خود کم بینی
آیا هرگز چنین تجربه ای داشته اید؟ فرض کنید موفق به انجام کار مهمی شده اید اما فقط پنج ثانیه به خودتان افتخار می کنید. چرا؟ چون بلافاصله با خودتان می گویید: “بالاخره همه می فهمند من آنچنان هم آدم با عرضه ای نیستم.” تا به حال شده وقتی اتفاق خوبی برایتان می افتد عذر و بهانه بیاورید ؟ مثلا وقتی ترفیع شغلی گرفته اید با خودتان بگویید : “خب احتمالا مقامات بالا آنها را تحت فشار قرار داده اند که به من ترفیع شغلی بدهند .”
چرا چنین حسی دارید ؟
تاثیری که مادر، پدر، خواهر، برادر و معلم ها بر ما داشته اند کاملا بدیهی است . اصلا نمی توان قبول کرد که کسی بگوید بدون هیچ آسیبی دوران کودکی و نوجوانی را پشت سر گذاشته است . بیشتر ما با کبودی و جای زخم بزرگ شده ایم . تجربه های زیادی پشت این عقده خود کم بینی وجود دارد . شاید پدر و مادرتان به نمره های خوب شما گیر می دادند و می گفتند چطور بقیه خیلی خوب گرفته اند ولی توفقط خوب گرفته ای. گاهی هم موفقیت هایتان را نادیده می گرفتند تا شما را پررو نکنند ، چون نمی خواستند بچه ای بی عرضه تربیت کنند که از پس مسئولیت های بزرگ برنمی آید . یا گاهی هم زیادی تشویقتان می کردند . شاید هم خواهر یا برادری داشتید که درسش خیلی خوب نبوده ، برای همین هم مادر یا پدرتان سعی می کردند خیلی از درش شما تعریف نکنند . شاید خواهرتان را با صف باهوش و شما را با لقب بانمک در خانواده می شناختند ، برای همین هم همیشه حس می کردید هیچ وقت نمی توانید مثل او شوید . همانطور که گفتیم ، اتفاقات کودکی حس خود کم بینی را در شما پرورش می دهند . اما فقط این نیست . اگر چنین مسائلی را تجربه کرده اید می توانید برای درمان از بهترین مشاور خانواده سعادت آباد کمک بگیرید.
گاهی زمینه کاری شما باعث می شود به توانایی هایتان شک کنید . اگر شماخانم باشید شاید در محل کارتان پر از مرد است، در نتیجه احساس می کنید باید دو برابر تلاش کنید تا عقاید و نقطه نظرهایتان شنیده شود. شاید هم موقیت شغلی مهمی دارید و خیلی ها احترام زیادی برایتان قائل اند . احتمالا انتظارات بالایی هم از شخص شما و هم به عنوان یک متخصص از شما دارند . شاید هم هیچ کدام از اینها برایتان اتفاق نیفتاده باشد . اگر هیچ کدام از اینها اتفاق نیفتاده باشد می توان گفت ریشه در فرهنگمان دارد . فرهنگی که موفقیت و هوش زنان را دست کم می گیرد .به عبارت دیگر ، شما چندان مقصر نیستید . اما الان همه چیز به شما بستگی دارد . باید بتوانید این جریان فکری کهنه و مرسوم را تغییر بدهید . قطعا می توانید افکار و باورهایتان را تغییر بدهید . در این زمینه توصیه می شود از بهترین دکتر روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید.
چطور این مشکل را حل کنم ؟
اساسا سندروم خود کم بینی به مردمی اشاره می کند که به هوش، مهارت و شایستگی خودشان ذره ای هم ایمان ندارند . این افراد معتقداند اصلا شایستگی این را ندارند که برای موفقیت هایشان مورد تحسین قرار بگیرند یا رسما از آنها قدردانی شود . موفقیت هایشان را به شانس ، جذابیت، پارتی و یا دیگر عامل های بیرونی نسبت می دهند . نمی توانند خودشان را عامل موفقیتشان بدانند و یا حتی باور کنند که لایق آن بوده اند . فکر می کنند هرگز نمی توانند موفقیت هایی را که الان دارند دوباره در آینده کسب کنند . وقتی موفق می شوند بیشتر از اینکه خوشحال باشند احساس رهایی و آرامش می کنند . خودکم بینی بخش خاصی از منتقد درون شماست و بیش از آنچه فکرش را بکنید شایع است . اگر شما هم چنین مسئله ای دارید می توانید به صورت آنلاین و تلفنی از مشاوران سعادت آباد کمک بگیرید.
واقع بین باشید
اول بیایید برای یک دقیقه نقش بازی کنید . فرض کنید عقده خودکم بینی شروع کرده به دستور دادن . شما هم واقعا نمی دانید دارید چه کار می کنید . در واقع همه را بازی می دهید به راستی یک کلاهبردار بزرگ هستید .مردیم را به بازی گرفته اید که کلا احمق هستند که حتی متوجه نمی شوند شما هیچ صلاحیتی ندارید . آنها کلا کاری به کار شما ندارند و همینطور هم خواهند ماند. امیدواریم تا حالا متوجه شده باشید که سناریو بالا کاملا غیر منطقی است . باید حداقل چند مورد از موفقیت هایتان را بپذیرید ، کمی به دوروبری هایتان اعتماد کنید و قبول کنید بعید است کلا همگی احمق باشند . این طوری راحت تر قبول می کنید که تخصص و مهارت هایتان به خود شما تعلق دارند .
حواستان به حرف زدنتان باشد
منظور این است که وقتی در مورد تجربه ها ، مهارت ها و موفقیت هایتان صحبت می کنید حواستان باشد چه می گویید . آیا لغاتی مثل “فقط”، “منحصرا”، “تنها”، یا “صرفا” را در حرف زدن به کار می برید؟ اگر این طور است ، خودتان را زیر سوال می برید ؛ در عین حال به دیگران هم می فهمانید که چه تصوری از تجربه ها ، مهارت ها و موفقیت هایتان دارید . این قدم کوچک می تواند حرکت مهمی محسوب شود . وقتی در مورد خودتان با بقیه حرف می زنید قرار نیست به نفع آنها کار کنید . باید سنگ خودتان را به سینه بزنید . نمی گوییم خودپسند باشید . منظور این نیست کل بیشت و چهار ساعت روز و هفت روز هفته این سو و آن سو بروید و موفقیت هایتان را بوق و کرنا کنید . منظور این نیست به چیزی افتخار کنید که اصلا ربطی به شما ندارد . منظور این است که حواستان به جمله هایی از این دست باشد : “کاری نکردم. فقط سیستمی جدید طراحی کردم که درآمد شرکت را افزایش می دهد و به خاطر این سیستم امسال صرفا 43 درصد رشد داشتیم.” نه. اصلا. استفاده از لغت فقط مثل این است که بگویید هر فرد دیگر هم از پس این کار برمی آمد . به جای آن بگویید :”سیستمی جدید طراحی کردم تا درآمد شرکت را افزایش دهم و به خاطر این سیستم امسال 43 درصد رشد داشتیم.” وقتی در مورد خودتان با بقیه حرف می زنید قرار نیست به نفع آنها کار کنید . باید سنگ خودتان را به سینه بزنید . به عبارت دیگر ، موفقیتی را که به ثمر رسانده اید از آن خودتان کنید و راحت در مورد آن حرف بزنید
بازخوردهای مثبت را بپذیرید
شاید مورد بعدی برایتان سخت باشد . وقتی بازخورد مثبتی می گیرید احتمالا یکی از این کارها را انجام می دهید: شاید آن بازخورد را نتیجه کمک فرد دیگری بدانید (هرچند که کمک او بسیار ناچیز بوده)، شاید به اشتباهات گذشته فکر کنید و کلا این بازخورد مثبت را نادیده بگیرید (بنابراین بی خیالش شوید)، شاید هم برگردید به همان افکار قدیمی و با خودتان فکر کنید بالاخره دستتان رو می شود و می فهمند کلاهبردار هستید . در این بحث می توان به دو نکته اشاره کرد :
1-چه می شود به جای این کارها ، بازخورد مثبت را بشنوید و یک لحظه فکر کنید که این شخص با شما صادق است؟ چه می شود قبول کنید که او حقیقت را در مورد شما می گوید ؟ باور کنید او دقیقا همان فکری را که در مورد شما و یا کارتان دارد به زبان می آورد . چرا باور نمی کنید در مورد شما غلو نمی کند؟
لطفا وقتی بازخورد مثبتی دریافت می کنید مکث کنید. مکث کردن راهکار مهمی است در بسیاری از مسائل زندگی باید بازخورد مثبت را همانطور که هست بپذیرید . نباید آن را قضاوت کنید .
2-چه میشود وقتی مورد تحسین قرار می گیرید گوش کنید و آن را همانطوری که هست ببینید؟ فکر کنید به شما هدیه ای داده اند. تصور کنید کسی به شما هدیه ای واقعی بدهد ، هدیه ای که با دقت انتخاب شده و روی آن پاپیون خورده باشد. آیا آن را باز می کنید و پرت می کنید توی صورت کسی که آن را به شما داده ؟ قطعا هرگز این کار را نمی کنید . پس چرا وقتی کسی از شما قدردانی می کند یا برای کاری مورد تحسین قرار می گیرید و یا حتی وقتی تلاش هایتان را ارج می نهند، این چنین می کنید ؟ چرا بقیه راحت این هدیه را می پذیرند اما شما نمی توانید ؟ شما شایستگی این هدیه را دارید.
انتظارات و موفقیت هایتان را ارزیابی کنید
در جایی از مسیر خود برای رسیدن به هدف هایتان انتظاراتی از خود داشته اید که شاید خودتان هم یادتان نیاید .از خودتان بپرسید : معیارهای من چه هستند؟ اهداف خود را تعریف کنید . شاید هم بهتر باشید لیستی تهیه کنید و انتظاراتی را که از خودتان در زمینه های مختلف زندگی دارید لیست کنید . کاملا صادقانه بنویسید .وقتی کارتان تمام شد از روی لیست با صدای بلند برای خودتان بخوانید . احتمالا معیارهایتان آنقدر دست بالا هستند که هرگز نمی توانید به آنها برسید .ایده آل گرایی نکنید .
کلام آخر
احساس حقارت یا خود کم بینی ممکن است در اثر عوامل گوناگونی مانند خانواده، دوستان، شبکههای اجتماعی و غیره به وجود بیایید. این حس به شما اجازه میدهد تا تصور کنید از دیگران کمتر هستید. اما با انجام چندین راهکار میتوانید هدفهای خود را در زندگی دنبال کنید. ضمن اینکه این خود کم بینی از عدم داشتن اعتماد به نفس و عزت نفس کافی نشات میگیرد. برای اینکه دوباره عزت نفس خود را به دست آورید پیشنهاد میکنیم از یک روانشناس حرفه ای کمک بگیرید.