راز هایی درباره مردان 

سه سوال در مورد مردان ، خانم ها را به ستوه آورده است .سوالاتی که زنان بسیار مایل اند جواب آنها را بدانند: 1-چرا مردان از اشتباه کردن نفرت دارند؟ 2-چرا مردان از اینکه زنان ناراحت یا احساساتی شوند، بیزارند؟ 3-چرا مردان کمتر از زنان به عشق و ارتباط اهمیت می دهند؟ برای پاسخگویی به این سوالات ادامه مقاله را دنبال کنید. برای اطلاعات بیشتر در مورد “چگونه نگاه مردان را بخوانیم” کلیک کنید.

چرا مردان از اشتباه کردن نفرت دارند؟ 

مردان از اشتباه کردن نفرت دارند. از اینکه به ایشان بگویید اشتباه کرده اند نفرت دارند. حتی از اینکه فکر کنند اشتباه کرده اند نفرت دارند . و مهم تر از همه این که، نفرت دارند که قبل از خودشان ، زنی متوجه اشتباه آنان شود. مسئله بغرنج این است: مردان احساس می کنند که به آنها می گویید کار اشتباهی کرده اند، در حالی که منظور شما اصلا چنین نبوده است. مردان دچار سوءتعبیر می شوند و پیشنهادات، اندرزها و واکنش های شما را در حکم انتقاد می بینند. وقتی زنی از روی سادگی پیشنهادی متفاوت یا اطلاعاتی که فکر می کند موثر است به شوهرش می دهد و یا چیز بیشتری از او می خواهد ، مرد خواسته حقیقی زن را نمی شنود. او می شنود: “تو بد هستی. تو اشتباه می کنی . به اندازه کافی خوب نیستی .” 

چرا مردان خود را ملزم می دانند که همه کارها را درست انجام دهند؟ 

برای پی بردن به این راز مردان، باید به گذشته ، وقتی دختر و پسر کوچکی بودیم برگردیم. مردان به جای اینکه به فکر دنیای درون و افکار و احساسات باشند ، نقش خود را ، تحت اختیار گرفتن دنیای بیرون و اعمال و اهداف می دانند. پسران کوچک آموخته اند که ارزش آنها به کاری است که انجام می دهند و نتیجه ای که کسب می کنند. آنها در کودکی چنین جملاتی را به دفعات می شنوند: “آفرین، توپ را واقعا دور پرتاب کردی!” “پسرم، می خواهم در غیاب من ، تو مرد خانه باشی و در کارها به مادرت کمک کنی.” از دیدگاه سنتی نیز، تمام بازی های پسرانه “کاری برای انجام دادن ” دارند. لگو، ساختن قطعات و ماکت ماشین و هواپیما- تمام این بازی ها شامل نوعی فعالیت ، اجرا یا نتیجه ای قابل توجه و مهم است. بر همین اساس ، پسرهای خردسال نتیجه می گیرند که برای خوب بودن ، باید هر کاری را درست انجام دهند.

آنان بزرگ می شوند و عزت نفس خود را بر پایه ی مهارت و شایستگی شان می گذارند. مردان فکر می کنند بین عزت نفس و مهارت و لیاقت ، رابطه مستقیم وجود دارد. بنابراین وقتی زنی توانایی مردی را برای انجام کاری زیر سوال می برد ، او واکنش تدافعی نشان می دهد . واکنش زن را چنین تعبیر می کند : “تو اشتباه کردی ، پسر بدی هستی.” معمولا حتی جزئیات پیشنهادی را هم نمی شنود. وقتی نتیجه می گیرد که زن فکر می کند او هیچ کاری را بی نقص انجام نمی دهد ، واکنش نشان می دهد  و حالت تدافعی به خود می گیرد . زن منتظر پاسخی مودبانه استک مرد احساس می کند مورد حمله قرار گرفته است . تعجبی ندارد که باهم کنار نمی آیند. 

گفتن کلمه “متاسفم” اغلب برای مردان مشکل است، زیرا این حرف، دال بر این است که اشتباه کرده اند و بد هستند. 

1-از بیان کلماتی که به مرد احساس عدم اطمینان می دهد، خودداری کنید.

حالا که می دانید مردان چقدر نسبت به اشتباه کردن حساس هستند، مراقب باشید تا کار را خراب تر نکنید.برای مثال اگر شوهرتان مشغول رانندگی است و شما می دانید مسیر را گم کرده است ،نگویید: “همیشه همین است! واقعا گیج و سر به هوا هستی !هیچ وقت نمی دانی به کجا می رویم.” بگویید: “عزیزم بهتر است بایستیم و آدرس را بپرسیم. این طور به دور خود چرخیدن مرا عصبی می کند ، می دونم تو درست می گویی، ولی شماره خیابان ها گیج کننده است. مقصر جلوه ندهید، سرزنش نکنید، ناسزا نگویید ، نتیجه گیری کلی نکنید، ارزش هایش را از روی توانایی هایش قضاوت نکنید. به سادگی بگویید چه احساسی دارید. نگویید: “آدم بدی هستی که این کار را می کنی.” بگویید: ” وقتی این کار را می کنی من احساس غم، ترس، درد، و…  می کنم.”.و البته چیزی نگویید که او حرفتان را به عنوان “عدم اطمینان” برداشت کند. 

نکته: در اینجا منظور این نیست که شما پاورچین کنار همسرتان راه بروید یا واکنش مخالف نشان ندهید یا طوری حرف بزنید که احساساتش جریحه دار نشود. منظور این است که با حساسیت برخورد کنید و البته اگر مردی با شما بد رفتاری می کند نگران احساساتش نباشید – از خودتان دفاع کنید.

2–همسرتان را تحسین و تمجید کنید.

نمی توان گفت که مردها تا چه اندازه نیازمند شنیدن تحسین و تشویق هستند. همسر شما ممکن است چنین چیزی را بر زبان نیاورد، احتمالدارد نیازش را انکار کند ، یا حتی وانمود کند که از این کار خوشش نمی آید، ولی شما باور نکنید. 

چرا مردان از اینکه زنان ناراحت یا احساساتی شوند، بیزارند؟ 

دلیل ناراحتی مردان می تواند این باشد که در چنین شرایطی با احساسات آسیب پذیر خودشان مشکل دارند. اما دلایل عمیق تری هم وجود دارد. اولین اینکه مردان بدشان می آید زنی ناراحت یا احساساتی باشد : مردان با این تصور بزرگ شده اند که مسئول هستند همه چیز را سر و سامان دهند. مردان از کودکی با این احساس رشد می کنند که مسئول هستند. این پسران کوچک، همگی با این باور ناخودآگاه به مرد تبدیل می شوند:اگر یک روز مرد واقعی هستم ، باید با کفایت باشم و از همسرم نگهداری و مراقبت کنم . شما باید به خاطر بسپارید که مردان، راه حل گرا هستند. وقتی همسرتان شما را ناراحت می بیند، مغزش بلافاصله به کار می افتد و فکر می کندک راه حل… راه حل. حتی ممکن است راه حلی هم در نظر نداشته باشد، ولی این مهم نیست .با سوال کردن در مورد مشکلتان یا ساکت شدن و فکر کردن ، راه حلی پیدا خواهد کرد. وقتی راه حلی نمی یابد، احساس حماقت و شکست می کند. 

دومین دلیلی که که مردان بدشان می آید زنی ناراحت و احساساتی باشد : وقتی مردی شما را ناراحت می بیند ، درونش اتفاقی می افتد : احساس می کند به نوعی باعث رنجش تان شده و بنابراین بد است. حتی اگر مشکل شما هیچ ربطی به او نداشته باشد، باز هم برای ناراحتی شما احساس مسئولیت می کند و اگر ناراحتی تان  را برطرف نکند احساس گناه می کند. وقتی مردان شما را ناراحت می بینند ، خودشان را مقصر می دانند و بنابرای، چون باعث شده اید احساس بدی به خودشان پیدا کنند، از شما خشمگین می شوند. 

1-وقتی احساس ناراحتی می کنید ، به شوهرتان دقیقا بگویید که از او چه می خواهید.

این پیشنهاد شما را از ساعت ها مرافه و سوءتفاهم و ناامیدی بی نیاز خواهد کرد. یعنی وقتی احساس ناراحتی می کنید و نیاز دارید با همسرتان صحبت کنید ، به او دقیقا بگویید که دوست دارید چه کار کند. مثلا اگر سرکار با همکارتان مشاجره داشتید به شوهرتان بگویید: “از دست همکارم خیلی عصبانی و ناراحتم. فقط احتیاج دارم به من گوش دهی، بغلم کنی و دلداری ام بدهی . نمی خواهم راهنمایی ام کنی ، عزیزم . فقط می خواهم احساساتم را بیرون بریزم و بدانم تو دوستم داری.”

2-در میزان ناراحتی تان اغراق نکنید-شوهرتان تمام حرف هایتان را جدی می گیرد.

مردان مانند زنان، کلمات را تفسیر نمی کنند، بلکه گفته ها را کلمه به کلمه می شنوند. وقتی می گویید :”دیگر تحمل ندارم” شوهرتان باور دارد که دیگر تحمل ندارید. در بیان احساساتتان دقیق باشید اگر نیاز دارید که خودتان را خالی کنید ، پیشاپیش به شوهرتان بگویید که حرف هایتان را “کلمه به کلمه” جدی نگیرد. 

3-بگذارید شوهرتان بداند که احساس درماندگی نمی کنید و مجبور نیست نجاتتان بدهد.

بگذارید شوهرتان بداند با این که احساس ناراحتی می کنید درمانده نیستید. وگرنه او فکر می کند باید به نجاتتان بشتابد و به جای عشق ، پند و اندرز نصیبتان خواهد شد. مطمئن شوید که بیان احساساتتان این پیام را منتقل نکند”نجاتم بده، رو به راهم کن.”

چرا مردان، کمتر از زنان به عشق و ارتباط اهمیت می دهند؟

حقیقت این است که مردان واقعا نسبت به عشق بی اهمیت نیستند، بلکه اسراری در مورد آنان و روابط وجود دارد که باید درک کنید: مردان عمدتا خود را در قالب شغل و موفقیتشان، و زنان عمدتا خود را در قالب روابطشان تعریف می کنند. اگر مردی احساس خوبی نسبت به شغلش و توانایی در پیشرفت نداشته باشد، برایش مشکل است که روی روابطش تمرکز کند. اگر شوهرتان در رابطه با شغلش مشکل دارد، اگر نگران یک پروژه است، به خاطر مسائل مالی تحت فشار است ، یا احساس می کند درجا می زند و جای ترقی ندارد، آنگاه نمی تواند صد در صد از لحاظ احساسی در اختیار شما باشد، بلکه نیمی بیشتر از توجه و انرژی ذهنی او خودآگاه یا ناخودآگاه بر روی مشکلات شغلی اش متمرکز خواهد بود. اما در زنان اینطور نیست ارزش های آنان با مردان متفاوت است . زنان فکر می کنند مهم نیست چقدر در کارشان موفق هستند، اگر زندگی احساسی شان رضایت بخش نباشد ، احساس خوبی نسبت به خودشان ندارند. 

دومین دلیلی که مردان ظاهرا به عشق و روابط اهمیت کمتری می دهند این است: تغییر جهت از فکر کردن به احساس کردن، برای مغز مردان مشکل تر از مغز زنان است. مغز مرد تخصصی تر است. بدان معنا که ، نیمه راست مغز یک مرد مختص فعالیت های حسی و حرکتی است ، در حالی که نیمکره چپ مغز مهارت های کلامی و ادراکی را تحت کنترل دارد. تحقیقات نشان داده است که نیمه راست مغز پسر بچه ها بیش از دختر بچه ها توسعه می یابد و به همین دلیل اغلب مردان بالغ در این قسمت ، یعنی ابراز احساس معذب اند و احساس ناراحتی می کنند. از طرف دیگر ، مغز زنان کلی تر است . بدان معنا که هر دو نیمه مغز با هم روی مشکلات و مسائل کار می کند. 

1-این اطلاعات را با مرد زندگی تان در میان بگذارید.

برای در میان گذاشتن برداشتتان با مرد مورد علاقه خود وقتی را در نظر بگیرید و نظرش را جویا شوید . بگذارید بداند که چقدر آموخته اید. منظور این نیست که دفعه بعد اگر شوهرتان بی احساس برخورد کرد بگویید هیچ مسئله ای نیست.ولی به نوعی نشان دهید درکش می کنید.به خاطر داشته باشید: مردان واقعا دوست دارند به جای اینکه روی رفتارشان در مورد آنها قضاوت کنید دلیل رفتارشان را درک نمایید 

2-راه هایی بیابید تا به شوهرتان کمک کنید که ارزش شخصی اش را نه تنها در محل کار، بلکه در روابط با شما هم پیدا کند.

مثلا از او بخواهید به شما بگوید چه باید بکنید تا بیشتر از اوقاتتان با یکدیگر لذت ببرید. 

3- با شوهرتان صحبت کنید و ببینید چگونه می توان راهی پیدا کرد که او آسان تر بتواند از حس و حال شغلی به حالت عاطفی درآید.

می توانید به همسرتان کمک کنید که فشار روحی کمتری داشته باشد و راحت تر بتواند فکرش را از محیط کاری به محیط عاطفی انتقال دهد. در مورد روش هایی صحبت کنید که همسرتان بتواند پس از کار ، آرامش داشته باشد و تمدد اعصاب کند. ورزش، پیاده روی، دراز کشیدن و گوش سپردن به موزیکی آرام و ملایم، مراقبه کردن.

تماشای تلویزیون یا خواندن روزنامه ،به این علت که نیازمند تفکر و تامل است راه خوبی برای استراحت نیست. 

کلام پایانی

زنان معمولا در رابطه با مردان درگیر مسائلی می شوند که ممکن است برای آنان کمی مبهم باشد. رفتارهای ناخوشایندی که مردان بروز می دهند گاهی بازتاب واکنش به رفتار شریکشان است و برخی اوقات هم دلایل دیگری دارد که بررسی آن لازم است. اگر شما هم در رابطه تان چالشهایی وجود دارد بهتر است از یک مشاور باتجربه کمک بگیرید.