چگونه به حلقه ازدواج برسید
مرد شما میداند که چه می خواهید- یک تعهد همیشگی- حلقه ازدواج. او همچنین می داند که خودش چه چیز نیاز دارد. او به شما نیاز دارد. اگر او به یک مغازه جواهر فروشی برود و یک انگشتر الماس برجسته وزیبا انتخاب کند و در مقابل شما زانو بزند و درخواست کند، ( آیا با من ازدواج می کنید؟ ) در واقع به وسیله یک جواهر فروشی معتبر و با جواهری زیبا، پیشنهاد ازدواج را مطرح کرده است.
اما این پیشنهاد هرگز از راه نمی رسد.
روشی که مرد عمل می کند این است که خیلی زود به این مرحله نمی رسد. بنابراین، کمی بیشتر منتظر بمانید.
این داستان بسیاری از زنان دنیاست، دختر خانم هایی که خود را درگیرکارهای جدی می کنند، نه تنها به این دلیل که عاشق مردان خود هستید، بلکه می خواهند اثبات کنند که فرد مورد نظر و تنها شخص برای ازدواج هستند. همه می دانند که شما چگونه این موضوع را به مرد اثبات می کنید: همه کارهایی که یک همسر انجام می دهد را می کنید، با وفاداری، حمایت احساسی و ابراز عشق و علاقه آن را نشان می دهید. از فرزندانش مراقبت می کنید. خود را به مادر و خواهرش نزدیک می کنید. به طور طبیعی هر آنچه می خواهد و نیاز دارد را برای او فراهم می کنید.
این نامه که از سوی یک شنونده به برنامه من فرستاده شده است را بخوانید، دختری سی و یک ساله، بدون بچه که با مردی آشنا شده است و احساس این چنینی دارد:
او به من می گوید عاشق من است و از من می خواهد که مراقب فرزندانش باشم. از زمانی که با او آشنا شدم، همه کار کردم تا بفهمد من با بقیه زن ها فرق می کنم. وقتی کارش را از دست داد، زخمی شده بود، پدرش فوت کرد، وقتی ماه ها بیکار بود، من کنارش بودم. او را تشویق می کردم و چیزی برایش کم نگذاشتم، منتظر و امیدوار بودم که با من ازدواج کند. آیا احمقم که منتظر او هستم؟ آیا باید به این رابطه پایان دهم؟
او و بسیاری دیگر از زنان در شرایط مشابه هستند وعلت آن را نمی فهمند، که چرا پس از این همه تلاش، تنها چیزی که او می خواهد و نیاز دارد را به او نمی دهد. مرد شما به دو دلیل زیر، در خواست ازدواج نمی کند: 1ـ هنوز فردی متاهل است و زن دیگری دارد. 2ـ از او نخواستید که با شما ازدواج کند یا قرار دادی در این زمینه ترتیب دهد.
در حقیقت، در این میان، خانم هایی را می شناسم که واقعاً درست و حسابی هستند. مثلاً خانمی از همسر اولش یک فرزند دارد و می داند که دوباره نمی خواهد فرزندی بدون پدر بزرگ کند و یک مادر تنها باشد. خیلی ساده به مرد می گوید: ( زمانی با تو ازدواج می کنم که مطمئن شوم تو پدری واقعی و همیشگی خواهی بود. پدر پاره وقت و هرازگاهی نمی خواهم ) و او را با این حقیقت که ممکن است او و فرزندش را از دست بدهد رو به رو می کند. خواسته اش را به طور مستقیم به مرد می گوید و زمان خود را بیهوده از دست نمی دهد.
خانم نگارنده نامه، هفت سال منتظر این قضیه مانده است و امیدوار و منتظر، برای یک قرار عروسی دعا می کند. من بارها در این کتاب گفته ام: ما مردان موجودات ساده ای هستیم، اگر به خاطر زنان نبود، زندگی خیلی ساده و راحتی داشتیم و پولمان را بابت زندگی لوکس، تمیزی خانه و لباس شیک نمی دادیم. زمان خود را به دیدن برنامه های ورزشی و تلویزیونی اختصاص می دادیم و با این نوع زندگی خوشحالیم و احساس جوانی و آزادی می کنیم. اما زندگی زناشویی و ازدواج خلاف این موضوع است. ازدواج و مسئولیت مناسب این احساس نیستند، مگر اینکه به قدر کافی بزرگ شویم و احساس کنیم که به فرد دیگری که باعث تکامل و تعالی ما شود نیاز داریم.
برگرفته از کتاب مثل یک مرد فکر کن مثل یک زن رفتار کن
