روزانه میلیون‌ها نفر در گوگل این عبارت را سرچ می‌کنند که «چرا از زندگی لذت نمی‌برم؟» شاید دلیل طرح این سؤال، آن باشد که نمی‌دانند چطور به زندگی نگاه مثبتی داشته باشند. هر اسنانی تنها یکبار زندگی می‌کند. پس بهتر است تلاش کند به جای احساس پشیمانی تا زمانی که فرصت دارد از زندگی تکرار نشدنی خود لذت ببرد. همیشه به یاد داشته باشید که زندگی چرخه‌ای از اتفاقات خوب و بد در کنار هم است.
همیشه روند صعودی نخواهید داشت و گاهی امکان سقوط هم در مسیر وجود دارد. خوب است بدانید که همه ما در زندگی درجات مختلفی از غم، استرس، سختی و … را تجربه می‌کنیم. برخی از افراد در رند زندگی به خوبی رشد می‌کنند و از زندگی لذت می‌برند. اما برخی دیگر به واسطه افکار منفی که دارند، یا در مواجهه با موانع زندگی خود را بیهوده می‌بینند و از آن لذت نمی‌برند.
اگر مدت زیادی است که فراز و نشیب‌ها را تجربه کرده‌اید و زندگی خود را توام با چالش‌های فراوان می‌پندارید، شاید نوبتان رسیده که دیدگاهتان را تغییر دهید و زندگی را جور دیگری ببنید. به یاد داشته باشید که لذت بردن از زندگی با تغییر ذهنیت ما شروع می‌شود. بر اساس تحقیقات صورت گرفته، مشخص شده که مغز ما بیشتر جهت گیری منفی دارد. هر اظهار نظر یا خبر بدی در پیرامون ما ممکن است دنیایمان را زیر و رو کند. در هر صورت اگر شما نیز این مشکل را دارید که از زندگی‌تان لذت نمی‌برید، با ما همراه شوید تا برخی از روش‌های تغییر این دیدگاه را با هم بررسی کنیم.
لذت بردن از زندگی را در گرو پول و داشتن سرمایه می دانید
بسیاری از مردم بر این باورند که تنها پول خوشبختی می‌آورد و تمام لذت‌های دنیوی در گرو داشتن پول و ثروت زیاد است. درست است که پول می‌تواند امکانات و رفاهیات بسیاری را برای شما به وجود بیاورد، اما بدانید که عده بسیاری از مردم هستند که با وجود داشتن پول زیاد، خوشبخت نیستند و مشکلات دیگری دارند که شاید برایشان زندگی را سخت و طاقت فرسا کرده است. بپذیرید که شما یک انسان خوشبخت با شرایط مالی فعلی‌تان هستید و می‌توانید در کنار این قبول شرایط برای کسب سرمایه بیشتر تلاش کنید.
احساس ناامنی دارید
گاهی اوقات داشتن احساس نا امنی و ترس از وقوع اتفاقات احتمالی، ممکن است مانع از این شود که از زندگی و لحظاتش لذت ببرید. به طور کلی سعی کنید در لحظه زندگی کنید و زمانی که شرایطی برای لذت بردن از زندگی وجود دارد را با افکار منفی و حس عدم امنیت از بین نبرید. بهتر است عواملی را که باعث ایجاد حس نا امنی در شما شده‌اند را پیدا کنید و برای بر طرف کردنشان برنامه ریزی کنید.
خودتان را نادیده می‌گیرید
بسیار بد است که به خودتان توجه نداشته باشید. این موضوع می‌تواند در بلند مدت تاثیرات بسیاری را بر روی شما بگذارد و باعث شود آسیب ببینید. هر از گاهی به خودتان توجه ویژه داشته باشید، برای خودتان لباس‌هایی که دوست دارید بخرید، غذایی که به نظرتان خوشمزه است بخورید یا حتی به یک رستوران یا کافی شاپ بروید، سعی کنید خودتان را برای انجام کارهای بزرگ و کوچکی که انجام می‌دهید تشویق و تحسین کنید. اگر برای خودتان کاری در راستای لذت بردن از زندگی انجام ندهید، مسلماً لذتی هم نخواهید برد.
واقعیت‌ها را بپذیرید
ما همه نقاط مثبت و منفی داریم. ممکن است شرایطی متعارف یا نامتعارف را تجربه کنیم. بهترین کار پذیرش واقعیت‌هاست. مثلاً اگر شما دچار یک بیماری شده‌اید، به جای اینکه همه لذت‌های دنیا را نادیده بگیرید و خودتان را یک فرد بدون انگیزه کنید، به فکر راه‌های درمان باشید و با پذیرش این واقعیت که ممکن است بیماری برای هر کسی به وجود بیاید، روحیه‌تان را تقویت کنید. به این نکته هم توجه داشته باشید که علم دائماً در حال پیشرفت است و ممکن است همین فردا علاج بیماری شما نیز کشف شود یا حتی بتوانید با مصرف دارو و کنترل شرایط، سال‌های سال را مانند یک فرد سالم زندگی کنید.
در رابطه عاشقانه‌ای شکست خورده‌اید
شکست خوردن در روابط عاطفی ممکن است زندگی را به کاممان تلخ کند و امیدهایمان را برای آینده از بین ببرد. طلاق از همسر، جدایی از دوستان، از دست دادن عزیزان بر اثر فوت و یا بسیاری دلایل دیگر، ممکن است شما را در کام رنج و عدم لذت از زندگی فرو ببرند. بدانید که همواره شکست پایه پیروزی است و هیچ شکستی پایدار نیست. به این قضیه اینگونه فکر کنید که شکست قسمتی از مسیر پیروزی است و شما با پشت سر گذاشتن آن، می‌توانید به موفقیت برسید. روابط گذشته را جایگزین روابط جدید کنید. به داشته‌هایتان بیشتر از نداشته هایتان فکر کنید. بدانید که اگر بنا به هر دلیلی در رابطه مجبور به قبول جدایی شده‌اید، تبدیل به اسنان قوی‌تری نسبت به گذشته شده‌اید و ممکن است اتفاقات بهتری برای شما در جریان باشد که از آن‌ها بی خبرید ولی هنوز زمان وقوع آن‌ها فرا نرسیده است.
همیشه مشغله دارید
مشغله زیاد باعث می‌شود که حتی نفهمید چگونه روزها سپری می‌شوند. احساس می‌کنید که به یک ربات تبدیل شده‌اید که با برنامه ریزی که برایش تعیین شده کار می‌کند و احساسی نسبت به محیط پیرامون خود ندارد. بهتر است اوقاتی از روز را به خودتان و کسب آرامش و لذت بردن از زندگی اختصاص دهید. بدانید که شما نیز مانند هر انسان دیگری نیاز به استراحت، تفریح، گردش و مسافرت دارید.
دائماً گذشته را مرور می‌کنید
همانطور که گفتیم باید در زمان حال زندگی کنید. گذشته همانطور که از نامش مشخص است، زمانی است که سپری شده و دیگر بازگشت آن ممکن نیست. همواره به اتفاقات گذشته به دید فرصتی برای کسب تجاربی که امروز دارید فکر کنید. اجازه ندهید فکر کردن دائمی به گذشته‌ای که دیگر نمی‌توانید برایش کاری انجام دهید، فرصت‌های شما را برای لذت‌های آینده زندگی از بین ببرد.
گرفتار اعتیاد شده‌اید
اعتیاد تنها مربوط به مواد مخدر و مشروبات الکلی نیست. گاهی شما بیش از اندازه به چیزی وابسته می‌شوید و ترک آن برای شما به منزله نابودیست. وابستگی بیش از حد به هر چیز و هر کس درست نیست. اگر شما احساس نیاز شدید به چیزی داشته باشید، زمانی که آن را ندارید دچار ناراحتی و لذت نبردن از زندگی می‌شوید. در زندگی دلایل بسیاری برای شاد بودن وجود دارد. پس بجای ماندن در گوشه‌ای و چسبیدن به مواردی که به آن‌ها اعتیاد و وابستگی دارید، سعی کنید خوشحالی و لذت از زندگی‌تان را وابسته به خودتان بدانید و برای آن بکوشید. اعتیاد خود را نیز به مرور ترک کنید تا زندگی شادتری داشته باشید.
مشکلات زیادی در خانواده دارید
همه ما در خانواده‌هایمان احساس امنیت، مهربانی، عشق و آرامش را تجربه می‌کنیم. خانواده کانون گرمیست که در آن باید از زندگی در کنار عزیزانمان یعنی پدر، مادر، خواهر و برادر لذت ببریم. اما گاهی در خانواده آنقدر شرایط نابسامان و آشفته است که نمی‌توان به دلیل این مشکلات متعدد، احساس لذت از زندگی را تجربه کرد. بنابراین بهتر است که برای خارج شده از این شرایط عوامل به وجود آورنده مشکلات را پیدا کنید و سعی کنید آن‌ها را از بین ببرید. همچنین می‌توانید از یک مشاوره خانواده درمانی یا دیدگاه‌های روانشناختی یک روانپزشک استفاده کنید. به این ترتیب می‌توانید احساس لذت بردن از زندگی را به خود و خانواده‌تان هدیه بدهید.
افسرده هستید
افسردگی دلایل بسیاری دارد. اما واضح‌ترین مشخصه افسردگی، لذت نبردن از زندگی است. ممکن است شما بنا به هر دلیلی دچار افسردگی شوید. اما این پایان راه نیست. می‌توانید افسردگی خود را با مراجعه به روانشناس یا روانپزشک بر طرف کنید. در جلسات مشاوره افسردگی، مشکلات خود را بازگو کنید و برای حل آن‌ها راهنمایی بخواهید. همچنین ممکن است نیاز داشته باشید که دوره‌ای را به مصرف داروهای ضد افسردگی بپردازید. اما در نهایت افسردگی قابل درمان است و می‌توانید با برطرف نمودنان، دوباره از زندگی خود لذت ببرید.
تنهایی آزارتان می‌دهد
تنهایی باعث به وجود آمدن مشکلات بسیاری برای شما به لحاظ روحی می‌شود. حتی یکی از دلایل افسردگی، تنهایی شناخته شده است. زمانی که فرد تنهایی باشید، احساس می‌کنید که هیچکس در زندگی همراه شما نیست. نمی‌توانید با کسی صحبت کنید، باید خودتان به تنهایی از پس مسائل و مشکلاتتان برآیید، در همه مراحل و امور زندگی‌تان از جمله غذا خوردن، فیلم دیدن و … تنها هستید. بنابراین همه این عوامل باعث می‌شوند که نتوانید از زندگی لذت ببرید. همراهی با دیگر افراد از جمله دوستان و خانواده باعث می‌شود که یک روز خاطره انگیز تر و بهتر باشد. می‌توانید دوست پیدا کنید و از پیله تنهایی خود خارج شوید. حتی می‌توانید در کلاس‌ها یا اجتماعات گوناگون شرکت کنید و با مردم ارتباط و تعامل بیشتری داشته باشید. اگر هم به سن ازدواج رسیده‌اید، می‌توانید یک شریک زندگی مناسب برای خود پیدا کنید و به این ترتیب دیگر همیشه می‌دانید که یک نفر همراه شما در همه مراحل زندگی خواهد بود و اجازه نمی‌دهد که احساس تنهایی و گوشه گیری داشته باشید. جالب است بدانید که برخی از افراد به واسطه شبکه‌های اجتماعی و اینترنت، حتی دوستانی را در کشورهای دیگر پیدا می‌کنند و می‌توانند با وجودشان احساس عدم تنهایی و لذت از زندگی را داشته باشند.
