خود را نسبت به هم رده های خود شکست خورده می دانید ؟ اغلب احساس شکست در شما وجود دارد؟ زمانی که در تله شکست گرفتار هستید، میزان استفاده شما از روش فرار کردن بسیار زیاد خواهد بود . افراد از توسعه مهارت ها ، بر عهده گرفتن مسئولیت ها و امور جدید امتناع می کنند ؛ از هر چالشی که می تواند آنها را در مسیر پیشرفت قرار دهد . این افراد معمولا می گویند، “چه فایده ای دارد؟” احساس می کنید زمانی که محکوم به شکست هستید ، تلاش کردن بی فایده است. اجتناب کردن شما می تواند پیچیده باشد . ممکن است در ظاهر کار را بر عهده بگیرید ، اما همچنان برای اجتناب به کارهای مختلفی دست می زنید . کارها را به تاخیر می اندازید ، حواس پرت می شوید ، کار را به شیوه نادرست انجام میدهید یا به کلی کار را خراب می کنید .تمامی این ها نمونه هایی از دشمنی با خود هستند . برای دریافت خدمات مشاوره می توانید از بهترین دکتر روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید.
چرا احساس شکست می کنم؟
تمایل شما به فرار از مسئولیت ها، توانایی شما در درست انجام دادن امور را زیر سوال می برد . ممکن است جریمه های سختی همچون نزول رتبه یا اخراج را متحمل شوید . راه دیگری که شما از طریق آن تسلیم این تله (شکست) می شوید، برداشت های پیاپی از شرایط و رخدادهاست که فقط دیدگاه شکست خورده شما نسبت به خودتان را تشدید می کند .شما عوامل منفی را بزرگ و عوامل مثبت را کوچک می شمارید . ممکن است احساس افسردگی نیز در شما وجود داشته باشد .
سرچشمه این تله در احساس شکست در کودکی شما قرار دارد که خود می تواند به چندین روش مختلف به وجود آمده باشد:
1-شما پدر یا مادری (معمولا پدر) داشته اید که از عملکرد شما در مدرسه ، ورزش و غیره انتقاد می کرده است . اغلب شما را احمق ، کودن، بی عرضه یا بازنده خطاب می کرده است . ممکن است رفتار بدی نسبت به شما داشته باشد .برای دریافت خدمات مشاوره کودک می توانید از بهترین دکتر روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید.
2-پدر یا مادرتان افرادی موفق بوده اند و شما احساس کرده اید که هرگز نمی توانید خود را به معیارهای والای آنان برسانید و به همین دلیل دست از تلاش برداشته اید .
3-احساس کرده اید که والدین شما به موفق بودن یا نبودن شما اهمیتی نمی دهند یا بدتر اینکه از موفق عمل کردن شما احساس تهدید می کرده اند . والدینتان برای شما رقیب بوده اند یا می ترسیده اند که اگر بسیار موفق عمل کنید ، دیگر کنار آنها نخواهید بود .
4- در مدرسه یا هنگام ورزش ، به اندازه سایر بچه ها موفق نبوده اید و یا احساس پایین بودن رتبه کرده اید . شاید دچار ناتوانی یادگیری و عدم توجه بوده یا به شدت بی نظم بوده اید . برای اینکه از تحقیر شدن توسط دیگران فرار کنید، دست از تلاش برداشته اید .
5-برادر یا خواهری داشته اید که به شکلی ناعادلانه با آنها مقایسه می شده اید. باور کرده اید که نمی توانید به آنها برسید ، بنابراین دست از تلاش کشیده اید.
6-از کشور دیگری آمده اید، والدینتان مهاجر بوده اند یا خانواده تان به نسبت خانواده سایر بچه های مدرسه تان، فقیرتر بوده اند. نسبت به همسن و سالانتان احساس پایین بودن رتبه کرده اید و احساس کرده اید که نمی توانید به اندازه آنها خوب باشید .
7-والدینتان به قدر کافی برای شما محدودیت تعیین نکرده اند . نظم و مسئولیت را نیاموخته اید ، بنابراین در انجام تکالیف یا یادگیری مهارت های درس خواندن ناکام مانده اید . چنین عملی در نهایت به شکست منجر شده است .برای دریافت خدمات مشاوره می توانید از بهترین دکتر روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید.
دلایل باقی ماندن به عنوان فرد شکست خورده
در ادامه چندین روش را می بینید که شما از طریق آنها به خود آسیب می رسانید و شکست خورده باقی می مانید :
*قدم های لازم را برای ایجاد مهارت های لازم شغلی را برنمی دارید .(مانند فارغ التحصیلی یا یادگیری از یک متخصص). سعی بر فریب دیگران دارید .
*شغلی پایین تر از حد توان واقعی خود انتخاب می کنید .(به عنوان مثال ، تحصیل را تمام کرده اید و توانایی ریاضیات فوق العاده ای دارید، اما راننده تاکسی شده اید ).
*قدم های لازم برای گرفتن ترفیع در شغل منتخب خود را برنمی دارید . پیشرفت های شما به شکلی غیر ضروری با تاخیر مواجه شده اند . (به عنوان مثال ترفیع را نپذیرفته یا برای آن درخواست نداده اید . خودتان را ارتقا نمی دهید و توانایی های خود را به دیگران نشان نمیدهید . شما در بن بست امن شغلی خود باقی می مانید .)
*کار کردن برای دیگران یا کار در سطوح ابتدایی را تحمل نمی کنید ، بنابراین کارتان به همان محیط کاری که داشته اید ختم می شود و نمی توانید پله های ترقی را طی کنید .
*وارد یک شغل می شوید ، اما دائم به خاطر دیر رسیدن ، طفره رفتن از کار ، عملکرد ضعیف ، رفتار بد و سایر دلایل اخراج می شوید .
*نمی توانید به یک شغل پایبند بمانید . مدام شغل خود را تغییر می دهید و هرگز در یک حوزه مشخص ، تخصص پیدا نمی کنید . در دنیایی که به افرادی با تخصصی خاص پاداش می دهند ، شما فردی هستید که دانشی عمومی دارد و در نتیجه در هیچ شغلی به پیشرفت قابل توجهیدست پیدا نمی کنید .
*شغلی را انتخاب کرده اید که پیشرفت در آن به شدت دشوار است و شما نمی دانید که چه وقت باید آن را کنار بگذارید ؟
*از اینکه آغازگر باشید و در محیط کار به صورت مستقل تصمیم بگیرید می ترسید ، بنابراین هرگز به جایگاه هایی با مسئولیت های بالاتر دست پیدا نمی کنید .
*توانایی ها و دستاوردهای خود را کوچک می شمارید و در ضعف ها و اشتباهاتتان مبالغه می کنید . در نهایت با وجود اینکه به اندازه همکارانتان موفق هستید ، کارتان به احساس شکست کشیده می شود .
تمامی این الگوها در نتیجه فرار کردن به وجود می آیند . از برداشتن قدم های لازم برای پیشرفت امتناع می کنید . برای جبران احساس شکست ممکن است سراغ نقش های دیگر یا سایر افراد موفق بروید . چنین عملی نوعی دیگر از شیوه اجتناب کردن است؛ راه دیگری است تا از طریق آن بتوانید از رویارویی با چالش های مسیر موفقیت فرار کنید . این جبران ها شکننده هستند . به راحتی از میان می روند و به احساس شکست ختم می شوند . شما باید رویکرد مستقیم تری را برای رویارویی با مسئله موفقیت اتخاذ کنید . برای دریافت خدمات مشاوره می توانید از بهترین دکتر روانشناس و روانپزشک سعادت آباد کمک بگیرید.
روش های تغییر این تله از این قرار اند :
1-بررسی کنید که آیا احساس شکست شما درست است یا خیر .
2-با کودک درون خود که احساس شکست داشته و دارد ، ارتباط برقرار کنید .
3-به کودک درون خود نشان دهید که با شما به شکلی ناعادلانه رفتار شده است .
4-از استعدادها ، مهارت ها، توانایی ها و دستاوردهایتان آگاه شوید.
اگر نسبت به هم رده های خود احساس شکست می کنید :
5-سعی کنید الگوی موجود در تله شکست خود را بشناسید .
6-همین که الگوی خود را شناختید ،برنامه ای برای تغییر آن بریزید.
7-برای غلبه بر این تله از کارت نویسی استفاده کنید . مرحله به مرحله طبق برنامه تان پیش بروید .
نمونه کارت تله شکست
در حال حاضر پر از احساس شکست هستم . این حس حسی آشناست . در طول زندگی این حس را تجربه کردم. در تمام زندگی ام فرصت هایی را که شانس موفقیت به من می داد ، به باد دادم. در تمام طول زندگی ام با اینکه معلمانم به من گفته بودند و خودم نیز در کلاس های طراحی عملکرد خوبی داشتم ، استعداد طراحی ام را نادیده گرفتم . در عوض به دنبال روی کردن از کارهایی که در آنها عملکرد خوبی نداشتم ، خودم را به سوی شکست روانه کردم .
اجتناب کردن من زمانی آغاز شد که در کودکی مریض و تنها بودم . زمانی که عقب افتادم، هیچ کس برای جبران به من کمکی نکرد . هیچ کس متوجه نشد .فرار کردن در کودکی به من کمک می کرد ، اما حالا کمکی نمی کند.
حالا روند بهتری دارم . سعی دارم به یک طراح تبدیل شوم . شانس خوبی برای موفقیت دارم. تنها باید به مسیرم و پیشرفتم توجه کنم .
دوباره اجتناب نکنید . این کار تنها شما را به شکست می کشاند . قدم بعدی من چیست ؟ کاری که باید بکنم همین است ،کار کردن روی برداشتن قدم بعدی . همینطور که تغییر کردن را آغز می کنید ، از هر موفقیت کوچک خرسند باشید. برای هر موفقیت کوچک خود کارت نویسی کنید
8-عزیزان خود را نیز در این فرایند دخیل کنید .
کلام آخر
یادمان نرود که دلایل احساس شکست ناشی از مواردی می شود که به هر یک اشاره ای داشتیم اما در نهایت شکست به ما چیزهای زیادی را یاد می دهد که درس گرفتن از آن ها باعث می شود که از به دام افتادن مجدد در آن مشکل جلوگیری شود. احساس شکست نباید زندگی تو را متوقف کند و باید همیشه در خاطرت باشد که “never give up ” یعنی هیچ گاه تسلیم نشود. اگر بهانه ها زیاد بود تو باید قوی تر از بهانه ها باشی. Never give up ، حقیقتی که لازم است حتما در زندگی بر آن تاکید شود. در این راستا می توانید از یک روانشناس حرفه ای کمک بگیرید .
