قدرت ذهن ناخودآگاه 

ذهن شما چگونه عمل می کند ؟ در ذهن شما دو قسمت مختلف وجود دارد که شامل بخش هوشیار یا استدلالی و بخش ناخودآگاه یا غیراستدلالی است .شما با ذهن هوشیارتان ، فکر می کنید و معمولا افکار روزمره تان را به ذهن ناخودآگاهی منتقل می کنید که مطابق با ماهیت افکارتان، خلق شده است . ذهن ناخودآگاه، مرکز عواطف و بخشی خلاق است . اگر به خوبی فکر کنید، خوبی می بینید و اگر به بدی فکر کنید بدی می بینید . این شیوه عملکرد ذهن شماست . برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید از دکتر روانشناس کمک بگیرید.

 

قدرت ذهن ناخودآگاه 

مساله مهم این است که وقتی ذهن ناخودآگاه فکری را بپذیرد ، همان را محقق می کند . این حقیقتی جالب و خاص است که قانون ذهن ناخودآگاه در برابر افکار خوب و بد ، یکسان عمل می کند. وقتی افکار منفی بر این قانون حاکم شود شکست، ناکامی و بدبختی را به همراه می آورد . در حالی که اگر هماهنگی و سازگاری را در افکار روزانه تان بگنجانید سلامتی ، موفقیت و خوشبختی را از آن خود خواهید کرد . به هرچیزی فکر کنید و حقیقت وجودی آن را احساس نمایید ، ذهن ناخودآگاهتان همان را می پذیرد و متجلی خواهد کرد . ذهن ناخودآگاهتان بنابر افکار و عقایدی که در ذهن خودآگاهتان شکل می دهید ، عینا واکنش داده و پاسخ می دهد .زیگموند فروید ، روانشناس برجسته اعتقاد داشت ذهن انسان به دو قسمت ذهن خودآگاه و ذهن ناخودآگاه تقسیم می شود که ذهن ناخودآگاه مسئول رفتارهایی است که ما به اصطلاح می گوییم :”دست خودمان نیست”. مهم این است که دلیل این “دست خودم نیست ” ها را بشناسیم و بتوانیم آنها را کنترل کنیم و دست خودمان بشود چرا که سرنوشت انسان می تواند به دست خودش باشد نه دیگران و نه روزگار! در این زمینه می توانید از بهترین دکتر روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید.

قدرت شگفت انگیز تلقین

ذهن خودآگاه شما “نگهبان دروازه” است و کار اصلی آن، حفاظت از ذهن ناخودآگاه در مقابل افکار مخرب می باشد . ذهن خودآگاه شما تابع تلقین است . هیچ تضاد یا تفاوتی را قائل نمی شود . حتی درباره مسائل فکر نمی کند و هیچ منطقی را به کار نمی گیرد ؛ تنها تحت تاثیر افکاری است که ذهن خودآگاهتان به سادگی ایجاد می کند . در اثرگیری از افکار نیز هیچ اولویت بندی وجود ندارد . افراد به دلیل داشتن ضمایر ناخودآگاه و عقاید متفاوت ، به یک تلقین واحد واکنش های متفاوتی را نشان می دهند برای مثال ، اگر به دریانوردی روید و روی کشتی دلسوزانه به شخصی بگویید:”دوست عزیز، به نظر حالت خوب نیست . احساس بی حالی نمی کنی؟ به نظرم تو داری دریازده میشوی.” آن شخص بنابر خلق و خوی خود ، ممکن است به جوک شما بخندد یا کمی ناراحت شود . در چنین حالتی تلقین شما مورد بی توجهی قرار می گیرد ؛ زیرا تلقین دریازدگی با احساس امنیت درونی او ارتباط برقرار نمی کند . بنابراین ضمیر ناخودآگاه به آن شخص می گوید که جای هیچ ترس و نگرانی وجود ندارد و اعتماد به نفس داشته باش .

فرهنگ لغات “تلقین” را اینگونه تعریف می کند: “عمل یا موردی که در آن یک شخص ، چیزی را به ذهن خود یا دیگری وارد می کند و ذهن گیرنده درگیر آن فکر می شود و ممکن است آن را بپذیرد و وارد عمل شود . فراموش نکنید که بدون اراده ذهن هوشیار ، هیچ تلقینی نمی تواند در ذهن ناخودآگاه عمل کند . به عبارت دیگر ذهن خودآگاه شما قدرتی دارد که می تواند تلقین را نپذیرد . در مثال دریانوردی ، آن شخص هیچ ترسی از بیماری نداشت . او به سلامتی خود اطمینان داشت و تلقین منفی اصلا نمی توانست حس ترس را در او زنده کند . تلقین دریازدگی به دیگران می تواند وحشت دریازدگی را در دل آنها برانگیزد. همه ی ما درون خود ترس ها ، عقاید و باورهایی داریم که گویا بر زندگی مان تسلط دارند و حکمرانی می کنند .پذیرفته شدن تلقین به خود شما بستگی دارد . از تلقین هایی که به ذهن ناخودآگاهتان وارد می نمایید اطمینان حاصل کنید تا همواره شفابخش ، سلامتی آور، تعالی بخش و الهام بخش باشند . به یاد داشته باشید که ذهن ناخودآگاهتان شوخی بردار نیست و شما را به آنچه می گویید ، خواهد رساند . 

قدرت سازنده و غیر سازنده تلقین 

 

خودتلقینی یعنی انتقال یک فکر مشخص و دقیق به خود . تلقین به دیگری یعنی تلقین هایی هستند که از شخص دیگری به فرد وارد می شوند . قدرت تلقین در طول تاریخ ، همه زمان ها و در هر سرزمینی ، نقش مهمی را در زندگی و افکار بشر ایفا می کند. تلقین به دیگری ، از نظر بسیاری از ادیان جهانی “قدرت کنترل گر” نامیده می شود . از تلقین ممکن است برای ایجاد قوانین و کنترل خود استفاده شود ولی می توان برای کنترل و فرمان دادن به کسانی که با این قوانین ذهنی آشنایی ندارند ، نیز استفاده شود . یک تلقین سازنده ، بی نظیر و فوق العاده است . ولی از جنبه های منفی اش ، یکی از مخرب ترین الگوهای فکری است که سبب ایجاد درماندگی ، شکست ، غم، بیماری و مصیبت می شود . برای کسب اطلاعات بیشتر از بهترین دکتر روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید.

آیا پذیرای چنین تلقین هایی هستید؟ 

از دوران کودکی به بیشتر ما ، تلقین های منفی زیادی وارد شده است . از آنجایی که نمی دانستیم چطور می توان جلوی این کار دیگران را گرفت ، آنها را ناخودآگاه پذیرفته ایم . چند نمونه از تلقین های منفی در زیر آمده است .” تو نمی توانی ! تو به هیچ جایی نمیرسی!  تو نباید … ! موفق نمی شوی ! شانس نداری! مدام اشتباه میکنی ! فایده ای ندارد! دنیا داره مثل جهنم میشه! و…

حتی از وقتی که بالغ شدید و از خودتلقینی های سازنده و پالاینده روان استفاده کردید ، افکاری که از گذشته بر شما القا شده اند می توانند الگوهای رفتاری را در امروز شما به وجود آورند که در شخصیت و زندگی اجتماعی تان تاثیر بدی می گذارند . خودتلقینی وسیله ای است که شما را از توده شرایط منفی دور می کند؛ در غیر این صورت ممکن است همین شرایط ، زندگی تان را زشت کند و شکل گیری عادات خوب را مشکل سازد . 

شما می توانید تلقین های منفی را خنثی سازید

هر روز یک تکه کاغذ بردارید و از موارد زیادی که می توانند بذرهای بی ثمری، ترس ، نگرانی ، اضطراب، و نابودی زودرس را بکارند ، لیتس تهیه کنید . اگر چنین ترس هایی را به خود راه دهید ، امید به زندگی را از دست خواهید داد . البته شما می دانید که با وارد کردن تلقین های سازنده به ذهن ناخودآگاهتان ، می توانید همه تلقین های مخرب را از خود دور سازید . همیشه مراقب باشید که دیگران به شما چه تلقینی می کنند . هیچ لزومی ندارد تحت تاثیر تلقین مخرب دیگران قرار بگیرید . همه ما در دوران کودکی و نوجوانی از این مساله رنج برده ایم .اگر به گذشته نگاهی اندازید ، فورا به یاد خواهید آورد که پدر ، مادر ، دوستانتان ، معلم ها و همکاران دست به دست هم دادند و به شما تلقین های منفی کرده اند . حرف هایی را که به شما زده شده اند ، بررسی کنید و خودتان کشف خواهید کرد که چگونه اغلب آنها شعارگونه بوده اند . کنترل و یا القای ترس به شما، هدف بیشتر چنین صحبت هایی بوده است. .

چگونه ناخودآگاه همه ی ساختارهای بدن را کنترل می کند ؟ 

چه بیدار باشید چه خواب ، بدون استفاده از ذهن هوشیارتان، کار مداوم و خستگی ناپذیر ذهن ناخودآگاهتان تمام عملکردهای ضروری بدنتان را کنترل می کند . برای مثال وقتی خواب هستید قلب شما به تپیدن منظم ادامه می دهد ، شش هایتان استراحت نمی کنند و چون خون هوای تازه را به خود جذب می کند ، روند دم و بازدم ادامه پیدا می کند؛ درست مثل زمانی که بیدار هستید . ناخودآگاهتان مراحل گوارش ، ترشحات غده ای و اعمال حیاتی جسمتان را به صورت عالی کنترل می کند . رشد موهایتان تحت تاثیر خواب یا بیدار بودن شما نیست . چشم ها ، گوش ها و دیگر حواس در خواب نیز فعال می باشند . برای مثال، بسیاری از دانشمندان بزرگ پاسخ معماهای پیچیده را در هنگام خواب دریافت کرده اند .ذهن هوشیارتان اغلب با ایجاد نگرانی ، اضطراب ، ترس و افسردگی در روند طبیعی قلب ، ریه ها و ساختارهای معده و روده اختلال ایجاد می کند .

این الگوهای فکری با ساختارهای ذهن ناخودآگاه تان مقابله می کنند . اگر از نظر فکری آسیب دیده اید ، بهترین راه برای درمان آن است که بی خیال و آسوده شوید و چرخ های افکارتان را از حرکت بازدارید . با ذهن ناخودآگاهتان صحبت کنید و به آن بگویید که در پیروی از دستورات آرامبخش ، متوازن و سازگارکننده پیشی بگیرد. خودتان متوجه خواهید شد که همه ی ساختارهای جسمتان دوباره به حالت طبیعی بازخواهند گشت . اطمینان حاصل کنید که با ذهن ناخودآگاهتان با اقتدار و ایمان صحبت می کنید و بدانید که آن بنابر دستور شما عمل خواهد کرد . ناخودآگاهتان می خواهد از زندگی تان محافظت کند و به هر قیمتی که شده ، شما را به سمت سلامتی سوق می دهد . این سبب می شود تا عاشق فرزندان خود باشید و همچنین برای شما شوقی درونی را به ارمغان می آورد که در تمام زندگی ، همپای تان خواهد ماند . 

چگونه به نتایج دلخواهتان دست یابید ؟

مهم ترین دلایلی که ما را به شکست می رسانند به شرح زیر هستند : کمبود اعتماد به نفس و تلاش بیش از حد . از آنجایی که افراد زیادی از مفهوم تمام و کمال عملکرد ذهن ناخودآگاهشان آگاهی ندارند ، مانع برآورده شدن دعایشان می شوند . وقتی بدانید که ذهنتان چگونه عمل می کند ، تا حد زیادی به اعتماد به نفس می رسید . باید به یاد داشته باشید که هرگاه ذهن ناخودآگاهتان فکری را بپذیرد ، فورا شروع به عملی ساختن آن می کند . ناخودآگاه تمام نیروی خود ، اعم از قوانین ذهنی و روحی اعماق ذهن شما را بسیج کرده و به کار می گیرد تا به نتیجه برسد .این قانون برای افکار خوب و بد یکسان عمل می کند . روشن است تنها کاری که شما باید برای غلبه بر شکست انجام دهید این است که ناخودآگاهتان را مجبور سازید تا همین حالا حقیقی بودن فکر یا آرزویتان را احساس کند . بپذیرد و سپس قانون ذهنتان وارد عمل خواهد شد . ایمان و اعتماد را درون افکارتان جای دهید تا ناخودآگاهتان شروع به فعالیت کند و شما را به نتیجه برساند .

مهم ترین چیزی که در مورد ضمیر ناخودآگاه خود باید بدانید این است که این بخش، دقیقا همانند یک جز مجزا کار می کند . به عبارت دیگر ، اگر به صورت آگاهانه چیزی را می خواهید ، ضمیر ناخودآگاه شما نیز لزوما شما را همراهی نخواهد کرد . در چنین مواردی ، ضمیر ناخودآگاه باید نسبت به اهمیت آن موضوع ، آگاه شود و این شمایید که باید ضمیر ناخودآگاهتان را قانع کنید وگرنه مشکل نبود انگیزه ایجاد خواهد شد . زمانی که ضمیر ناخودآگاه ، هدف دیگری دارد که شما از آن آگاه نیستید ، برای انجام کار دیگری که در تصمیم دارید، مقاومت خواهد کرد . به عنوان مثال ، اگر بخواهید مطالعه کنید اما ضمیر ناخودآگاه شما باور داشته باشد که شکست خواهید خورد ، ضمیر ناخودآگاه انگیزه لازم برای مطالعه را به شما نخواهد داد . در این حالت حتی وقتی که شما به صورت آگاهانه ، سعی کنید مطالعه کنید ، ضمیرناخودآگاه مانع مطالعه کردن شما شده و مثلا باعث می شود صفحات را تند تند ورق بزنید و تستها را تند تند رد کنید یا به مسائل دیگر فکر کنید . همه این کارها به خاطر این است که هنوز ضمیر ناخودآگاه را قانع نکردید که شما را همراهی کند . به همین علت ، همان طور که میبینید ، وجود تعارض میان ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه می تواند باعث مقاومت ضمیر ناخودآگاه و از بین رفتن انگیزه شما شود . تنها راه برای اینکه انگیزه را در خود ایجاد کنید ، این است که با ضمیرناخودآگاه خود به صورت مستقیم مذاکره کنید تا او را قانع کنید که شما را در آنچه می خواهید انجام دهید یاری کند. 

فرآیند حرف زدن با ضمیر ناخودآگاهتان ، به سادگی صحبت کردن با خودتان است . نگران نباشید ، با انجام آن دیوانه نخواهید شد ! با حرف زدن با خودتان درک بیشتری از مقاومت موجود در وجودتان برای انجام کارها خواهید داشت . مقاومتی که مانع انجام آنچه می خواهید شده است . شما نیاز دارید که با ضمیر ناخودآگاهتان حرف بزنید . دقیقا مانند حالتی که با شخص دیگری در حال مذاکره اید. حین این بحث ها می توانید متوجه شوید که چرا ضمیر ناخودآگاه مانع انجام کار مربوطه شده است و منبع اصلی آن را نیز خواهید یافت . به محض اینکه دلیل مربوطه را یافتید ، باید کار کنید و تغییرات جدی ایجاد کنید تا ضمیرناخودآگاهتان بتواند به شما اعتماد کند . 

ذهن ناخودآگاه و شادی شما 

 

شادی یک حالت ذهنی است .شما مختارید تا شادی را انتخاب نمایید .در مورد شاد بودن ، نکته بسیار مهمی وجود دارد؛ شما باید بخواهید تا شاد باشید . بسیاری از مردم با پرداختن به چنین افکاری ، ناراحتی را انتخاب می کنند : “امروز روز سیاهی است؛ همه چیز با مشکل روبرو می شود ؛ من موفق نمی شوم؛ همه علیه من هستند ؛ کار و کاسبی بد است و بدتر خواهد شد ؛ همیشه تاخیر دارم ؛ هیچ وقت استراحت نمی کنم و …” . اگر شما صبحتان را با چنین افکاری آغاز کنید ، تمام این اتفاقات را به خود جذب می کنید  و بسیار غمگین خواهید شد . این مساله را درک نمایید که دنیایی که در آن زندگی می کنید ، کاملا در آنچه درونتان می گذرد ، تعریف می شود . زندگی یک انسان همان افکاری است که آن را به وجود می آورد .انسان همانی است که در طول روز فکر می کند . افکاری که شما همیشه به ذهنتان وارد می کنید ، تمایل دارند که خود را در دنیای فیزیکی محقق سازند . مراقب باشید تا تسلیم افکار منفی نشوید . مدام به خود یادآوری کنید که افکارتان ، همه چیز است . 

با این تمرین ساده ذهن ناخودآگاهتان را برای موفقیت برنامه ریزی کنید 

1-ضمیرناخودآگاه خود را جدی بگیرید .

جلسات روزانه خود با ضمیر ناخودآگاهتان را جدی بگیرید . فضایی برای این کار در نظر بگیرید که از حواشی و عوامل حواس پرت کن به دور باش .

2-مطالبی انگیزه بخش بخوانید .

پنج دقیقه آغازین جلسه خود را به مطالعه مطالبی بگذرانید که به شما انگیزه می دهد . وقتی در مورد موفقیت های دیگران می خوانید ، ذهن شما به دنبال راه هایی خواهد گشت تا بتواند این نوع موفقیت ها را برای شما عادی و دست یافتنی کند . 

3-یک نامه قدردانی بنویسید .

10 دقیقه بعدی را به نوشتن نامه قدردانی اختصاص دهید . به خاطر چیزهای فوق العاده ای که همین حالا در زندگی خود دارید و همچنین چیزهایی که امیدوارید به زودی به دست بیاورید قدردان باشید . قدردانی و رضایت به شما کمک می کنند متمرکزتر باشید و مشکلات را بهتر حل کنید. 

4-نامه قدردانی خود را با صدای بلند بخوانید .

این کار ممکن است کمی عجیب و غریب به نظر بیاید و باعث شود حتی هنگام تنهایی احساس خجالت کنید ، اما به هر صورت امتحانش کنید . وقتی چیزی را با صدای بلند می خوانیم آن را به ذهن ناخودآگاه خود متصل می کنیم . این کار کمک می کند راه های احتمالی بیشتری برای واقعیت بخشیدن به آنها به ذهنمان برسد . 

5-دستیابی به اهدافتان را تجسم کنید .

تا پنج دقیقه چشمان خود را ببندید و رسیدن به اهداف خود را تجسم کنید . رسیدن به آنها چه احساسی خواهد داشت؟ چه شکلی خواهد بود؟ چه کسی در آن لحظه کنار شما خواهد بود؟ 

6-حالا به ذهن ناخودآگاه خود گوش دهید .

به پایان بردن قدم های بالا باید چیزی حدود 20 تا 25 دقیقه زمان ببرد . وقتی آنها را انجام دادید، بلند شوید و روز خود را شروع کنید . ذهن ناخودآگاه شما کارش را شروع خواهد کرد . کار ذهن ناخودآگاه اغلب در قالب شهود و حدس و گمان هایی خود را نشان می دهد که لزوما نمی توانید علتش را توضیح دهید . زمانی که یاد بگیرید چطور طرز فکر خود را تغییر داده و به قدرت ضمیر ناخودآگاهتان متصل شوید ، زندگی شادتر و موفق تری خواهید داشت . 

 

ایجاد تغییرات در زندگی 

 

کارهای مهمی که باید انجام دهید شامل موارد زیر است:

بدانید که چه می خواهید 

داشتن یک ایده مبهم درباره آنچه که امیدوار به دستیابی به آن هستید به تنهایی کافی نیست .اگر واقعا می خواهید از قدرت ضمیرناخودآگاه خود استفاده کنید ، باید به روشنی بدانید که چه می خواهید . نتایج دلخواه شما باید بدون ابهام بوده و تا حد امکان مختصر و مفید باشد . به جای اینکه فقط در آرزوی یک نویسنده مشهور جهان شدن باشید، خود را وقف نوشتن یک کتاب کنید . سعی کنید بهترین کتابی باشد که می توانستید بنویسید ، و تمام خود را به اتمام این پروژه اختصاص دهید . 

انرژی خود را متمرکز کنید 

ضمیرناخودآگاه تنها در صورتی می تواند رفتارها و الگوهای رفتاری مشکل ساز را از بین ببرد که شما اشتیاق لازم برای هدفتان را داشته باشید و بخش اعظم زمان و انرژی خود را صرف اندیشیدن درباره توانایی تان برای رسیدن به آن هدف بکنید . تصور کردن موفقیت به شما اطمینان لازم را می دهد تا صرف نظر از زمینه ای که در آن مشغول به کار هستید ، عملکرد بهتری داشته باشید . 

برای رسیدن به هدف تلاش کنید 

تغییر طرز فکر و تمرکز انرژی بر روی نتایج هدف ، دو گام ضروری بوده اما تنها بخشی از این معادله هستند . بخش دیگر نیازمند تلاش برای دستیابی به اهداف است.

 

کلام آخر 

هدف  از ارائه این مقاله این بود که شما دوست عزیز متوجه شوید که اگر خیلی تلاش کردید و نتیجه نگرفتید و نگران و رنجور شدید، علت اصلی، عدم توجه به قدرت ضمیرناخودآگاه بوده است. رنجش‌هایی که شاید باعث کاهش میزان عزت‌نفس یا مقایسات منفی و گفتگوهای درونی مخرب در شما شده باشد. اما حالا وقت این است که با آگاهی از این موضوع که فقط تلاش باعث موفقیت نمی‌شود، از این به بعد بیشتر به ضمیر ناخودآگاه خود توجه کنیم و برای نیل به این هدف می توانید از روانشناس باتجربه کمک بگیرید.