مکانیزم بی تفاوتی
مردم اغلب می خواهند خوشحال باشند ؛ می خواهند به آرامش و آزادی برسند . داشتن این سه جنبه خشنودشان می کند .خوشحالی خیلی خوب است . منظور این است که هیچ کس بدش نمی آید خوشحال باشد . کسی نیست که شادی ، شعف، خوش بینی و عشق را رد کند . اما چه بر سر احساسات آزاردهندتان آمده است؟ ترس، نگرانی ، ناراحتی ،ناامیدی و استرس کجا رفتند؟ خب چه کارشان کرده ایم؟ بیشترمان سعی کرده ایم از شر این احساسات راحت شویم تا یک زندگی عالی بسازیم .
فرض کنید به خودتان اجازه داشتن هر احساس و تجربه ای را ندهید ، در اینصورت خوشحالی و حتی آرامش و آزادی هم کم کم خفه می شوند و میمیرند . .تمام احساس های رنج آوری که کنار می زنیم و می خواهیم از آنها فرار در واقع درمان دردها و کلید خوشحالی ما هستند . به زبان ساده ، ما خودمان را به بی تفاوتی می زنیم چون نمی خواهیم حس کنیم . . بیشتر ترجیح می دهیم اینگونه احساسات را دور بزنیم . اگر هم به اجبار با آنها روبرو شویم فقط به این فکر می کنیم که چطور باید دوباره زندگی مان را جمع و جور کنیم . واضح است چرا به آنها نه می گوییم ؛ چون آزاردهنده و سخت است . همه نمی توانند این رنج های احساسی را با آغوش باز بپذیرند . اگر شما هم تاکنون چنین حالاتی را تجربه کرده اید، می توانید از بهترین دکتر روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید.
مکانیزم بی تفاوتی
شاید خودتان را به بی تفاوتی می زنید چون از زندگی متنفرید . شاید هم می خواهید با این کار از پس مشکلات بربیایید . به هر حال راه حلش این است که دیگر از مشکلاتتان روی برنگردانید . با آنها روبرو شوید ، با آنها گلاویز شوید ، راهتان را باز کنید و ادامه دهید . وقتی یاد می گیرید با مشکلات گلاویز شوید عملکردتان در زندگی بهتر می شود . انرژی تان باز می گردد و شادتر می شوید . بالاخره یک روز میرسید به جایی که بی تفاوتی تان کار را خراب می کند . به خودتان می آیید و می بینید احساس مزخرف بودن دارید . شاید هم به اینجا رسیده باشید . جایی که خیلی میترسید ، چون میبینید ترس از مواجهه با مشکلات آنقدر ها هم دردناک نبود . حداقل کمتر از دردی بود که الان از خفه کردن احساساتتان می کشید. . شادی و آزادی در گرو این است که خامی و حقیقت روح انسانی تان را کنکاش کنید .
فکر می کنید مشکلی که با ……………….. بتواند حل شود چیست ؟ ( جای خالی را با راه حلی پر کنید که برای بی تفاوت شدن خود به کار می گیرید .)به عبارت دیگر، با بی تفاوتی می خواهید چه هدفی را در زندگی پیش ببرید؟ اگر شما هم دچار مکانیزم بی تفاوتی هستید می توانید از بهترین روانپزشک سعادت آباد کمک بگیرید.
چطور این مشکل را حل کنیم ؟
برای حل این مشکل راه های زیر توصیه می شود:
راهکار اول
برای احساساتتان اسم بگذارید .وقتی سر و کله احساسی پیدا می شود به اسم خودش بلند صدایش کنید .مثل “ناراحتی”، “خوشحالی” یا “رنجش”. بعضی از افراد حتی نمی دانند دردشان دقیقا کجاست و نمی دانند بگویند دردشان دقیقا کجاست و نمی توانند بگویند چه زمانی این احساسات شروع می شوند. این تمرین ساده به شما کمک می کند بتوانید برای شروع قدم های کوچک و ساده بردارید .
راهکار دوم
راهکار دوم “ابراز کنترل شده احساسات” است .یک روز را که راحت تر هستید انتخاب کنید و چند ساعت وقت بگذارید . یک موسیقی پخش کنید . نامه ها و عکس های قدیمی را بیرون بیاورید . چرخی در خاطرات گذشته بزنید و آنها را از اعماق ذهنتان بیرون بکشید . گریه کنید، جیغ بزنید ، به بالشت خود مشت بکوبید . هر موسیقی یا صدایی که شما را از لحاظ روحی و احساسی به آن دوران می برد برای خودتان پخش کنید . مکان دلخواهتان را پیدا کنید و بگذارید احساساتتان بیرون بریزد . ابراز احساسات کنترل شده و یا رهایی از ضربه روحی شدید می تواند بخش مهمی از مراحل درمان باشد .
ما انسان ها احساسات و ضربه های شدید روحی را در ذهنمان نگه می داریم ؛ معمولا یا همانجا گیر می افتند یا سر می خورند به سمت اعماق ذهنمان . در واقع می خواهیم در برابر واقعیت دردی که می کشیم از خودمان محافظت کنیم . به خودتان اجازه دهید که به گذشته برگردید و دوباره با این افکار روبرو شوید ؛ به این ترتیب هم قدرت مقابله با دردهایتان را پیدا می کنید و هم می توانید آنها را درمان کنید . وقتی حرف از ابراز احساسات کنترل شده می شود معمولا مردم وحشت می کنند . می ترسند از پس آن برنیایند . با خودشان می گویند :” اگر قدم در این راه بگذارم ، اگر عمدا خودم را در شرایطی قرار دهم که به خاطرش گریه کنم، چه می شو ؟ فکر نکنم اصلا گریه ام بند بیاید .” اگر شما هم درگیر چنین وضعیتی هستید می توانید از بهترین مشاور تلفنی سعادت آباد کمک بگیرید.
شما آن را کنار می زنید چون بهترین راهی بود که برای محافظت از خودتان بلد بودید . اما حقیقت این است : برای رهایی از احساسات باید آنها را بپذیریم، حسشان کنیم و بعد رهایشان کنیم بروند .احساسات شما پیام خاصی با خود دارند . آنها می خواهند شنیده شوند ، مورد احترام قرار بگیرند و بعد بروند .
راهکار سوم
باید بفهمید که ممکن است تجربه ای گیج کننده داشته باشید . معمولا هر بار بیش از یک احساس را تجربه می کنید ، یا فقط ظرف چند دقیقه،بدون آنکه موضوع عوض شده باشد، احساسی به احساس دیگر تغییر می کند . ما می خواهیم به قطعیت برسیم .وقتی می گوییم روی اعتماد به خود و احساساتتان کار کنید ،منظور این است که بفهمید دقیقا چه حسی دارید . از شما می خواهیم سخت نگیرید . بعضی احساسات خیلی معنای خاصی ندارند .
راهکار چهارم
اول باید بپذیرید که احساسات شما حق دارند وجود داشته باشند . شاید شما هم بارها خودتان را با بقیه مقایسه کرده اید و گفته اید :” داستان من خیلی بدتر از داستان آنهاست .” یا اینکه “داستان من به بدی داستان دیگران نیست .” بعد هم با خودتان فکر کرده اید :”پس ارزش ندارد خودم را به خاطرش ناراحت کنم .”وقتی فکر کنید احساساتتان اهمیتی ندارند آنگاه روی هم انباشته می شوند . بعد هم یک روز شما را خفه می کنند، مانع رشد ما می شوند .
وقتی می خواهید مثل یک قهرمان باشید و بقیه را نرنجانید ، خودتان را کوچک نگه می دارید . هیچکس دلش نمی خواهد شما این کارها را بکنید . هیچکس از شما تشکر هم نمی کند . پس لطفا دست بردارید . ما یک عادت دیگر هم داریم . اینکه فکر می کنیم احساساتمان اشتباه هستند .یک لحظه فکر کنید ببینید فقط رای می دهید یا دارید قضاوت می کنید که احساساتتان باید چگونه باشند یا نباشند . مهم ترین قضاوتی که در مورد احساساتمان می کنیم این است که می گوییم اصلا نباید وجود داشته باشند . چه میشد اگر می رفتند؟
راهکار پنجم
حواستان باشد آیا مردم برای احساسات شما نسخه می پیچیند ؟ وقتی کسی به شما می گوید چه حسی باید داشته باشی معمولا نیت او خیر است . شاید هم می خواهد نشان دهد اگر جای شما بود چه می کرد . ما انسان ها عجیب و غریب هستیم چون درک احساس دیگران برایمان سخت است و اغلب حرف های اشتباه می زنیم . نکته اینجاست که احساسات شما منحصر به خود شما هستند . هیچ کس نمی تواند به شما دستور بدهد که چه کار کنید .
راهکار ششم
احساساتتان را بیرون بریزید . راستش را بگویید . یکی از این افراد را انتخاب کنید : روان درمانگرتان ، شریک زندگی تان ، بهترین دوستتان یا مادرتان . با هر کسی که مورد اعتماد شماست صحبت کنید تا دردها و احساسات دیگرتان دیده و شنیده شود . اگر فکر می کنید که با خانواده تان مسئله دارید و نمی توانید با آنها صحبت کنید از بهترین مشاور خانواده سعادت آباد کمک بگیرید. منظور این نیست که بروید عمیق ترین و مخوف ترین رازهای خود را بیرون بکشید و آنها را در میان بگذارید . یکی از احساساتی که خیلی آدم را خرد می کند حس تنهایی است . گاهی دوربرتان در خانه شلوغ است اما باز هم احساس تنهایی می کنید . با فاصله گرفتن از بقیه ، خودتان باعث می شوید احساساتتان از کار بیوفتد. راهکارتان جواب نمی دهد ، اگرچه در ظاهر موثر به نظر می رسد . شاید صحبت کردن در مورد احساساتتان ترسناک به نظر برسد اما وقتی آنها را پیش خودتان نگه می دارید بدتر است .
این سوالات سخت را از خودتان بپرسید :
-چه راه هایی برای بی تفاوت نشان دادن خود دارید؟
-چرا این کار را می کنید ؟ کنکاش کنید و لایه های زیرین را ببینید؟
-از بین همه راهکارهایی که برای کمک به درک احساساتتان نام بردیم کدام یک برایتان سخت تر است ؟ فکر می کنید کدام را می توانید امتحان کنیدو به آن متعهد بمانید ؟
-پاسخ این سوالات را در دفترتان بنویسید.
-فکر نمی کنید احساساتمان می توانند به نفع ما باشند؟
-فکر نمی کنید شاید اصلا هیچ احساس “بد” یا “اشتباهی” نداشته باشیم؟
-فکر نمی کنید درک کردن احساساتتان می تواند بخشی از هویت انسانی تان باشد ؟
کلام آخر
ابراز احساسات تأثیر مهمی روی روند زندگی شما، تجربیاتتان و روابطتان با دیگران دارد. امیدواریم این مطلب به شما کمک کرده باشد تا بتوانید راحتتر، درستتر و معقولانهتر ابراز احساسات کنید.در این راستا می توانید از یک روانشناس حرفه ای کمک بگیرید .