از خانواده همسرم متنفرم
ازدواج کردن با همه خوبیهایی که دارد مثل زندگی عاشقانه دو نفره، آوردن فرزند و… میتواند مشکلاتی هم داشته باشد مانند خشونت خانگی، طلاق، مهریه، مشکلات اقتصادی و غیره. اما در بین تمام این موارد ارتباط با خانواده همسر میتواند از جهاتی مثبت یا منفی باشد. اگر خانواده همسر پشتیبان شما باشند مسائل شما در زندگی راحتتر حل میشود اما همیشه اینگونه نیست و برخی اوقات با خانواده همسرتان دچار چالشهایی هستید. سوال مهم اینجاست که چه راهکارهایی وجود دارد تا بتوانید نفرت از خانواده همسر را مدیریت کنید. برای کسب اطلاعات در مورد” چگونگی روابط با خانواده همسر” کلیک کنید.
منظور از تنفر از خانواده همسر چیست؟
نفرت از خانواده همسر به معنای احساس ناخوشایند نسبت به افراد خانواده میباشد. این احساس احتمال دارد به دلایل گوناگونی همچون تجربههای منفی در مورد خانواده همسر یا عدم تناسب فرهنگی و عقیدتی یا حتی دلایل شخصی باشد. تجربههای نامطلوب در رابطه با خانواده همسرتان میتواند مواردی همچون تعارضات خانوادگی، عدم پذیرش و سوء استفاده باشد. در این موارد شما ممکن است شاهد بی احترامی و درگیریهایی از سوی آنها باشید. تطابق فرهنگی و سبک زندگی نقش زیادی در رضایت خانوادهها از یکدیگر دارد. چنانچه شما با خانواده همسرتان دچار مسئله تعارض از لحاظ فرهنگی یا مذهبی باشید نمیتوانید همدیگر را درک کنید در مواردی ممکن است بحثهایی بینتان پیش بیاید که بیشترین کینه و نفرت را ایجاد کند. دلایل شخصی و روانی هم میتواند عواملی باشد که باعث دوری از خانواده همسر شود. مثلاً اگر شما با خود همسرتان مشکلات جدی داشته باشید یا فرزندتان درگیر مسائلی باشد و یا اینکه خودتان مشکل اضطراب و افسردگی داشته باشید، قطعاً حوصله جمع ها و حرفهای آنها را هم نخواهید داشت.
مواردی که نشان میدهد شما از خانواده همسرتان دور هستید شامل:
دوست ندارید آنها به منزلتان بیایند
یکی از مواردی که میتواند نشان دهد که شما از خانواده همسرتان خوشتان نمیآید این است که برخلاف سایر مهمانها دوست ندارید آنها وارد منزلتان شوند. یعنی اینکه اگر روزی مادر شوهرتان به شما زنگ بزند و بگوید که امروز میخواهد به خانهتان بیاید مطمئناً دنیا روی سرتان خراب میشود. دلیل این نفرت شما ممکن است ریشههای عمیقی داشته باشد که هنوز آن را بررسی نکردهاید. علاوه بر این اینکه مادر شما با خانواده پدریتان چگونه ارتباط برقرار میکرده است در رابطه کنونی شما با خانواده همسرتان هم تاثیر میگذارد.
در مراسم سنتی و رسمی دوست ندارید با آنها باشید
یکی از مشکلات جدی در بین زن و شوهرها مخصوصاً در مناسبتهای خاصی مثل شب یلدا و عید نوروز و سایر مناسبتها این است که گاهی یکی از طرفین دوست ندارد با خانواده همسرش در چنین روزهایی باشد. معمولا وقتی به خانواده همسرتان علاقه نداشته باشید این گونه جمعها و مهمانیها را هر چقدر هم که پرشور و هیجان باشد نمیتوانید به دلیل حضور آنها تحمل کنید. شاید ترجیحتان این باشد که به منزل پدریتان بروید یا شب عید را کنار دوستانتان باشید. برخی از افراد میتوانند چنین مسائلی را مدیریت کنند و با همسرشان سر این موضوعات به تفاهم رسیدند در حالی که برخی دیگر مجبورند علی رغم میل باطنیشان در جمع خانواده همسر ظاهر شوند. در این موارد معمولا جر و بحث بین زن و شوهر بالا میگیرد در آخر مجبور میشوند با دلخوری و کلی دعوا به منزل یکی از آنها بروند.
هرگونه صحبت ریز و درشتی را دخالت میبینید
یکی از نشانههای نفرت از خانواده همسری است که آنها ممکن است در مورد موضوعات معمولی و پیش پا افتاده در مورد شما و زندگیتان بدون هیچ قصد و نیتی اظهار نظر کند اما شما آنها را به نیت بدی برداشت میکنید. به عنوان مثال شاید خانواده همسرتان به شما پیشنهاد دهند که فرزندتان را در فلان مدرسه ثبت نام کنید بهتر است یا فلان دکتر تجربه بیشتری دارد تا دکتری که در حال حاضر پیشش میروید. اگر نفرت شما از خانواده همسرتان زیاد باشد برای هر کدام از این موارد ممکن است دعوا و جر و بحث راه بیندازید و مدتها سر آن با همسرتان درگیر شوید. هرچند این حق به شما داده میشود که دیگران حق ندارند در مورد مسائلتان دخالت کنند اما اگر خشم و نفرت خود را کنترل نکنید کوچکترین اظهار نظرهای ساده آنها را هم دخالت به حساب میآورید.
از محبت آنها به همسرتان خوشتان نمیآید
کسانی که درگیر نفرت و دوری از خانواده همسرشان هستند از اینکه ببینند آنها به شریک زندگیشان محبت میکنند عصبانی و ناراحت میشوند. شاید برایتان جالب باشد اما کسانی که از خانواده همسرشان خوششان نمیآید اگر آنها بخواهند برای فرزندشان سوغاتی بیاورند بسیار عصبانی میشوند و آن را بد برداشت میکنند. ممکن است خانواده همسرتان در یک روز تعطیلی برایتان غذا بیاورند به این بهانه که همسر شما همیشه این نوع غذاها را دوست داشت اما شما با خودتان فکر میکنید که مگر همیشه در خانه به او گرسنگی دادهاید.
خوبیهایشان را به راحتی نمیپذیرید
یکی از نشانههای کسانی که خانواده همسرشان را دوست ندارند این است که حتی محبتهای آنها را هم به پای قصد و منافع شخصی میگذارند. بنابراین شما دائماً سعی میکنید که منظور رفتارهایشان را بفهمید. مثلاً با خودتان تصور میکنید اگر در فلان مهمانی دور شما را دعوت کردند قرار است در آینده منتش را بر سرتان بگذارند یا اگر به شما کمک مالی کردهاند میخواهند مال و ثروتشان را به رختان بکشند.
همسرتان را به خاطر آنها در تنگنا قرار میدهید
اگر مدام به خاطر خانواده همسرتان با او بحث و جدل دارید یا بازجویی میکنید و قهر میکنید یا حتی به خانوادهاش توهین میکنید، یعنی اینکه شما در نفرت و کینه هستید. ممکن است حتی از همسرتان بخواهید که بین شما و خانوادهاش یکی را انتخاب کند. این را بدانید که حتی اگر خانواده همسر شما افراد بد ذاتی باشند مقصر همسرتان نیست و او نباید تقاصش را پس دهد. اگر بخواهید همسرتان را به خاطر خانوادهاش تحت فشار قرار دهید مخصوصاً اگر فرزندی داشته باشید این کار برایتان عواقب خوشی نخواهد داشت.
شما دائماً حواستانان به آنهاست حتی اگر با شما کاری نداشته باشند
یکی از علائم مهم نفرت نسبت به خانواده همسر این است که حتی زمانی که سرشان گرم زندگی خودشان است و هیچ کاری با شما ندارند اما ذهن شما را درگیر خود میکنند. شمام دائماً در ذهنتان به رفتارهای بد آنها فکر میکنید و دوست دارید برای هر بهانهای با آنها جر و بحث داشته باشید. طبیعتاً این افکار منفی انرژی زیادی از شما میگیرد و روح و روانتان را بسیار درگیر میکند.
چه کاری میتوانید انجام دهید؟
اگر واقعاً از خانواده همسرتان متنفر هستید بدانید که لازم است اقدامات که انجام دهید تا این خشم و نفرت در وجودتان کمرنگ شود. موارد مهمی که لازم است به آنها توجه کنید:
با همسرتان یک تیم شوید
کینه و نفرت شما از خانواده همسرتان به هر دلیلی که باشد باز هم باعث نمیشود که تمام دعواها را با همسرتان داشته باشید. بدانید که مشکلی که بین شما و همسرتان وجود دارد مشکل بین شما دو نفر است و هر دو نفر با یکدیگر باید آن را حل کنید. اینکه خانواده همسرتان برایتان دردسر دارد باعث نمیشود که همسرتان را مورد بازجویی قرار دهید. برعکس باید سعی کنید که با همسرتان در مورد آن صحبت کنید و حتی از یک مشاور کمک بگیرید.
انتظار تغییر همسرتان را نداشته باشید
متاسفانه برخی از افراد میخواهند که برای رفع مشکلات با خانواده همسرشان با او قطع ارتباط کنند. در حالی که چنین چیزی اصلاً ممکن نیست همسر شما هرچقدر هم که خانواده بدی داشته باشد باز هم متعلق به آن خانواده است و شما نمیتوانید هویت او را از بین ببرید. اصرار شما برای جدایی همسرتان از خانوادهاش فقط باعث کینه و نفرت در زندگی خودتان میشود. بنابراین این را بپذیرید که همسرتان نمیتواند خانواده خود را دور بیندازد و شما در این زمینه برای آرامشتان به از خود گذشتگی نیاز دارید.
نیازی نیست دختر یا پسر آنها باشید
متاسفانه یکی از مشکلاتی که زوجین در رابطه با خانواده همسرشان پیدا میکنند این است که دوست دارند فرزند آنها باشند و به چشم دختر یا پسرشان دیده شوند. این را بدانید که هر چقدر هم که شما به آنها محبت کنید و بخواهید خودتان را دختر یا پسر آنان جا بزنید باز هم عروس یا داماد آن خانواده هستید. در این موارد است که احتمالاً توقعتان بیشتر میشود و با خود میگویید چرا با همه محبتی که کردم باز هم فرزند خودشان را بیشتر از من دوست دارند. چنین توقعاتی میتواند در شما احساس نفرت و کینه ایجاد کند. پس منطقی باشید و در حد معمولتان به آنها محبت کنید و انتظاراتتان را کم کنید.
بپذیرید مشکلاتی بینتان هست
این را بدانید که قرار نیست شما با خانواده همسرتان همه جوره سازگار باشید و اخلاق و رفتار همدیگر را قبول داشته باشید. شما فقط مانند دیگر اقوامتان قرار است با آنها یک رفت و آمد ساده داشته باشید آن هم نه همیشه بلکه هر چند وقت یکبار. بنابراین احترام خود را باید حفظ کنید و بدانید که اگر هم از یکی از اقوام همسرتان یا اعضای خانوادهاش خوشتان نمیآید نیازی نیست که آن را به همسرتان بگویید. همسر شما تنها یک احترام و آرامش معمولی میخواهد. بدانید همه آنها هم که با اقوام و خانواده همسر خود رفت و آمد میکنند عاشق هم نیستند تنها به عنوان یک سنت، این صله رحم را به جا میآورند.
کلام پایانی
در کل بهتر است بدانید که نفرت از خانواده همسر یک مسئله کاملاً پیچیده است که میتواند دلایل متعددی داشته باشد و حتی به گذشته شما هم مربوط باشد. اگر نتوانید این احساسات ناخوشایند را مدیریت کنید قطعاً به خودتان لطمه زدهاید. در این شرایط توصیه میشود از مشاوران خانواده کمک بگیرید.