کامل گرایی در زمینه هوش و استعداد خانواده
کامل گرایی در زمینه هوش و استعداد خانواده
این افراد بسیار وسواس گونه، به باهوش بودن یا نبودن خود و دیگران توجه دارند و انسان ها را به دو دسته باهوش و نابغه یا خنگ و عقب مانده تقسیم می کنند! آن ها چپ و راست در دیالوگ های روزانه شان این چند واژه را به کار می برند؛ حتی می توان گفت که به نوعی از این چند واژه سوء استفاده میکنند تا در مواقع لزوم، دیگران را تحقیر کرده و به آن ها توهین کنند. شاید هم چون بسیار تیز هوش و نابغه اند ( البته بنا به تعبیر خودشان ) می خواهند فقط با افرادی مانند خودشان نشست و برخاست داشته باشند. این افراد هر کاری می کنند تا باهوش، نابغه و خاص به نظر برسند. البته تمامی انسان ها به طور میانگین از هوش طبیعی برخوردارند؛ اما این افراد خود، خانواده یا گروهشان را به گونه ای معرفی می کنند که گویا از کره ای دیگر آمده اند. آن ها بنا بر اندیشه، احساس و رفتار خود همیشه اصرار دارند که سرآمد جمع باشند و به نحوی از عملکرد هوشی خود تعریف می کنند که آن را عاملی معجزه اسا و حل کننده تمامی امور می دانند. انسان طبیعی تا حدودی به توانایی های هوش و ذکاوت خود تکیه می کند؛ اما هرگز به شکلی افراطی خود را منحصر به فرد نمی داند. این طیف افراد، با استفاده از ابراز هوش و ذکاوت در پی آن هستند که در تعاملاتشان به راحتی دیگران را تحقیر کرده و به آن ها توهین کنند! آن ها به جای توجه به هوشمندی افراد، به هوش و ژنتیک آنان توجه می کنند و در بیشتر مواقع، این موضوع را وسیله ای برای فخرفروشی و عقده گشایی قرار می دهند. البته این امر به هیچ وجه در روابط انسانی مطلوب نیست.
به این موارد توجه کنید:
– ما که خانوادگی باهوشیم، اما متأسفانه خانواده همسرم هوش و ذکاوت چندانی ندارند.
–هوش من همیشه حرف اول و آخر را زده؛ تازه ثابت هم شده که همیشه حرف اول و اخر را هوش بالا می زند.
– من همیشه تلاش کردم که در همه جا اول باشم؛ اجازه هم نمی دهم که کسی هوش من را زیر سؤال ببرد.
– ما از نژاد آریایی هستیم؛ خب مسلم است که این نژاد همیشه نشان داده که از لحاظ هوشی از همه مردم دنیا برتر و عالی تر است.
تحلیل کوتاه:
در لایه اجتماعی، حرف های کمال گرا نشان دهنده ذکاوت، تیز هوشی و استعداد اد و خانواده اش است، همچنین طبیعی است که در این حوزه، او غرور خاصی داشته باشند. شاید هم در مواردی درست بگویند؛ اما در لایه روان شناختی داستان زندگی اش، او دارای روحیه کامل گرایی است؛ به شکلی که در زیر چتر هوش و استعداد خویش به تحقیر دیگران مشغول است و به نقاط ضعف خود توجه نمی کند.
درجات:
کمال گرایانه خفیف: 1 تا 60درصد زیادی از انسان ها، روی هوش و هوشمندی شان به شدت حساسیت دارند و آن را پرورش می دهند؛ همچنین با کسب مدارک، مدارج و آموزش مهارت ها، در پی آن هستند که هوش خود را به نمایش بگذارند؛ اما هیچ گونه اصراری بر اثبات این هوش ندارند و بیشتر به افزایش هوشمندی خود می اندیشند.
کمال گرایانه شدید: 60تا100 درصد از افراد دارای حالات کمال گرایانه و عصبی هستند. آن ها تمام تمرکز خویش را بر هوش ذاتی و ژنتیکی شان می گذارند و سعی می کنند به هر طریق هوش خود را اثبات نمایند. آن ها هوش را ملاک برتری خود می دانند، این امر را در تفسیر تمامی اتفاقات بشری دخیل می کنند و آن را در صدر و اولویت قرار می دهند. در نتیجه، با مقوله هوش و استعداد، برخوردی عصبی دارند و در بیان آن به شدت افراط می کنند..
خلاصه کامل گرایی در زمینه هوش و استعداد
1ـ این طیف افراد دارای قوانین و پیش فرض های ذهنی خشک و خود ساخته ای در حوزه هوش و استعداد خود و دیگران هستند.
2ـ این طیف افراد در ذهنیاتشان دارای دیدگاه ها و نظرات عصبی هستند.
3ـ این دسته از افراد بسیار فانتزی، خودشیفته و آرمان گرا به هوش خود می نگرند.
4ـ این تیپ افراد، در زمینه هوش و استعداد دارای احساساتی منفی مانند حقارت و خود کم بینی اند.
5ـ این افراد ضریب هوشی خود، گروه یا ملتشان را عالی ترین، بالاترین و بهترین می دانند.
6ـ این تیپ افراد روی ذهنیات غلط و متوهمانه خود تعصب بسیار دارند.
7ـ این تیپ افراد با اثبات هوش خود می خواهند در نقش سوپرمن ظاهر شوند.
8ـ در بیشتر اوقات، این افراد درگیر اضطراب، ترس و وحشت در حوزه هوش و استعدادند و همواره درباره این مسائل تردید دارند.
9ـ آن ها هرگز از هوش و استعدادشان راضی نیستند و همیشه در حال غرزدن، ناله کردن و گلایه هستند.
10ـ این تیپ افراد بیش از حد در زمینه توانایی های ذهنی خود مبالغه می کنند و مدام به آن ها رنگ و اعاب می دهند.
برگرفته از کتاب کمال گرایی
مرکزمشاوره گروه همراه سعادت آبا
سلام.وبسایت جامعی دارید.ممنون