چرا با دیگران سازگار نمی شوم؟
اولین احساسی که خواهید داشت، تنهایی است.به دلیل اینکه احساس مستثنی بودن یا ناخوشایند بودن می کنید. خود را از دنیا طرد شده می دانید . این دو مورد ، انواع طرد اجتماعی هستند . البته گاهی به صورت ترکیبی بروز پیدا می کنند و شما نیز ممکن است دچار هردوی آنها باشید . شما از نقد شدن ، ارزیابی شدن و شنیدن قضاوت منفی می ترسید . شما وابسته به فکری هستید که دیگران در مورد شما دارند . بسته به اینکه به چه چیزی حساس هستید (ظاهر، شغل ، هوش یا توانایی مکالمه)، ترس شما نیز در همان زمینه نمایان می شود. برای دریافت خدمات مشاوره می توانید از بهترین دکتر روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید.
چرا با دیگران سازگار نمی شوم؟
طرد اجتماعی ابعاد مختلفی دارد . ممکن است آن شخصی باشید که همه سر به سرش می گذارند . برای او قلدری می کنند . ممکن هم است شما فردی بیگانه باشید؛ فردی گوشه گیر یا جامعه گریز . همیشه در حاشیه باشید . عضو هیچ گروه یا باشگاهی نباشید . ممکن است شخصی باشید که تله اش تا حد زیادی ناپیداست . تشخیص آن مشکل است . از میان تعاملات اجتماعی می گریزید ، اما از درون احساس تنهایی می کنید . از هر نوع که هستید ، مستعد انواع فراوانی از علائم اختلالات روان-تنی خواهید بود . تنهایی معمولا به مشکلات قلبی ، شکمی ، مشکل خواب ، سردرد و افسردگی منجر می شود .
در ادامه دلایلی را می بینیم که به خاطر آنها احساس ناخوشایند بودن و متفاوت بودن داشته اید :
1-نسبت به سایر کودکان احساس کمتر بودن کرده اید و دلیل آن برخی ویژگی های قابل مشاهده بوده است .(ظاهر، وزن، لکنت زبان) شما توسط سایر بچه ها طرد شده و سرزنش یا تحقیر شده اید .
2-خانواده شما با همسایه ها و سایر افراد نزدیک به شما متفاوت بوده اند.
3-با سایر کودکان، به خصوص کودکان فامیل خود متفاوت بوده اید .
4- در کودکی منفعل بوده اید . آنچه را که از شما انتظار می رفته ، انجام می داده اید ، اما هرگز خودتان علایق و ترجیحات خود را توسعه نداده اید . اکنون نیز تصور می کنید که در این معامله چیزی برای رو کردن ندارید .
یکی از سرچشمه ها ، رشد کردن در خانواده ای متفاوت با سایر خانواده هاست . خانواده شما ممکن است به روش های گوناگونی متفاوت باشند . از لحاظ نژاد ، پیشینه قومیتی ، مذهب ، موقعیت اجتماعی ، سطح تحصیلات یا دارایی. شاید عادت روزانه یا رفتارها و رسوم خانوادگی شما متفاوت بوده و شاید تفاوت از نوع زبانی بوده است . ممکن است سابقه ی نوعی بیماری ذهنی در خانواده شما وجود داشته باشد (مثل اعتیاد به الکل یا جنون) یا شاید شما از محلی به محل دیگر رفته و هرگز در یک جا به اندازه کافی باقی نمانده تا در آن محل جا بیوفتید . سرچشمه دیگر ممکن است چیزی بوده باشد که به شما مربوط میشده و شما را متمایز می کرده و در نتیجه آن شما نسبت به سایر بچه های خانواده تان احساس متفاوت بودن داشته اید .برای دریافت خدمات مشاوره می توانید از بهترین دکتر روانشناس سعادت آباد کمک بگیرید.
تله های موجود در کار و عشق
*نسبت به دیگران احساس متفاوت بودن و بی ارزشی می کنید . تفاوت ها را بزرگ و شباهت ها را کوچک نشان می دهید . حتی زمانی که در کنار دیگران هستید نیز احساس تنهایی می کنید.
*در محل کار، محور نیستید . سرتان به کار خودتان است. ترفیع نمی گیرید یا در پروژه ها شرکت نمی کنید ، چراکه خود را متعلق به گروه نمی دانید .
*در جمع احساس اضطراب و خودپسندی می کنید . نمی توانید آرام بگیرید و خودتان باشید . سعی می کنید برای هر جمله بعدی خود برنامه ریزی کنید . در صحبت با غریبه ها احساس راحتی نمی کنید . احساس می کنید که هیچ چیز منحصر به فردی برای ارائه ندارید .
*از پیوستن به گروه ها و اجتماعات امتناع می کنید . تنها با اعضای درجه یک خانواده و دوستان نزدیک خود معاشرت می کنید .
*اگر افراد با خانواده شما ملاقات کنند یا در مورد آنها بدانند ، احساس خجالت می کنید . خانواده خود را از دیگران پنهان می کنید .
*برای اینکه در جمع باشید ، تظاهر می کنید که مانند دیگران هستید . به بیشتر مردم اجازه نمی دهید تا آن جنبه خلاف عرف شما را ببینند .زندگی یا احساس رمزآلودی دارید که معتقدید اگر دیگران در مورد آن بدانند ، شما را تحقیر یا ترک می کنند.
*تاکید زیادی روی غلبه بر نواقص خانواده تان دارید تا: موقعیت خود را ارتقا دهید، دارایی های خود را افزایش دهید ، به نظر تحصیل کرده بیایید ، تفاوت های قومیتی را پنهان کنید و… .
*هرگز بخش های خاص از طبیعت خود را نپذیرفته اید ، چرا که باور داشته اید افراد به خاطر آنها در مورد شما بد فکر می کنند ؛ به عنوان مثال شما خجالتی ، متفکر ، احساساتی، فمنیست، ضعیف یا وابسته هستید .
*در مورد ظاهر خود بسیار خجالتی هستید . احساس می کنید که به آن اندازه ای که دیگران می گویند جذاب نیستید . بیش از اندازه روی خود کار می کنید تا جذاب به نظر برسید و به خصوص نسبت به ضعف های ظاهری خود حساس هستید .(مانند وزن، هیکل، قد، ترکیب چهره و… .)
*از موقعیت هایی که ممکن است در آن ها احمق، کند یا ناشی جلوه کنید دوری می کنید . (مانند رفتن به دانشگاه یا سخنرانی برای عموم).
*خود را همواره با افرادی مقایسه می کنید که دارای ویژگی هایی هستند که شما ندارید .(مانند پول، ظاهر ، توانایی ورزشکاری ،موفقیت، تیپ و… . )
*تلاشی بیش از اندازه در جهت جبران آنچه که آن را نقص اجتماعی می دانید می کنید: سعی در اثبات محبوبیت یا مهارت های اجتماعی ، پیشی گرفتن از دیگران، تعلق به یک گروه ، موفقیت در کار یا تربیت فرزندانی که محبوب و مشهور هستند. برای دریافت خدمات مشاوره می توانید از بهترین دکتر روانشناس و روانپزشک سعادت آباد کمک بگیرید.
تغییر تله طرد اجتماعی
*تله طرد اجتماعی کودکی خود را درک کنید . کودک گوشه گیر درون خود را احساس کنید .
*فهرستی از موقعیت های اجتماعی که در آن احساس اضطراب و ناراحتی می کنید تهیه کنید . فهرستی از موقعیت هایی را که در آن ها احساس ناراحتی می کنید ، اما از آن ها امتناع نمی کنید تهیه کنید . فهرست شما باید شامل مهمانی ، جلسات، رستوران های عمومی ،صحبت در جمع ،صحبت در برابر افراد شناخته شده و مکالمات باشد .
*فهرستی از جمع ها و گروه هایی که از آنان دوری می کنید تهیه کنید. در این مرحله بایستی فهرستی از موقعیت هایی بنویسید که از آنها اجتناب می کنید.
*فهرست راه هایی را که از طریق آن ها دست به ضدحمله می زنید یا بیش از حد به جبران می پردازید تهیه کنید . این ها راه هایی هستند که از طریق آنها سعی در اثبات نادرستی تله خود می کنید .این نوعی ضدحمله است .سعی می کنید تا از هر طریق ممکن نشان دهید که متفاوت نیستید و از این طریق به مبارزه با تله خود می پردازید .ممکن است به شکل مفرط بر ظاهر خود یا موفقیت در زمینه شغلی تمرکز کنید یا سعی در مخفی ساختن نواقص خود داشته باشید تا از این طریق احساس بی ارزشی را جبران کنید .
*با استفاده از چهار مرحله قبل ، فهرستی از ویژگی های خود تهیه کنید که باعث می شوند احساس بیگانگی ، آسیب پذیری یا بی ارزشی داشته باشید .
*اگر متقاعد شده اید که نقص شما حقیقت دارد ، مراحلی را که از طریق آنها می توانید بر آن عیب غلبه کنید، بنویسید . با استفاده از این طرح تغییر ، به آرامی پیش روی کنید . ممکن است برای اینکه به استراتژی های بهبوددهنده برسید ، جملاتی از این دست بنویسید: تلاش برای بهبود مهارت های اجتماعی، صمیمی شدن و دوستانه تر شدن رابطه با دوستانتان ، کم یا اضافه کردن وزن ، شرکت در کلاس های گفتمان عمومی، ادامه تحصیل و … . این فعالیت ها را به تدریج انجام دهید . زمانی که نقص داریم گاهی از غلبه بر آن دست می کشیم . آنقدر احساس خجالت داریم که حتی نمی خواهیم در مورد آن فکر کنیم . مراقب باشید در چنین تله ای گرفتار نشوید . به نواقص خود حمله کنید .
*کمبودهایی را که نمی توانید تغییر دهید ، دوباره ارزش گذاری کنید .
*زنجیره ای از گروه های اجتماعی و کاری را تشکیل و به تدریج این زنجیره را گسترش دهید . از فرار کردن دست بردارید . از میان تمام عواملی که تله شما را حفظ می کنند ، امتناع کردن مهم ترین عامل است . تا زمانی که در حال فرار باشید ،تغییری صورت نخواهد گرفت .
*تلاش کنید تا در جمع آغازگر کلام باشید.
*در جمع، خودتان باشید .
*از تقلا برای جبران حس ناخوشایندی که دریافت کرده اید دست بردارید .
برای کسب اطلاعات بیشتر مقاله “مقابله با احساس طردشدگی” را مطالعه کنید.
کلام آخر
سفر خروج از طرد اجتماعی ، سفر از تنهایی به سوی ارتباط است . سعی کنید نگاهی مثبت به آن داشته باشید . اگر قصد دارید روش های تغیر را به کار ببندید متوجه خواهید شد که پاداش در انتظار شماست .پاداش چنین تصمیمی ، یک زندگی اجتماعی رضایت بخش است .می توانید عضوی از یک گروه یا اجتماع باشید . این بخش بخش مهمی از زندگی است . در این راستا می توانید از یک روانشناس حرفه ای کمک بگیرید .