رابطه عاشقانه با شوهر
امروزه بیشتر زنان نمی دانند چگونه مردی را به داشتن ارتباطی دراز مدت متعهد نگه دارند . آنچه بدان نیاز دارید راهکاری گام به گام درباره این موضوع است که به دقت چه کنید و چه بگویید تا با مردی که انتخابش کرده اید تا بقیه عمر در کنارش به سر برید ، ارتباطی مهرآمیز و عاشقانه برقرار سازید. در این مقاله قصد داریم تا به این گام ها اشاره کنیم .
چرا مردان عاشق می شوند ؟
اکثر مردان جذب زنانی می شوند که آنان را قادر ساخته اند احساس قدرت بیشتر ، توانایی بیشتر ، هوش بیشتر ، قدرت جنسی بیشتر یا آگاهی و دانش بیشتر کنند . احساسی که پیش از ورود آن زن به زندگی شان نداشته اند. مردان عاشق می شوند ، چون وقتی در کنار شما ، یعنی محبوبشان هستند ، درباره خودشان احساس بهتری دارند . به طور معمول ، وقتی که مردی در کنار زنی دیگر احساس خوبی نداشته باشد ، او را ترک می کند و به سراغ زن دیگر می رود . موضوع این نیست که او عاشق زن دیگری است – وقتی او به زن دیگر پناه می برد ، عاشق احساسی است که به خود دارد. از این رو اگر می خواهید مهر و محبتی را که در روابط شما با شوهرتان بوده است بار دیگر زنده کنید ، باید ترتیبی بدهید که او در مورد خود احساس خوبی داشته باشد .
آیا واجد شرایط هستم ؟
نخستین اصل در اثربخش کردن رابطه مهرآمیز، دوست داشتن طرف مقابل (شوهر) یا همان ویژگی خاص خود است، نه آنگونه که در نظر مجسم می کنیم بایستی و یا می تواند باشد . این عشق در ناب ترین شکل خود است-عشقی که بیشتر زنان نثار کودک تازه به دنیا آمده خود می کنند . برای رسیدن به چنین عشقی قید و شرط لازم نیست .ما تنها هنگامی استفاده از واژه “اگر” را آغاز می کنیم که کودک در مراحل اولیه رشد است و کلام ما را درک می کند .”اگر نمره های خوب بگیری، دوستت دارم.”، “اگر هر چی میگم انجام بدی، دوستت دارم.”
ما همین کار را نیز با شریک زندگی مان انجام می دهیم .در ابتدای آشنایی ، هنگامی که در راه دوست داشتن گام های نخست را برمی داریم ، طرف مقابل خود را حقیقتا به خاطر خودش و آنچه هست، دوست داریم . پس از سپری شدن مدتی ، عشق و دوستی مشروط به شرایطی می شود :”اگر پول بیشتری در بیاوری ، دوستت دارم .” .”اگر اینقدر برنامه ورزشی تلویزیون را تماشا نکنی ، دوستت دارم.”مهر و علاقه مشروط ، کاملا غیر بشری است .
قهرمان همیشگی شما
در برابر هر کنشی ،واکنشی وجود دارد . در برابر هر ویژگی و خصیصه ای ، پاسخی یافت می شود . باید بیاموزید واکنش مثبت نشان دهید و از رفتار قضاوت گرانه دست بردارید . وقتی که به جای تمرکز بر ضعف های مرد ، بر توانایی های او تمرکز می کنید ، با رفتار مثبت بیشتری از جانب او رویارو می شوید . همینکه شروع می کنید به تمرکز بر آنچه ضعف های مرد می شمارید و می کوشید او را تغییر دهید ، عشقی که در آغاز آشنایی و زندگی تان از آن برخوردار بودید ، کم کم میمیرد .
نابرده رنج ، گنج میسر نمی شود
آیا کارها آسان تر خواهد بود، اگر ما عاشق کسی شویم که دقیقا شبیه ماست ؟ همان علاقه ، همان شخصیت ، همان حساسیت ها؟ مطلقا نه . زیرا همه ما، به این منظور به سفری به نام زندگی می رویم که بیاموزیم و رشد کنیم ، و اگر انسان با دیگر انسان ها توافق کامل داشته باشد ، هیچ درسی نخواهد آموخت . تضاد به رشد می انجامد – حتما به طلاق منجر نمی شود . بیشتر مردان و زنان تصور می کنند که تضاد با مشکلات موجود در زندگی به این معناست که ارتباط میان زن و شوهر سودمند و اثربخش نیست .برعکس ، ارتباط سودبخش نیست مگر تضاد و مشکلات وجود داشته باشد . زوجی که با هم جر و بحث نکنند ، احتمال کمی وجود دارد که با هم بمانند ، و اگر چنین شود، همه نیرو و توان آنها به جای صرف شدن در راه رشد و تعالی ، به مصرف رنجش و دشمنی با هم می رسد .
هرازگاه ، آماج جنسی
بیشتر مردان دوست دارند از مردانگی آنان تعریف و تمجید شود . چه تعداد از مردان به تمرین های دشوار بدنسازی با دمبل های سنگین می پردازند و خود را خسته و کوفته می کنند تا دیگران به هیکل عضلانی آنان توجه نشان دهند؟ وقتی که فکرش را می کنید ، می بینید چقدر غم انگیز است که نیاز مرد به تحسین شدن وضعیت جسمانی اش نادیده گرفته می شود . هر زنی از تمرکز نگاه مرد بر بدنش می رنجد. هر زنی دوست دارد هوش و نیز استعدادش مورد تحسین قرار گیرد – به خاطر آنچه قادر به انجام دادنش است ، نه فقط چیز که هست .در مورد مردان قضیه برعکس است. راه دیگری که به مرد امکان می دهد دریابد شما هیکل و ظاهرش را تحسین می کنید ، مقایسه او با یکی از مردان محبوب و متناسب شناخته شده است .
همه ما می خواهیم اهمیت داشته باشیم
یکی از ارزشمندترین احساس هایی که می توانیم داشته باشیم ، از گذاشتن تاثیر مثبت بر زندگی دیگران ناشی می شود . برای بیشتر مردم ، لذتی بالاتر از دانستن این امر نیست که شادی بیشتر، رفاه ، بینش یا دانش را به زندگی فرد دیگر وارد سازند . یه دیگر کلام، به خاطر وجود شما کیفیت زندگی فرد دیگر ارتقا یابد . همه ما می خواهیم بگونه ای مثبت مهم باشیم؛ اما به جای اصلا اهمیت نداشتن اغلب اهمیت داشتن به شیوه ای منفی را برمی گزینیم . بدین سبب است که افراد مشکلات زناشویی دارند ، مشکلات ارتباط برقرار کردن دارند، و خلاصه مشکلات نظم و ترتیب دارند . وقتی که اعضای خانواده مان به شکلی بد عمل می کنند ، دارند به ما می گویند ، ببین من واقعا می خواهم برای تو مهم باشم . اگر نتوانم به گونه ای مثبت مهم باشم ، پس بجای اصلا اهمیت نداشتن ، به شیوه ای منفی مهم خواهم بود . مردی که به خانه وارد می شود و می بیند خانمش در حال تلفن زدن است، شاید احساس کند نادیده گرفته شده است و یا آنکه برای همسرش اهمیتی ندارد . او بجای اینکه گلایه اش را بی پرده بر زبان آورد ، بحث و جدل کردن درباره ی مطلب نامربوط دیگری را برمی گزیند . اگر احساس مردی را که نادیده انگاشته شده است ، با احساس مردی که پس از ورود به خانه با جمله ، خوشحالم که اومدی خونه ، دلم خیلی برات تنگ شده بود ، مورد استقبال قرار می گیرد ، مقایسه کنید ، درمی یابید که مرد دوم چقدر احساس مهم بودن می کند و خلق و خویی خوش خواهد داشت .
از صمیم قلب گوش کنید
به گونه ای درست شنیدن واقعا هنر است؛ اما هنری که می توان فرا گرفت . برای درست شنیدن می بایست از اندیشیدن درباره پاسخ دادن خودداری ورزید ، و به جای آن ، بر درک سخن و احساس طرفی که با شما حرف می زند ، تمرکز کنید . وقتی که شوهرتان به خانه برمی گردد و اتفاقی را که آن روز برایش افتاده است برایتان شرح می دهد ، شما معمولا چه واکنشی نشان می دهید ؟ به همسرتان اجازه دهید بداند آنچه را احساس می کند ، درک می کنید و به او اطمینان خاطر دهید که در کنارش خواهید بود . انتقاد و ارزشیابی و هیچ توصیه ای نکنید ، مگر آنکه او تقاضای کمک کند .
احساسات فقط وجود دارند
یکی از دلایل رایج که زنها و شوهرها در برقراری ارتباط با هم شکست می خورند، این است که آنان در شناخت احساسات خودشان واقعا موفق نیستند . شما تنها کسی هستید که می داند احساس شما چیست ، و احساسات شما ممکن است این لحظه تا لحظه بعد تفاوت داشته باشد . شما در دوره ای بیست و چهار ساعته ممکن است ناامیدی ، عشق، آشفتگی روحی، خشم، لذت ، غم و اندوه و رنجش خاطر را احساس کنید . حتی شگفت انگیزتر آن است که امکان دارد این احساس شما را ، درست به همین صورت زن دیگری داشته باشد ، با وجود این ، احساسات شما در مورد چنین حالاتی با آن زن فرق کند . برای مثال ، زنی ازدواج کرده ممکن است از شنیدن خبر بارداری خود بسیار شاد و مسرور شود، در حالی که زن دیگر با همان سن و سال و وضعیت زندگی زناشویی ، شاید از شنیدن چنین خبرهایی دچار آشفتگی روحی شود . برای صادق بودن با خود بایستی درک کنید که هرگز نمی توان به احساسات برچسب درست یا غلط زد . احساسات فقط هستند . آنها به شما تعلق دارند و لازم است شناخته شوند ، با دیگری در میان گذاشته شوند و اظهار شوند . آنها به شما تعلق دارند و لازم است شناخته شوند، با دیگری در میان گذاشته شوند ، و اظهار شوند . زوج هایی که تمایل بسیار به در میان گذاشتن احساساتشان دارند ، به احتمال فراوان از ارتباط خوبی بهره می برند و از زوج هایی که احساسات خود را به یکدیگر بروز نمی دهند ، بیشتر باهم صمیمی هستند .
پرخاش نکنید، قاطع باشید
وقتی که به شوهر خود می گویید که باعث شد فلان احساس خاص در شما به وجود آید ، کلام شما گونه ای پرخاش و حمله لفظی تلقی می شود که در نتیجه طرف مقابل ، خود به خود ، درصدد دفاع از خودش برمی آید. نتیجه، به جای آنکه درک و صمیمیت باشد ، بحث و جدل خواهد بود. از سوی دیگر ، اگر به گفتن چگونگی احساستان همچنان ادامه دهید و پابرجا بمانید شوهرتان پیام شما را پذیراتر خواهد بود . به جملات زیر توجه کنید :
“چرا به خاطرت نمی ماند که وقتی می خواهی دیر بیایی ، تلفنی به من زنگ بزنی ؟”
“وقتی که دیر می کنی و از تو خبری ندارم ، نگران می شوم”
متوجه تفاوتش می شوید؟ فراموش نکنید ، گفتن “من” و ایستادن پای احساستان مهم است .
کلام آخر
زندگی مشترک بدون ارتباط عاطفی فلج است و به مرور به سمت نابودی می رود. پس برای داشتن زندگی شاد و روابط عالی تلاش کنید. شما می توانید برای افزایش محبت و بهبود روابط خود از مشاوره خانواده کمک بگیرید. حواستان باشد مهر و محبت بین همسران باعث ایجاد یک زندگی فوق العاده خواهد شد.