سبک زندگی و موفقیت

عشق نوروتیک چیست؟

هر فردی در زندگی نوعی عشق را تجربه می‌کند و می‌خواهد رابطه عاشقانه‌ای برقرار کند. جالب است بدانید که عشق هم انواع مختلفی دارد و اینگونه نیست که هرگونه عشقی از روی اخلاص و نیت پاک باشد. گاهی افراد دچار عشق‌های نوروتیک می‌شوند. برای آشنایی بیشتر با این نوع عشق در ادامه مقاله با ما همراه باشید.

 

عشق نوروتیک چیست؟

نکته اساسی در عشق نوروتیک این است که یکی از طرفین رابطه هنوز به والدین خود وابستگی دارد و همان نوع احساسات انتظار یا ترسی را که در دوران کودکی تجربه کرده است اکنون به رابطه بزرگسالی آورده در رابطه با فرد دیگری تجربه می‌کند. سبک دلبستگی این افراد در دوران کودکی نایمن بوده است و والدینشان یا رفتارهای افراطی وابستگی نشان می‌دادند و یا اینکه غفلت کرده‌اند. اینو کودکان حتی احتمال دارد که اضطراب جدایی را تجربه نکنند و در نظر برخی از افراد کودکان اجتماعی به حساب بیایند در حالی که ‌برخی ها نمیدانند یک کودک سالم مرحله طبیعی اضطراب جدایی را پشت سر می‌گذارد. از سوی دیگر عشق نوروتیک نشان از آن دارد که افراد هنوز از وابستگی‌های دوران کودکی‌شان رها نشده‌اند و در روابط بزرگسالی هم همچنان نیازهای برطرف نشده همان دوره را دنبال می‌کنند.

این افراد در روابط انتظارات خاصی دارند و دنبال کسی هستند که دائماً به آنها دلسوزی داشته باشد و در هر موقعیتی حمایتشان کنند و هدفشان این است که یا معشوق یا عاشق باشند و اگر بعد از مدتی فرد مقابل مطابق انتظاراتشان رفتار نکند خشمگین می‌شوند و حتی ممکن است که زخم‌های حل نشده دوران کودکی سر باز کنند و دچار شکست عشقی شوند.  بهتر است بدانید که این روند کاملاً به صورت ناهوشیا رخ می‌دهد و فرد هیچگونه اطلاعی از آن ندارد. بنابراین در این گونه مواقع است که گفته می‌شود به جای آن رابطه پرتنشی را تجربه کنید و هر روز در قهر و آشتی به سر ببرید یا بخواهید شریک عاطفی خود را کنار بگذارید و دنبال فرد دیگری بگردید بهتر است که دنبال درمانی برای رسیدن به بینش و شناخت ناخودآگاه خود باشید. این درمان توسط یک روان تحلیلگر یا روانکاو انجام می‌شود.

 

انواع متداول عشق نوروتیک

عشق نوروتیک انواع مختلفی دارد که مهم‌ترین آنها موارد زیر را شامل می‌شود:

مردانی که هنوز در کودکی خود مانده اند

 

طبیعی است که هر فردی به پدر مادر خود وابستگی عاطفی دارد ولی گاهی وقت‌ها وابستگی‌های افراط گونه نشان از مشکلات عمیق روحی و روانی دارد و تا بزرگسالی افراد را درگیر می‌کند. نمونه‌ای از این نوع عشق‌های بیمارگون در مردهایی است که هنوز از لحاظ عاطفی به والد خود وابسته هستند. آنها عشق بی‌قید و شرط و دلسوزی و گرمی و محبت مادر را می‌خواهند. این مردها چنانچه بخواهند روابط عاشقانه‌ای را تجربه کنند شاید در ابتدا مهربان و گشاده رو باشند ولی رابطه سطحی را تجربه می‌کنند. اگر آنها فرد مورد علاقه خود را پیدا کنند شاید احساس ایمنی کنند و محبت زیادی نشان دهند ولی اگر فرد مقابل طبق انتظارات آنها رفتار نکند خشمگین شده و رابطه را ترک می‌کنند یا حس می‌کنند که شریک عاطفیشان آنها را دوست ندارد و به نیازهای او اهمیتی نمی‌دهد.

پسری که به پدرش وابستگی دارد

نوع دیگری از عشق‌های نوروتیک مربوط به فرزندانی است که به پدرهای خود وابسته هستند. این افراد مادری سرد و گوشه‌گیر داشتند ولی پدر آنها همیشه با عشق و علاقه به آنها برخورد می‌کرد است اما در عین حال پدری خودکامه بوده است و اگر فرزندش رفتار اشتباهی انجام می‌داد به جای آموزش رفتار صحیح او را سرزنش می‌کردند یا روی خود را از او برمی‌گرداندند. پسر در این خانواده‌ها از آنجا که فقط به پسرش متکی است تمام هدفش این است که پدر را راضی کند و کل زندگی او این می‌شود که چه کاری انجام دهد تا توجه و تحسین پدرش را به دست بیاورد. این نوع مردها معمولاً در محیط اجتماعی و کاری خود موفق هستند ولی همیشه از زن‌ها دوری می‌کنند و نگاه حقارت آمیز به آنها دارند. این رفتار آنها به پدرانی شباهت دارد که فقط به پسر خود توجه داشتند و به دختران خود نگاهی ضعیف و تحقیرآمیز می‌انداختند. این افراد می‌توانند رابطه عاشقانه‌ای برقرار کنند و حتی با فرد مورد علاقه خود ازدواج کنند اما پس از مدتی ناخودآگاه همان رفتارهای پدر را با شریک عاطفیشان خواهند داشت و خود را در مرتبه اول قرار می‌دهند. رفتار آنان پس از مدتی سبب می‌شود که زنان از چنین مردانی مایوس و ناامید شوند مگر آنکه خودشان هم به پدرشان وابستگی شدیدی داشتند و در این صورت در این رابطه احساس آرامش قلابی می‌کنند.

پدر و مادری که همدیگر را دوست نداشتند

نوع دیگری از عشق نوروتیک در افرادی است که زندگی پدر مادر بدون علاقه به یکدیگر را تجربه کردند. والدین در این خانواده‌ها همدیگر را دوست نداشتند ولی به نوعی طلاق عاطفی گرفتند و جر و بحثی با یکدیگر ندارند اما از طرف دیگر نتوانستند به نیازهای کودک خود توجه کنند. در نتیجه کودک از دنیای واقعی فاصله می‌گیرد و به خیالات و توهمات خودش فرو می‌رود و همین روند را در روابط عاشقانه‌اش خواهد داشت. آنها ممکن است که در آینده دچار اضطراب شدیدی شوند و حالت‌های مازوخیسی را تجربه کنند چرا که تنها راه رسیدن به هیجانات همین است.

عشق بت پرستانه

طبق نظریه روانشناسان ما انواع هویت را داریم و اگر کسی به احساس هویت کسب شده نرسیده باشد از فرد مقابل بت می‌سازد. در چنین شرایطی در دنیای فرد مقابل گم می‌شود و حاضر می شود که همه چیز را فدای معشوق کند. طبیعی است که هیچ فردی نمی‌تواند تا مدت زمان مدیدی تسلیم خواسته‌های فرد مقابل شود و طبق انتظارات او پیش برود. چرا که در نهایت سرخوردگی و یاس پیش می‌آید و یا اینکه مجبور می‌شود دنبال معشوقه جدیدی برای خودش بگردد. وضعیت روابط در این نوع عشق بت پرستانه این است که ابتدا بسیار شدید و ناگهانی همه چیز پیش می‌رود اما پس از مدتی که هورمون‌های شادی بخش ترشحشان متوقف می‌شود رابطه به سمت سردی و جدایی کشیده می‌شود.

عشق خیالی

این نوع عشق خیالاتی است و از دنیای واقعیت کاملاً دور افتاده است. یعنی اینکه عشق فقط درس رویا و خیالات وجود دارد و اگر بخواهد در عالم واقعیت به شکل رابطه خودش را نشان دهد چیزی از آن نمی‌ماند. نمونه دیگری از این عشق‌های احساساتی در زوج‌هایی است که در گذشته احساس عشقی نداشتند ولی احتمال دارد از خیال پردازی‌های عشق شیرین آینده‌شان هیجانی شوند. این نوع رفتارها در خیلی از افراد دیده می‌شود یعنی آنها یا در زمان گذشته یا آینده به سر می‌برند.

انعکاس نقایص خود به معشوق

نوع دیگری از عشق‌های نوروتیک مربوط به کسانی است که عیب‌های خود را به فرد مقابل منعکس می‌کنند یا به ایرادات او توجه ویژه‌ای دارند. در این نوع روابط مسموم هر دو نفر از دیدن مشکلات خودسر باز می‌زنند و برای بهبود رابطه قدمی برنمی‌دارند. متاسفانه برخی از افراد در این توهم هستند که یک رابطه عالی و عاشقانه هیچگونه تعارض و اختلافی وجود ندارد در حالی که مسائل جزئی که در رابطه به وجود می‌آید گامیست برای پرهیز از مشکلات جدی‌تر.

 

عشق واقعی

عشق واقعی زمانی وجود دارد که هر دو نفر بتوانند دنیای یکدیگر را درک کنند و به نیازهای یکدیگر توجه کنند. در این نوع عشق افراد قبل از هر چیزی به خودشناسی واقعی رسیده‌اند می‌دانند که چه خواسته‌هایی دارند و هدفشان در رابطه چه چیزی است. آنها دیگر وابستگی‌های دوران کودکی خود را ندارند و اگر تجربیات تلخی از گذشته داشته‌اند یا والدین شان روابط ناسالمی با یکدیگر تجربه کردند تمام این زخم‌ها را درمان کرده‌اند و با آگاهی و هوشیاری وارد رابطه شده‌اند. آنها خبالبافی‌های بچگانه ندارند و می‌دانند که یک رابطه فراز و نشیب زیادی دارد و گاهی ممکن است مشکلات جزئی پیش بیاید اما خودشان می‌توانند به کمک یکدیگر از آنها عبور کنند. کسانی که عشق واقعی را تجربه کردند می‌دانند که برخی اوقات یک رابطه به استراحت نیاز دارد و لازم است که به یکدیگر زمان بیشتری دهند. آنچه عشق واقعی را نشان می‌دهد سرزندگی، کیفیت ارتباط و احساس خوب هر دو نفر از بودن در کنار هم است. در این نوع عشق‌ها دو طرف رابطه برای رشد یکدیگر تلاش می‌کنند و خبری از حسادت یا خیانت‌های بیمارگونه نیست.

 

کلام پایانی

در مقاله امروز متوجه انواع عشق‌ها شده‌اید و می‌دانید که نام هر چیزی را نمی‌توان رابطه عاشقانه واقعی گذاشت بلکه یک رابطه سالم ویژگی‌های خودش را دارد. اگر شما هم شریک عاطفی دارید یا وارد رابطه‌ای شده‌اید که در مورد آن دچار شک و دودلی هستید یا چالش‌هایی را تجربه کرده‌اید توصیه می‌شود که از یک درمانگر یا روانشناس با تجربه کمک بگیرید.

0/5 (0 Reviews)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
Call Now Buttonتماس جهت دریافت نوبت