حوصله ندارم
شاید تاکنون برایتان پیش آمده باشد که گاهی اوقات در زندگی به خود بگویید اصلاً حوصله هیچکس و هیچ چیزی را ندارم. برخی از افراد که به مشاوران گروه همراه مراجعه میکنند حس و حالشان این است که میگویند مدتی است دچار بیانگیزگی و خستگی روحی و روانی شدهاند و دوست دارند دوباره به دوران با نشاط خود برگردند. اما سوالی این است که چرا بیحوصلگی به سراغمان میآید و چه کاری میتوانیم برای آن انجام دهیم؟ برای پاسخ به آن در ادامه مقاله با ما همراه باشید. برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید از بهترین دکتر روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید.
چرا حوصله هیچ چیزی را ندارم؟
بی حوصلگی میتواند دلایل مختلفی داشته باشد و هر فردی قطعاً در طول عمرش آن را تجربه کرده است. از افرادی که دچار بیانگیزگی و بی حوصلگی میشوند شاید سعی کنند که مثل همیشه به کارهای روزمره خود برسند اما متوجه میشوند که کیفیت هر چیزی در زندگیشان پایین آمده و این امر باعث میشود که بیش از پیش ناامید شوند.
مشکلات و بحرانهای زندگی
گاهی اوقات افراد بحرانهای خاصی در زندگی تجربه میکنند مانند از دست دادن کار، بیماری یا فوت عزیزان، شکست عاطفی و طلاق یا مشکلات مالی. اما سرعت سازگاری انسان با وضعیت به وجود آمده تاثیری که از این شرایط میگیرد متفاوت است دیگریست. برخی از افراد ممکن است با کوچکترین مسئلهای در زندگی از پا در بیایند در حالی که برخی دیگر احتمال دارد از بزرگترین واقعه در زندگی درس بگیرند و از آن عبور کنند. در اصل مشکلات و چالشهای زندگی میتواند یکی از دلایل بیانگیزگی و بی رمقی شما در زندگی باشد به این دلیل که حس میکنید شرایط از دستتان خارج شده است و شما نقشی در کنترل اوضاع ندارید.
افسردگی و احساس خلا در زندگی
برخی اوقات دلایل بیحوصلگی افراد احساس پوچی و ناامیدی، کم شدن انرژی، بی علاقگی به کلیه فعالیتها، کاهش تمرکز حواس، افکاری با محتوای منفی و فکر صدمه زدن به خود است که این موارد نشانههایی از افسردگی میباشند. افراد افسرده زندگی بی معنا برایشان میشود و حوصله و انرژی سابق را ندارند. علاوه بر این آنها نسبت به هر چیزی در زندگی دید منفی پیدا میکنند و از اجتماعات و جمعها با گفتن این جمله که “حوصله کسی را ندارم” دوری میکنند. افسردگی میتواند به دلیل عوامل روانی اجتماعی یا حتی ژنتیک باشد که نشانههای آن باید توسط روانپزشک دقیقتر بررسی شود. برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید از بهترین دکتر روانشناس و روانپزشک سعادت آباد کمک بگیرید.
کمال گرایی
این کاملا مشخص است که افرادی که تلاش میکنند در زندگی همه چیز برایشان ایدهآل و باب میلشان پیش برود با کوچکترین نقص و ضعفی به هم میریزند. آنها همیشه سعی میکنند بهترین رتبه و عالیترین درجه را کسب کنند و شاید ظاهراً فعال و پر انرژی به نظر برسند اما پس از مدتی انگیزه و شور و حال خود را از دست میدهند. چنانچه این افراد فکر کنند در کاری نمیتوانند موفق شوند یا همه توان خود را بگذارند از آن دوری میکنند. آنها به صورت ناخودآگاه سعی میکنند اضطراب خود را پنهان کنند و احتمال دارد دچار وسواس هم شوند.
اضطراب و استرس
یکی از دلایل ایجاد بیحوصلگی و بیانگیزگی اضطراب بیش از حدی است که فرد آن را به صورت فوبیا یا وسواس یا حتی اضطراب عمومی بروز میدهد. اضطراب و استرس به دلیل انرژی زیادی که از انسان میگیرد و حتی او را از کنترل خارج میکند سبب بیانگیزگی و بیارادگی میشود. مسلماً زمانی که انگیزه و توانی برای کارهای روزانه خود نداشته باشید بی حوصلگی روز به روز بیشتر شما را به دام میاندازد و ممکن است به نقطهای برسید که مدتها گذشته و هیچ کار مفیدی انجام ندادهاید. برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید از بهترین دکتر روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید.
درماندگی آموخته شده
شاید تاکنون این اصطلاح درماندگی آموخته شده را شنیده باشید که به وضعیتی اشاره میکند که فرد خودش را شکست خورده و ناتوان تصور میکند و فکر میکند که در جبری قرار گرفته است که هر تلاش او به ثمر نخواهد نشست. فردی که دچار درماندگی آموخته شده است به این باور قطعی رسیده است که کارهای او هیچ تغییری در زندگیش ایجاد نخواهد کرد و کنترلی برای به دست گرفتن اوضاع ندارد. طبیعتاً کسی که به این اعتقاد اشتباه رسیده است انگیزه و حوصلهاش را برای هر کار جدیدی از دست میدهد.
سوگ عاطفی حل نشده
اگر قبلاً دچار ضربه عاطفی شدهاید مانند جدایی است شریک عاطفیتان یا فوت عزیزی را تجربه کردهاید و مراحل سوگ آن را طی نکردهاید بدانید که پیامدهای آن تا مدتها شما را درگیر خودش میکند. افراد زیادی هستند که مدتهای طولانی که از جدایی یا فوت عزیزی گذشته است انگیزه و حوصله خود را برای خیللی از کارهایشان از دست دادهاند.
راهکارهایی برای غلبه بر بیحوصلگی
انجام برخی از کارهای معمولی میتواند نیرو و انگیزه لازم برای زندگی را در شما احیا کند:
از رفتارهای ساده آغاز کنید
کسانی که بی حوصله هستند دچار روزمرگی میشوند و هیچ چیز جدیدی را در زندگی شروع نمیکنند. این افراد زمانی که برنامهای برای خود میریزند و میبینند که به اندازه گذشته انرژی و توان ندارند ناامید میشوند و کارها را نصف نیمه رها میکنند. این مسئله سبب میشود که نسبت به تواناییهای خود دچار شک و تردید شوند. بنابراین توصیه میشود که از کارهای کوچک شروع کنند و به اندازه تواناییهای فعلیشان برای خود برنامه بریزند. مثلاً به جای اینکه تصمیم بگیرند کل یک کتاب را یکجا بخوانند میتوانند آن را بخشبندی کنند و هر روز دو فصل از آن را بخوانند.
موفقیتهای کوچک را ببینید
هنگامی که برنامههای کوچک را در زندگی اجرایی کردید خودتان را بابت آنها تحسین کنید. هرچند این موضوع شاید برایتان سادهلوحانه باشد اما همین کارهای کوچک میتواند انگیزهای باشد برای برداشتن قدمهای بزرگ. این را بدانید که این تشویقهای کوچک می تواند به شما اراده کارها و فعالیتهای جدید را بدهد. میتوانید حتی کارهایی که خوشحالتان میکند هم یادداشت کنید این موارد میتواند چیزهای کوچک و جزئی باشد مثل دیدار یک دوست یا قدم زدن در پارک و یا بازی با کودک.
سبک زندگیتان را تغییر دهید
یکی از کارهایی که میتواند در شما انگیزه را بیدار کند تغییر سبک زندگیتان است. مثلاً اگر عادت کردهاید که هر روز تا ظهر بخوابید یا مدام با گوشی خود بازی کنید، غذاهای فست فوددار بخورید، ورزش نکنید و مدام یک جا بشینید و موارد این چنینی، وقتش رسیده است که تغییری در زندگی ایجاد کنید و عادتهای ناسالم را کنار بگذارید.
رویاهایتان را بنویسید
اگر شما سنتان بالا رفته است احتمال دارد که فکر کنید همه چیز تمام شده است و بهتر است دست از آرزو داشتن بردارید در حالی که اینگونه نیست. شما میتوانید در هر سنی که هستید باز هم رویا پردازی کنید و آرزوهایتان را یادداشت کنید. داشتن آرزو به شما انگیزه و امید میدهد و می تواند محرکی باشد برای برخاستن شما.
کلام پایانی
اگر شما مدتی است که دچار بیانگیزگی شدهاید و نمیتوانید کارهای معمولی خود را انجام دهید و یا هر کاری را نصفه نیمه رها میکنید توصیه میشود که این وضعیتتان را جدی بگیرید از یک مشاور حرفهای در این زمینه کمک بگیرید