سبک زندگی و موفقیت

چطور انزواطلبی  را کنار بگذاریم ؟

ما در دنیایی اجتماعی زندگی می کنیم . حتی علم هم می گوید که ما انسان ها برای داشتن ارتباطات طراحی شده ایم. با این همه ، امروزه خیلی بیشتر از قبل از هم فاصله گرفته ایم . مشکل انزواطلبی این است که وقتی به کمک نیاز دارید از کسی در خواست کمک نمی کنید؛ یا در شرایط بحرانی روی کسی حساب نمی کنید .

 

مشکل انزواطلبی

شما دلتان می خواهد کمک بگیرید ، اما به یک یا چند مورد از موارد زیر فکر می کنید:

-هیچ کس دوست ندارد به مشکلات من گوش کند .

-تا حالا چنین مشکلاتی برای مریم پیش نیامده است . خجالت میکشم به او بگویم.

-خودم از پس این مشکل برمیآیم . فقط باید با قدرت پیش بروم.

-خودش آنقدر گرفتاری دارد که وقت ندارد به مشکلات من گوش کند . من هم نمی خواهم او را اذیت کنم .

اساسا هر بهانه ای به ذهنتان میرسد تا از کسی کمک نخواهید . انزواطلب ها لزوما مردم گریز نیستند؛ خودشان را از چشم بقیه پنهان نمی کنند . انزوا طلبی و پنهان شدن بیش از اینکه فیزیکی باشد، عاطفی است . چنین افرادی احساس ناامنی شان را پنهان کرده و مشکلاتشان را از بقیه جدا می کنند . اغلب افرادی که این عادت را دارند اغلب خیلی هم اجتماعی و خوش مشرب هستند. در واقع او می خواهد همه چیز را از بیرونه تحت کنترل داشته باشد، اما اغلب احساس تنهایی، اضطراب، ترس عمیقی دارد. 

در خصوص عادت به انزواطلبی و پنهان شدن ، احساس غالبی که وجود دارد حس ترس است. ترس از اینکه محتاج به نظر برسید یا قضاوت شوید.ترس از اینکه با گرفتاری ها و دردهایتان باری بر دوش دیگری بگذارید . اگر شما هم چنین مسئله ای دارید توصیه می شود از بهترین دکتر روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید.

 

این ویژگی از کجا می آید ؟ 

  

بعضی از افراد عادت به پنهان شدن و انزواطلبی خود را می گذارند به حساب خجالتی یا درونگرا بودن . اما این خصوصیت نقش کمی در انزواطلبی دارد، اما گاهی اتفاقی در زندگی می افتد که به شما چنین حسی القا می کند . شاید وقتی درخواست کمک کرده اید یا انتظار داشته اید کسی به شما کمک کند دست رد به سینه تان زده اند. شاید هم به جای کمک، به خاطر احساسی که داشته اید موررد سرزنش قرار گرفته اید.در چنین شرایطی یادتان باشد از خودتان بپرسید آیا واقعا پنهان شدن و انزواطلبی کمکی به شما می کند؟ 

این خصوصیت زاییده باور است . باور به اینکه اگر از کسی کمک بخواهید یا بگویید که دردی دارید هیچ کس حرفتان را باور نمی کند . شاید هم مجبور شده اید برای حسی که داشته اید یا آنچه برایتاتن پیش آمده خودتان را سرزنش کنید . شاید هم دلیلش فقط این حقیقت بوده که وقتی شما کوچک تر بودید اطرافیانتان احساساتشان را بروز نمی دادند . ممکن است به صورت همزمان با کمالگرایی و تلاش برای قوی بودن درگیر باشید . این ویژگی می تواند انزواطلبی و پنهان شدن را تشدید کند. برای اینکه بتوانید از شر این عادت خلاص شویم باید انتقاد پذیر باشیم . اما بیشترمان در خانواده هایی بزرگ شده ایم که چنین الگویی در آن وجود نداشته یا در مورد آن صحبت نشده است . احتمالا هرگز یاد نگرفته اید چطور باید انتقادپذیر باشید یا حتی نمی دانید چرا این مسئله مهم است . خب معلوم است که چرا در بزرگسالی انتقادپذیر نیستید. اگر شما هم در این مورد مسئله دارید می توانید از بهترین مشاور خانواده سعادت آباد کمک بگیرید.

باید بتوانید از خودتان بپرسید چرا پنهان می شوید و انزواطلب هستید . شاید اگر این سوالات را در دفتری بنویسید و به آنها پاسخ دهید بیشتر کمکتان کند : فکر می کنید چه اتفاق بیوفتد اگر از کسی کمک بخواهید ؟ دقیقا چه چیزهایی در این مورد شما را می ترساند ؟ عادت شما به پنهان شدن رابطه مستقیمی با پاسخ به این سوالات دارد . همیشه ، یا حداقل اغلب اوقات ، ترس های شما غیرمنطقی هستند ، اما با گذشت زمان به یک باور تبدیل شده اند . 

 

چطور این مشکل را حل کنیم؟

 

عادت به انزواطلبی و پنهان شدن را به سختی می توان تغییر داد. کمک گرفتن از دیگران روحیه انتقادپذیر می خواهد . انتقادپذیر بودن ترسناک است . شاید ما را پس بزنند و یا خواسته ما را نپذیرند . شاید قضاوت شویم یا مورد انتقاد قرار بگیریم د. شاید نتوانیم آنچه را می خواهیم از دیگران بگیریم .پس ساکت می مانیم . به علاوه گاهی افراد آنقدر درگیر مسئولیت های زیاد زندگی می شوند که دوستی شان هم تحت الشعاع قارا می گیرد . خیلی از ما تلاش نمی کنیم ارتباطمان را با دوستانمان حفظ کنیم ، اما حسی به ما می گوید که باید تکیه گاه و حامی همه آدم های دیگر باشیم د. اینگونه در مشکلات کنار دیگران هستیم ، اما اجازه نمی دهیم وقتی خودمان مشکلی داریم کسی به کمکمامن بیاید. بسیاری از افراد دوست دارند ابراز احساسات دیگران را ببینند و به دنبالش هم می گردند ، اما به خودشان اجازه بروز این روحیه را نمی دهند. 

میخواهیم تصمیم بگیریم که احساساتمان را راحت ابراز کنیم و تمرین می کنیم شجاع باشیم. در این مورد یا می توانیم تصمیم بگیریم از دوستی کمک بخواهیم یا در عوض ساکت بمانیم و انزوا برگزینیم. هر دو حالتش می تواند ترسناک باشد . از یک طرف دارید خطر می کنید و با کمک خواستن ، احساساتتان را روی دایره میریزید . از طرف دیگر ، اگر کمک نخواهید ممکن است تنها و منزوی بمانید که این مسئله عادت های خیلی بد دیگری را به همراه دار، از جمله: دل مردگی، گفتگوی منفی با خود و بسیاری از رفتارهای ناراحت کننده دیگر. هر دوی آنها تصمیم های سختی هستند . شاید احساس بهتری نسبت به تصمیم دوم داشته باشید اما احتمالا تا ابد در این چرخه می مانید . اگر شما هو دچار این احساسات هستید می توانید از بهترین روانپزشک و روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید.

نمی گوییم به دوستانتان زنگ بزنید و همین امروز هر مشکلی در دل دارید بیرون بریزید. الان فقط می خواهیم در مورد آن فکر کنید . آیا می خواهید عمرتان که به پایان خود رسید تازه پشیمان شوید که چرا کسی پیدا نشد سنگ صبورتان باشد؟ یا وقتی پیر شدید تازه حسرت بخورید که چرا قدر دوستانتان را ندانستید؟  باید نگاهی هم به آن طرف دیوار بیندازیم ، خطر کنیم و راهی برای ارتباط بیاببیم . منظو.ر همان دیواری است که برای محافظت از خودمان ساخته ایم. این تمرینی است برای اینکه شجاع باشیم و احساساتمان را بروز دهیم . باید تمرین را شروع کنیم ، راه اشتباه را برویم ، دور بزنیم و دوباره از اول سعی کنیم. 

چیزی را که می خواهید به زبان بیاورید 

دو راه پیش روی شما قرار دارد :

1-شما می توانید کسانی را در زندیگ خود نگه دارید که هرگز نتوانسته اند کمکتان کنند . البته شاید هم واقعا آنها به شما اهمیت می دهند . شاید مشکل اینتجاست که نمی دانند با دردل کردن از آنها چه می خواهید . بنابراین سعی می کنند مشکلتان را حل کنند ، به شما می گویند خیلی مبالغه می کنید ، یا به هر روش دیگری روی می آورند. 

2- به ناامیدی ادامه دهید . 

یک راه سومی هم وجود دارد .می توانید چنین گفتگویی را شروع کنید: “می خواهم در مورد  اتفاق بدی که امروز برایم افتاد حرف بزنم و راستش اصلا نمیخواهم نصیحت بشوم. فقط دوست دارم به حرف های من گوش کنی و شاید هم در آخر بغلم کنی . می توانی ؟” 

این هم یک روش دیگر: ” خوشحالم که وقتی با تو درد و دل می کنم سعی می کنی راه حلی برایم پیدا کنی . می دانم که با این کار می خواهی به من نشان بدهی برایت اهمیت دارم.اما خیلی بیشتر خوشحال می شوم که فقط به حرف هایم گوش کنی”  اینگوه به آنها می فهمانید :”این همه ی چیزی است که از تو می خواهم” 

با مهم ترین فرد زندگی خود مهربان باشید (این فرد شما هستید)

اگر از آن دسته آدم هایی هستید که انزواطلبی و پنهان شدن برایتان جذاب است  باید بگوییم منتقد درون شما خیلی خوشبخت است . احتمالا بلندگو در دست گرفته ، نمایشی به پا کرده و با صدای بلند می گوید “بهتر است از مشکلاتت با کسی حرف نزنی . تو تنها کسی هستی که چنین مشکلاتی دارد .” و همینطور چرت و پرت می گوید . بنابراین ، الان وقتش رسیده کمی با خودت مهربان باشی . خصوصا اگر در زندیگ خود سنگ صبوری نداری . اگر به هر دلیلی با وجود دوستانت احساس تنهایی می کی سری به منتقد درونت بزن . کمی آگاهی، کنجکاوی و تلاش شما را نجات می دهد . 

پا پس نکشید و ادامه دهید 

به خودتان و رشد فردی تان متعهد بمانید، به تلاشتان هم ادامه دهید . در این صورت موفق خواهید شد . صبر و پشتکار دوستان شما در این مسیر هستند . هر کاری لازم است انجام دهید تا از انزوا در بیایید . ارتباطاتتان را گسترده تر کنید و خودتان را خیلی دوست داشته باشید . شما ارزشش را دارید . 

 

کلام آخر 

داشتن ارتباط اجتماعی برای افراد تمام گروه‌های سنی، حیاتی و یکی از عوامل تعیین کننده در سلامت روان فرد است. همه‌ی ما به افرادی نیاز داریم تا در شرایط خاص در کنار ما باشند و از ما حمایت کنند. همه‌ی ما بدون این حمایت و ارتباط اجتماعی افرادی مریض و ضعیف خواهیم شد. در صورتی که احساس می‌کنیم خودمان و یا یکی از اطرافیانمان مدت طولانی است که درگیر گوشه گیری و انزوا طلبی است، بهتر است به دنبال راهی برای برقراری ارتباط و حمایت اجتماعی باشیم و در صورتی که نتوانیم چنین امکانی فراهم کنیم، مراجعه به متخصص و دریافت مشاوره می‌تواند کمک کننده باشد

0/5 (0 Reviews)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
تماس جهت دریافت نوبت