سبک زندگی و موفقیت

کشف توانمندی ها 

توانمندی ها الگوهای خاص خودشان را دارند . برای کسب مهارت در زمینه مورد نظرتان و دستیابی به خشنودی پایدار از رسیدن به این مهارت ، باید الگوهای خاص خودتان را پیدا کنید . باید در پیدا کردن ، توصیف ، به کار بستن ، اعمال کردن و اصلاح توانمندی هایتان خبره شوید. بنابراین هنگام مطالعه این مقاله ، جهت تمرکز خود را تغییر دهید . به جای نقاط ضعفتان در جزئیات مربوط به توانمندی هایتان دقیق شوید.

 

توانمندی چیست ؟

یعنی اجرای مداوم و تقریبا عالی یک فعالیت . با این تعریف سه تا از مهم ترین اصول داشتن زندگی با قدرت آشکار می شود:

1-برای اینکه کاری، توانمندی محسوب شود ، باید بتوانیم آن را مدام انجام دهیم . به این معنا که این بخش قابل پیش بینی عملکردتان است. همچنین باید رضایتی درونی از این فعالیت به دست آورید . توانایی تنها زمانی توانمندی است که بتوانید خود را در انجام آن ، مکررا، با خوشحالی و موفقیت تصور کنید . 

2-مجبور نیستید در هر زمینه شغلتان توانمندی داشته باشید تا عالی شوید . شما باید تنها بهترین کاری که می توانید را انجام دهید . به ندرت پیش می آید تا فردی در کاری که دارد جامع و کامل باشند . بلکه افراد نقایصی نیز دارند . 

3-شما تنها با به حداکثر رساندن توانمندی هایتان عالی می شوید ، و نه هرگز با برطرف کردن ضعف هایتان . این گفته مصادف با این نیست که ضعف هایتان را نادیده بگیرید  . افراد توانمند ضعف هایشان را نادیده نگرفته اند اما کاری بسیار موثرتر انجام داده اند . راه هایی یافته اند که بتوانند این ضعف ها را مدیریت کنند و در نتیجه آزاد شدند تا توانمندی هایشان را صیقل دهند و تیزتر کنند . 

 

برای اینکه زندگی تان را حول توانمندی هایتان بسازید به چه چیزی نیاز دارید ؟ 

فهمیدن این راهنمایی که “از توانمدی هایتان بهره ببرید و ضعف هایتان را مدیریت کنید”آسان است ، اما همان طور که احتمالا به تجربه می دانید ، به کار بردنش سخت. چرا که ساختن زندگی قدرتمند همیشه تکلیفی چالش برانگیز و در بردارنده هزاران متغیر مختلف: خودآگاه بودن شما، پختگی و بلوغتان ، فرصت هایتان ، افرادی که خود را با آنها احاطه کرده اید، افرادی که ظاهرا نمی توانید ازشان فرار کنید . در اینجا می خواهیم سه چیزی که برای ساختن زندگی قدرتمند نیاز دارید را به شما بیاموزیم : 

1-اولین ابزار انقلابی، درک این است که چطور استعدادهای ذاتی تان را از چیزهایی که می توانید یاد بگیرید ، متمایز کنید .

 این سه-استعدادها ، دانش و مهارت ها با هم ترکیب می شوند تا توانمندی هایتان را بسازند مثلا کشیده شدن به طرف غریبه ها و لذت بردن از چالش ارتباط برقرار کردن با آنها یک استعداد است در حالی که توانایی ساختن شبکه حمایتگرانی که شما را می شناسند و آماده اند که کمک تان کنند ، توانمندی است . برای ساختن این توانمندی ، شما استعداد ذاتی خود را با مهارت و دانش کامل کرده اید . بنابراین کلید توانمندی واقعی و اصیل ، تشخیص استعدادهای غالب خود و سپس اصلاح و بهبود آنها به کمک دانش و مهارت است .پیشنهاد می کنیم که نگاهی دقیق به دانش ، مهارت و استعدادهای خود بیاندازید . یاد بگیرید هرکدام را از دیگری تشخیص دهید . استعدادهای غالبتان را تشخیص دهید و بعد به روشی متمرکز دانش و مهارت تبدیلشان به توانمندی های واقعی را به دست آورید. 

2-دومین ابزار انقلابی ، نظامی برای تشخیص استعدادهای غالبتان است. 

یک راه مطمئن برای تشخیص بزرگترین ظرفیتتان برای توانمندی وجود دارد: عقب بایستید و مدتی خود را تماشا کنید . فعالیتی را امتحان کنید و ببینید چقدر سریع آن را انتخاب می کنید ، با چه سرعتی مراحلش را در یادگیری پشت سر می گذارید و پیچ و خم هایی که تا به حال یاد نگرفته اید را اضافه می کنید . ببینید که آیا مجذوب این فعالیت می شوید تا اندازه ای که زمان از دستتان برود . اگر بعد از یکی دو ماه هیچ کدام از اینها اتفاق نیوفتاد فعالیت دیگری را امتحان کنید و بررسی کنید ، و بعد فعالیتی دیگر . در طول زمان استعدادهای غالبتان خود را آشکار خواهند کرد و می توانید شروع کنید به اصلاح و بهبود و تبدیل کردنشان به توانمندی قدرتمند . 

3-سومین ابزار انقلابی ، زبانی رایج برای توصیف استعدادهایتان است . 

ما به زبانی تازه نیاز داریم تا کمک کند توانمدی هایی که در خود و دیگران می بینیم را شرح دهیم . این زبان باید دقیق باشد ؛ باید بتواند تفاوت های ظریف یک فرد با فرد دیگر را توضیف کند . باید مثبت باشد؛ باید کمک مان کند که توانمندی را توضیح دهیم ، نه سستی را . و باید رایج باشد ؛ باید زبانی باشد که همه در آن روان هستیم ؛ تا صرف نظر از اینکه چه کسی هستیم یا اهل کجاییم . چرا به این زبان نیاز داریم؟ خیلی ساده چون زبانی که اکنون استفاده می کنیم برای این چالش مناسب نیست . 

کدام جنبه هایتان را می توانید تغییر دهید؟

 

مهم ترین مواردی که لازم است رعایت کنید شامل موارد زیر است:

1- دانش 

دو نوع مجزای از دانش وجود دارد که می توانید توانمندی هایتان را با آنها بسازید . شما به هر دو نیاز دارید. و خوشبختانه ، هر دو را می توان به دست آورد . اول اینکه به دانش واقعی نیاز دارید ، که محتوی است . به عنوان مثال ، وقتی شروع می کنید به آموختن یک زبان ، دانش واقعی ، مجموع واژگان آن زبان است . باید یاد بگیرید هر کلمه چه معنایی دارد ، وگرنه هرگز نخواهید توانست به آن زبان صحبت کنید . به همین سیاق ، فروشنده باید زمانی را صرف یادگیری ویژگی های محصولشان کنند. نمایندگان خدمات مشتری تلفن همراه باید مزایای هر برنامه تماس را بدانند . دانش واقعی اینچنینی ، عالی بودن را تضمین نمی کند اما عالی بودن بدون آن غیرممکن است .بنابراین صرف نظر از اینکه چه مهارت ها یا استعدادهایی داشته باشید، اگر ندانید ترکیب رنگ قرمز و سبز ، رنگ قهوه ای را می سازد هرگز در نقاشی کردن عالی نمی شوید . چنین دانشی شما را وارد بازی می کند . 

دومین دانشی که نیاز دارید تجربی است، که نه در کلاس های درس پیدا می شود و نه در دستورالعمل ها. بلکه چیزی است که باید خود را موظف کنید تا در طول زمان بیامورزید و حفظ کنید. بخشی از آن عملی است . هر محیطی فرصت هایی برای یادگیری ارائه می دهد . مشخصا برای پرورش توانمندی هایتان ، این مسئولیت شماست که نسبت به این فرصت ها هوشیار باشید و بعد آنها را وارد اجرایتان کنید . 

برخی دانش های تجربی ذهنی تر و نظری تر هستند . آشکارترین مثال را در نظر بگیرید: ارزش ها و خودآگاهی تان . اگر می خواهید توانمندی هایتان را بسازید هر دوی اینها باید اصلاح شوند و باز هم ، هر دوی اینها می توانند در طول زمان بهتر شوند . . در حقیقت ، اغلب هنگامی که می گوییم “این آدم تغییر کرده است” واقعا منظورمان این نیست که شخصیت بنیادین او تغییر کرده، بلکه نظام ارزش های او عوض شده یا راحت بودنش با این موضوع که چه کسی است تغییر کرده است . 

استعدادهای هر فرد بی نهایت قابل انعطاف نیست یا اینکه آنها اگر فقط خود را تربیت کنند ، می توانند هر چیزی که می خواهند باشند . بلکه استعدادها ، مثل هوش ، ارزشی خنثی دارند . اگر می خواهید زندگی تان را تغییر دهید تا دیگران از استعدادهایتان بهره مند شوند ، ارزش هایتان را تغییر دهید . وقتتان را برای تغییر استعدادهایتان هدر ندهید.

2-مهارت ها 

مهارت ها به دانش تجربی، ساختار می دهند . معنایش این است که فعالیت هر چه باشد ، در مرحله ای فرد باهوش ، کناری می نشیند و تمام دانش جمع شده را به صورت فرمولی از زنجیره مراحلی در می آورد که اگر دنبال شود ، به اجرا کردن منتهی می شود ، نه لزوما اجرایی عالی ، بلکه اجرایی در هر صورت قابل قبول . مهارت ها شما را قادر می سازند که از آزمون و خطا پرهیز کنید و بهترین یافته های بهترین اجرا کننده ها را وارد اجرایتان کنید . اگر می خواهید توانمندی هایتان را بسازید ، چه در فروش ، بازاریابی، تحلیل سرمایه، پرواز، معالجه کردن ، باید تمام مهارت های مربوط و موجود را یاد بگیرید و تمرین کنید . مراقب باشید . مهارت ها آنقدر سودمندی فریبنده ای دارند که دو نوع نقص را مخفی می کنند . اولین نقص این است که با اینکه مهارت ها به اجرای شما کمک می کنند ، اما کمک نمی کنند که عالی شوید . اگر مهارت های سخنرانی در جمع را یاد بگیرید ممکن است در نهایت سخنران بهتری نسبت به قبل شوید ، اما اگر استعدادهای لازم را نداشته باشید هرگز به خوبی نخواهید شد. بدون این استعداد ممکن است زنجیره مرحله به مرحله مهارت را دنبال کنید اما همچنان برای یک اجرای عالی دچار مشکل باشید .

دومین نقص این است که برخی از فعالیت ها ، تقریبا طبق تعریف ، در برابر شکسته شدن به مراحل مقاومت می کنند . مثلا همدلی را در نظر بگیرید . همدلی استعداد در یافتن احساسات افراد دیگر است . صرف نظر از این که چقدر باهوش هستید ، آیا می توانید واقعا همدلی را به مجموعه ای از مراحل سنجیده شده بشکنید؟ مطمئنا همدلی در لحظه رخ می دهد . وقتی با کسی حرف می زنید ، پیش از این که اسم کسی را بیاورید ، متوجه مکثی جزئی می شوید . به طور شهودی می فهمید که او هر بار می خواهد اسم این فرد را بیاورد مکث می کند . در مورد این فرد سوال می کنید و او موقع جواب دادن اندکی بیش از معمول طفره می رود. چیزی درون صدایش هست، با صدایی بلند تر و قاطع تر . و درست همان موقع مغزتان این توضیح را به شما می دهد : او عمیقا از دست این فرد ناراحت است . همدلی واقعی این شکلی است :بلافاصله، فی البداهه، شهودی. 

اگر مهارتی بیاموزید ، به خودتان کمک می کنید تا کمی بهتر شوید ، اما این کار نبود استعداد را جبران نمی کند . بلکه در هنگام ساختن توانمندی ها ، مهارت حقیقتا زمانی ارزشمندتر می شود که با استعداد واقعی ترکیب شود. 

3-استعداد 

استعداد اغلب به عنوان “توانایی یا تمایل خاص مادرزادی ” توصیف می شود . استعداد هر الگوی فکری ، احساسی یا رفتاری تکرارشونده است که می تواند به شکلی خلاقانه به کار گرفته شود . چه چیزی این الگوهای تکرار شونده را در شما می سازد ؟ اگر چندان از الگوهایتان خوشتان نیاید ، می توانید طرحی نو در اندازید ؟ جواب این سوال ها این است که الف)الگوهای تکرار شونده شما را اتصال های درون مغزتان می سازند؛ و ب) نه، بعد از سن خاصی قادر نخواهید بود طرحی کاملا جدید  بسازید استعدادهایتان کاملا ماندگاراند. 

 

کلام پایانی

 توانمدی کامل و جداگانه ظاهر نمی شود . توانمندی های هر انسانی خلق می شوند . از مواد خام بسیار ویژه ای ساخته می شوند . می توانید به مواد خامی مثل دانش و مهارت، با تمرین و یادگیری دست یابید ؛ بقیه مواد ، یعنی استعدادهایتان را تنها باید پرورش دهید. در این راستا می توانید از مشاوران باتجربه کمک کنید.

0/5 (0 Reviews)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
تماس جهت دریافت نوبت