سبک زندگی و موفقیت

اختلال بولیمیا نروزا (پرخوری عصبی)

شاید شما هم تاکنون افرادی را دیده باشید که پرخوری می کنند و نمی توانند از غذا خوردن دست بکشند. اما از طرفی هم ممکن است از چاق شدن به شدت ترس داشته باشد. آنها بعد از اینکه حجم زیادی غذا خوردند دست به رفتارهای جبران می زنند مثلاً زیاد ورزش می کنند یا از عمد استفراغ میکند و یا قرص های ملین، ادرارآور و نوستات می خورند چرا که می ترسند وزنشان بالا برود. برای آشنایی بیشتر با اختلال پرخوری عصبی یا بولیمیا نروزا در ادامه مقاله با ما همراه باشید.

بولیمیا نروزا یا پرخوری عصبی چیست؟

نوعی اختلال است که در آن فرد از بالا رفتن وزن به شدت می ترسد و در مورد اندام خود تصورات غیر واقع بینانه ای دارد. بولیمیا کلمه یونانی به معنای گرسنگی گاونر است. خصیصه مهم بولیمیا این است که فرد دوره های مرتب و زیاد پرخوری دارد و بلافاصله بعد از این دوره ها دوره های تصفیه کردن یا روزه گرفتن شروع میشود. در بولیمیا همراه با تصفیه فرد به صورت دائم خودش را به استفراغ می‌اندازد یا از ملین ها، داروهای ادرار آور یا روده شور ها کمک می گیرد تا وزنش زیاد نشود. در افراد دچار بولیمیا استفراغ شایعترین نوع تصفیه می باشد و ۸۰ درصد تا ۹۰ درصد این افراد از آن استفاده می کنند.

در بولیمیای بدون تصفیه فرد تلاش می‌کند دوره های پرخوری خود را با ورزش بیش از حد یا روزه گرفتن افراطی جبران کند. با توجه به نادر بودن بولیمیا بدون تصفیه که فقط در ۶ درصد تا ۸ درصد افراد روی می دهد و علاوه بر آن نبود شواهد کافی دال بر تفاوت بین نوع فرعی آن، انواع بولیمیا حذف شده است. بیشتر افراد مبتلا به بولیمیا معمولاً نسبت به قد خود چاق نیستند و به علت تصفیه لاغر نمی شوند.

 

اثرات بولیمیا نروزا

این اختلال معمولا در اواخر نوجوانی و اوایل بزرگسالی آغاز می‌شود و تعداد زنان به مردان تقریباً ۱۰ به۱ است. عمده ترین عامل شروع پرخوری عصبی نگرانی درباره وزن و اندام است که احتمال دارد بعد از یک دوره غذایی شروع شود. آنچه در مورد پرخوری عصبی سردرگم کننده جلوه می‌کند این است که افراد نگران از وزن و تناسب اندام خود ، به طور منظم یعنی هفته ای ۲ تا ۱۲ بار به پرخوری می پردازند. این موضوع نشان دهنده آن است که آنها کنترل خود و خوردن را از دست داده اند.

به علت اینکه آنها کنترل خود بر جنبه مهمی از زندگی را از دست دادند و به همین عامل ممکن است افرادی بی اراده و ضعیف النفس محسوب شوند معمولاً از پرخوری های خود شرمنده شده و سعی می‌کنند آن را پنهان کنند. به همین دلیل پرخوری ها معمولاً در خفا انجام می شود و خوراکی هایی استفاده میشود که خوردن آنها سریع و آسان است مثل انواع بستنی کیک نان و بیسکویت.

اختلالات همبود با بولیمیا نروزا

پرخوری ها با دوره هایی از افسردگی، استرس های موجود در روابط بین فردی یا گرسنگی شدید ناشی از رژیم غذایی شکل می گیرد. این تصور که فرد مدیریت خود روی خوردن را از دست داده است سبب می شود که افراد دچار پرخوری عصبی از خودشان متنفر باشند و دچار بی ارزشی، احساس عدم کفایت و احساس افسردگی شدید شوند. نشانه های فیزیکی پرخوری عصبی بسیار کمتر از نشانه های فیزیکی بی شتهایی عصبی هست اما مهم‌ترین نشانه های فیزیکی آن از دست دادن همیشگی مینای دندان ها می باشد که در اثر استفراغ مصنوعی و دائمی به وجود می‌آید.

در بعضی موارد غده های بناگوشی متورم شده ، سبب می‌شوند که چهره فرد حالت پف کرده پیدا کند. پرخوری های افراطی و رفتارهای متقاعب آنها باعث بی نظمی در دوران قاعدگی هم می شود. کسانی که دائم از مواد ملین استفاده می کنند ممکن است به مواردی همچون ورم بدن ، از دست دادن مایعات و دهیدراته شدن بدن ، ناهنجاری های الکترولیتی ، مشکلات متابولیسمی جدی و مشکلات دائمی در عملکرد عادی رودها دچار شوند.

معیارهای تشخیصی انجمن روانپزشکی آمریکا برای اختلال پرخوری عصبی

-دوره های مکرر پرخوری که دو مشخصه دارد و هر دو باید وجود داشته باشند:

۱. در یک دوره زمانی مستقل و مثلاً در عرض دو ساعت ، فرقی نمی کند در چه موقعی از شبانه روز چه مقدار غذایی که فرد می خورد از مقدار غذایی که بیشتر افراد در همان دوره زمانی و شرایط مشابه می خورند بسیار بیشتر است.

۲. در طول این دوره های زمانی پرخوری فرد احساس می‌کند که برای خوردن خود هیچ گونه کنترلی ندارد مثلاً احساس می کند نمی تواند خوردن را تمام کند یا نوع غذا یا مقدار آن را کنترل کند.

– فرد برای جبران پرخوری های خود و پیشگیری از بالا رفتن وزن دائماً به رفتارهای جبرانی وناخوشایندی اقدام می کند مثلاً خودش را به عمد به استفراغ می‌اندازد یا از ملین ها، ادرارآورها و سایر داروهای دیگر استفاده می کند روزه میگیرد یا ورزش های سنگین و فشرده انجام می‌دهد.

– هم پرخوری و هم رفتار های جبرانی نامناسب به طور متوسط حداقل یک بار در هفته و به مدت سه ماه رخ می‌دهند.

-ارزشی که فرد به خودش می گذارد به طور نامعقولی و بیش از حد تحت تاثیر شکل و وزن بدن قرار دارد. به این معنا که به علت مسائل مرتبط با تصویر بدن این افراد ممکن است عزت نفس و احساس ارزشمندی کمی داشته باشند.

 

علت اختلال پرخوری عصبی

مانند بیشتر اختلالات روانی دیگر اختلال پرخوری عصبی بر اثر یک عامل به وجود نمی آید بلکه انواع فرایندهای ژنتیکی و فرهنگی اجتماعی و تربیتی همکاری می کنند تا این اختلالات شکل بگیرند. عوامل تاثیر گذار در دوران کودکی که سبب شکل گیری چنین مشکلاتی در خوردن می شوند، تجربه های کودکی مانند سوء استفاده جنسی و غفلت فیزیکی، عوامل شخصیتی مانند عزت نفس پایین، کمال‌گرایی و نارضایتی از خود،عوامل خانوادگی همچون چاقی مفرط، نگرش آنها به چاقی، نگرش نوجوانان به رژیم غذایی و ورزش و اختلالات رفتاری و روانی دیگر همچون وسواس و اضطراب اجتماعی از عوامل ریسک فاکتور برای اختلال پرخوری عصبی هستند.

 

عوامل بیولوژیک

خیلی از نشانه‌های اختلالات خورد و خوراک ماهیت فیزیکی دارند. تحقیق در مورد مغز و سیستم های هورمونی در تنظیم اشتها به اندازه عوامل ژنتیکی شواهد اساسی ندارند. با این حال اخیراً محققان به نقش دوپامین در احساس کردن لذت و پاداش پرداخته اند. دوپامین در تجربه های لذت بخش نقش زیادی دارد. مغز از دوپامین برای تجربه خوشمزگی یک خوراکی استفاده می کند.

مغز می خواهد فرد مزه غذای خوشمزه را به یاد آورد و این کار را باز هم انجام دهد. وقتی تجربه یک خوراکی خوشمزه توسط دوپامین تقویت شده باشد سبب می شود مدارهای پاداش مغز ایجاد شوند و این کار باعث می شود که سایر سیگنال ها مانند این سیگنال که خوردن بس است نتوانند خودشان را نشان دهند. طبق شواهد اختلالات خورد و خوراک در خانواده ها ارثی است و این پدیده نشان دهنده آن است که یک عنصر ژنتیک در میان است. بستگان درجه اول کسانی که پرخوری و بی اشتهایی عصبی دارند در مقایسه با بستگان درجه اول افرادی که هرگز اختلال خورد و خوراک نداشتند با احتمال بیشتری به این اختلال مبتلا می شوند.

عوامل اجتماعی و فرهنگی

عوامل فرهنگی و قومی در ابتلا به اختلالات خرده خوراک تاثیرگذار هستند. میزان ابتلا به پرخوری عصبی در فرهنگ هایی که تحت تاثیر فرهنگ غرب و استانداردهای آن هستند بسیار بیشتر است و در واقع شکی وجود ندارد که بولیمیا تنها در جوامعی دیده می‌شود که به نوعی با جامعه غرب در ارتباط هستند یا جلوه های آن را لمس کرده اند. بنابراین می‌توان گفت که عوامل فرهنگی غربی یکی از عوامل خطر برای ابتلا به اختلالات خورد و خوراک است.

رسانه های غربی هم خود در نارضایتی از اندام و در پی آن رژیم های غربی موثر هستند. در نتیجه افراد فکر می کنند برای جذاب بودن و احساس خوبی داشتن باید اندامی شبیه مدل ها و ستارگان سینما داشته باشند در حالیکه رسانه های عمومی واقعیت را تحریف می کنند و افراد طوری نشان می دهند که یا به طور طبیعی لاغر هستند که درصد بسیار کمی از جامعه را تشکیل میدهند یا به صورت غیر طبیعی لاغر هستند. فرهنگ های غربی علاوه بر ایده آل دانستن لاغری چاقی راهم آشکارا نکوهش می کنند و آن را به ویژگی های منفی و شخصیت ربط میدهند.

عوامل خانوادگی

ساختار خانواده ممکن غیر مستقیم اما فعالانه عادت نامنظم خرد و خوراک را در فرزندان تقویت کند و حواس افراد خانواده را از سایر مسائل مهم و ضروری در درون خانواده دور کند. خانواده های افراد دچار اختلال خورد و خوراک معمولاً در هم تنیده هستند و والدین در همه کارهای فرزندشان دخالت می‌کنند و می‌خواهند هیجانات و نیازهای عاطفی آنها را سرکوب کنند. از طرفی ممکن است والدین آنها افراط در مراقبت نشان دهند و بیش از حد نگران مسائل فرزند داری و رفاه آنها باشند. این کنترل های بیش از حد اجازه نمی دهد که بچه ها تجربه های مناسب با سن شان را داشته باشند.

همچنین  انعطاف ناپذیری یا سفت و سخت گیری باعث میشود که فرزندان در سازگار شدن با نیازهای رشدی در حال تغییر به مشکل برخورد کنند و نتوانند استقلال داشته باشند. بنابراین به عقیده خیلی از روانشناسان ساختار خانواده در بسیاری از اختلالات روانی تاثیر گذار است. معمولاً بسیاری از افراد دچار اختلالات خورد و خوراک مادرانی داشتند که آنها هم الگوهای ناهنجار خورد و خوراک داشتند. این الگوهای نابسامان مادران در فرزندان آنها مشکلات تغذیه به وجود می‌آورد که ممکن است از همان اوایل کودکی شروع شوند. مادرانی که به شدت از اندام و ظاهر دخترشان ایراد می‌گیرند شدیداً در رفتار آنها تاثیر می گذارند.

 

درمان اختلال پر اشتهایی عصبی

درمان های مختلفی برای اختلالات خورد و خوراک وجود دارد که برخی از آنها شامل موارد زیر می شوند:

درمان دارویی

به علت اینکه اختلال پرخوری عصبی غالبا با افسردگی همزمانی دارد معمولاً با داروهای ضد افسردگی مانند فلوکستین این گونه افراد تحت درمان قرار می گیرد. مطالعات نشان دادند که این گونه درمان افراد در مقایسه با افراد گروه دارونما موثر تر است. داروهای ضد افسردگی سبب می شوند تا از فراوانی پرخوری و تصفیه کردن کم شود اما اگر داروهای ضد افسردگی با روان درمانی های شناختی رفتاری همراه شوند پیامدهای درمانی بیشتری ایجاد خواهد شد. وقتی صحبت از دارو می شود معمولا مردم انتظار دارند که با خوردن یه قرص کوچک تمام مشکلات خوردن آنها برطرف شود در حالی که قطع دارو باعث بازگشت سریع نشانه ها می شود و دارو درمانی به تنهایی کمک کننده نیست.

خانواده درمانی

افراد دچار اختلالات خورد و خوراک ممکن است در یک ساختار خانوادگی درهم تنیده و آشفته گرفتار شده باشند ساختاری که فعالانه احتمال حضور این گونه اختلالات را بالا می برد. پرخوری عصبی می تواند مشکلات مهم خانواده مثل اختلافات پدر و مادر و پنهان کند و ممکن است خانواده به صورت ترجیحی اختلالات خورد و خوراک را تقویت کند تا از مواجه شدن با سایر مشکلات در امان باشند.

رویکردهای خانواده درمانی می‌تواند درباره این ویژگی ها به جستجو بپردازند و به آنها رسیدگی کنند اما تحقیقات نشان داده اند که خانواده درمانی می‌تواند تا حد زیادی برای افراد دچار این اختلالات مخصوصا نوجوان ها موثر باشد به این دلیل که والدین مهمترین عامل درمان برای فرزندان خود محسوب می شوند و باید یاد بگیرند که چگونه مسئولیت اوضاع را قبول کنند. اولین مرحله این روش آن است که به والدین آموزش داده شود چگونه مسئولیت تغذیه فرزند خود را به عهده بگیرند و کاری کنند که او متناسب و به اندازه غذا بخورد و از پرخوری یا کم کاری بیش از حد جلوگیری کنند.

روان درمانی شناختی رفتاری

به اعتقاد روانشناسان بهترین روش درمانی برای کلی عصبی درمان شناختی رفتاری میباشد. استفاده از این نوع درمان برای همه این بیماران توصیه شده و معمولا بین ۱۶ تا ۲۰ جلسه طول می کشد و در یک دوره چهار تا پنج ماهه انجام می شود. افراد دچار پرخوری عصبی مدت های زیادی درباره خودشان عقاید نادرست داشتند و این عقاید با نگرانی درباره وزن و اندام و جذابیت در ارتباط بوده است. مبتلایان به بولیمیا ارزش خود را فقط در اندام تراشیده و هیکل لاغر می دانند و مهمترین علت آن این است که اندام تنها وجه زندگی است که می توانند روی آن کنترل داشته باشند. آن ها ایده هایی در مورد اندامشان دارند که غیر معقول و غیر قابل دسترس است و همیشه احساس نارضایتی می کنند.

 

سخن پایانی

اگر شما هم در اطراف خود افرادی با چنین ویژگی هایی مشاهده کرده اید که به صورت افراطی پرخوری می کنند و بعد به دنبال دفع همان مواد با استفاده از ملین ها یا روش های ذکر شده هستند و یا فرزند شما چنین نشانه هایی دارد می توانید موضوع را با متخصصان و مشاوران با تجربه ما در کلینیک روانشناسی همراه در میان بگذارید.

0/5 (0 Reviews)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
تماس جهت دریافت نوبت