زندگی تان را دگرگون کنید 

آیا تا به حال احساس کرده اید که با وجود تلاش بسیار نمی توانید راهتان را بیابید؟ تمام مدتی که در حلقه بسته ای از حرف ها و قضاوت های بی امان درونی، که هیچ وقت تمامی ندارد ، گرفتار شده اید صدای ضعیفی به شما می گوید که به اندازه کافی خوب نیستید . متوجه نیستید که خودتان چقدر آن صدا را باور کرده اید و نیرو و انرژی تان را هدر می دهید . وقتتان را صرف کار می کنید تا بر استرس ها و فشارهای زندگی غلبه کنید . سعی می کنید هر طور شده به زندگی ادامه دهید .مخاطب این مقاله همه کسانی اند که با خودشان در جنگ اند و شک و تردید و طفره روی زندگی روزمره شان را نابسامان کرده است . برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید از دکتر روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید.

زندگی تان را دگرگون کنید 

شما در طول روز در دو نوع مکالمه شرکت می کنید : مکالمه با دیگران و مکالمه با خودتان . شاید از آن دسته افرادی باشید که اصرار دارند :”من با خودم حرف نمیزنم” اما واقعیت این است که اکثر مکالمات شما با خودتان است و از همه آن ها در خلوت ذهنتان لذت می برید .چه درونگرا باشید و چه برونگرا ، چه خلاق باشید و چه اهل عمل در هر صورت بیشتر وقتتان را صرف صحبت با خودتان می کنید و این کار را در حین ورزش کردن ، کار کردن ، غذا خوردن ، خواندن، نوشتن ، راه رفتن، پیامک فرستادن ، دعوا کردن و… نیز انجام می دهید. حتی در خواب هم این کار را می کنید . نگران نباشید معنایش این نیست که شما دیوانه اید ، در هر حال همگی این کار را می کنیم ؛ بنابراین سخت نگیرید ، و به استقبال نمایش عجیب و غریب زندگی بروید .

تحقیقات نشان می دهد که روزانه بیش از 50 هزار فکر در ذهن ما شکل می گیرد .درست است که اختیار این فکرهای غیر ارادی و واکنشی تقریبا دست ما نیست ، اما اینکه به کدام یک از این فکرها اهمیت دهیم تا حد زیادی دست خودمان است . این فکرها آماده و بسته بندی شده وارد مغز ما نمی شوند . نوع مکالمه ای که با خودتان دارید تاثیر عمیقی بر کیفیت زندگی تان می گذارد . نحوه صحبت کردن ما درباره وضعیت مان بر روی دیدگاه ، تجربه و عملکرد ما در آن وضعیت تاثیر می گذارد و تا حد زیادی بر نحوه کنار آمدن با زندگی و مقابله با مشکلات کوچک و بزرگمان اثر می گذارد . شما می دانید که بین آنچه می گویید با آنچه احساس می کنید ارتباط وجود دارد . این مقاله یادتان می دهد که چگونه از زبان استفاده کنید تا زندگی تان بهتر شود . برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید از دکتر روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید.

چگونه زبان می تواند زندگی مان را تغییر دهد ؟

نحوه صحبت کردن ما تنها در لحظه بر ما اثر نمی گذارد ، بلکه ممکن است در ناخودآگاه ما ته نشین و درونی شود و در بلند مدت افکار و رفتار ما را عوض کند . در واقع طرز صحبت ما با خودمان و دیگران فورا درکمان را از زندگی شکل می دهد و بعضی از این ادراک ها مستقیم و در لحظه بر رفتارمان اثر می گذارند . اگر شما هر از گاهی درباره “ناعادلانه ” بودن زندگی صحبت کنید ، رفتار و کارهایتان هم مطابق با این دیدگاه شروع به تغییر می کند و بی اعتنایی ها و بی حرمتی هایی در حق خود خواهید دید که در واقع وجود ندارند . همچنین ممکن است تلاش های کمتری برای انجام دادن کارهایتان بکنید؛ زیرا با خود فکر می کنید که تلاش هایتان به جایی نمی رسد . دیدگاه غیرعادلانه بودن زندگی به سرعت تبدیل به واقعیت زندگی شما خواهد شد . 

من مایلم 

دیگر شانس را سرزنش نکنید . دیگران را سرزنش نکنید . اوضاع و نیروهای بیرونی را مقصر جلو ندهید . به این فکر کنید که مشکلات زندگی شما، آن سایه های تاریک و شروری که گرما و شادی زندگی سعادتمندانه شما را از بین می برند، کدام اند . آیا از شغل خود متنفراید؟ آیا در یک رابطه بد قرار گرفته اید ؟ آیا مشکلات سلامتی دارید ؟ بسیار خب ، شغل جدیدی پیدا کنید . رابطه را تمام کنید ، ؤزیم غذایی خود را عوض کنید، ورزش کنید یا به دنبال هر نوع کمک دیگری باشید که نیاز دارید . اگر تمایلی ندارید تا برای تغییر موقعیت خود تلاش کنید، یا به عبارت دیگر تمایلی به تحمل کردن موقعیت خود ندارید ، این انتخاب شماست و زندگی شما همین خواهد بود ، چه خوشتان بیاید چه نیاید . اگر از وضعیت کنونی خود دفاع کنید ، در واقع برای چیزی که هستید بهانه می تراشید . دست بردارید . اما و اگر نیاورید . حتی سرزنش کردن خودتان هم کاملا بی فایده است . صدالبته شما با موقعیت هایی روبرو خواهید شد که به ظاهر نمی توانید آنها را کنترل کنید . حتی ممکن است با وقایع فجیعی، مانند معلولیت ، بیماری یا مرگ عزیزانتان روبرو شوید .اما همیشه راهی برای تغییر اوضاع وجود دارد .حتی اگر سال هاست که این وضع را دارید و راهی به بیرون نمی بینید . در وهله اول باید به این کار تمایل داشته باشید . معنی واژه تمایل در فرهنگ لغت “اظهار میل، رغبت و آمادگی” است . 

تمایل حالتی است که در آن شما می توانید با زندگی تعامل کنید و یک موقعیت را از چشم اندازی جدید ببینید . ممکن است بگویید “من مایلم اما …”. هر بار که این “اما” را در انتهای جمله تان بیاورید به قربانی ماجرا تبدیل می شوید. به طور خلاصه ، آیا شما مایل اید زندگی کنونی خود را رها و زندگی دیگری را شروع کنید که همیشه به دنبالش بوده اید ؟ کل این فرایند با ظهور تمایل آغاز می شود . برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید از دکتر روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید.

من می توانم 

برخلاف چیزی که احتمالا فکر می کنید، هیچ کدام از این احساسات شما واقعیت را نشان نمی دهند ، بلکه انعکاسی از درک شما از واقعیتتان هستند . متاسفانه دانستن این موضوع هنگامی که میان این جملات گیر افتاده اید هیچ کمکی به شما نمی کنند ، بلکه حتی به نوعی اوضاع را بدتر هم می کنند . داشتن دیدگاه منفی به خود یا زندگی حتی اجازه نمی دهد با مشکلاتتان کنار بیایید ، چه برسد به اینکه از زندگی خود لذت ببرید . برای حل این مشکل باید نگاهتان به دنیا و مشکلات تغییر کند . باید رویکردی جدید، عاقلانه و خوش بینانه در پیش بگیرید . به همین دلیل جمله بعدی که به شما می گوییم این است : “من می توانم “. برای یک لحظه از زندگی باارزشتان، از آب در هاون کوبیدن دست بکشید و به اطرافتان نگاه کنید و به جای گوش دادن به صحبت های خیالی خودتان با واقعیت ارتباط برقرار کنید . این کار به شما کمک می کند که واقع بینانه به مشکلات خود بنگرید ، با زندگی و مشکلات روبرو شوید و روح سرگردان منفی گرایی را که در چنگالش گرفتارید ، شکست دهید . اگر تمام اطرافیانتان در حل مشکلاتی بزرگتر از مشکلات شما موفق اند، پس قطعا شما هم می توانید این کار را انجام دهید . می دانیم وقتی که مشکلات از راه می رسد ، آرام ماندن و منطقی بودن سخت است . مشکلات ما واقعی و دردناک اند و ممکن است باعث شوند احساسات ما بر عقلمان غلبه کنند . هنگامی که این احساسات منفی را در خود می یابید ، قدمی به عقب بردارید، یک قدم خیلی بزرگ .ببینید آیا می توانید اصل و واقعیت زندگی خود را مجسم کنید؟ اینجاست که باید از قوه تخیلتان استفاده کنید . 

ابتدا به کل زندگی خود نگاه کنید . زندگی را مانند مسیر راه آهنی در برابر خود تصور کنید که تا آنجا که چشم کار می کند ادامه دارد. البته این طور نیست که این مسیر در خلا معلق باشد ، بلکه از میان روستاها و شهرها ، از درون تونل ها و از کنار کوه های بلند و دره های عمیق می گذرد . بزرگی و تنوع صحنه های زیبای اطراف این مسیر را در ذهن خود مجسم کنید . حالا مسیر پشت سرتان را ببینید که تا دور دست ها ادامه دارد . این گذشته شماست؛ راهی که از آن آمده اید .مسیری که پشت سر گذاشته اید. مسیر راه آهن را رو به عقب و تا آن دوردست ها دنبال کنید . همان طور که پیش می روید ، کل زندگی و تمام اتفاقاتی را که تا به حال برایتان افتاده است، در برابر خود خواهید دید. مدتی درباره به یادماندنی ترین تجربیات زندگی خود فکر کنید . این ها حس خوبی یه شما می دهند و با خود شادی و ارمغان می آورند .خود را آزاد کنید و بگذارید که احساس خوب آن خاطره ها شما را در برگیرد .اما خودتان را به آن خاطره ها محدود نکنید . به خاطرات و تجربیات بدتان هم فکر کنید .تمام مشکلاتی را که با آنها روبرو شده اید و به تدریج بر آنها غلبه کرده اید ، به یاد آورید . خیلی از آنها ممکن است شبیه به مشکل کنونی شما باشد .اما شما از پس همه آن مشکلات برآمده اید . حالا که به آخر مسیر رسیده اید ، باید برگرید و در جهت مخالف پیش بروید . منظور مسیر رو به آینده شماست . شما در این مسیر تمام تجربیات و وقایعی را که در آینده منتظر شماست خواهید دید. برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید از دکتر روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید.

از عدم اطمینان استقبال می کنم 

اعتیاد ما به اطمینان و قطعیت  ممکن است مضر و خلاف انتظارات ما باشد .  عدم اطمینان باعث پیش آمدن انواع رویدادها و وقایع می شود .عدم اطمینان گذرگاه شخصی ما به سوی فرصت هاست؛ محیطی است که در آن رشد می کنیم ، چیزهای جدید را تجربه می کنیم و به نتایج جدید و بی نظیری می رسیم . عدم اطمینان نقطه شروع چیزهای جدید است . تمایل ما به امنیت با هر امر خطیر، مهم و شرافتمندانه ای تناقض دارد . وقتی که فقط به چیزهایی بچسبید که با آنها راحتید و همان کارهای همیشگی را انجام دهید ، در واقع در گذشته زندگی می کنید و هیچ حرکت رو به جلو ندارید .کارها و رفتارهایی را تکرار می کنید که روزی برای تان مصداق خطر کردن بودند زیرا نمی دانستید نتیجه آنها چه خواهد شد؛ اما از آن پس تبدیل به امور روزمره شدند . جالب است که هرچقدر هم به دنبال اطمینان باشید ، هیچ وقت واقعا نمی توانید آن را حفظ کنید؛ زیرا اطمینان وجود ندارد . جهان همواره قدرت و بی نظمی خود را به ما یادآور می شود و هیچکس از این موضوع معاف نیست . همانطور که احتمالا متوجه شده اید ، اگر سعی کنید در کنج راحتی خود بمانید، هیچ گاه واقعا احساس رفاه و راحتی نخواهید کرد و همیشه احساس آزاردهنده ای به شما می گوید که می توانید کارهای بیشتر و بهتری انجام دهید . همیشه میلی به زندگی بهتر از آنچه دارید در درون شما وجود دارد . هرچه امروز بیشتر سعی کنید راحت باشید ، فردای ناآرام تری خواهید داشت .هیچ مقصدی وجود ندارد . تنها چیزی که وجود دارد جست و جو ، جست و جو و باز هم جست و جوست . 

کلام آخر 

این مقاله به افراد کمک می‌کند تا جهان را هرگونه که خود می‌خواهد، ببیند. زیرا تنها در صورتی می‌توانید زندگی خود را تغییر دهید و به موفقیتی بزرگ دست پیدا کنید که دیدگاه خود را نسبت به همه چیز تغییر دهید. برای کسب نگرش مثبت تر می توانید از یک روانشناس حرفه ای کمک بگیرید .