سوالاتی که در دهه 20 سالگی باید از خود بپرسید
آدم قبل از رسیدن به بیست سالگی اهداف و رویاهای بزرگی دارد که مطمئن است به آنها می رسد . در تمام طول عمر به آنها بال و پر می دهد ، پرورششان می دهد و به آنها عشق می ورزد . در حین بزرگ شدن ، بخش اعظمی از عمرمان را صرف بالا رفتن از مرحله ای به مرحله ای دیگر می کنیم . برای موفق شدن در دهه بیست سالگی یک حقیقت بزرگ وجود دارد : دهه بیست سالگی تان ،سپری کردن سال ها بر طبق برنامه ریزی هایتان نیست ، بلکه انطباق ، تغییر و رشد شماست. موفق شدن در دهه بیست سالگی به معنای هدف دار بودن در طول این مدت است .
سوالاتی که در دهه 20 سالگی باید از خود بپرسید
برای دهه بیست سالگی تان مدام باید از پاک کن استفاده کنید و روی آن تجدید نظر داشته باشید . شکست تنها زمانی اتفاق می افتد که شما دست از نوشتن برمی دارید ، زمانی که سرغ صفحه بعدی نمی روید و آن را سفید رها می کنید .در حالی که درست در همان صفحه قرار است اصل داستان زندگی شما رقم بخورد .پرسیدن سوالات درست و مناسب ، بسیار به شما کمک می کند. این تنها راه هدایت کشتی زندگی تان در مسیر درست پیش از غرق شدن است . و البته سوالات مناسب در طول این سفر ، شما را در حین حرکت ، چرخش و تنظیم مجدد راهنمایی می کند . اگر با سوالات درست و مناسب شرووع نکنید و مدام از خودتان این سوالات را نپرسید چطور می خواهید به جواب درست و ارزنده ای دست پیدا کنید ؟ اگر سفرتان با فرضیه های معیوب و جواب های ناقص آغاز شود آنوقت سفرتان از مسیر خارج می شود . این پروسه هیچ وقت به راحتی طی نمی شود . لازمه آن صداقت ، جسارت و شجاعت است . برخی از سوالات تا سالهای سال بی جواب باقی می ماند و این لزوما به معنای اشتباه بودن آنها نیست ، بلکه ممکن است جوابی باشد که نیاز به شکل گرفتن و مشخص شدن دارد .
از طرفی دیگر اگر این سوالات را از خودمان نپرسیم در دام یک زندگی خودبینانه گرفتار می شویم ، جایی که در آن از احساس افسردگی خود راضی هستیم ( در زمینه افسردگی می توانید از بهترین روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید) ، فقط به این خاطر که نمی خواستیم خودمان را درگیر یکسری سوالات سخت و دشوار بکنیم .اگر در این دهه هستید سوالات زیر را از خودتان بپرسید :
1-چطور تصمیم بگیرم وقتی نمی دانم چه انتخابی باید داشته باشم ؟
امروزه بیش از هر زمان دیگری ، انتخاب های متعدد و فراوانی پیش روی ماست؛ گزینه ها ، احتمالات ، اگرها. با جست و جو در گوگل به میلیون ها جواب خواهید رسید . هر انتخابی که می کنید به این معناست که میلیون ها گزینه دیگر را انتخاب نکرده اید . خواه این گزینه انتخاب مکانی برای زندگی باشد ، خواه شریک زندگی مناسب ، یا شغل مناسب و… . هر تصمیمی مثل یک حمله عصبی منتظر حمله است تا قبل از بقیه خودش را به شما برساند . چطور در دهه بیست سالگی تان با این همه انتخاب کنار می آیید ؟ حتی مهم تر اینکه چطور و از چه راهی بدون آنکه دیوانه و سردرگم شویم می توانیم بهترین انتخاب را داشته باشیم ؟ اگر شما هم چنین مسئله ای دارید می توانید از بهترین روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید.
وقتی نمی دانید چه گزینه ای را انتخاب کنید ، تصمیم بگیرید که می خواهید گزینه ای را انتخاب کنید . تصمیم گرفتن یک انتخاب نیست ؛ حداقل مفیدترین انتخابی که می توانید داشته باشید نیست . دست به کار شوید . کاری انجام دهید؛ عاقل باشید؛ وقتتان را هدر ندهید؛ خلق کنید ، عمل کنید ، هر جایی که هستید مسئولیتی را قبول کنید و کسی باشید ؛ دست به کار شوید . تصمیم بگیرید که می خواهید تصمیمی بگیرید . تا زمانی که کاری را آغاز نکنید نمی فهمید جواب می دهد یا نه . اگر با خودتان درگیر هستید تا بفهمید زمینه مورد علاقه تان چیست و دوست دارید دنبال چه هدفی بروید ، گزینه ای را انتخاب کنید . اگر جواب نداد ، اشکالی ندارد . البته تا حدی اشکال دارد ، اما هر بار به این نتیجه برسید که چه کاری را نیم خواهید انجام دهید یک قدم به کاری که دوست دارید انجام دهید . نزدیک تر می شوید.
2-ترس از چه چیزی مرا از انجام کاری بازمی دارد؟ آیا ارزشش را دارد؟
آیا ارزشش را دارد که اجازه دهید ترس ، دلواپس و نگرانتان کند ؟ آیا ارزش این را دارد که بی اطلاع و بدون جواب بمانید ؟ آیا ارزش دارد یک عمر بگویید”ای کاش” ؟ اگر شما هم درگیر این مسئله هستید می توانید به صورت آنلاین و تلفنی از بهترین روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید.
ریسک نکردن ارزشی ندارد . تلاش کردن و فهمیدن بهتر از این است که هیچ وقت ندانید و مدام بگویید چه میشد اگر آن کار را می کردم . دست از متوقف کردن خودتان بردارید .
3-دلیل اصلی من چیست ؟
چرا کاری که دارید انجام می دهید را انجام می دهید؟ دانستن و تعریف کردن “دلیل اصلی” کاری که انجام می دهید بخش اساسی دست یافتن به هدفتان است . دلیل شما چیزی است که دیگران با آن ارتباط برقرار می کنند. با این وجود اغلب اوقات “دلیل” انجام کاری را فراموش می کنیم . آن را نمی بینیم ، یا اینکه از ابتدا متوجه اش نیستیم . ندانستن دلیل یعنی نقشه راه را بلد نیستید . مثل ایستادن وسط آشپزخانه و فکر کردن به این است که چرا به آشپزخانه رفته اید. اگر می خواهید کاری را خلق کنید ابتدا باید بدانید چرا این کار برای شما خاص است . باید فراتر از منطق و استدلال ، جزئیات ، مسائل مالی یا وسایل اولیه فکر کنید و به آنچه شما را تشویق به انجام این کار کرد مراجعه کنید . دلیل شما از خود شما بزرگ تر است . باید دلیل انجام کاری که می کنید را بدانید و آن را مال خودتان بکنید .
4-سه تا پنج تا از بزرگ ترین موفقیت های من چیست ؟
این موفقیت ها می توانند بزرگ ، عمومی یا شخصی باشند که فقط خودتان از آن باخبراید ؛ هر چیزی که از ته دل به عنوان یک موفقیت به آن افتخار می کنید . آنها را بنویسید .
5-سه تا پنج مشکلی که بر آنها غلبه کرده ام چست ؟
نام بردن از این شکست ها ممکن است تا حدی غم انگیز باشد ، اما بیایید یکسرس شکست ها ، تصادفات ، چالش ها ، موقعیت ها یا دوران سختی که در زندگی داشته اید و مجبور بوده اید آنها را پشت سر بگذارید و بر آنها غلبه کنید را بنویسید .
6-چه زمانی بقیه مرا در سرزنده ترین حالت ممکن دیده اند ؟
گاهی اوقات جایی که نیاز است برای انجام کاری به خودمان امتیاز و اعتبار دهیم این کار را نمی کنیم چون بعضی از موفقیت های بزرگمان را به عنوان “کار خاصی نبود” به حساب می آوریم . البته که آنها کار خاصی هستند . گاهی اوقات به کسی نیاز دارید که مثل شما در دل جنگل فرونرفته باشد و بتواند بعضی از درختان را نشانتان بدهد. دو تا سه نفری را که به شما بسیار نزدیک هستند انتخاب کنید و از آنها بپرسید چه زمانی شما را در سرزنده ترین حالت ممکن و تجربه کردن موفقیتی بزرگ دیده اند . ممکن است از جواب هایی که می دهند و نتیجه ای که حاصل می شود غافلگیر شوید . جواب هایشان را بنویسید . این افراد می توانند دوستان یا حتی اعضای خانواده شما باشند که نقش در موفقیت یا عدم آن داشته اند. برای دریافت خدمات مشاوره ای از بهترین مشاور خانواده سعادت آباد کلیک کنید.
7-آیا می توانم به خودم بخندم ؟
توانایی هایمان در انجام کارهای بزرگ ، ارتباط مستقیمی با توانایی مان در خندیدن به خودمان دارد خصوصا وقتی در دهه بیست سالگی هستیم و بسیار مرتکب اشتباه می شویم. . باید مهارت خندیدن به خودمان را ارتقا دهیم توانایی این که بگذاریم اشتباهی که مرتکب شده ایم همان جا که اتفاق افتاده بماند و آن را مثل کیفی زیر بغل نزنیم و با خودمان حملش کنیم . همه مرتکب اشتباه خواهیم شد . شما خود اشتباه نیستید . اشتباه باز هم پیش خواهد آمد . اما بزرگ ترین اشتباه این است که طنز قضیه را درک نکنید ، از آن درس نگیرید و آن را رها نکنید .توانایی خندیدن به خودمان مثل این است که به جای اینکه اشتباهات را دور تن خود حلقه کنید و باعث شوید آنها شما را رو به پایین بکشانند ، آنها را در دریا رها کنید .
8-اگر الان نه، پس کی ؟
همیشه برای دنبال نکردن یک رویا، یک دلیل بزرگ وجود دارد . همیشه برای رو به جلوحرکت نکردن یا تلاش بیشتر نکردن دلیلی وجود دارد . همیشه دلیلی برای حواس پرتی وجود دارد . همیشه موانع بسیار بزرگ وجود دارند . همیشه افراد “واقع گرا” وجود دارند . همیشه دلیلی برای اینکه چرا امروز روز انجام کارهای بزرگ نیست وجود دارد. اما اگر الان نه، پس کی ؟ اگر شما نه پس چه کسی ؟ منتظر یک برنامه و نقشه عالی نمانید . منتظر یک لحظه الهام بخش نمانید . دنیا به روش های منحصر به فرد شما نیاز دارد . وقت آن رسیده است که زندگی را آنطور که واقعا می خواهید زندگی کنید ، چون دنیا به داستان شما نیاز دارد . تنها یک حرکت کوچک لازم است تا آن حس منحصر به فرد بودن را در شما بیدار کند . خلق کنید . بسازید. رویاپردازی کنید . دست به کار شوید.
کلام آخر
برای یافتن پاسخ های مهم زندگی در 20 سالگی ، باید با سوالات خوب شروع کنید. این مقاله به جوانان کمک می کند تا آگاهی بیشتری نسبت به خود بدست آورند. در می یابند که چگونه می توانند از بحران های موجود در این سن به ترفند هایی ساده عبور کنند و مسیر پرفراز و نشیب زندگی خود را هموار تر سازند. اگر در این دهه قرار دارید و و دچار بحران و سردرگمی شده اید می توانید از دکتر روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید .