم و فقط به دنبال حقایقی می گردیم که افکار اولیه مان را تایید می کنند. برای اینکه انتخاب بهتری داشته باشیم ، باید با این تعصب بجنگید بنابراین لازم است که :
1-به سمت مخالف بروید: اولین راه برای سنجش واقعیت افکار و فرضیه هایتان این است فرض کنید که خلاف فرضیه های شما درست است و آن را به عنوان حقیقتی مسلم در نظر بگیرید . اگر هوشمندانه انتخاب کنید و به طرف دیگر میز بروید و طوری رفتار کنید که انگار وکیل مدافع سمت مخالف هستید، ممکن است نظرات مخالف سازنده ای در ذهنتان جرقه بزند و در نتیجه آن ، اطلاعات ارزشمندی به دست آورید.
2-از بالا به پایین و بالعکس حرکت کنید: وقتی قرار است تصمیم مهمی بگیرید، طبیعی است که نظرات دیگران را هم بپرسید و آنها را هم در نظر بگیرید . مشکل اینجاست که اکثر اوقات شما احتمالا به غرایز و شهود خودتان اعتماد می کنید . یک روش موثر برای حل چنین مشکلی این است که هم مسئله را زوم کنید و از نزدیک به آن نگاه کنید و هم از آن فاصله بگیرید و از دور بررسی اش کنید. اول از بالا به پایین آن را ببینید: یعنی اینکه بررسی کنید و ببینید درصد موفقیت ایده جدید شما چقدر است . در اینجا شما تصویر بزرگ و کلی از مسئله را در ذهنتان تثبیت می کنید . از مسئله فاصله بگیرید . بیرون از آن بایستید و از بالا به آنگاه کنید تا حقایق سخت و تلخ از اوضاع و شرایط پنهانی چنین موقعیتی را دریابید . نمی توانید به تنهایی به اطلاعاتی برسید . با متخصص یا کارشناس در این حوزه مشورت کنید و نظر کلی او را جویا شوید .
وقتی تصویر بزرگ مورد نظرتان شکل گرفت از روش پایین به بالا استفاده کنید : در اینجا آنچه که پیشنهاد شده است را از نزدیک بررسی می کنید . اطلاعات مفصلی درباره موارد خاصی به دست می آورید.
قبل از تصمیم گیری کمی از احساسات خود فاصله بگیرید
خیلی ساده می توانید به عواطف و احساسات گذرا و کوتاه مدت خود اجازه دهید تا در هنگام تصمیم گیری و انتخاب، شما را وسوسه کنند؛ اما این کار تاثیر ناخوشایند در بلند مدت برایتان به بار می آورد. برای پرهیز از چنین وضعیتی لازم است دو کار را انجام دهید: 1-کمی فاصله بگیرید:بپرسید :”اگر دیگری به جای من بود ، چه کار می کرد؟اگر در زمان تصمیم گیری با خودتان فکر کنید که دیگری چه کار خواهد کردو بعد از آن موقعیت قبلی تان خارج شوید و شبیه به آن فرد عمل کنید ، معمولا تصمیم های بهتری می گیرید.
از خودتان بپرسید :”اگر بهترین دوستم در این موقعیت بود ، پیشنهاد من به او چه بود؟ ” این سوال هم به شما کمک می کند تا از زاویه ای خارج از موقعیت فعلی و فارغ از احساسات لحظه ای و فشاری که احساس می کنید ،شرایط را مورد مطالعه قرار دهید.
از خودتان بپرسید 10 دقیقه دیگر نسبت به این ماجرا چه احساسی دارم؟ 10 ماه بعد نسبت به این ماجرا چه احساس و نگرشی خواهم داشت ؟ 10 سال بعد نسبت به این ماجرا چه برداشتی خواهم داشت؟ این به شما و تصمیمی که پیش رویتان قرار دارد مقداری فاصله تحمیلی ایجاد می کند و بار هیجانی و احساسی را متعادل می کند. این روش کمک می کند تا در امر تصمیم گیری ، احساسات کوتاه مدت تنها گزینه های تاثیر گذار نباشد .
2- اولویت های اصلی خود را دریابید: راه حل دیگر برای اینکه از موقعیتی هیجانی فاصله بگیرید تا بتوانید تصمیم بهتری بگیرید این است که با اولویت های اصلی تان دوباره ارتباط بگیرید . در واقع اولویت های اصلی شما اهداف ،آرزو ها و ارزش های عاطفی بلند مدتی هستند که بیشترین ارزش را برای آنها قائل می شوید .
آماده باشید که شاید اشتباه کرده باشید
مراقب آینده باشید اولین راه برای اینکه تصمیم های بهتری بگیرید این است که به خودتان یادآوری کنید آینده نقطه ای واحد و خاص نیست بلکه مجموعه ای از احتمالات است . اگر بفهمید که این مجموعه احتمالات به چه شکل هستند ، معمولا تصمیم های بهتری می گیرید . مثلا تصور کنید یک سال بعد است و تصمیمتان به کلی شکست خورده است. کجای این مسیر غلط از کار درآمد؟ ببینید بدترین حالت ماجرای شما ممکن است چه شکلی باشد . با خودتان فکر کنید در صورت به بار آمدن این خرابی ،چگونه با آن روبرو خواهید شد؟
یا اینکه فکر کنید یک سال بعد است و تصمیم شما با موفقیت بزرگی روبرو شده است. آیا برای در آغوش گرفتن چنین موفقیتی آماده اید ؟ با خودتان فکر کنید و ببینید اگر این ایده اوج بگیرد و به موفقیتی بی نظیر تبدیل شود ، قرار است چه کار کنید؟
سخن آخر
تصمیم گیری در زندگی گاهی آنقدر اهمیت دارد که سرنوشت انسان را مشخص می کند. اگر شما هم در موضوعاتی شک و تردید دارید و نمی دانید چه راهی را باید انتخاب کنید حتما از یک مشاور باتجربه در این زمینه کمک بگیرید.