ما هر روز در زندگی مان با مردها سر و کار داریم، شوهران، روسا، کارمندان، دوستان، پسران و یا پدرانمان. ما سعی می کنیم آنان را درک کنیم، از آنها مراقبت کنیم، دوستشان بداریم و کاری کنیم که آنها هم در مقابل ما را دوست بدارند. وقتی همه چیز خوب پیش می رود ، فکر می کنیم مردها فوق العاده اند و زندگی بدون آنها میسر نیست، اما وقتی اوضاع خوب پیش نمی رود، فکر می کنیم مردها غیرقابل تحمل هستند و زندگی بدون آنها راحت تر است.
اشتباهات رایج زنان در ارتباط با مردان
شما به عنوان یک زن، سه راه حل برای کنار آمدن با مرد زندگی تان دارید: 1-می توانید از اینکه مرد زندگی تان شما را دیوانه کرده ، خشمگین شوید و تمام مدت در این مورد ناله کنید.( این راه حل برای چند ساعت خوب است ، اما پس از چند سال جذابیتش را از دست می دهد.)2-می توانید به طور کلی از زندگی با مردها صرف نظر کنید و برای سرگرمی یک وسیله قشنگ بخرید.(این راه حل ارزان تر و آسان تر است، ولی خیلی ارضا کننده نیست.)3-می توانید تصمیم بگیرید که تمام مسائل مربوط به مردان را بیاموزید تا بتوانید آنها را درک کرده و با آنها بهتر کنار بیایید و در نتیجه قادر به برقراری ارتباطی عالی با مرد زندگی تان شوید. اشتباهاتی که زنان در ارتباط با مردان، مرتکب می شوند:
اشتباه اول :زنان رفتارهای مادرانه دارند و با مردان مانند کودکان رفتار می کنند.
آیا شما تا به حال یکی از جمله های زیر را به مردی گفته اید؟
“عزیزم، کیف پولت را آورده ای؟”
“یادت نرود سر راه لباس ها را از خشک شویی بگیری؟”
“یادت بود که قبض عقب افتاده برق رو پرداخت کنی؟”
“فکر نمی کنی با آن ژاکت نازکت سردت شود؟”
این اشتباه، یکی از رایج ترین و بدترین عاداتی است که زنان در ارتباط با مردان دارند. ما با مردان مانند کودکان رفتار می کنیم ، می پنداریم آنها نمی توانند از خودشان مراقبت کنند، طوری رفتار می کنیم گویی آنان توانایی ندارند و برای اداره زندگی شان به ما محتاج اند. احتمالا به این فکر می کنید که در بسیاری از موارد این پندارها حقیقت دارند! و شاید هم درست فکر می کنید. ولی این مهم نیست . مسئله مورد اهمیت این است: هنگامی که شما با یک مرد مانند بچه ای، رفتار می کنید، او هم درست مثل یک بچه عمل می کند. وقتی انتظار دارید که مردی نالایق باشد، او نالایق باقی خواهد ماند.
روش هایی که زنان مادرانه رفتار می کنند و مردان را کودک می پندارند:
*بیش از اندازه کمک کردن و انجام دادن کارهایی که مردان باید خودشان انجام دهند.
زن دنبال کلید او می گردد، به اتاق می روید و چیزی را که خودش راحت می تواند پیدا کند، به او می دهید؛ پشت سرش چیزهایی را جمع و جور می کنید؛ موهایش را شانه می زنید، کراواتش را صاف می کنید؛ هر روز صبح لباسی را انتخاب می کنید و برایش روی تخت می گذارید.
*بازی کردن با کلمات و سعی در گرفتن اطلاعات از مردان به این طریق:
ما می گوییم: “بسیار خب، گرسنه ای … دلت غذا می خواد؟نه؟ بیسکوییت چطور؟ بیسکوئیت هم نه؟خب کمی سوپ چطور؟و…
*مردان را بی حواس و فراموشکار پنداشتن
یادآوری تمام چیزهایی که خودشان باید به خاطر بسپارند.
“یادت نرود که وقتی رسیدی به من زنگ بزنی.”
“یادت نرود فرزندمان را از کلاس ورزش برداری.”
“یادت نرود که امروز وقت دکتر داری.”
*سرزنش کردن مردان به طوری که انگار بچه هستند.
“بدون ژاکت کجا میروی؟نمی دونی بیرون هوا سرد است؟”
“چند بار باید بگویم قبل از اینکه به رختخواب بروی چراغ ها را خاموش کن . پول برقمان خیلی زیاد شده است.”
*به گردن گرفتن مسئولیت هایی که فکر می کنید مردان نمی توانند درست انجام دهند.
“اگر رزرو رستوران را به عهده شوهرم بگذارم، او یا ساعت بدی را رزرو می کند یا فراموش می کند تاکید کند یک میز خوب رزرو کنند، برای همین همیشه خودم این کار را انجام می دهم .”
*اصلاح کردن و راهنمایی مردان
“عزیزم این کلمه ای که به کار بردی اشتباه بود.”
“فکر می کنم برای اینکه به شلوغی برنخوریم باید از خروجی بعدی بروی . در واقع اگر جای تو بودم الان به سمت چپ می رفتم”
راه حل : چگونه می توان دست از این رفتار برداشت ؟
1-کارهایی را که شوهرتان باید خودش انجام دهد ، شما برایش انجام ندهید . وقتی می خواهد به جلسه مهمی برود اجازه دهید خودش لباسش را انتخاب کند .وقتی چندین لباس روی زمین ریخته اجازه دهید خودش لباس ها را جمع کند .
2-با شوهرتان همانند شخصی لایق و قابل اطمینان رفتار کنید. اطلاعاتی را که شوهرتان باید به خاطر داشته باشد به او یادآوری نکنید. به جای او فکر نکنید و نقش تقویم او را بازی نکنید. با او مانند شخصی بالغ و با کفایت برخورد کنیدکه می توان رویش حساب کرد.
3-با شوهرتان با لحنی مادرانه صحبت نکنید.به خودتان قول دهید که دیگر مثل یک بچه 5 ساله با او صحبت نکنید. در واقع : توبیخ ممنوع. کاملا حق شماست که خشم و یاس خود را به شوهرتان نشان دهید ، اما با او مثل یک فرد بالغ صحبت کنید، نه مثل یک مادر خشمگین با پسر کوچکش .
4-مشخص کنید چه مسئولیت هایی بر عهده همسرتان است و سپس حتی اگر دچار اشتباه شد، بجای او کارها را در دست نگیرید. دست از کنترل اوضاع بردارید .
5-یک فهرست تهیه کنید: “مواردی که نقش مادر را ایفا می کنم… ” بنشینید و تمام مواردی را که در روابطتان نقش مادرانه ایفا می کنید ، بنویسید.طی چندین هفته مراقب خود باشید و هر وقت مچ خودتان را گرفتید، آن را به موارد فهرست اضافه کنید. اگر واقعا با دل و جرات هستید از همسرتان بپرسید و بخواهید نظرش را بگوید و به مواردتان اضافه کنید
6-با همسرتان در مورد این بازی مادر و فرزندی صحبت کنید و برای به وجود آوردن یک رابطه عاقلانه و بالغانه با یکدیگر همکاری نمایید .
اشتباه دوم:زنان خودشان را فدا می کنند و در درجه دوم اهمیت قرار می دهند
این اشتباه نشان می دهد چگونه ما زنان، شخصیت خود را قربانی می کنیم و نسبت به مردان زندگی مان در درجه دوم اهمیت قرار می گیریم . زنان چگونه این کار را انجام می دهند؟
1-دست از علایق، سرگرمی ها و فعالیت هایتان می کشید.
کنار گذاشتن علایق و سرگرمی هایتان به این دلیل که برای همسرتان مهم نیستند- حتی گاهی متوجه این از خود گذشتگی ها هم نمی شوید. خودتان را قانع می کنید که واقعا دلتان برای هیچ چیز تنگ نمی شود و اهمیتی ندارد. ولی دارد! اغلب پس از پایان یک رابطه درمی یابید که تصمیم ها و فعالیت هایتان را در درجه دوم اهمیت قرار داده بودید و دوباره آنها را از سر می گیرید و بعد به خاطر می آورید که چقدر از انجام دادن آنها لذت می بردید.
2-دوستان و اعضای خانواده را، که مورد تایید شوهرتان نیستند، کنار می گذارید.
چرا برخی از مردان سعی دارند شما را از افرادی که دوستتان دارند جدا کنند؟ مردانی که درون خود احساس ناامنی می کنند سعی خواهند کرد شما را از سیستم های حمایتی تان جدا کنند. برخی مردان احتیاج دارند احساس کنند که کنترل کامل همسرشان را در دست دارند و از اینکه خودشان تحت کنترل باشند در وحشت اند. یکی از روش های این اعمال قدرت بر شما ، ممکن است جدا کردن شما از دوستان و کسانی باشد که دوستتان دارند و حمایتتان می کنند، مثل خانواده، دوستان و… .این عمل می تواند دو جنبه داشته باشد.
الف)شما از نظر محبت بیشتر به شوهرتان وابسته می شوید، زیرا محبتی که به آن نیاز دارید از جای دیگر تامین نمی شود.
ب)رابطه شما فاقد دقت موشکافانه افرادی که دوستتان دارند می شود و بدین ترتیب کسی نیست که از رفتار همسرتان با شما انتقاد کند یا واکنش منفی نشان دهد.
3-شما به “آفتاب پرست های احساسی” تبدیل می شوید، همانند یک لوح سفید وارد رابطه می شوید و هرآنچه مردی بخواهد ، همان خواهید شد.
یکی از معمول ترین روش هایی که زنان خودشان را در ردیف دوم قرار می دهند نادیده انگاشتن خود و تبدیل شدن به چیزی است که مرد می خواهد. یعنی میل به تغییر شخصیت، ظاهر، رفتار و حتی باورهایتان در جهت برآوردن خواسته شوهرتان . تصمیم می گیرید زن رویاهایش باشیدو خودتان را در قالب تصور شخص دیگری درمی آورید.
4-رویاها و آرزوهای خودتان را کنار می گذارید و در عوض به شوهرتان برای برآوردن آرزوهایش کمک می کنید.
چرا زنان خودشان را فدای روابطشان می کنند؟این چند دلیل دارد:
*مردان از خانم ها انتظار دارند خودشان را در ردیف دوم قرار دهند. مردان طی هزاران سال آموزش دیده اند که زنان را شهروند درجه دو به حساب آورند . هرچه باشد ما در دنیایی زندگی می کنیم که در بسیاری از کشورها زنان هنوز هم به نشانه خوش خدمتی، پشت سر شوهرشان حرکت می کنند. بنابراین، آیا جای تعجب است که مردان از زنان انتظار داشته باشند فداکاری کنند؟ پس زنان به عنوان زن آموزش دیده اند که خودشان را در ردیف دوم قرار دهند.بسیاری از ما شاهد بوده ایم که مادران و مادربزرگ هایمان ، استعدادها، علایق و رویاها و مشاغلشان را برای حمایت از پدرانمان فدا کرده اند .ما یاد گرفته ایم که در نظر گرفتن خودمان “خودخواهی” است.
*به جای تحقق بخشیدن به رویاهایتان، از خود گذشتگی را نوعی موفقیت می پندارید.بسیار آسانتر است که بگویید:”خب، من می توانستممدرکم را بگیرم و وکیل شوم، ولی خودم خواستم وقتی شوهرم در دانشگاه حقوق بود، کمکی برایش باشم، به همین دلیل هم از خودگذشتگی کردم.”وقتی شما از خودگذشتگی می کنید ، در درون باور دارید که مردتان در نهایت ،بیشتر دوستتان خواهد داشت. این امر ممکن است رخ بدهد یا ندهد.ولی اتفاقی که به طور قطعی رخ می دهد این است: وقتی خود را فدا می کنید تا شخص دیگری بیشتر دوستتان بدارد، در نهایت شما خودتان را کمتر دوست خواهید داشت. هر بار که برای به دست آوردن عشق مردی ، یک علاقه،یک دوست یا یک رویا را از دست می دهید، تکه ای از وجود خودتان را کنار می گذارید.هرچه بیشتر از خودگذشتگی کنید،مقدار کمتری از خودتان باقی می ماند.تا جایی که یک روز بیدار می شوید و احساس می کنید تهی هستید. هیچ چیز از شما باقی نمانده است. این کمبود همیشه خشم و افسردگی را به دنبال دارد. نسبت به مردی که دوست داشتید و به خاطرش فداکاری کردید احساس خشم می کنید، زیرا در نهایت هم آنطور که می خواستید، دوستتان نداشت.
راه حل: چگونه فداکاری را متوقف کنید؟
1-از تمام فداکاری تان در روابط عاشقانه یک فهرست تهیه کنید.این تمرین به هیچ عنوان سرگرمی نیست، چون تکنیکی قدرتمند است که به شما انگیزه میدهد و آنقدر احساس انزجار خواهید کرد که یک بار و برای همیشه دست از این عادت خواهید برداشت.
2-فهرستی از افراد، علایق، فعالیت ها و باورهایی که برایتان مهم هستند تهیه کنید.این کارها به شما کمک خواهد کرد تا به خاطر بسپارید کی هستید و چه چیزی برایتان اهمیت دارد.
3-با رویاهای خود پیمان ببندید، آنوقت به جای احساس خلا، احساس غنی بودن خواهید کرد.هرقدر به عنوان یک زن کامل تر و غنی تر باشید، کمتر امکان دارد به دنبال اعتبار و تایید وارد رابطه ای شوید و داوطلب فداکاری گردید.
اشتباه سوم: زنان عاشق امکانات و توانایی بالقوه مردان می شوند.
آیا تا به حال به توانایی خودتان در “ایجاد و برانگیختن بهترین ها در یک مرد” افتخار کرده اید؟
آیا تا به حال به خود گفته اید که : با “اندکی زمان و کار” مردی که دوست دارید می تواند به همان که می خواهید تبدیل شود؟
1-معمولا زنان به “ماموریت های نجات احساس” میروند، مردانی را پیدا می کنند که میل ندارند به خودشان کمک کنند و سعی می کنند “نجاتشان” دهند.
2-معمولا مردانی را پیدا می کنید که شما را دوست ندارند یا درست رفتار نمی کنند، و بر چیزی پافشاری می کنید که به دست نمی آورید ولی می دانید وجود دارد. مثلا می گویید اگر به اندازه کافی دوستش بدارم ، او تغییر خواهد کرد . حقیقت این است که: اگر مردی به اندازه کافی خودش را دوست بدارد، تغییر خواهد کرد. زنانی که عاشق توانایی درونی یک مرد می شوند، اغلب احساس خوبی نسبت به خودشان ندارند و فکر می کنند برای اینکه مورد محبت و عشق کسی قرار بگیرند باید نقش بازی کنند. اصولا مردانی را انتخاب می کنند که از نظر احساسی آنان را به نوعی رقابت می طلبند .
داشتن رابطه ای سالم با یک مرد، یعنی دوست داشتن او بخاطر همان که هست نه دوست داشتن او علی رقم چیزی که امروز هست یا به امید چیزی که فردا خواهد بود.
چرا زنان عاشق توانایی های بالقوه یک مرد می شوند؟
زیرا با این نتیجه گیری که زنان مسئول کمک کردن به دیگری هستند از روبرو شدن با سرنوشت و رسیدن به زندگی خود پرهیز می کنند. با نشان دادن اینکه چقدر موثر، با محبت و صبور هستند ، احساس خوبی نسبت به خودشان پیدا می کنند. وقتی مرد زندگی شان آنطور که انتظار داشتند از آب درنیامد ، احساس شکست می کنند و خودشان را به خاطر کامل نبودن تنبیه و نکوهش می کنند. اصولا زنان دوست دارند همه چیز را بهتر کنند. همه چیز را بازسازی کنند .
چگونه می توان فهمید که آیا شما دچار این “بیماری نجات” هستید یا نه؟
در این قسمت چند علامت خطر ذکر می شود که مشخص می کند شما مرتکب اشتباه شماره3 می شوید یا نه :
*به خودتان می گویید که مرد شما فقط به زمان بیشتری نیاز دارد تا به خود و زندگی اش سر و سامان دهد و این کار را هر چند ماه یک بار می کنید.
*به خودتان می گویید هیچ وقت کسی به اندازه کافی او را دوست نداشته است و شما آن کسی هستید که با عشق زیاد قادر به تغییرش خواهید بود/
*احساس می کنید هیچ کس او را درک نکرده و شما تنها کسی هستید کخ “او” واقعی را می شناسید.
*توجیه کردن رفتار بد او با شما یا خودش ، نزد خانواده و دوستان.
*احساس می کنید نمی توانید این مرد را تنها بگذارید ، چون این کار باعث می شود احساس بی ارزشی که او نسبت به خود دارد قوت یابد و او دیگر هرگز عوض نشود.
*خودتان را قانع می کنید که اگرچه مرد شما آن تکه از قلب و وجود خود را از شما دریغ داشته ولی چیزی که به شما می دهد ارزش حفظ رابطه را دارد.
راه حل: چگونه می توان مانع از آن شد که عاشق توانایی درونی مردی شوید؟
1-انرژی خلاق خود را به جای اینکه برای مردی مصرف کنید، ابتدا روی خود و شغلتان متمرکز کنید. فهرستی از اهداف و آرزوهایتان تهیه و نقشه ای واضح و ملموس برای دستیابی به آنها طرح کنید و هوشیار باشید که از مسیر اصلی منحرف نشوید.
2-فهرستی تهیه کنید: “کارهایی که در زندگی ام به خاطر نجات مردان از انجام دادن آنها پرهیز می کنم.” اغلب حتی متوجه نیستید که چه مقدار از احساسات یا مبارزات را پشت سر می گذارید.تهیه یک فهرست باعث می شود روی این نقاط پنهان تمرکز کنید.
3-مردی را بیابید که آنقدر مسئول باشد که بخواهد خودش مشکلاتش را حل کند و دیگر لازم نباشد شما آن کار را برایش انجام دهید. هیچ اشکالی ندارد مردی را که دوست دارید طی رشد شخصیتش حمایت کرده و در تغییر هویتش ، او را کمک کنید. وقتی دو نفر یکدیگر را دوست دارند، هر دو بهم کمک می کنند تا امکانات بالقوه شان را بالفعل کنند . ولی مهم این است که مثل یک تیم کار کنید –یعنی مرد شما همان قدر به کار کردن روی خود پای بند باشد که شما هستید.. پیشنهاد می شود که اول رابطه از شریکتان بپرسید که اهداف شخصی اش چیست و برنامه اش برای دستیابی به اهدافش چگونه است.
اشتباه چهارم: زنان برای بدست آوردن خواسته هایشان از مردان مثل دختر کوچولوها رفتار می کنند
*با اینکه جواب و یا حقیقت را می دانید خودتان را به سادگیو نادانی می زنید. این کار باعث می شود مردان احساس زرنگی کنند . این عمل به آنان یک اعتماد به نفس کاذب می دهد و باعث می شود در کنار شما راحت باشند، نه به این علت که شما را محترم می شمارند، بلکه فقط به خاطر اینکه احساس برتری می کنند.
*وانمود می کنید ناراحتید، در حالی که در حقیقت خشمگین هستید. آیا تا به حال شده گریه کنید، درحالی که واقعا خشمگین هستید؟ آیا تا به حال قهر کرده اید، در حالی که واقعا باید او را ترک می کردید؟ از آنجا که بسیاری از ما آموخته ایم دختران خوب عصبانی نمی شوند، احساسات خشم و عصبانیتمان را در حالتی زنانه بیان می کنیم-یعنی حالاتی مانند غم، وحشت و گناه و خشم را در خود می ریزیم و بروز نمی دهیم. این کار را می کنیم چون در نظر مردان کمتر تهدیدکننده و بیشتر دوست داشتنی است.
*وانمود می کنید گیج شده اید، در صورتی که چنین نیست. وانمود می کنید که نمی دانید چه می خواهید یا چه احساسی دارید یا باید چه کار کنید.به نظر می رسد از نظر فکری توانایی ندارید و مردی باید برای نجاتتان وارد عمل شود و بدین ترتیب او احساس لیاقت و سودمندی خواهد کرد . شما از گیجی و مبهوتی برای پوشاندن سایر احساسات ناخوشایند مانند خشم، پشیمانی ، احساس گناه، درد و وحشت استفاده می کنید.
*با مردان مثل بابا رفتار می کنید. هیچ اشکالی ندارد مردی که دوست دارید، هرازگاهی رفتار پدرانه با شما داشته باشد . ولی اگر اغلب اوقات با او مثل پدر رفتار کنید رابطه تان در معرض خطر است ، که شامل عاداتی از ایت قبیل:
-واقعا همسرتان را “بابا” صدا می زنید.
-در بغل او می نشینید و قیافه ای اخم آلود به خود می گیرید.
-اعتراف می کنید که آن روز “دختر بدی” بوده اید.
-می گذارید تمام موجودی در اختیار همسرتان باشد و به شما “پول توجیبی” بدهد.
تنها باید بدانید که هرچه بیشتر با همسرتان مانند پدر رفتار کنید، کمتر بزرگ می شوید.
*به جای اینکه مانند یک زن بالغ صحبت کنید، با لحنی بچگانه نق می زنید. مخصوصا در این مواقع :
-وقتی می ترسد آنچه را در ذهن دارید بر زبان آورید.
-وقتی از عکس العمل همسرتان وحشت دارید.
-وقتی می دانید مخالفت می کند.
با این لحن صحبت به مرد می فهمانید: “ببین، من فقط یک دختر کوچولو هستم. اذیتم نکن و بد جنس نباش، باشه؟”
*در زندگی ایجاد آشفتگی می کنید تا مردی به کمکتان بیاید. آیا از یک بحران وارد بحران بعدی می شوید؟ آیا همیشه موضوعی ضروری وجود دارد که نیازمند کمک و اندرز مردی است؟ آیا در نهان از این که کمکتان کنند و به نجاتتان آیند ، لذت می برید؟ قسمتی از بازی کودکانه این است که طوری نقشه را طرح کنید که همه چیز از هم بپاشد و مردی از راه برسد و شما را نجات دهد . شاید این کار را می کنید چون در زندگی تان هرگز پدری واقعی نداشته اید که برای شما چنین کاری بکند. شاید این کار را برای “آزمایش” همسرتان می کنید تا ببینید آیا می توانید رویش حساب کنید یا نه . مشکل این است که این روش باعث می شود برای جلب توجه همیشه نیازمند یک بحران و مشکل باشید -شیوه مشخص یک دختر کوچولو.
رفتار کودکانه شما چگونه روی مرد زندگی تان تاثیر می گذارد؟
*مردان به شما احترام نخواهند گذاشت.آنان احساس بزرگی و قدرت و کنترل خواهند کرد. احتمالا جذب این صفات خواهند شد و حتی شاید لذت ببرند،ولی به شما احترام نخواهند گذاشت و در نهایت مثل یک بچه با شما رفتار خواهند کرد، نه یک خانم بالغ. و این به معنای عشق و اشتیاق کمتر در رابطه است.
*مردان از شما دلخور خواهند شد.وقتی مانند یک دختر کوچولو رفتار کنید باعث می شود مردان در قبال شما احساس مسئولیت کنند .مسئولیت های زندگی به اندازه کافی برای از پا انداختن مردان کافی هستند، بنابراین حتی اگر مردی به کمک شما بشتابد، ممکن است در نهایت بسیار آزرده شود.
راه حل: چگونه می توان دست از رفتار بچگانه با مردان کشید؟
1-فهرستی تهیه کنید: “چطور مثل یک دختر کوچولو رفتار می کنم؟” ممکن است کمی شرم آور و تحقیر کننده باشد ،ولی به شما کمک می کند تا این اشتباه را ریشه کن کنید. دفعه ی بعد که متوجه شدید دارید موهایتان را دور انگشست می پیچید، یا با لحنی بچگانه صحبت می کنید، یا هر عادت دیگری، جلوی خودتان را بگیرید. در نهایت از این عادت بدتان می آید و از آن دست خواهید کشید.
2-این بار که مشغول گریه هستید، از خود بپرسید: “آیا از چیزی عصبانی هستم؟” مهم است به یاد داشته باشید این کار را انجام دهید، خصوصا اگر در ابراز خشم مشکل دارید. ممکن است دریابید با اینکه گریه می کنید ولی در واقع از شدت خشم در شرف انفجار هستید. آنوقت می توانید انتخاب کنید که مثل فردی بالغ، به جای پنهان کردن احساساتتان پشت پرده اشک ، با آن کنار بیایید. البته بدان معنا نیست که نباید گریه کنیدیا این که هر وقت می گریید در واقع خشمگین هستید. فقط به خاطر داشته باشید و حواستان جمع باشد.
3-دفعه بعد که احساس سردرگمی کردید، از خود بپرسید: “اگر گیج نبودم، احتمالا احساس می کردم….” این تمرینی عالی است برای از بین بردن حالت گیجی. قبل از اینکه در سردرگمی تان غرق شوید و منتظر کمک مردی بمانید ، ببینید شاید بتوانید به خودتان کمک کنید.احتمالا برخی عادات بچه گانه تان قدیمی هستند و ترکشان سخت است ولی اینکه به خاطر زن بودنتان مورد علاقه و قدردانی قرار بگیرید احساسی فوق العاده است.
کلام پایانی
در مقاله امروز متوجه رایج ترین اشتباهات زنان در رابطه با مردان شده اید. به این نکته توجه کنید که عدم آموزش مهارت ها و آگاهی لازم می تواند چالش های زیادی ایجاد کند. در این زمینه توصیه می شود که حتما از یک مشاور خانواده کمک بگیرید.
