تسلی دادن خود برای مصیبت های نیامده
می پرسید مصیبت اندیشی چیست؟ مصیبت اندیشی می تواند چنین چیزی باشد : فرض کنید همه چیز در زندگی تان خوب پیش می رود .شغلتان خوب است . رابطه تان همان رابطه دلخواه شماست و حساب جاری تان در بانک خالی نیست . همه چیز طبق روال خوب پیش می رود ؛ ناگهان با خودتان می گویید : “فکر نکنم همیشه همینطور بماند. معلوم نیست کی اوضاع بهم بریزد.” اگر شما هم درگیر چنین افکاری هستید می توانید از بهترین دکتر روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید.
مصیبت اندیشی
شاید هم بعد از ماه ها تلاش بالاخره باردار شدید. بعد فکرتان احتمالا درگیر سقط جنین می شود . در گوگل به دنبال آمار می گردید. مدام نگران هستید و فکر می کنید کی قرار است بچه تان سقط شود. این یعنی قبل از اینکه مصیبتی اتفاق بیوفتد شیون و زاری به راه بیاندازید . به معنی “منتظر مصیبت های بزرگتر بودن ” است . می توان آن را “مصیبت اندیشی ” نامید . این عاد در بسیاری از افراد وجود دارد ، ولی اغلب نمی دانند که به آن دچار هستند مشکل فقط اینجا نیست . آنها حتی از تاثیر منفی عادت هم اطلاعی ندارند . مصیبت اندیشان قبل از اینکه حادثه ای غم انگیز اتفاق بیفتد آن را در ذهنشان به تصویر می کشند .آنها وقتی اوضاع خوب است هم احساس ناراحتی می کنند . آنقدر متاثر می شوند که نمی دانند چطور خوشحالی کنند ، آرامش داشته باشند و از همه اتفاقات خوب آن لحظه لذت ببرند . نمی دانند چطور باید خوشحالی را در آغوش بگیرند . اگر این تجربیات برای شما هم اتفاق افتاده است می توانید از بهترین روانپزشک سعادت آباد کمک بگیرید.
آنچه می دانیم این است که بیشتر مردم از خشحالی لذت می برند . قطعا همه دوست دارند شاد باشند . همه ما آدم ها به دنبال این حس خوب هستیم ، اما خوشحالی باید واقعی باشد . احساس عشقی که ما را تسلیم می کند ، خوشحالی ،خوشبختی ، امنیت … وقتی همگی یک جا جمع شوند دلهره آور است چون به دنبال نشانه می گردیم تا ثابت کنیم اتفاق بدی در انتظار ماست .مدت ها با ناامیدی ، شکست و حتی غم زندگی کردیم . حالا که خوشحالی به ما رو کرده حق داریم احساس خطر کنیم . با خودمان می گوییم اول باید خوشحالی مان را کنترل کنیم ، بعد می توانیم دردی را هم که قرار است بکشیم کنترل کنیم .
ریشه این مشکل کجاست ؟
برای بیشتر ما تحمل شادی و خوشحالی خیلی سخت است . خودتان هم می دانید که احساس ناامنی به همراه دارد . به طرز عجیبی ناخوشایند است . برای همین است که بیشتر وقت ها کلا بی خیال خوشبختی می شویم . فکر می کنیم قبل از اینکه دردی به ما اصابت کند بهتر است خودمان حس آسیب پذیری را نشانه بگیریم و آن را ناکار کنیم . می گوییم اگر اول ما شلیک کنیم کمتر احتمال دارد روحمان آسیب ببیند .
بیایید لایه های رویی را کنار بزنیم و ببینیم آن زیر چه خبر است . هر آنچه آن زیر پنهان باشد ارزشمند است :” مگر من چه کسی هستم که لایق این همه عشق و شادی باشم ؟ چه تحفه ای هستم که این همه آدم مرا دوست دارند و آنطور که هستم مرا پذیرفته اند؟ و… صدایی هم مدام در ذهنمان می گوید : شادی یعنی ناامنی!فرار کن! اما اگر شادی را آنطور که هست نپذیریم هیچ وقت نمی توانیم آن را کامل تجربه کنیم .گاهی این تجربیات می تواند ریشه در کودکی و خانواده فرد داشته باشد. برای دریافت مشاوره از بهترین روانشناس خانواده سعادت آباد کلیک کنید.
چطور این مشکل را حل کنیم ؟
برای رفع این مشکل راه هایی وجود دارد که شامل موارد زیر می شود:
شکرگذاری
در کل ، شکرگذاری تمرینی فوق العاده است. به علاوه، راهکاری عالی برای وقت هایی است که شروع به مصیبت اندیشی می کنید. شاید خودتان هر روز سه تا از چیزهایی را که بابت داشتن آنها شکرگذارید می نویسید . خیلی خوب و عالی است . اما می خواهیم شما را به چالش بکشیم . بیایید تغییرش دهیم تا بهتر شود .در مورد تمرین شکرگذاری به نتایجی رسیده شده :
1-مصیبت اندیشان آنقدر خوب به سیاهی خو گرفته اند که انتظار سیاهی را هم می کشند . سختی ، دلشکستگی ، احساس ناکافی بودن ، غم و یا ناامیدی در آنها ریشه دوانده است . این احساسات آنقدر با آنها صمیمی شده اند که وقتی از راه می رسند مصیبت اندیان برای خوشامدگویی جلوی پایشان فرش پهن می کنند . البته خبر خوب این است که تحمل این همه درد بد هم نیست . تا وقتی این رنج ها را تحمل نکرده باشید نمی توانید سپاسگزار باشید یا خوشحالی را حس کنید . اگر می خواهید نور را لمس کنید باید با تاریکی آشنا باشید .
2 تمرین شکرگذاری در لحظات کوتاهی که گاهی اصلا مهم نیستند اتفاق می افتد . لحظات خیلی کوتاهی در زندگی روزمره شما هستند که می توانند شاد ترین لحظه هایتان باشند . فقط باید کمی مکث کنید و کمتر از چند ثانیه به آنها توجه کنید : رفتن به پیاده روی با کسی که دوستش دارید ، در آغوش گرفت گرفتن گربه ای که دوستش دارید، اولین جرعه از قهوه ای که اول صبح می نوشید یا صدای خنده فرزندتان.در همین روابطی که با دیگران داریم کلی لحظه شاد هست ، اما لحظه های کوتاهی که در تنهایی سر می شود می توانند شما را خوشحال کنند . گاهی دارید از این لحظه های کوتاه لذت می برید ، اماناگهان تنتان می لرزد . با خودتان می گویید :”نکند همه این ها از دست برود.” اهمیت ندهید .به این فکر کنید که در این لحظه شما در حال لذت بردن هستید . خودآگاهی شما می تواند قدرتمندترین راهکار باشد .
3-هر روز صبح ، حتی قبل از اینکه پایتان را زمین بگذارید انتخاب می کنید که ترس یا شادی را تجربه کنید . شاید این الگوی خاص “(مصیبت اندیشی) در ذهن شما ریشه دوانده باشد . پس باید به تمرین کردن ادامه دهید .حواستان را جمع کنید . آیا اول صبح فکر می کنید خوابتان کافی نبوده ؟ آیا نگران می شوید که پول کافی ندارید ؟ در محل کار به کمبود وقت فکر می کنید ؟نمی خواهیم بگوییم که همه این ها را به اندازه کافی دارید . نمی خواهیم به خودتان دروغ بگویید .فقط می خواهیم حواستان باشد که قبل از هر چیزی این افکار به ذهنتان خطور کرده است . می خواهید تمرکزتان را بگذارید روی چیزهایی که ندارید؟خب همین کافی است که بیشتر اوقات حس بدی داشته باشید .
خوشحالی
آیا شما سلطان مصیبت اندیشی هستید ؟ آیا صرفا از خوشحالی فرار می کنید ؟ اگر اینطور است باید بگوییم آنقدر از آن دور مانده اید که اصلا نمی دانید خوشحالی واقعی چه طعمی دارد . منظور آن نوع از خوشحالی است که نفستان را بند بیاورد و به زانو در بیایید . خوشحالی نمی تواند سطحی باشد . در استخوان ها و سلول های شما جریان می یابد. همه ما ظرفیت این را داریم که خوشحالی را حس و تجربه کنیم . مثل این است که قلبتان می خواهد از جایش کنده شود .
باید آن را حس کنید و بعد وارد مرحله ای شوید که تصورات ناخوشایند به ذهنتان خطور می کند . تحمل کنید تا این مرحله هم بگذرد . باید افکار منفی را بشناسید : مصیبت اندیشی ها ، عذر و بهانه ها ، تلاش برای پس زدن شادی …. در مرحله بعد تصمیم بگیرید که شادی را انتخاب کنید . نگاهی به زندگی تان بیندازید و ببینید آیا واقعا خوشحال هستید ؟ نکند دست رد به سینه خوشحالی می زنید و فکر می کنید در سرش زیاد است ؟ انتخاب با خودتان است . می توانید تصمیم بگیرید در امنیت باشید یا می توانید به چیزهای خوب اعتماد کنید . اگر آغوشتان را باز کنید زندگی برایتان هدیه ای می آورد به نام شادی . فقط به خود شما بستگی دارد. سخت است اما به هر حال شما باید انتخاب کنید . اگر شما هم درگیر این مسئله هستید، برای مشاوره تلفنی با بهترین روانشناس سعادت آباد کلیک کنید.
این سوالات سخت را از خودتان بپرسید :
-آیا عادت به مصیبت اندیشی دارید ؟ اگر اینطور است ، بیشتر چه مصیبت هایی ر در ذهنتان می پرورانید ؟
-وقتی شروع به مصیبت اندیشی می کنید دقیقا از چه احساسی فرار می کنید ؟
-محرک های عصبی شما چه هستند ؟
-تمرین شکرگذاری شما چگونه است ؟اگر تا بحال چنین تمرینی نداشته اید ، به نظرتان چطور باید شروع کنید ؟
-آیا خوشحالی واقعی را تجربه کرده اید ؟ اگر نه، چه کارهایی می توانید برای رسیدن به آن انجام دهید ؟
کلام آخر
احساسات منفی، از جمله ناامیدی و اضطراب، به طور معمول تأثیر بیشتری روی ما میگذارند و دوام بیشتری هم نسبت به احساسات مثبت دارند. اگرچه گاهی اوقات تمرکز روی برخی چالشها و حتی پشیمان شدن میتوانند مفید و سودمند باشند و به رشد، یادگیری و برنامهریزی برای آینده کمک کنند، ولی زیادهروی در اندیشههای منفی آسیبهای گوناگونی را در پی دارد.
این منفینگری که در واقع دید انتقادی یا بدبینی نسبت به همهچیز است، میتواند شما را درگیر مشکلاتی مانند عدم اعتمادبهنفس، غمگینی، تلخخویی، احساس گناه، شرمندگی، ناامیدی یا حتی خشمگینی کند. شما با راهکارهای سادهای میتوانید جلوی سوگیری منفی و غرق شدن در اندیشههای مخرب و آسیبزننده را بگیرید. در این راستا می توانید از یک روانشناس حرفه ای کمک بگیرید .