ده قانون در زندگی زناشویی
رعایت قوانین در زندگی زناشویی شما را از حل مشکلات زناشویی فراتر خواهد برد و یاریتان خواهد کرد به چگونگی ساخته شدن مرزها پی ببرید. این قوانین مرزی نمیگوید که ازدواج چگونه باید باشد، بلکه درباره ازدواجهای موجود است. این قوانین مانند قانون جاذبه همیشه جاری است، خواه از آن باخبر باشیم، خواه نباشیم. ما در مشاوره های ازدواج که در مرکز گروه همراه ارائه می دهیم کامل تر به این قوانین زندگی زناشویی خواهیم پرداخت. قوانین مرزی منشأ پذیرش مسئولیت در زندگی است.
قانون اول: قانون کاشت و برداشت
این قانون بدین معناست که کارهای ما پیامدهایی دارند و وقتی کارهایمان محبتآمیز و از سر مسئولیت باشد، مردم به ما نزدیکتر میشوند. وقتی که نامهربان و بیمسئولیت باشیم، مردم از ما دوری میکنند. این قانون در دو حوزه اصلی زندگی زناشویی کاربرد دارد که عبارت است از: رابطه و وظیفه. بخش ارتباط شامل پیوند عاطفی زوجین به یکدیگر است، مثلا، میزان وابستگیشان به یکدیگر چقدر عمیق است و چه احساس مثبت یا منفیای به یکدیگر دارند. بخش وظیفه مربوط به جنبههای عملی است مانند پرداخت صورت حساب و تنظیم وقت و پختن غذا و خانه داری و تربیت فرزندان.
کاشت و برداشت به جنبه پیوندی زناشویی مربوط میشود؛ اینکه دو طرف چگونه در قلب یکدیگر اثر میگذارند و نفوذ میکنند.
قانون دوم: قانون مسئولیت
این قانون به ما میگوید: ما در مقابل یکدیگر مسئولیت داریم، اما به جای یکدیگر مسئولیت نداریم.
قانون سوم: قانون قدرت
قانون قدرت معلوم میکند که ما چه قدرتهایی داریم و چه قدرتهایی نداریم؛ مثلا ما قدرتی بر گرایشها و اعمال سایر مردم نداریم؛ نمیتوانیم باعث رشد همسرمان شویم؛ نمیتوانیم مانع بروز رفتار مشکلساز یا نقصان شخصیت همسرمان شویم و…. ما نمیتوانیم همسرمان را به هیئتی درآوریم که دوست داریم. ما حتی گاهی قدرت تغییر عادات ناپسند خودمان را هم نداریم. ما باید بدانیم که قدرت تغییر دیگران را نداریم، اما میتوانیم
قانون چهارم: قانون احترام
این قانون میگوید که اگر مایلیم دیگران به مرزبندیهایمان احترام بگذارند لازم است که ما به مرزهای آنها احترام بگذاریم. این حالت درباره آزادی هم صادق است؛ افراد بالغ آزادی دیگران را همان اندازه طالبند که آزادی خود را. قانون احترام پرورش دهنده عشق است؛ دوست داشتن یعنی حرمت نهادن و محافظت از آزادی انتخاب طرف مقابل.
قانون پنجم: قانون انگیزش
قانون انگیزش میگوید ما باید آزاد باشیم که پاسخ منفی بدهیم بیش از اینکه بتوانیم با تمام وجود پاسخ مثبت بدهیم. هیچکس در واقع نمیتواند دیگری را دوست نداشته باشد مگر اینکه مجبور به آن نباشد.
قانون ششم: قانون ارزیابی
این قانون بدین معنا است که باید به ارزیابی ناراحتیهایی بپردازیم که مرزبندیهایمان برای دیگران بهوجود میآورد. هر احساس ناراحتی الزاماً بد نیست؛ باید ببینیم که آیا ناراحتی ایجادشده منجر به آسیب شده یا منتهی به رشد شده است. بنابراین گاهی ناراحتی فرصتی است برای رشد و بالغ شدن؛ از اینرو نباید از ترس ایجاد ناراحتی، مرزهای زندگی زناشویی را نادیده بگیریم.
قانون هفتم: قانون پیشگیری
این قانون بدین معنا است که ما برای حل مشکلاتمان بر اساس نیازها و خواستههایمان اقدام میکنیم. افراد اهل پیشگیری بدون اینکه از کوره در بروند مشکلاتشان را حل میکند. آنها آزادیشان را حفظ میکنند و با مسائل یا مخالفت میکنند یا مقابله؛ در عین حال عشقی را که به همسرشان دارند حفظ میکنند و اسیر طوفانهای عاطفی نمیشوند.
قانون هشتم: قانون حسادت
این قانون میگوید اگر خارج از مرزهایمان به آنچه دیگران دارند، چشم بدوزیم هرگز چیزی به دست نمیآوریم. بزرگترین مانع مرزبندی زندگی زناشویی حسادت است. حسادت آنچه را که ما داریم بیارزش جلوه میدهد و خیال میکنیم که کافی نیستند.
قانون نهم: قانون فعالیت
طبق این قانون برای مرزبندی ابتکار عمل لازم است نه انفعال. همسران فعال در تعیین مرزها توانا تراند. ابتکار عمل فرصت بیشتری برای آموختن از اشتباهات را به آدمی میآموزد. افراد منفعل در آموختن با مشکل مواجه میشوند زیرا از خطر کردن میهراسند. بریا آنها به عهده گرفتن مسئولیت زندگی و مرزها دشوار است. بی عملی یا انفعال مانع گسترش مرز و رشد در زندگی زناشویی میشود.
قانون دهم: قانون عرضه
این قانون میگوید که لازم است مرزهایمان را به یکدیگر انتقال دهیم؛ مرزی که منتقل نشود، مرز بی مصرفی است. وقتی که مرزها در زندگی زناشویی عرضه شد، دو روح با هم پیوند میخورند، اما وقتی که مرزها عرضه نشود، حضور زوجها از لحاظ عاطفی کمرنگ میشود.
در پایان باید گفت که نگهداری و حفظ یک رابطه عاشقانه کار مشکلی است و درست مانند ماشینی که نیازمند معاینه دوره ای است تا به خوبی عمل کند، روابط نیز نیازمند نگهداری هستند. بسیاری از مشکلات رابطه ای بین زوجین عموما با بی توجهی و نادیده گرفتن مواجه می شوند. در صورت بروز مشکل در روابط زوجی، بهتر است در اولین فرصت به مشکل رسیدگی شود و یا از بهترین زوج درمانگر کمک گرفت.
برگرفته از کتاب مرزهای زناشویی