سبک زندگی و موفقیت

تربیت صحیح کودکان

هر کودکی دوست دارد والدینی “خوب” داشته باشد ، اما این حرف بدین معنی نیست که آنها والدینی می خواهند که سعی می کنند مطابق آخرین سبک های روز زندگی کنند (این کار قطعا آرامش شما را از بین می برد).  این مقاله به شما می گوید از چرخش در مدار زندگی فرزندتان دست بردارید و بر خود تمرکز کنید.

 

تربیت کودک بدون فریاد

مسلم است که همه والدین بر سر فرزندانشان فریاد نمی زنند و حفظ خونسردی برای همه دشوار نیست . اما بی تردید تمام والدین به درجات مختلف، در امر تربیت کشمکش هایی را تجربه می کنند که جنبه همگانی دارد . همه ما به طرز باورنکردنی نگران فرزندانمان و تصمیم گیری های آنها هستیم و نمی دانیم در این باره چه کنیم . درباره آینده آنها نگرانیم و خودخوری می کنیم و لاجرم آنقدر بر آنها تمرکز می کنیم که متوجه نمی شویم که این نگرانی بر ما غلبه می کند و ما را به واکنش های نسنجیده آنی وا می دارد.فریاد کشیدن شایع ترین واکنش والدین است .

اما واکنش های دیگری هم وجود دارد. مانند فاصله گرفتن و قطع ارتباط با موقیت مورد نظر یا جبران کردن و تاوان بیش از اندازه دادن ( آیا تا به حال پیش نیامده است که پشت سر فرزندانتان راه بروید و ریخت و پاشهای او را مرتب کنید چون حوصله بگومگو کردن با او را ندارید؟) تمام این واکنش ها روش های گوناگون “فریاد کشیدن” است. روش های بی اثری که سعی داریم برای ایجاد رابطه ای ایده آل به کار گیریم ! اما جای ناامیدی نیستچون راه بهتری هم وجود دارد. این مقاله روشی را به شما آموزش می دهد که با آن بتوانید رابطه ای عاری از واکنش های احساسی با فرزندتان برقرار کنید و در عین حال پیوند و اتصال خود را با او حفظ نمایید. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد مشکلات رایج در تربیت کودک کلیک کنید.

بر روی خودتان تمرکز کنید .

 

مهم ترین نقش رهبری شما در خانواده ایجاد آرامش است . شما با یادگیری تمرکز بر خود می توانید خود را آرام سازید و رشد کنید و به تدریج تغییراتی در شیوه تربیتی خود ایجاد نمایید. مهم ترین کاری که می توانیم برای فرزند خود انجام دهیم این است که یاد بگیریم روی رفتار خود تمرکز کنیم. شاید این گفته در حال حاضر معنای چندانی برایتان نداشته باشد و با خود بگویید:”یعنی چه؟ توجه ام را از بچه ام برگردانم و متوجه خودم کنم! آیا این کار برخلاف اصول تربیتی نیست؟”  خیر این طور نیست. البته منظور این نیست که فرزند خود را در انتهای فهرست اولویتها قرار دهید، منظور این است که اگر بر خود تمرکز کنید رابطه سالم تر و شادتری با کل اعضای خانواده خواهید داشت. اکثر مادر روابط خود از الگویی معیوب پیروی می کنیم . البته این بدان معنا نیست که بر روابط ما ایرادی وارد است ، بلکه الگو و مدل روابط ماست که اشکال دارد.

الگویی که ما در روابط خود استفاده می کنیم به ما می گوید که برای داشتن روابط سالم باید حواس خود را متوجه نیازهای دیگران کنیم، سعی کنیم در خدمت آنها باشیم و آنها را راضی نگه داریم. اما اگر بر خودتان تمرکز کنید رابطه سالم تر و شادتری با کل اعضای خانواده خواهید داشت. اگر شما خود را به جای فرزندانتان مسئول بدانید ، آنگاه باید فکر کنید که چگونه باید آنها را برنامه ریزی کنید تا “درست” تصمیم بگیرند. در ضمن باید این کار را سریع انجام دهید.شما باید ترفندهایی یاد بگیرید که آنها را مجبور کند طبق تعریف شما درست فکر کنند، درست احساس کنند و درست رفتار کنند . تمام این ها به طرز هشداردهنده ای به رام کردن می ماند.هرچند این روش موجب می شود والدین خود را مهم و مسلط احساس کنند، اما کودکان احساس ضعف و بی کفایتی می کنند. در الگوی تسلیم و اطاعت کودکان خیلی زود متوجه می شوند که هیچ برگ برنده ای در دست ندارند. از این رو برای تخفیف نگرانی والدینشان یا روحیه تصمیم گیری را در خود می کشند یا در مقابل اقتدار والدین طغیان می کنند.

مسلما در زندگی ، بعضی از امور را می توانیم تحت کنترل درآوریم، حال آنکه بر برخی دیگر کنترلی نداریم. حال از خود سوال کنید که صرف انرژی در مورد موضوعی که نمی توانید کاری درباره آن انجام دهید و هیچ کنترلی بر آن ندارید چقدر هوشمندانه است ؟سوال بعد : کودک شما در کدام مقوله می گنجد؟ به عبارت دیگر آیا فرزندتان از آن دسته اموری است که می توانید آن را کنترل کنید یا خیر؟ سوال مشکل تر اینکه : حتی اگر بتوانید فرزند خود را کنترل کنید ، آیا باید این کار را بکنید؟ شما باید کنترل اموری را در دست بگیرید که قابل کنترل هستند .مسئولیت ما  نسبت به فرزندانمان این است که صرف نظر از رفتار او ، مراقب رفتار خود باشیم.در اینجا شما کانون توجه قرار می گیرید؛ زیرا در نهایت تنها کسی را که می توانید کنترل کنید خودتان هستید. اگر اطمینان حاصل کنید که حتی در صورت بدرفتاری فرزندتان ، رفتار شما صحیح خواهد بود ، در آن صورت احتمال آنکه در هر موقعیتی تاثیری مثبت اعمال کنید بیشتر خواهد شد . مسئول بودن یعنی ترغیب و تشویق فرزندان ، طوری که آنها به صورت خودانگیخته رفتار کنند. و این مستلزم تغییری اساسی است ، تغییری از کنترل رفتار فرزندان به سوی تاثیر گذاشتن بر تصمیم گیری آنها .

پاسخ های هیجانی به خودتان بستگی دارند. شما همیشه قدرت انتخاب دارید .

مسئولیت رفتار خود را به عهده گرفتن نشانه بلوغ و پختگی است . زمانی می توانیم خود را فردی رشد یافته بدانیم که بدون مقصر دانستن موقعیتها، دیگران ، یا تجربه های کودکی مسئولیت اشتباهات خود را بپذیریم. اما این کار فقط زمانی رخ می دهد که خود را تحت کنترل درآوریم. “تحت کنترل بودن” یعنی قبل از تصمیم گیری، در خلال و بعد از آن، مسئولیت کار خود را به گردن بگیریم. البته منظور این نیست که هرگز نباید اشتباه کنید. این یعنی تصدیق این واقعیت که هیچ کس ، حتی فرزندتان ، نمی تواند شما را به تجربه احساس، فکر یا رفتار خاصی وادار کند. به خاطر داشته باشید که فرزندان شما نمی توانند شما را از کوره به در برند یا کاسه صبرتان را لبریز کنند. حقیقت این است که آنها چنین قدرتی ندارند. پاسخ هیجانی شما به خودتان بستگی دارد. شما همیشه قدرت انتخاب دارید. وقتی بر سر فرزندانمان فریاد می زنیم همواره این پیام را القا می کنیم : من را آرام کنید. در حقیقت مثل آن است که با التماس از آنها می خواهیم اضطراب و تنش ما را فرو بنشانند. در واقع با فریادزدن اذعان می کنیم که نمی توانیمبا این حقیقت روبرو شویم که آنها اطاعت نمی کنند، حرف شنو نیستندو آرام نمی گیرند و چون نمی توانیم این وضعیت را کنترل کنیم ، اختیار خود را از کف می دهیم.

به فرزند این پیام را می رسانید :” من می خواهم که تو اطاعت کنی در غیر این صورت کنترلم را از دست خواهم داد و وقتی کنترل خود را از دست بدهم خواه ناخواه نیاز دارم از گفته من پیروی کنی تا من آرام بگیرم . تمام واکنش های هیجانی من به تو بستگی دارد.” وقتی تمام دکمه های هیجانی خود را در دست فرزندمان قرار می دهیم تماما بر آنها متمرکز می شویم .شما می توانید دستگاه کنترل از راه دور خود را از فرزندتان پس بگیرید .برای این کار در درجه اول باید کنترل پاسخ های هیجانی خود را در دست خود بگیرید . خود را آرام کنید .

کودکان به فضایی از آن خود نیاز دارند

آنچه کودکان بیش از همه نیاز دارند، والدینی است که به آنها نیاز نداشته باشند و والدینشان اولین افرادی باشند که آنها را فردی مستقل ، دارای زندگی و قدرت تصمیم گیری و آینده ای مجزا بدانند. کودکان به دنیا نیامده اند که والدین احساس محبت، صمیمیت، احترام یا قدردانی کنند. آنها به وجود آمده اند تا به صورت بزرگسالانی خودفرمان رشد کنند و خودشان بشوند. نیاز آنها این است که ما فضای کافی برای انجام این مهم در اختیار آنها قرار دهیم .

کودکان به حریمی از آن خود نیاز دارند چون بدون فضای کافی که بتوانند در آن کند و کاو کنند ، دست به آزمایش بزنند و خود تصمیم بگیرند ، هرگز نمی توانند به صورت بزرگسالان خودفرمانی رشد کنند  که ما می خواهیم. این به آن معنی نیست که هر کودکی در خانه به یک اتاق مجزا نیاز دارد؛ در اینجا منظور ما این است که برای هر یک از فرزندان خود قلمرویی قائل شویم که شامل فضای فیزیکی (جایی برای خلوتشان ، گوشه کوچکی از کل یک اتاق) و فضای عاطفی. اگر فرزندان ما فضایی نداشته باشند که در آن با علایق و نفرتهایشان آشنا شوند و دست به آزمایش و خطا بزنند ، زندگی آنها به صورت عاریتی پیش می رود و این تنها دو گزینه پیش روی آنها می گذارد: مبارزه با کسانی که سعی می کنند برای زندگی آنها تصمیم بگیرند( کودک سرکش و یاغی) یا گردن نهادن به خواسته های اطرافیان (کودک منفعل و آدم آهنی).

 

روش های ایجاد حریم شخصی برای فرزندان

 

راهکارهای زیر برای حفظ حریم شخصی کوکان توصیه می شود:

*خلوت و حریم شخصی آنها را محترم بشمارید                            

هرچه زودتر نگرانی خود را از بسته بودن در برطرف کنید . در زدن و اجازه گرفتن را آنقدر تمرین کنید که به صورت عادت درآید ، در ضمن اگر به شما نه گفتن ، به آنها بگویید که بعدا می آیید.

*نگرانی خود را از نامرتب بودن اتاق آنها مرتفع سازید.

اگر اتاق ما آنهاست پس بگذارید مطابق میل خود آن را نگهداری کنند. به آنها بگویید سالی دو بار به دلایل بهداشتی کل خانه باید تمیز شود که شامل اتاق آنها هم می شود . در فاصله این دو برنامه اجازه دهید اتاق آنها مال خودشان باشد .

*به انتخاب های آنها احترام بگذارید

متناسب فرزندتان به او پول توجیبی بدهید و بگذارید هر طور دوست دارد آن را خرج کند. پیش قدم شوید و درباره راه های مختلف صرف کردن آن (پس انداز، خرج کردن و بخشیدن) با او صحبت کنید ، اما انتظار نداشته باشید بهتر از شما پولش را نگهداری کند.

*نیاز خود را برای دانستن “چرا” ها نادیده بگیرید .

اینکه از کودک ، از طفل نوپا گرفته تا نوجوان ، بخواهیم در زمان ارتکاب اشتباه درباره انگیزه اش توضیح بدهد کاری بیهوده است .او اکثر اوقات خودش هم نمی داند چه احساسی دارد و نیاز شا به دانستن بیشتر به خاطر خودتان است تا او . شما می خواهید بدانید که آیا او می تواند تا حدی استدلال ند. چون به این ترتیب نگرانی شما درباره شانس موفقیت او در دنیای بیرون و بازتاب آن بر شما برطرف می شود. در اینجا معمایی وجود دارد: اگر او دلیل کارش را می دانست و می توانست برای کتک زدن برادر کوچک تر یا جیم شدن از مدرسه ، دلیل حساب شده تحویل شما بدهد ، ترس و نگرانی شما فرو می نشست؛ زیرا در این صورت کار خود را توجیه می کرد! اگر کودک شما بتواند کار خود را توجیه کند ترس و نگرانی شما نه تنها کمتر نمی شود بلکه از هر زمان دیگر بیشتر می شود .

*اجازه دهید پیامدها فریاد بکشند

هر انتخابی،کوچک یا بزرگ ، پیامدی دارد و این حقیقتی اساسی در زندگی انسان است. هرچه کودکان ما بیشتر به عواقب اندک قانون شکنی های کوچک خود روبرو شوند ، کمتر دچار خطاهای بزرگ و عواقب شدید آنها می شوند . ما دوست نداریم شاهد خطا کردن فرزندانمان باشیم . در ضمن دوست نداریم وقت و انرژی صرف کنیم و مقررات را اعمال کنیم .در نتیجه فریاد می زنیم ، تهدید می کنیم و امیدواریم که نتیجه بگیریم . اما هیچ کس با فریاد کشیدن چیزی یاد نمی گیرد و رشد نمی کند. اگر می خواهید تغییری رخ دهد باید اجازه دهید پیامد کارها فریاد بکشند . هرچه کودک زودتر با درس های زندگی مواجه شود بعدها نیاز کمتری به درسهای سخت زندگی واقعی خواهد داشت . اما عده ای آنقدر غرق نگرانی می شوند که همیشه این طور پاسخ می دهند: من می خواهم فرزندم را از تمام خطرها حفظ کنم . حتی اگر لازم باشد که اجازه ندهم از تجربه های زندگی درس بگیرد.

 

کلام پایانی

برخلاف بعضی آموزش های رایج، والد خوب بودن به این معنی نیست که آنقدر مقابل فرزندانمان کوتاه بیاییم که آنها هر کاری دوست دارند، بکنند. آنچه فرزندان ما نیاز دارند والدینی است که خونسردی خود را حفظ می کنند، بویژه زمانی که اوضاع حسابی به هم می ریزد. کودکان می خواهند والدینشان کمتر نگران شوندو خیلی بیشتر متعادل و خویشتن دار باشند. آنها دوست دارند شما خونسرد بمانید ، حتی زمانی که خود از کوره در می روند. والدین ، هر کجای دنیا که باشند، با سخت ترین چالش زندگی خود رو به رو هستند: تلاش برای ایجاد یک محیط خانوادگی محبت آمیز و مملو از همکاری و احترام متقابل. اگر به عنوان یک والد نمی توانید چنین رفتاری داشته باشید، ناامید نشوید و از یک روانشناس کودک کمک بگیرید.

0/5 (0 Reviews)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
Call Now Buttonتماس جهت دریافت نوبت