9 دلیل برای جذب شدن به افراد دارای ناهنجاری شخصیتی
9 دلیل برای جذب شدن به افراد دارای ناهنجاری شخصیتی
دلیل شماره 1: به نظر میرسد که من در نگاه اول فریب میخورم.
همه ی ما سعی میکنیم به بهترین شکل وارد موقعیت های جدید شویم – به ویژه آنهایی که مربوط به جنس مخالف است. زمانی که درگیر یک نامزد رمانتیک میشویم، میدانیم که در حال نشان دادن جذاب ترین و دوست داشتنی ترین چهرهمان هستیم. نقایص، عادات بد و همه ی روابط مخرب گذشته به دقت مخفی میشوند. همه ی ما ظاهرمان را هنگام خواستگاری جدید به دقت مدیریت کنیم. افراد بزرگسال مبتلا به ناهنجاری شخصیتی هم همین کار را میکنند.
دلیل شماره 2 : به نظر میرسد که من « دید تونلی/ کانونی » دارم.
چه چیزی در این فرد، اولین بار شما را هیجان زده کرد؟ در برخورد نخست با فردی که شما جذب او شده اید، کدام رفتار یا خصوصیت ضربان قلب شما را بالا برد، یا باعث شد شروع کنید، به خیال پردازی در مورد آینده و با هم بودنتان به صورت بالقوه؟ آیا صرف زیبایی فیزیکی بود یا قد یا اندام ورزشکاری او؟
همه ی ما دکمه های کشش داریم. اشکال کلیدی یا جنبه های ظاهری، شخصیتی، یا رفتاری که ما را به وسوسه های رمانتیک میکشاند و میکشاند و در عین حال راه توجه ما را به دیگر اشکالی که باید ما را متوقف کنند تا دوباره فکر کنیم میبندند. اگر یک جنبه فیزیکی یا رفتاری معین نامزد بالقوه تان شما را شیفته و مدهوش کرد، شما مستعد دید کانونی هستید، یعنی تمایل به نادیده گرفتن علایم اخطار دهنده دارید.
دلیل شماره 3 : من همچنان سوژه های نادرست مشابه را دنبال میکنم.
اگر شما در خانه ای بزرگ شدهاید که یکی از والدینتان ( به ویژه والد جنس مخالف شما) رفتارهای نادرستی دارد و شما به این رفتارهای او عادت کرده اید یا به او کمک کردهاید رفتارهایش را کنترل کند، ممکن است به جستجوی فردی با نمورداری از خصوصیات بیمارگونه مشابه بروید. هر چند ممکن است احمقانه به نظر برسد، شما احتمالا به رفتاری جذب شدهاید که به بر هم زدن رابطه تان منتهی می شود. همه ی ما با این نقل قول آشنا هستیم که، رفتاری که ما در آغاز دوست داریم همان رفتاری است که در انتها از آن متنفر میشویم.
دلیل شماره 4 : من میخواهم که مورد نیاز معشوقم باشم.
دوستان و اعضای خانواده ممکن است از شما بپرسند چرا شما همیشه بازنده ها را انتخاب میکنید، دلیلش این نیست که شما باهوش نیستید، یا قادر به قضاوت خوب نمیباشید، بلکه فقط به این خاطر است که نیازمند نجات دادن افراد و تغییر شکل نامزدتان هستید. در این مورد فکر کنید. آیا شما دنبال جذب کسی هستید که آسیب پذیر است و کمی هم به خاطر روابط و زندگی زخم خورده شده است. این نیاز از کجا ناشی میشود؟ زمان اغلب برای کار مراقبت ساخته شده اند. انگار این بخش قوی و پایداری از کد ژنتیکی زن است. اغلب ما مراجعه کنندگان خانم را میبینیم که پدر ضد اجتماعی، خودشیفته، الکیشان را رها میکنند، فقط برای اینکه به آغوش یک جفت ضد اجتماعی، خود شیفته، الکی دیگری پناه ببرند. مجددا ما به کاراکتر آشنایمان برمیگردیم و بسیاری از ما به نقش سرپرستی به طور ناخودآگاه روی میآوریم. البته مردان نیز نسبت به این محرک ایمن نیستند. اگر بخواهید برای درمان فرد مبتلا به ناهنجاری شخصیتی زندگی کنید، شدیدا سرخورده میشوید.
دلیل شماره 5 : من بیشتر از این ارزش ندارم.
افرادی که خود را بی ارزش میدانند اغلب کارشان به شریکهای عشقی ختم میشود که بعدها موجبات بدبختیشان را فراهم میکنند. آیا این احتمال وجود دارد، که شما فردی با علایم روشن بیماری را انتخاب کنید؟ (مثلا خود شیفته ای دارای رفتار خشونت آمیز یا خیانتکار) فقط به این خاطر که معتقدید تا حدی شایسته ی آن هستید؟
اگر وارد رابطه ای با فرد دارای اختلال شخصیت شوید، فقط به خاطر اینکه با کسی بودن بهتر از تنها بودن است، خودتان هم یک فرد وابسته خواهید بود. عزت نفس پایین و وابستگی اغلب دستشان در دست هم است. زمانی که عزت نفس ما نازک و شکننده باشد، برقراری ارتباط با دیگران فقط برای تایید شدن ممکن است، ما را دچار سرخوردگی کند.
دلیل شماره 6 : من تلاش میکنم یک خلا را در خودم پر کنم.
گاهی میبینیم شریکهای عشقی افراد مبتلا به اختلال شخصیتی ابتدا به خاطر این وارد چنین روابطی میشوند، که عمیقا جذب یک جنبهای از شخصیت این افراد شده اند که در خودشان وجود ندارد. همه ی ما ممکن است در نگاه اول جذب چیزی شویم که در خودمان نداریم یا آن گونه نیستیم. اگر شما زیاد برون گرا باشید ممکن است جذب افراد ساکت شوید.
مشکل در اینجاست، تحقیق و مطالعه فراوانتوسط مشاوره ازدواج نشان میدهد که هر چند قطب های متضاد ممکن است جذب یکدیگر شوند اما نهایتا ما با آنهایی سازگارتریم که شخصیتشان با ما یکی باشد.
دلیل شماره 7 : من از جدا شدن شدیدا احساس گناه میکنم.
بسیاری از افراد نمیتوانند از فرد مبتلا به ناهنجاری شخصیتی دل بکنند، زیرا به دلایلی معتقدند که 1- آنها در مشکلات نامزدشان تقصیر کارند و 2- نامزد یا همسر نمیتواند بدون آنها سرکند و این هم تقصیر آنهاست.این ایده کاملا غلط است. فرد مبتلا به ناهنجاری شخصیتی قبل از اینکه با شما آشنا شود هم این مشکل را داشته است و بعد از شما هم همچنان خواهد داشت.
دلیل شماره 8 : شاید این فقط مشکل همسر یا نامزد من نیست.
دلیل دیگر برای جذب شدن به فرد مبتلا به ناهنجاری شخصیتی وجود این احتمال است، که خودتان هم آشفتگی شخصیتی داشته باشید.
اگر شما در رابطه وابسته باشید، نمیتوانید خودتان را مطرح کنید و به خودتان اجازه میدهید، به طرق مختلف مورد استثمار واقع شوید و مدتها در رابطه حتی وقتی نه مثبت است و نه سالم، باقی بمانید.
دلیل شماره 9 : نفهمیدم چی شد ( یک اتفاق بود )
گاهی یک رابطه با فرد مبتلا به ناهنجاری شخصیتی، فقط یک اشتباه است و هیچ چیزی در مورد الگوی جذب شدن به چنین افرادی را به دست نمیدهد.
معمولا کار شما به قرار گذاشتن با چنین کاراکترهای عجیبی ختم میشود و از خود میپرسید : چگونه چنین چگونه چنین چیزی برای من اتفاق افتاد ؟
به خاطر داشته باشید، تشخیص ناهنجاری شخصیتی در چرخهای از سختی قرار دارد. فراموش نکنید که فرد مبتلا به ناهنجاری شخصیتی در مدیریت ظاهر اولیه بسیار ماهر است.
مرکز مشاوره گروه همراه سعادت آباد